ساکنان اروندکنار با هزاران نهری که داشت، لنجهایشان را کنار خانهشان پارک کرده و لابهلای خانهها بهجای دوچرخه و موتور با لنج رفتوآمد میکردند.
نهرهایی که لنجها در زمان مد دریا و بالاآمدن آب، بر این جریان سوار میشدند و آخر روز کنار خانهها لنگر میانداختند. استراحت لنجها تا زمان پیداشدن بار جدید که شامل محصولات کشاورزی منطقه بود، ادامه مییافت. گاهی هم لنجهای صیادی بار خود را که ماهیان صیدشده از خلیجفارس بود، پس از لنگرانداختن در نهرها، به بازار عرضه میکردند. اما حالا کوچههای آبی اروندکنار یکی در میان تعطیل شدهاند و باد گرم خوزستان دیگر از لابهلای نخلهای سبز سربهفلککشیده اروندکنار عبور نمیکند تا دمایش اندکی تعدیل شود. باد سوزان خوزستان از میان نخلهای سوختهای که دیگر آب شیرین در اختیار ندارند، میگذرد و پوست صورت هر رهگذری را میسوزاند. نهرهای اروندکنار یکی در میان خشک یا مسدود شدهاند. کشاورزان برای جلوگیری از پیشروی آب دریا، نهر ها را مسدود کردهاند تا آب شور زمینهایشان را خراب نکند.کارون خروشان دیروز، به رود آرام امروز تبدیل شده است. سدهای متعدد بالادست، جوشوخروش کارون را از آن گرفتهاند. فاضلابهای رهاشده در این رودخانه، آب آن را آلوده کرده و ماهیهای بومی را از این رودخانه بزرگ جنوب غرب کشور کوچاندهاند. دیگر صیادی در کارون معنا ندارد. کاهش آورد کارون، آب شور خلیجفارس را به داخل بهمنشیر و اروندرود هدایت کرده است و مردمی که برای کشاورزی در منطقه نیاز به آب شیرین داشتند، دیگر چنین منبعی را در اختیار ندارند. کار و کاسبی خوزستانیها در دهههای مختلف کساد شده است. مردمی که تا همین دو دهه پیش لابهلای نهرهای فراوان دشت خوزستان زندگی میکردند، امروز در سرزمینی روزگار میگذرانند که نهرهایش را گم کرده است، آب شیرین و مناسب برای شرب در اختیار ندارد و با انبوهی لوله کار آبرسانی به خانههای آنها انجام میشود و حتی آب از مخزن سد دز برای تأمین نیاز شرب مردم آبادان و خرمشهر میآورند. مردمی که بر اثر برنامهریزیهای آبی دولت، کسبوکار خود را از دست دادهاند، به سخنان سیاستگذاران بیاعتماد شدهاند و با کوچکترین خبر غیرموثقی درباره انتقال آب یا صادرات آن، به خروش میآیند. شرایط بد زندگی و نبود آب، هر خبری را برای آنها باورپذیر میکند. قطر لولههای انتقال آب مناطق مختلف را با هم میسنجند و در نهایت نتیجه میگیرند که آب خوزستان به عراق میرود؛ در حالی که هیچ سند محکمی در دست ندارند. اما ساکنان خوزستان بیش از آنکه نگران صادرات آب باشند، ناراحت حقابههایی هستند که از مزارعشان دریغ شده و معیشتشان را به خطر انداخته است.
نهرهای خاموش خوزستان
هنوز هم معدود نهرهایی در اروندکنار باقی ماندهاند تا محلی برای توقف لنجها باشند. نهر «دراچه» در قصبه اروندرود و در انتهای این رودخانه واقع شده است. این نهر هنوز هم پذیرای اندک لنجهای فعال منطقه است. ابتدای این نهر، چندین لنج مغروق دیده میشود. در اولین نگاه، نهر متروکه به نظر میرسد، اما مسیر آب را که دنبال کنید، لنجهای سرحال لنگر انداخته در ادامه نهر، نشان میدهند آبراهه همچنان فعال است. خلیل رضایی، یکی از لنجدارانی است که در ابتدای نهر بعد از لنجهای غرقشده مستقر شده است. از او میپرسم چرا کمی جلوتر و در کنار خانهها، لنگر نینداخته است. او میگوید: «آنجا خانه مردم است. من اهل اینجا نیستم».
رضایی به خاطر میآورد که پدرش وقتی با لنج کار میکرده است، تا 10 - 15 مایلی شط، آب شیرین در اختیار داشته و لازم نبوده است آب شیرین زیادی با خود حمل کند. هر مایل دریایی هم حدود دو کیلومتر است.
