به نقل از سازمان تجارت جهانی ایران، محمدرضا سبزعلیپور در واکنش به تحولات اخیر بازار سکه و ارز و عدم پاسخگویی مسئولین ذیربط به ابهامات موجود به رسانه ها گفت: چند ماهی از طوفانی شدن بازار سکه و ارز و افزایش نرخ برابری ارزهای عمده در مقابل ریال ایران میگذرد، لکن این پرسش در ذهن من و غالب مردم شریف ایران پیش آمده که چرا بانک مرکزی و مسئولین دولتی علی الخصوص وزیر اقتصاد در طی این مدت هیچ اقدام اصولی و علمی را برای کنترل بازار ارز انجام نداده و ریال ایران را در تب داغ بازار در حال ذوب شدن رها کرده اند؟

وی گفت: آیا دولت و بانک مرکزی برخلاف آنچه میگویند، برنامه ای برای مقابله با بحران ارز ندارند یا آنطور که رئیس کل بانک مرکزی میگوید این بانک هم ارز کافی دارد و هم برنامه هایی برای کنترل قیمت ارز در اختیار دارد که فعلاً "صلاح نیست" آنرا به ما اعلام کند.!؟ حال این شبهه بوجود آمده که این چه تدبیر و برنامه ای است که اجازه میدهد تا ارزش دلار طی روزهای اخیر صدها تومان افزایش قیمت پیدا کرده و ارزش پول ملی جمهوری اسلامی ایران نیز با تنزل قابل توجه و چشمگیری روبرو شود؟ همه اینها و دهها موارد دیگر از جمله شکستن کاسه کوزه بی تدبیری و بی کفایتی ها بر سر همدیگر، مجموعه ابهامات و سؤالاتی هستند که بی پاسخ مانده و میبایست هرچه سریعتر روشن و بطور شفاف علل و دلایل آن توسط دولت محترم و ریاست کل بانک مرکزی به مردم شریف ایران اعلام شود. 

* بانک مرکزی از شرح وظایف و اهداف اولیه خود عدول کرده است

وی افزود: همچنانکه قبلاً بارها عرض کرده ام، مطالعه قوانین مربوط به تأسیس بانکهای مرکزی در کشورهای مختلف جهان یک هدف مشترک را نشان میدهد که وظایفی از قبیل حفظ ارزش پول ملی، حفظ تعادل پول داخلی و خارجی، کنترل تورم، حفظ ثبات قیمتها و کمک به رشد و توسعه اقتصادی جامعه بعنوان اهداف و مسئولیتهای اصلی تأسیس بانکهای مرکزی ذکر شده است. لذا با نگاه اجمالی به فعالیتهای سالهای اخیر بانک مرکزی ایران علی الخصوص چند ماه گذشته به این نتیجه میرسیم که نه تنها این اهداف و شرح وظایف تا حدود زیادی در کشور ما رنگ باخته بلکه بنوعی بانک مرکزی ایران از اهداف اصلی خود دور و کارکرد جدیدی برای خود تعریف نموده است. زیرا در عین ناباوری دیدیم که مسئولین این بانک بجای اقدامات عاجل و اساسی جهت ساماندهی بازار پولی و ارزی و کنترل نرخ تورم متأسفانه دست روی دست گذارده و همسو با سایر مقامات ذیربط دولتی روزه سکوت اختیار کرده اند که خود جای تعجب دارد زیرا با توجه به حضور پر رنگ روزانه این بانک در عرصه بازار و در اختیار داشتن نبض توزیع و فروش گسترده طلا و ارز و همچنین ارتباط تنگاتنگ با عاملان بزرگ رسمی و غیر رسمی خرید و فروش سکه و ارز در بازار، پس سکوت مسئولین بانک مرکزی معنای خاص خود را دارد یا تعمداً کاری در جهت ساماندهی اوضاع انجام نمیدهند و یا کاری از دستشان برنمی آید و عنان کارها را از دست داده اند که در هر دو نشان از این واقعیت دارد و آن اینکه بانک مرکزی از فی الواقع از شرح وظایف و اهداف اولیه خود عدول کرده است.

* مسئولین بانک مرکزی، منافع ملت ایران را فدای تأمین منافع دولت کرده اند

علیپور اظهار داشت: استقلال بانک مرکزی ایران از دولت و اتخاذ تصمیمات مستقل یکی از اصول انکار ناپذیر این نهاد مالی و نظارتی است اما متأسفانه، بانک مرکزی ایران بدلیل نداشتن استقلال واقعی، همچنان به دستورات و اوامر دولت وابسته میباشد. در حالیکه استقلال عمل بانک مرکزی یکی از مهمترین فاکتورهای یک اقتصاد مدرن است، اما در کشور ما ساختار بانک مرکزی بگونه‌ای تعریف شده که آن را همانند برده ای تحت فرمان دولت قرار داده است.

