بازار فلزات پایه در ماه گذشته با شرایط متفاوتی روبهرو بود. مس تقریبا بدون تغییر قیمت در رقم ۶ هزار و ۸۴۵ دلار باقی ماند و این درحالی است که فولاد 11.5 درصد افزایش قیمت را از آن خود کرد. نیکل در همین مدت 5.3 درصد رشد قیمت را تجربه کرد و به ۱۳ هزار و ۹۷۴ دلار در هر تن رسید. این فلز در یک سال اخیر 53.4 درصد افزایش قیمت را از سر گذرانده که یکی از بیشترین رشد قیمتها در بازار فلزات پایه بوده است.
بهای سنگآهن نیز در ماه گذشته صعودی بود بهطوریکه عیار ۶۲ درصد با ۳ درصد افزایش قیمت به حدود ۶۷ دلار در هر تن رسید. زغالسنگ نیز که در بازه یک سال گذشته 31.5 درصد افزایش قیمت داشت در ماه گذشته توانست حدود ۵ درصد رشد قیمت را تجربه کرده و به 97.6 دلار در هر تن برسد. طبق آمارهای موجود قیمت هر تن قلع در روز جمعه و در آخرین قیمت به ۲۱ هزار و ۲۰۵ دلار رسید که در هفته قبل با رشد 1.46 درصدی مواجه شده است. در مقابل بهای روی با 3.7 درصد افت به ۳ هزار و ۷ دلار در هر تن رسید. البته این فلز در سال گذشته ۲۸ درصد رشد قیمتی را به ثبت رسانده است. سرب نیز با افت هفتگی 1.3 درصدی در قیمت ۲ هزار و ۳۱۴ دلار و ۵۰ سنتی کار خود را در هفته قبل به پایان رساند تا به این ترتیب کارنامه ماهانه خود را با افت 2.7 درصدی ببندد.
شاخص دلار در مسیر صعود
شاخص برابری دلار در برابر سبدی از ارزهای معتبر روز جمعه به 92.61 واحد رسید که یکی از بالاترین ارقام در فاصله حدود یک سال اخیر محسوب میشود. به این ترتیب دلار بار دیگر روند رو به رشد خود را پشت سر گذاشت؛ روندی که در گذشته باعث شده بود تا شاخص در ژانویه ۲۰۱۷ از ۱۰۳ واحد نیز فراتر رود. اما آیا دلار آماده شده تا قلههای تاریخی گذشته خود را بار دیگر فتح کند؟ یک بررسی که «سیانبیسی» دیروز منتشر کرده است نشان میدهد سه چهارم از یک جامعه منتخب از فعالان مالی بازارهای جهانی معتقدند طی سه سال آینده اقتصاد ایالات متحده آمریکا قدرتمندتر خواهد شد.
از ۴۹۷ مدیر مالی که در ۳۰ کشور دنیا در نظرسنجی «سیانبیسی» مشارکت داشتند ۷۱ درصد انتظار داشتند که در سه سال آینده وضعیت کسب و کار در آمریکا بهبود یابد و نسبتی که معتقد بودند اعتماد به سرمایهگذاری در این کشور در این مدت با رشد روبهرو خواهد شد ۶۱ درصد اعلام شده است. این رشد و چشم انداز مثبت از فضای اقتصادی در ایالات متحده در شرایطی مطرح میشود که سیاستهای حمایتگرانه آمریکا از تجارت و همچنین بازنگری در توافقات تجاری بین آمریکا و سایر کشورها زمینههای متناقضی را پیش آورده است.سیانبیسی در این رابطه میگوید بعد از گذشت یک دهه از بحران مالی ۲۰۰۸ تصمیمات مختلفی در حوزه اقتصادی گرفته شده، از اصلاحات مالیاتی گرفته تا تغییر در وضعیت شرکتهای بزرگ اقتصادی و رفع موانع تجاری و...، اما آنطور که ۶۸ درصد از مشارکتکنندگان در این نظرسنجی میگویند اصلاحات مالیاتی که ایالات متحده در بخشهای مختلف صنعتی در شرکتهای داخلی و بینالمللی در پیش گرفته تاثیر مثبت چشمگیری بر وضعیت اقتصادی در این کشور بر جای گذاشته است.
