شاید پاسخ به این پرسش بسیار راحت نباشد اما میتوان به برخی شواهد و تغییرات بازار و اثرات آن در بازار پرداخت.
به گزارش ارانیکو، طبق اظهارنظر فعالان بازار یکی از اصلیترین تامینکنندگان ارز در بازار آزاد پتروشیمیها هستند. این صنعت به عنوان بزرگترین بخش صادرکننده غیرنفتی کشور ارز زیادی را کسب مینماید و به سبب عدم وجود سیستم بانکی و عدم ساختار تعهدی به بازگشت ارز، میتوانند نقش زیادی در این بازار ایفا نمایند.
اظهارنظر مدیران این صنعت نشان میدهد فعالان این صنعت توسعه صادرات را در افزایش نرخ ارز میدانند و تمایل زیادی به افزایش آن دارند.
در ضمن این صنعت به سبب حجم صادرات بالا، قدرت زیادی در اثرگذاری بر سیاستگذاران اقتصادی دارند و حتی با فشار به دولت اجازه تغییر در نرخ خوراک پتروشیمیها را ندادند.
در صورتهای مالی این صنعت نیز عمدتا سود این نوسانات ارزی کاملا مشهود خودنمایی میکند.
اما اگر این صنعت را کنار بگذاریم و در دید کلان اقتصاد و صنعت بنگریم، اکثر صنایع و علیالخصوص صنایع پایین دستی با نوسانات نرخ ارز متضرر میشوند چرا که عمدتا قیمت فروش کالا، زمان وصول مطالبات و قراردادها به سرعت نوسانات نرخ ارز یا قیمت فروش پتروشیمیها تغییر نمیکند و عملا این صنایع قدرت برنامهریزی میان مدت و کوتاه مدت را نیز ندارند.
اگر به عنوان نمونه به صنعت پلاستیک و نساجی که جزء صنایع پایین دستی همین پتروشیمیها هستند بنگرید، امروز حال و روز خوبی ندارند و این نوسانات شدید قیمت بسیاری از این صنایع را رو به تعطیلی کشانده است. حتی برخی از این صنایع مدعی هستند پتروشیمیهای ایران مواد اولیه را به کشورهای رقیب مانند ترکیه یا چین با قیمتی پایینتر از فروش داخل به فروش میرسانند.
اگر سیاست دولت فاصله گرفتن از خام فروشی است، پس به نظر میرسد باید جلوی یکهتازی برخی صنایع و اثرگذاری در دیگر بخشهای صنعت و حتی زندگی مردم را کنترل نماید. البته بخشنامه جدید ارزی گویا با این هدف ابلاغ شده بود که باید منتظر نتایج عملی آن بود.
در پایان لازم بذکر است شاید ایران به سبب تورم مجبور به تعدیل نرخ ارز در سالهای مختلف باشد اما دولت و بانک مرکزی در ساختاری مشخص باید امکان برنامهریزی به صنعت و مردم را بدهد.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/80590