او که لنج صیادی دارد، میگوید ناگزیر است هر 20لیتری آب را به قیمت 500 تا 750 تومان خریداری کند. اما لنجش فقط گنجایش دارد سه مترمکعب آب با خود حمل کند. این میزان آب نیاز شش نفر در 10 روز را تأمین میکند. به گفته این لنجدار، لنجهای غرقشده در اروندکنار، تردد دیگر لنجها را با مشکل مواجه کرده است. مردم قصبه اروندرود روزهایی را به خاطر میآورند که از این منطقه پاجوش خرمای برحی، حنا و دیگر محصولات کشاورزی به کویت صادر میشده است. اما در حال حاضر کسبوکار لنجداران به آوردن محصولات مصرفی از دوبی که به تهلنجی مشهور است، همچنین صدور گاو و گوسفند به کویت خلاصه میشود.
مرتضی قصبه که تعمیرکار لنجهای باربری و صیادی است، به «شرق» میگوید: کسبوکار لنجداران چندان خوب نیست. هزینههای نگهداری لنج خیلی زیاد است. شبی 15 هزار تومان باید هزینه نگهبانی بدهند. ماهی 300 هزار تومان هم باید پول بدهند که آب از داخل لنج آنها تخلیه شود تا لنجشان غرق نشود. اگرچه بدنه هر لنج بین 15 تا 30 میلیون تومان قیمت دارد و موتور آن بستگی به نوع مدل، تا 100 میلیون تومان قیمت میخورد، اما لنجداران به دلیل نبود کار، موتور لنج خود را برداشته و بدنه آن را آتش میزنند. این بدنههای آتشزده را میتوانید در اروندکنار ببینید. به گفته «قصبه»، آب سیستم لولهکشی منطقه حتی برای حمامکردن هم به درد نمیخورد. هر باکس ششتایی آبمعدنی در خوزستان بین شش تا هفت هزار تومان قیمت دارد و موتورهای سهچرخه، بشکه 20 لیتری آب شیرین را هزارو 500 تومان میفروشند، اما مردم مطمئن نیستند که آب این سهچرخهایها، تصفیه شده باشد. او بر اساس شنیدههایش میگوید: فیلترهای تصفیهخانههای آب باید هر شش ماه یکبار عوض شوند، اما در تصفیهخانههای این منطقه، گاهی تا یکسالونیم هم تعویض فیلتر طول میکشد.
از این تعمیرکار لنج درباره تأثیر افتتاح طرح غدیر بر کیفیت آب منطقه سؤال میکنم. او پاسخ میدهد: به اروندکنار و چوئبده از غدیر آب نمیدهند. قبل از سدسازیهای منطقه، عراقیها از همین شط آب برای خوردن برمیداشتند و لنجداران آب شط را برای کویت میبردند، اما حالا آب برای خوردن نداریم.
قبض آب، پول زور
ساکنان قصبه اروندرود از کیفیت آب لولهکشی منازل ناراضی هستند. آنها از این آب شور برای استحمام بچههایشان هم استفاده نمیکنند و پرداخت پول برای قبض آب را پول زور میدانند. به گفته ساکنان این منطقه، هر دو ماه بین 20 تا 30 هزار تومان هزینه، باید برای آبی پرداخت کنند که حتی برای حمام هم کیفیت ندارد.