این گزارش میافزاید حدود نیمی از شرکتها از منابع ناشی از تخفیفهای مالیاتی برای توسعه طرحها و سرمایهگذاری مجدد در کارخانهها و تجهیزات استفاده کردهاند و دو سوم از کارکنان این شرکتها نیز اعلام کردهاند که قصد دارند طی ۶ ماه آینده تعداد کارکنان خود را افزایش دهند. این درحالی است که نرخ بیکاری در ایالات متحده نیز به شدت در حال کاهش بوده و تمام این عوامل نشان میدهد شاخص دلار از پتانسیلهای مناسبی برای رشد در ماههای پیش رو برخوردار است.در این بین البته برخی نگرانیها نیز وجود دارد. بهعنوان مثال برخی کارشناسان بینالمللی این سوال را مطرح میکنند که سیاستهای حمایتی آمریکا چه تاثیری در آینده بر کسبوکارهای آنها بر جای خواهد گذاشت؟ این سوال زمانی پررنگ تر میشود که برخی از این سیاستها اثراتی را بر جریان تولید و تبادل کالاها، تحرکات سرمایه و قدرت خرید عمومی برجای میگذارد و بعضا محدودیتزا است. آیا در بلندمدت نیز این اثرات بهصورت مثبت خودنمایی خواهد کرد؟ یا برعکس جنگ تجاری آمریکا و ابرقدرتهای دنیا از جمله چین اثرات منفی را در بلندمدت بر کسب و کارهای عمومی بر جای میگذارد؟
گزارش «سیانبیسی» نشان میدهد ۶۵ درصد از مشارکتکنندگان و مدیران مالی معتقدند رویه حمایتی آمریکا در یک تا سه سال آینده رشد خواهد کرد و از این میزان ۴۶ درصد معتقدند این نوع سیاستها در بلندمدت روی سرمایهگذاریها اثرات منفی بر جای خواهد گذاشت. در این بین برخی کارشناسان میگویند بهبود چشم انداز کوتاه مدت باعث شده تا بسیاری از مدیران مالی به آینده نیز خوش بین باشند.در این بین بررسیهای جهانی نشان میدهند نرخ بیکاری در آمریکا برای اولین بار از سال ۲۰۰۰ تاکنون به 3.9 درصد رسیده که طبق پیشبینیهای مقامات فدرال در بلندمدت میتواند پایدار باشد. گزارش دیگری از «سیانبیسی» نشان میدهد شکاف تجارت محدود شده و اگرچه تنشها با پکن هنوز به قوت خود باقی است، اما تراز تجاری به شدت به سمت تعادل پیش میرود. شکاف تجاری بین آمریکا و چین البته در سه ماه اول سال جاری با ۱۶ درصد افزایش به 91.1 میلیارد دلار رسید.
چین ضلع دوم بازارهای پایه
بخش دوم یا ضلع دوم اثرگذار بر بازارهای جهانی اقتصاد چین است که بررسی شرایط آن از اهمیت بالایی برای تشخیص روندهای آتی بازارهای کالایی برخوردار است. گالف تایمز در گزارشی به بررسی وضعیت اقتصادی این کشور پرداخته و مینویسد پیشبینی میشود در ماههای آینده میزان فروش چین افزایش یافته و رشد اقتصادی این کشور در ماه آوریل در نتیجه افزایش تولید و رشد صادرات - با وجود افزایش تنشهای تجاری با ایالات متحده - در بالاترین ارقام خود بایستد. رشد پایدار در بخشهای کلیدی اقتصاد چین، باعث شد اقتصاد این کشور در سه ماه اول امسال رشدی کمی سریعتر از حد انتظار داشته باشد؛ بهطوریکه توانست نرخ 6.8 درصدی را به ثبت برساند، اما اقتصاددانان هنوز هم انتظار دارند رشد تا پایان سال قابل توجه باشد.در این بین خطرات ناشی از افزایش هزینههای استقراض در نتیجه روابط تجاری و اقتصادی با ایالات متحده افزایش مییابد. رسانههای چینی روز چهارشنبه اعلام کردند دو طرف در مورد برخی زمینهها اختلافات تجاری خود در مذاکرات در پکن در اواخر هفته گذشته به توافق رسیدهاند، اما هنوز راه درازی در پیش است.
