سال ۱۳۹۶ با تحولات بسیاری همراه بود و پدیدههای بینظیری در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رخ داد.
شاهد آن بودیم که از انتخابات ریاستجمهوری تا اعتراضات دیماه و افزایش نرخ ارز شرایط برای بازیگران سیاسی و فعالان اجتماعی و اقتصادی کاملا تغییر کرد و میتوان گفت ابتدا و انتهای سال ۹۶ در مختصات سیاسی و اجتماعی دقیقا نقطه مقابل یکدیگرند.
حضور متفاوت روحانی در انتخابات ریاستجمهوری، اقشار مختلف را پای صندوقهای رای آورد و با ۲۴ میلیون رای روحانی دوباره رئیسجمهوری شد. اما ظرف مدت کمتر از ۹ ماه بسیاری از شهروندان در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی پشیمانی خود را از رای دادن به روحانی اعلام کردند که این رفتار با حمایت برخی چهرههای هنری، ورزشی و به اصطلاح سلبریتیها همراه شد و گسترش یافت. حال میتوان این سوال را مطرح کرد که از انتخابات ریاستجمهوری در اردیبهشتماه تا دیماه سال گذشته چه اتفاقی رخ داد که شرایط را به این شکل دگرگون کرد؟ جهتگیری نیروهای سیاسی و اجتماعی در این میان چه تاثیری بر این پدیدهها گذاشته و این تاثیرگذاری از چه مجراهایی صورت گرفته است؟ چرا برخی چهرههای ورزشی و هنری که در اردیبهشتماه از روحانی حمایت کردند و موجب خرسندی طرفداران روحانی شد، در دیماه سال ۹۶ با تاثیر گذاری بالایی آغازگر گسترش موج پشیمانی و رویگردانی از روحانی بودند؟ آیا سلبریتیهای هنری و ورزشی جایگاه روشنفکران و دانشگاهیان را در مراجع فکری مورد قبول مردم
اشغال کرده اند؟ در وهله اول آن چیزی که سال ۹۶ را متفاوت ساخت، کاربرد وسیع شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بود که به اوج خود رسید. این ابزار در انتخابات ریاستجمهوری بیشتر در کنترل طرفداران روحانی بود اما ۹ ماه بعد پشیمانی از رای به روحانی را به نمایش گذاشت. شبکههای اجتماعی و پیام رسانهایی همچون تلگرام از سال ۹۲ تاکنون شرایط را به گونهای تغییر دادهاند که مراجع فکری در حوزههای مختلف گویی تغییر کردهاند. اعتراض یک هنرمند به بیثباتی و آشفتگی در بازار ارز بازتاب به مراتب بیشتری از تحلیل یک اقتصاددان بزرگ و مطرح دارد یا بسیاری از هنرمندان در همین روزها انتقادات تندی علیه روحانی مطرح کرده و پشیمانی از رای به روحانی را به عرصه اجتماع کشاندهاند. برخی جامعه شناسان معتقدند فضای مجازی در کشور ما طی سالهای گذشته بسیاری از سلبریتیها را بر کرسیهایی نشانده که صلاحیت تکیه زدن بر آن را ندارند. امروزه اظهارنظر آنان در خصوص مسائل تخصصی اقتصادی و اجتماعی در بین مردم جایگاه رفیعی پیدا کرده و نفوذ کلام آنان در برابر شخصیتهای علمی و دانشگاهی قابل مقایسه نیست. بهترین شاهد مثال برای این شرایط را میتوان در داغترین روزهای مبارزات انتخاباتی دید که یکی از نامزدهای ریاستجمهوری با یکی از چهرههای به معنی واقعی سلبریتی دیدار کرد. فارغ از نحوه تاثیر گذاری این رخداد، میتوان دریافت که سلبریتیهایی که در فضای مجازی از طرفداران پر تعدادی برخوردارند برای بخش قابلتوجهی از جامعه تبدیل به یک مرجع فکری شدهاند. بررسی شرایط خاص اجتماعی و سیاسی ایران در مواجهه شهروندان ایرانی با امکانات و ابزارهای مدرن همچون شبکههای اجتماعی و پیام رسانها شاید گمراه کننده باشد. بررسی این موضوع و شرایط سایر کشورها و نحوه مواجهه شهروندان کشورهای مختلف در بهرهبرداری و تاثیر شبکههای اجتماعی میتواند راهگشا باشد. مطالعه برخی آمار و ارقام در استفاده از شبکههای اجتماعی و پیام رسانها گویای بسیاری از حقایق در این حوزه است. آمار نشان میدهد که در سال ۲۰۱۷ بالغ بر ۶/ ۲ میلیارد نفر از مردم جهان از کاربران فعال در رسانههای اجتماعی و بالغ بر ۹/ ۱ میلیارد نفر از کاربران گوشیهای هوشمند فعال در شبکههای اجتماعی بودهاند. این ارقام نسبت به سال ۲۰۱۵ رشدی ۱۰ درصدی را در تعداد کاربران فعال در رسانههای اجتماعی و رشدی ۱۷ درصدی را در تعداد کاربران گوشیهای هوشمند فعال در شبکههای اجتماعی نشان میدهند. بیشک نقش هنرمندان، ورزشکاران و آن دسته از افرادی که به هر علتی با عنوان «سلبریتی» در میان عوام جامعه از شهرت یا محبوبیت برخوردارند در شکلدهی به جو حاکم بر این رسانهها بسیار پررنگ است. آنچه اما طی سالهای گذشته در کشورهای پیشرفته شاهد بودیم نشان داد که نقش این به اصطلاح «سلبریتیها» در شکلدهی به روندها و جو فکری حاکم بر این رسانهها رو به افول بوده است و در عوض مردم کشورهای توسعه یافته بیش از پیش به این واقعیت واقف شدهاند که برای تصمیمات خود بیش از نظرات عمدتا غیرکارشناسانه این افراد باید به نظرات کارشناسان و متخصصان توجه کنند؛ روندی که پژوهشهای اخیر مهر تاییدی بر آن زده است. نتایج یک مطالعه که به تازگی در آمریکا صورت گرفته است نشان میدهد که اثرگذاری کارشناسان بر مخاطبان بیشتر از اثرگذاری سلبریتیها شده است. گرچه این اثرگذاری در گروههای سنی مختلف مخاطبان متفاوت است، اما مخاطبان در هر یک از گروههای سنی متفاوت بیشترین تأثیر را از کارشناسان میپذیرند. در این مطالعه اثرپذیری مخاطبان ۱۸ تا بالای ۶۵ سال به تفکیک ۶ بازه سنی مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان مثال اثرگذاری سلبریتیها بر گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال بالاترین مقدار یعنی ۱۶ درصد و نصف اثرگذاری کارشناسان بر این گروه سنی است. این در حالی است که اثرگذاری سلبریتیها بر گروه سنی ۵۵ تا ۶۴ سال به کمتر از یک درصد کاهش مییابد درحالی که اثرگذاری کارشناسان بر این گروه سنی همچنان قابل ملاحظه است.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/84222