کشاورزان نهر ششم، نگران آینده
نهر ششم محرزی همان نهری است که از بالای آن لوله انتقال آب طرح غدیر میگذرد و فیلم شکستگی شیر فشارشکن این لوله، در فضای مجازی با اسم انتقال آب به کویت منتشر شد. کشاورزان نهر ششم هم از شوری آب نهرشان گلهمند هستند. علی بهرامی، یکی از کشاورزان حاشیه این نهر، درباره دلایل شوری کارون به «شرق» بیان میکند: اصلا آب شیرین در رودخانه نیست. آب دریا بالا آمده و زمینها را شور کرده است. از «دارخوین» به بالا برنج کاشتهاند و آبی به پاییندست نمیرسد. جهاد کشاورزی هم درباره برخورد با متخلفان میگوید که چون مردم با چوب جلوی ما را میگیرند، نمیتوانیم اقدامی انجام دهیم.او ادامه میدهد: امامجمعه شهرمان وعده داده است که نیشکر چندروزی پمپهای خود را خاموش و برداشت آب را متوقف کند تا ما کمی آب فقط برای حفظ نخلهایمان دریافت کنیم. بهرامی از لوله غدیر برای دامهایش آب میآورد و معتقد است که شوری آب نهرها، باعث کورشدن دامهای منطقه شده است. خواهرزاده بهرامی مدعی میشود: لوله طرح غدیر که از بالای نهر محرزی میگذرد، تا لب دریا پیش میرود و به داخل دریا میرود. پس آب به کویت منتقل میشود. کشاورزان حاشیه نهر ششم محرزی به شنیدههایشان درباره گتوند اشاره میکنند. یکی از نمایندگان مجلس به آنها گفته است که میخواهند آب را قطع کنند. اعتراض دارند که چرا گتوند در میان کوه نمک احداث شده است و با استناد به سخنان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، معتقدند که چرا باید 10 هزار میلیارد تومان پول کشور صرف تخریب گتوند شود. آنها از نحوه توزیع زمینها گله دارند. میگویند عرصههای منابع طبیعی به شکل مناسب بین مردم منطقه توزیع نمیشود. به یک خانواده غیربومی 300 هکتار زمین دادهاند، اما به 25 خانوار بومی، پس از چندینبار طی مراحل اداری، فقط 363 هکتار زمین اختصاص داده شده است. حمزه بحرمی، از کشاورزان نهر ششم، به «شرق» میگوید: آب دو ماه است که شور شده است. قبلا درجه شوری آب حدود چهار هزار بود و میتوانستیم سبزیجات و یونجه کشت کنیم. نخلها هم حفظ میشدند. حال درجه شوری به 12 هزار رسیده و همه سبزیهایی که کاشته بودیم، خشک شده است. او ادامه میدهد: در گذشته چهار میلیون نفر نخل در آبادان و خرمشهر وجود داشت که امروز تعداد آنها خیلی کم شده است. شورشدن آب در سال جاری هم کیفیت محصول را کاهش داده است و فکر نمیکنم هر کیلوگرم خرما را حتی هزار تومان از ما بخرند. به گفته یونس بحرمیربیعی، دیگر کشاورز ساکن در حاشیه نهر ششم محرزی، اگرچه آب از سد گتوند و کرخه برای تأمین نیاز کشاورزی رها شده، اما وزارت جهاد کشاورزی به آنها اعلام کرده است که این آب فقط برای نخیلات میآید و سبزی و صیفی نباید بکارند. این در حالی است که 90 درصد درآمد روستاییان از کشت سبزی و صیفی حاصل میشود. ضمن آنکه برای کشت سبزی و صیفی در ابتدای امسال هم برای هر هکتار حدود 20 میلیون تومان هزینه کود، کارگر، بذر و ... پرداخت کردیم.
آبشویی زمینها توسط نیشکر و شوری آب کارون
این نخستینباری نیست که آب شرب آبادان و خرمشهر شور میشود. مردم به خاطر میآورند که سال 79 نخستینباری که طرح نیشکر شروع به آبشویی زمین برای کشت محصول کرد، آب آبادان و خرمشهر شور شد و در درگیریهای ناشی از این افت کیفیت، سه کشته در خوزستان بهجا ماند. سال 84 هم بار دیگر آب در آبادان و خرمشهر شور میشود. فیصل عامری، از اهالی شادگان، به «شرق» میگوید: طرح نیشکر سالانه پنج میلیون تن نمک از طریق زهآبهای خود رها میکند. درحالحاضر آب تالاب ناصری هشتبرابر دریا شور است. خوزستان در انبوهی از نمکها محاصره شده است. او که روزهای سبز خوزستان را به خاطر میآورد، هرازگاهی آهی از سر حسرت میکشد و میگوید: زهآبهای حاصل از طرحهای توسعه نیشکر در کارون رها میشود و آب رودخانه را شور میکند.