رئیسجمهوری آمریکا، وارداتی به میزان ۱۵۰ میلیارد دلار را از چین تهدید به افزایش تعرفه کرده است، اگرچه هیچ یک از تعرفهها هنوز به اجرا در نیامده است.طبق نظرسنجی رویترز از ۳۳ اقتصاددان، صادرات چین به احتمال زیاد در ماه آوریل به میزان ۳/ ۶ درصد رشد داشته است. در این بین واردات احتمالا در ماه آوریل به میزان ۱۶ درصد افزایش یافته و مازاد تجاری24.7 میلیارد دلار افزایش یافته است.انتظار میرود تورم مصرفکننده برای ماه دوم به 2.1 درصد کاهش یابد، همچنین تورم تولیدکننده پس از پنج ماه کاهش مییابد.قیمتهای منابع پایه مانند سنگآهن در هفتههای اخیر افزایش یافته است، زیرا ذخایر و موجودی انبارها در حال کاهش بوده و تقاضا افزایش یافته است.
دوشنبه هفته قبل نیز شاخص مدیران خرید بخش تولید (PMI) چین در ماه آوریل منتشر و اعلام شد. این شاخص در ماه آوریل به 51.4 درصد رسیده و در مقایسه با ماه قبل اندکی کاهش یافته، اما همچنان رشد مطلوب خود را دارد.در این بین کارشناسان معتقدند اقتصاد چین در حال ادامه فرآیند رشد و توسعه مطلوب خود است و این موضوع را میتوان از ثبات نسبی در بازارها و اقتصاد و تولید این کشور فهمید. شاخص خرید مدیران نیز حکایت از بهبود متغیرهای مهم اقتصادی این کشور دارد. بر اساس دادههای منتشرشده، صنایع تولیدی در این کشور نیز روند رو به رشد و البته با شتاب آرامی را در پیش دارند و شاهد رشد تولیدات صنعتی در این کشور هستیم.
در این بین بانک استاندارد چارتر از ثبات متغیرهای اقتصادی چین در ماه آوریل بهعنوان علامتی برای بهبود اوضاع این کشور در آینده خبر داده است.به عقیده کارشناسان اقتصادی شواهد دقیقی وجود دارد که باید در انتظار دور جدیدی از تقاضا برای انواع محصولات پایه از سوی اقتصاد بزرگ چین باشیم. بهعنوان مثال در سه ماه اول سال جاری شاهد رشد تقاضا برای مس در چین بودیم. هفته قبل وبسایت کامودیتیز خبری منتشر کرد مبنی بر اینکه شرکت مس جیانگ زی بزرگترین تولیدکننده چین تقاضای واردات کنسانتره چین در سه ماه دوم امسال Q۲-۲۰۱۸ همزمان با راهاندازی ۶۵۰ هزار تن ظرفیت جدید پالایشگاهی (کاتد) و ۵۵۰ هزار تن آند را تشدید میکند. همزمان با رشد تقاضای کنسانتره چین، موسسه دولتی Antaike گزارش داده که تشدید مقررات زیست محیطی عامل تعطیلی و افت تولید ۳۸۰ هزار تن کنسانتره مس چین میشود که این موضوع نیز تشدیدکننده واردات است.علاوه بر این تقاضای چین برای سنگآهن، زغالسنگ، روی، فولاد و... نیز در سال جاری رو به رشد خواهد بود که تمام این موارد به احتمال بسیار بالا منجر به رشد قیمتها برای محصولات پایه در سال جاری میشود.
