تعجب نکنید. آقای حسن یونس سینکی، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت راستترین و صادقانهترین حرف را در میان ساخت بوروکراتیک و مدیران و صاحبان قدرت زده است.
او آنچه را دیگران در دل دارند، بیپرده و بیپروا گفته است. شاید فشار کار و بحرانهای دشوار این ماهها یا اجبار برای کتمان دستهای پشت پرده بازار هزارانمیلیاردی خودرو موجب شده او در پاسخ به پرسش خبرنگاران درباره بازار آشفته خودرو در کشور بگوید: «من از رسانهها انتظار دارم که اینقدر چرت و پرت به مردم نگویند تا ما حرفهایمان را بزنیم... من قصدی برای صحبت در این شرایط نداشتم... من به شما نباید جواب بدهم.... شما خبرنگار هستید و نماینده مردم نیستید». اما این جان کلام ایشان و ساخت اداری-سیاسی کشور در دستگاههای مختلف است که در این جملههای کوتاه عریان شده است. خلاصهاش این است که رسانهها و روزنامهنگاران زیادهگویانی بیش نیستند. رسانه و خبرنگار باید در حکم روابط عمومی مدیران ارشد، صرفا در مقام شرح و بسط سخنان آنها و تحسین و تمجیدشان حرف بزند. گردش آزاد اطلاعات و خبرنگار و رسانه در تفکر حاکم بر ساخت اداری کشور، در حکم مزاحمانی هستند که نمیگذارند مدیران، اسب تیزتک قدرت و رانت را با آسودگی در این میدان پر از تومان و دلار بتازانند.
هرچه میکنند باید در پرده بماند. آنها خود را در برابر رسانهها و مردم مسئول نمیدانند و پاسخدادن به پرسشهای مردم برای آنها اهمیتی ندارد. رسانهها «چرت و پرت» ننویسند تا پشت پرده، تکتازان بر اسب قدرت تاخت کنند. در این مشرب، پرسشگری رسانهها از حقیقت یعنی «چرتوپرتنویسی». اما روزنامهنگاری آزاد یعنی جستوجو در پشت پرده قدرت، ثروت و رانت. یعنی طلب آزادی بیان و آزادی اطلاعات. یعنی حق کسب خبر و حق انتشار خبر برای آگاهی ملت و مهار قدرت. پنهانکاری و تلاش برای جلوگیری از گردش اطلاعات ویژگی ساخت اداری – اقتصادی – سیاسی است. هر اندازه انتشار و گردش اطلاعات بیشتر و واقعیتر باشد، ساخت مدیریت با مشکلات بیشتری برای انباشت قدرت و ثروتهای رانتی مواجه میشود. با گردش اطلاعات، سره از ناسره هویدا میشود و میزان کفایت هر مدیر در هر گوشه از دستگاههای اجرائی و غیراجرائی و میزان رعایت یا نقض قانون و عدالت معلوم میشود و این همان چیزی است که خیلیها دوست ندارند.
آنچه در گفتار آقای سینکی آمده است، نمونهای دیگر از موارد نقض حق آزادی و امنیت رسانههاست که با نوعی توهین نیز همراه شده است. اصل بیستوچهارم قانون اساسی آزادی رسانهها را به رسمیت شناخته است. آزادی رسانهها بدون استقلال حرفهای و آزادی کسب خبر و آزادی انتشار خبر ممکن نیست. رسانهها حق دارند به اطلاعات دسترسی داشته باشند. در تمام دنیا، رسم این است که صاحبان قدرت، هر اطلاعاتی را که مزاحم موقعیت و بسط قدرت خود میدانند، پنهان میکنند. هر روزنامهنگار مسئولی تلاش میکند اطلاعات موردنظر خود را بیابد و منتشر کند. هرکس هم که در موقعیت قدرت نشسته، موظف است این اطلاعات را در اختیار روزنامهنگار و رسانه قرار دهد. روشن است تلاش میشود اطلاعات مهم که موجب تولید قدرت و رانت است، درز نکند و منتشر نشود. روزنامهنگار و رسانه اما وظیفه خود را برای یافتن و انتشار این اطلاعات انجام میدهد. روزنامهنگاری امروز ایران مصون از انتقاد نیست اما اگر همین روزنامهنگاری سخت و پرمرارت و قابل نقد، از هر طیف و جریان سیاسی و فکری نبود، تا امروز بسیاری از مسائل مهم و حیاتی کشور در سیاست، فرهنگ، جامعه و... پشت پرده مانده بود. رکن اساسی مبارزه با فساد، گردش اطلاعات و آزادی بیان است. اگر تاکنون مبارزه با فساد در کشور منجر به نتیجه نشده و هزارپای فساد همه جا دویده است، همین تفکر متبخترانه و تمامیتخواهانه است که مانع از آزادی رسانهها و امنیت روزنامهنگاران است و به روزنامهنگار و رسانه تحکم میکند که «چرت و پرت» ننویسد؛ خود را در برابر روزنامهنگار و مردم پاسخگو تلقی نمیکند؛ نهایتا مردم را بیگانه محسوب و سختیهای زیاد به روزنامهنگار تحمیل میکند. این تفکر، قدرت و ثروتی را که قانون به امانت به آنها سپرده است، ملک طلق خود تصور و فراموش میکند که حاکمیت ملی متعلق به ملت است و آنها در برابر ملت مسئولاند و باید به ملت پاسخ بدهند. این روزنامهنگارها هستند که حق آزادی بیان و آزادی گردش اطلاعات را برای ملت به اجرا میگذارند.بسیاری از آنچه روزنامهنگاران و رسانهها مینویسند و چرت و پرت مینامید، حقایقی هستند که در سخنان صاحبان قدرت یافت نمیشوند و دوست ندارند برملا شود.میگویند هرقدر دست پلیس را ببندید، دست دزدها را باز کردهاید. به همین قیاس میتوان گفت هرقدر دست رسانهها بسته شود، دست فساد قدرت باز میشود.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/87430