انصراف کویتیها از دریافت آب ایران
شوری آب کارون و افت کیفیت آب این رودخانه، زندگی مردم منطقه را تحت تأثیر قرار داده است. مردمی که برای دریافت آب به محل شیر فشارشکن نهر ششم میآیند، آب خام این لوله را که به سمت تصفیهخانه آبادان میرود، مینوشند و از آن برای استحمام استفاده میکنند. آنها شیرینی آب لوله را سندی میدانند که نشان میدهد این آب به کویت منتقل میشود. زیرا بر این باورند که آب موجود در شبکه شرب آبادان و خرمشهر شور است اما آب لوله غدیر شیرین است. عبدالرحیم یکی از افرادی که برای منزلش آب از محل شیر فشارشکن نهر ششم میبرد، به «شرق» میگوید: روزی دو بار آب از این منطقه میبرم و از آب لولهکشی منزل برای استحمام و شستوشو هم استفاده نمیکنم. سعید دیگر ساکن شهر آبادان هم با اشاره به قطر لوله عبورکرده از بالای نهر ششم، عنوان میکند: با لولههای کمقطرتر جمعیت بیشتری تحت پوشش قرار میگیرند و نیاز آب شربشان مرتفع میشود. این همه آب به کجا میرود؟ او هم مثل بخش دیگری از مردم خوزستان بر این باور است که آب با لوله به کویت منتقل میشود. اما یکباره عباس سوکینی که راننده لودر است، از راه میرسد و تمام شایعات مربوط به انتقال آب به کویت را تکذیب میکند. او میگوید: در زمان احمدینژاد این طرح را تکمیل کردیم. من راننده لودر طرح بودم. انتقال آب به کویت صحت ندارد. سال 74 و 75 قرار بود به کویت آب بدهند. لوله هم در کنار جاده آبادان و اهواز کشیدیم. کویت گفت ضمانت بدهید که آب را به روی کشور ما نمیبندید. چون این ضمانت داده نشد، ادامه طرح متوقف شد.سوکینی میگوید: قرار بود برای تأمین آب آبادان و خرمشهر از گتوند آب بیاوریم، بعد از پاییندست کرخه آب آوردیم. حالا هم دارند لوله کمکحال لوله فعلی، برای آبرسانی به آبادان و خرمشهر ایجاد میکنند.
نجات کارون فقط 9 هزار میلیارد تومان هزینه دارد
کارون منبع اصلی تأمین آب مردم خوزستان بود. بنابراین به نظر میرسد نجات این رودخانه که معیشت صیادان هم به آن وابسته است، بسیار مهم است. برآوردهای اولیه نشان میدهد که بهبود کیفیت آب کارون حدود 17 هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد اما نجات این رودخانه، با صرف 9 هزار میلیارد تومان اعتبار هم امکانپذیر است. در چنین شرایطی برای اجرای طرح غدیر که آب را از سد دز به آبادان و خرمشهر منتقل میکند، 10 هزار میلیارد تومان اعتبار هزینه شده که با تصفیهخانههای آب، 15 هزار میلیارد تومان برای کشور هزینه دارد. از سوی دیگر برای اجرای شبکههای آبیاری و زهکشی خوزستان به منظور توسعه کشاورزی 10 هزار میلیارد تومان برآورد شده در حالی که زمینهای تسطیحشده حاشیه بهمنشیر و اروندرود که با صرف اعتبارات دولتی برای کشاورزی آماده شدهاند، امروز به دلیل شورشدن آب کشاورزی رها شدهاند. با صرف این همه هزینه، مردم آبادان و خرمشهر هم از کیفیت آب شرب دریافتی راضی نیستند. حمیدرضا خدابخشی رئیس انجمن مهندسان صنعت آب خوزستان درباره طرح غدیر به «شرق» میگوید: در طرح اولیه قرار بود آب از سد تنظیمی کرخه برای طرح غدیر منتقل شود اما با رایزنیهای انجامشده، محل تأمین آب این طرح، به سد دز تغییر یافت. او اضافه میکند: با توجه به کمبود منابع مالی طرح را تکهتکه کردند. در حمیدیه یک سد انحرافی وجود دارد که به صورت مقطعی آب از این سد، به آبادان و خرمشهر با یک لوله هزار میلیمتری منتقل میشود. به گفته خدابخشی فاز دیگری هم به تازگی از امالدبس آب به آبادان و خرمشهر منتقل میکند. طرح غدیر هم از کانال پای پل منطقه امالدبس، فعلا بخشی از آب اهواز و تمام آب دشت آزادگان را تأمین میکند اما باید 25 مترمکعب آب از مخزن سد دز به امالدبس منتقل شود که به دلیل کمبود منابع مالی، فوریت طرح برای مدیریت بحران و پیچیدگیهای انتقال آب از زیر مخزن سد دز، فعلا فقط طرحهای با اولویت بالا اجرا میشود.
در آخرین ساعات حضور در خوزستان، در حالی که تصویر روزهای پرآب خوزستان را در ذهنم ترسیم میکردم، با چشمانم دود حریق حاصل از سوختن نیزارهای تالاب خشک هورالعظیم در سمت عراق را در آسمان اهواز رصد میکردم که با یک پیامک خبر رسید «درگیریهای کشاورزان کازرونی با نیروی انتظامی، بر سر جمعآوری پمپهای غیرمجاز آب یک کشته بر جای گذاشت».
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/88606