eranico
www.eranico.com
شناسه مطلب: 8519  
تاریخ انتشار: 12 شهریور 1391
print

وقتی تنها چند جمله یک مسئول، اقتصاد را دگرگون می‌کند

اصولاً مقامات ارشد اجرایی و نهادهای مالی اصلی در هر کشور که بانک مرکزی جزوی از آن‌ها است، تأثیر گذاری بسیاری بر شرایط اقتصادی هر کشور دارند. به گونه‌ای که پیش بینی‌ها، سخنان، وعده‌ها و در نهایت سیاست‌های اجرایی آن‌ها مستقیماً آثار خوب یا بد خود را بر اقتصاد کشورها عیان می‌کند و حتی یک سخنرانی کوتاه می‌تواند به کلی سرنوشت یک اقتصاد را تغییر دهد. این همان شرایطی است که چندی است از فضای اقتصاد ایران رخت بر بسته است.

اصولاً مقامات ارشد اجرایی و نهادهای مالی اصلی در هر کشور که بانک مرکزی جزوی از آن‌ها است، تأثیر گذاری بسیاری بر شرایط اقتصادی هر کشور دارند. به گونه‌ای که پیش بینی‌ها، سخنان، وعده‌ها و در نهایت سیاست‌های اجرایی آن‌ها مستقیماً آثار خوب یا بد خود را بر اقتصاد کشورها عیان می‌کند و حتی یک سخنرانی کوتاه می‌تواند به کلی سرنوشت یک اقتصاد را تغییر دهد. این همان شرایطی است که چندی است از فضای اقتصاد ایران رخت بر بسته است.

شاید مدت‌ها بود که فعالان اقتصادی در ایالات متحده منتظر سخنرانی بن برنانکه، رئیس کل فدرال رزرو بودند. سخنرانی که در نهایت روز جمعه صورت گرفت و آن گونه که پیش بینی می‌شد، موجب تحرک اقتصاد آمریکا شد. حتی آثار سخنرانی برنانکه نه تنها بر اقتصاد و بازارهای سرمایه آمریکا بلکه بر شرایط اقتصادی در اروپا نیز تأثیر گذاشت.

نکته جالب در این میان آن است که بن برنانکه در سخنرانی خود در سالن جکسون هاول، عملاً و به وضوح سخن از کار بست سیاست‌های انبساطی و محرک اقتصاد نگفت و تنها به دادن سرنخ‌هایی از آنچه در آینده "احتمال" وقوع دارد بسنده کرد.

« فدرال رزرو در راستای تقویت و بهبود شرایط اقتصادی و تضمین ترقی فضای کار و اشتغال در کشور هرگونه سیاست اقتصادی مورد نیاز را به کار خواهد بست... در واقع کمیته [بازار آزاد فدرال] آمادگی دارد تا در صورت نیاز سیاست‌ها و اقدامات تطابقی را در راستای بهبود شرایط صورت دهد، به خصوص اگر چشم انداز اقتصادی همچنان نشان دهنده ضعف در اقتصاد و رشد اقتصادی باشد...»

این‌ها بخشی از سخنانی است که برنانکه روز جمعه بیان کرده. البته آن بخشی که بیش از همه مرود توجه فعالان اقتصادی و به خصوص بازارهای سرمایه قرار گرفت. همین بخش کوچک کافی بود تا تحرکی شدید در بازارهای سرمایه، بهای جهانی سوخت، بهای طلا و حتی بازارهای سرمایه در اروپا به وجود آید.

مسلماً تأثیر تغییر شرایط اقتصادی در ایالات متحده، بر سایر نقاط جهان جای هیچ بحثی ندارد. در نتیجه می‌توان به راحتی قبول کرد که تحرک اقتصاد آمریکا تحرک اقتصاد اروپا و آسیا را نیز به دنبال خواهد داشت. کما اینکه رکود اخیر اقتصاد جهانی از آمریکا به سایر نقاط جهان تسری یافت.

اما حتی با فراموش کردن تأثیر سخنان برنانکه بر اروپا و آسیا، هنوز تأثیر سخنان وی در اقتصاد داخلی آمریکا جالب توجه است. دقت در کل مطالبی که بن برنانکه بر زبان آورده نشان می‌دهد که حتی در یک مورد نیز وی، سخنی از قطعیت کار بست سیاست‌های محرک اقتصادی نگفته است و لحن کلام و واژگان وی همگی حاوی مضمون احتمالات است.

با این وجود، همین اشارات مختصر وی به کار بست سیاست‌های انبساطی و محرک در صورت نیاز، چنان مورد توجه فعالان و سرمایه گذاران قرار می‌گیرد که به یکباره شرایط را تغییر می‌دهد.

شاید این امر، در اقتصاد آمریکا و سایر اقتصادها امری طبیعی است که سخنان مقامات مسئول در امر اقتصادی و مخصوصاً سخنان رئیس کل بانک مرکزی تأثیری این‌چنینی بر فضای اقتصاد یک کشور داشته باشد. شاید این امر ناشی از آن است که پشت سر هر سخن و وعده و احتمالی، یک سیاست اجرایی محکم و راسخ وجود دارد و اعتماد فعالان اقتصادی به این سیاست است.

این دقیقاً آن چیزی است که در فضای فعلی اقتصاد ایران وجود ندارد. چندی است که اعتماد عمومی در فضای اقتصاد از سخنان مسئولان و حتی بلند پایه‌ترین آن‌ها گرفته شده است و هیچ گونه وعده و سخنی نمی‌تواند آرامشی را که بعضاً از فضای اقتصادی کشور گرفته شده باز گرداند.

بخش مهمی از این امر شاید آن باشد که طی سال‌های اخیر مسئولان اقتصادی کشور معمولاً دست به دادن وعده‌هایی زده‌اند که اساساً ناشدنی بوده. بخشی از آن ناشی از شنیدن سخنانی است که تنها از سر رفع تکلیف است و بخشی ناشی از عدم وجود سیاست‌های اجرایی و عزم راسخ برای اجرای قول‌ها و وعده‌ها.

به هر ترتیب، اکنون مدت زمانی است که سخنان مسئولان تأثیر خود را بر فضای اقتصاد از دست داده است و هرگاه اجرای سیاستی منجر به وخیم شدن اوضاع می‌شود، هیچ وعده و سخنی نمی‌تواند آرامش را به فضا باز گرداند. این موضوعی است که بیش از همه بر فعالیت اقتصادی و بازدهی اقتصادی در کشور تأثیر گذار است.

اگر چنانچه این فضای روانی و اعتماد متقابل در اقتصاد کشور بازسازی نشود، در بلند مدت بزرگ‌ترین آسیب به اقتصاد کشور وارد خواهد شد، یعنی عدم کنترل مسئولان بر فضای اقتصادی و تأثیر پذیری شدید داخل از خارج و از سایر فاکتورها به غیر از سیاست‌ها و سخنان مسئولان. به عبارتی آن چیزی که تا همین جا نیز در برخی حوزه ها تا حدی رخ داده است که نیازمند توجه خاص برای رفع و برطرف شدن است.

منبع :  تابناک

لینک مطلب: https://www.eranico.com/fa/content/8519