مدعای اصلی نگارنده، هشداری مبتنی بر آینده صنعت توریسم است که نوع آمادگی و مواجهه با آن میتواند آیندهای بسیار مثبت یا منفی را برای صنعت گردشگری کشور رقم بزند.
رفتار عمومی کنونی فعالان عرصه گردشگری، ارائه محصول مبتنی بر دادهکاویهایی است که بتواند زنجیره محصولات و خدمات مرتبط با سفرها را ساماندهی کند و در یک فرایند آنها را بهینهسازی کرده و با قطعدادن با تحقیقات بازار، پکیجهای مسافرتی را طراحی و آنها را ارائه کند.ذینفعان حوزه گردشگری را میتوان مانند دیگر بازارها در دو گروه اصلی عرضهکنندگان خدمات و محصولات و همچنین متقاضیان خدمات و محصولات طبقهبندی کرد. به دلایلی که برشمرده شد، به نظر میرسد عرضهکنندگان خدمات از آمادگیهای اطلاعاتی و دادهمحوری نسبتا مناسبی برخوردار هستند.اما موضوع اطلاعات مصرفکنندگان بالقوه و بالفعل صنعت گردشگری و دادهکاویهای مرتبط با آن، جای تأمل جدی دارد.پیشبینی میشود برای ایجاد مزیتهای نسبی جدیدتر در بازارهای رقابتیشدهتر فعلی، باز هم ابزار دادهکاوی مسیر آینده را ترسیم کند و دادهبرداری، ثبت، تجمیع اطلاعات افراد جامعه پیشران این حرکت خواهد بود.شرح اقتصاد اطلاعات صنعت گردشگری در موضوع پروفایلینگ مصرفکنندگان سفر، مبحث بسیار مفصل و مطولی است که بررسی مستقلی را میطلبد؛ ولی باز هم برای طرح مسئله، به مثالهایی از آنها میپردازیم؛ باشد که سیاستگذاران را برای تصمیمگیری جدی درباره آمادگی استفاده از این ظرفیتها و تهدیدهای احتمالی مترتب بر آن ترغیب کند.فرض کنید اطلاعات جمعیتشناختی مربوط به محل تولد و سکونت افراد را بتوان با روشهایی تحلیل، جمعآوری و تجمیع کرد. باز هم الگوهای پنهانی در دادههای موجود مستتر است که میتوان ظرفیتهای پیشنهاد خدمات گردشگری را بر آنها استوار کرد؛ یعنی اگر بشود با روشهایی ازجمله روشهای خوداظهارانه دانست افرادی که در شهرهایی غیر از شهر محل تولد و رشدشان ساکن باشند، این موضوع که بحث بسیار مرسومی هم هست، میتواند در قالب مهاجرتهای کاری و تحصیلی، درمانی و... اتفاق افتاده باشد. بدیهی است که این گراف جمعیتی، ظرفیت بسیاری را برای ارائه مدلهای خدمات گردشگری برای مسافرتهای بین شهر محل تولد و شهر محل سکونت، داراست که اساسا شاید در مقوله سفر به معنای متعارف که ذیل عنوان تفریح و سرگرمی قرار میگیرد، نگنجد.یا مثلا میتوان با ابزاری، اطلاعات تخصصی علاقمندیهای موضوعی افراد را گردآوری و تورها و پکیجهای مبتنی بر آن علاقهمندیها برای افراد تعریف کرد. بهطور مثال، علاقهمندان یا فعالان یا متخصصان حوزه معماری و ساختمان، مخاطب تورها و خدمات گردشگری تاریخی یا ایونتها و سمینارهای مرتبط با موضوع معماری و... هستند.یا اگر بتوان پروفایل مسافرتی افراد را در مسافرتهای پنج سال اخیرشان تحلیل و ذائقه گردشگری آنها را شناسایی کرد و رفتار زمانی سفر آنها را کشف کرد، ظرفیتهای تعریف پکیجهای جدید نیز فراهم میشود.یا مثلا برای خانوادههایی که صاحب فرزندان محصل و کوچک هستند، ظرفیت بسیار مناسبی از حیث تعریف سرویسهای گردشگری ایام تعطیلات تابستانی و خدمات مرتبط با کودکان در بسته پیشنهادی ایجاد میکند.خواننده محترم با قدری تأمل میتواند انبوهی از این مثالها را در جامعه و در رفتار فردی خود جستوجو کند و به نتایج جالب و ارزشمندی برسد.نکته مهم آن است که از دادهکاوی بهمثابه مرکز فهم سیاستگذاری حوزه گردشگری میتوان بهره برد و میتوان دریافت که تکنولوژیهای روز در یک اتحاد استراتژیک با ابزار دادهکاوانه در حال ایجاد نوعی توریسم مبتنی بر فردگرایی هستند و با یک رفتار طبیعی اقتصاد رقابتی، هر روز پیشنهادهای گردشگری به واقعیت شرایط و مختصات افراد نزدیکتر شده و از همپوشانی بیشتری برخوردار میشوند.پس آمادگی برای استفاده از این آینده بسیار محتمل و نزدیک از الزامات حضور و بقا در صنعت گردشگری خواهد بود.بدیهی است شرکتهایی که در حوزه داده و اطلاعات فعالیت میکنند، با ابزار مختلف اقدام به ساماندهی و توسعه اینگونه مدلهای پیشران در حوزه توریسم خواهند کرد. بنابراین سیاستگذاران حوزه گردشگری باید عزمی جدی را برای حمایت و توسعه اینگونه فعالیتها در شرکتهای دانشبنیان و مجموعههای فعال در صنعت گردشگری داخلی ایجاد کرده تا مثل بسیاری از حوزهها، بار دیگر مصرفکننده و دنبالهرو جریانهای پیشآمده نباشیم و با حضور فعال، مؤثر و پیشرو در صنعت توریسم مدرن، از ظرفیتها آن به نفع اقتصاد ملی و مردم استفاده کنیم.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/81147