بازار نفت در مسیر صعودی
اما ضلع سوم رشد بازارهای جهانی افزایش قیمت نفت در بازارهای دنیا است. قیمت طلای سیاه در ماه گذشته حدود ۱۰ درصد رشد را از سر گذرانده و به ۶۹ دلار و ۷۳ سنت در روز جمعه رسیده است. به این ترتیب نفت وست تگزاس اینترمدیت به نزدیکی ۷۰ دلار رسیده و اگر اتفاق خاصی نیفتد در هفته آینده نفت شاخص آمریکا مرز ۷۰ دلاری را پشت سر خواهد گذاشت. قیمت نفت برنت دریای شمال نیز در آخرین روز کاری هفته گذشته به ۷۴ دلار و ۹۰ سنت رسید و به این ترتیب باید در هفته جاری قیمتهای ۷۰ و ۷۵ دلاری را بهعنوان قیمتهای دو نفت در نظر بگیریم. نفت برنت در یک ماه گذشته 9.5 درصد رشد قیمت را از سر گذرانده است.
کارشناسان بینالمللی معتقدند یکی از مهمترین دلایل رشد قیمت نفت ریسکهای ژئوپلیتیک مربوط به مسائل ایران است. تهدید ترامپ به خروج از برجام که این روزها به یکی از موضوعات مهم در منطقه و جهان تبدیل شده منجر به رشد بهای نفت در بازارهای جهانی شده است. تحلیلگران معتقدند اگرچه این موضوع باعث شده قیمت نفت با رشد روبهرو شود اما این به معنای آن نیست که قیمت به مرزهای ۱۰۰ دلاری یا بالاتر نزدیک شود کما اینکه پیشبینیها از قیمت ۸۰ تا ۸۵ دلاری برای نفت در سال ۲۰۱۸ حکایت دارد. با این حال اوپک در تلاش است تا قیمت را بالاتر از ارقام فعلی یا لااقل در سطح قیمتهای فعلی نگه دارد و مانع از بازگشت بهای طلای سیاه به ارقام گذشته شود.
در این میان کارشناسان معتقدند پر کردن جای ایران در صورتی که ترامپ روز ۱۲ می تصمیم به خروج از معاهده برجام بگیرد کار آسانی نخواهد بود. البته نمیتوان با قاطعیت گفت که خروج آمریکا از برجام به سرعت اثرات جدی بر بازار نفت یا سایر بازارها بر جای خواهد گذاشت، چراکه سایر کشورها قصد جدی برای خروج از برجام ندارند و اگر چنین تصمیمی در ادامه گرفته شود بهصورت تدریجی است و این روند تدریجی میتواند سرعت اثرگذاری تصمیمات بر بازارها را کاهش دهد. همین مساله در مورد بازار نفت میتواند به یک شوک کوتاهمدت منجر شود اما بازار بار دیگر به روالی عادی بازمیگردد. البته اکنون بازار جهانی نفت بار دیگر با شرایط افزایش تقاضا روبهرو شده است و اگر قرار باشد ایران از دور بازار خارج یا کمرنگ شود قیمت در بازار با افزایش روبهرو میشود. البته ذکر این نکته ضروری است که ترکیب طرفهای تجاری نفتی ایران نشان میدهد بخش زیادی از صادرات نفت ایران به چین و هند صورت میگیرد که این دو ریسک نفتی ایران را کاهش میدهد، با این حال شرایط بازار نفت تعیینکننده مسیر آتی بازارهای کالایی خواهد بود. به هر حال باید گفت افزایش قیمت نفت بهعنوان یک سیگنال مهم برای بازارهای جهانی میتواند شرایط رشد قیمتی را در بازارهای پایه از جمله فلزات پایه فراهم سازد. نفت علاوه بر سهمی که در افزایش قیمت محصولات پایه بر عهده دارد یک خط روانی نیز به بازارها میدهد که سیگنال و علامت رشد قیمتی در آینده است. به این ترتیب باید گفت شرایط فعلی با توجه به بازار نفت حکایت از تشدید رشد قیمتها در آینده دارد.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/85078