وی افزود: معضلاتی مانند نابسامانی اقتصاد کشور و رشد نرخ تورم همگی ناشی از عدم استقلال بانک مرکزی از دولت است. بعبارتی دولت در راستای منافع خود همواره اقدام به اتخاذ سیاستهایی میکند که بتواند وضعیت را در کوتاه مدت مناسب جلوه دهد و بدون توجه به تبعات تورمی آن، مسئولین بانک مرکزی را مجبور به فراهم نمودن ساز وکارهایی در جهت اجرای سیاستهای خود میکند. لکن مسئولین بانک مرکزی ناچارند تا نرخ دلار را در قیمتهایی که دولت صلاح میداند تعیین کنند.

به گفته وی، این عمل دولت و مسئولین بانک مرکزی اصلاً تناسب بین حجم نقدینگی موجود در کشور و نرخ ارز را در نظر نمی‌گیرد و از نظر علمی نیز نسبتی را با نرخ تورم برقرار نمیکند. پس می‌بینیم که بانک‌ مرکزی و دولت و نوع نگرش آنها در مورد سیاستهای پولی و تأمین نظرات و نیازهای خود چگونه قادر است رفاه جامعه و اوضاع زندگی مردم شریف را مورد تهدید قرار داده و عدالت اقتصادی را خدشه‌دار کند. بدون شک تا زمانیکه قدم در راستای استقلال عمل بانک مرکزی و رهایی آن از زیر استعمار دولت برداشته نشود نمیتوان سخن از یک اقتصاد آزاد و سیستم مالی مدرن در کشور ایران به میان آورد و با این روند اصلاً امیدی به رفع مشکلات و معضلات اقتصادی بصورت علمی و کارشناسی شده نخواهد بود. بانک مرکزی مستقل از دولت، از آنجایی که هیچ نیاز و نگرانی برای متقاعد کردن دولت ندارد مطمئناً در جهت تأمین منافع مردم و کشور قاطعانه قدم برمیدارد اما باتوجه به انتصاب مسئولین بانک مرکزی از جانب دولت و وابستگی مالی این نهاد مهم به بودجه دولت، متأسفانه مسئولین بانک مرکزی منافع ملت را فدای تأمین منافع دولت خواهند کرد.

* مسئولین بانک مرکزی، جایگاه این بانک را تا حد یک صراف بزرگ کاهش داده اند

علیپور در ادامه با اشاره به نوسانات شدید قیمت طلا و ارز در  کشور تصریح میکند: همچنانکه پیشتر نیز عرض کردم بانک مرکزی بدلیل عدم استقلال، نقش یک صراف و طلا فروش بزرگ را برای دولت بازی میکند و با توجه به حضور پر رنگ روزانه این بانک در عرصه بازار و دست داشتن در توزیع و فروشهای گسترده طلا و ارز و همچنین ارتباط تنگاتنگ با عاملان بزرگ خرید و فروش ارز و سکه و دلالان گمنام کلان در بازار، بطور قطع نبض بازار را در دست دارد ولیکن باعنایت به کسری بودجه چند ده هزار میلیارد تومانی دولت و وجود نقدینگی بیش از حد در دست مردم که  خود منجربه رشد تورم میگردد، سیاست دولت براین است تا با فروش گرانتر ارز و طلا، با یک تیر دو نشان بزند یعنی هم پول بیشتری استحصال کرده و هم دست مردم را تا حدودی از نقدینگی خالی کند.

وی تصریح کرد: مثلاً اگر 10 میلیون قطعه سکه از جانب دولت به قیمت هر قطعه600 هزار تومان توزیع شود فقط شش هزار میلیارد تومان بدست خواهد آمد اما اگر هر قطعه سکه، 800  هزار تومان فروخته شود مطمئناً دو هزار میلیارد تومان بیشتر از نقدینگی مردم نصیب دولت خواهد شد پس هیچ عاقلی از چنین سود هنگفتی که هر از چند گاهی نیز تداوم دارد چشم پوششی نمی کند. پس از گذشت مدتی سیاست را طوری تنظیم مینمایند که قیمت ارز و طلا مجدداً شکسته و سقوط کند که در این حال جمع زیادی از مردم متضرر میشوند و لیکن بدلیل زیاد بودن افراد درگیر در خرید و فروش، فشار ضرر و زیان وارد شده بر دوش یک نفر نخواهد بود و بین همه مردم سرشکن میشود که زیاد محسوس نیست و دوباره پس از گذشت مدت زمانی کوتاه مجدداً این سیکل ادامه پیدا میکند. باتوجه به توضیحات ارائه شده هیچگاه دنبال آدرس غلط نروید و علت نابسامانی ها و افزایش قیمت سکه و ارز را در خود دولت جستجو کنید که از طرف کارگزار بزرگ دولت یعنی بانک مرکزی به اجراء گذارده میشود. نهایتاً باتوجه به این واقعیت، بطور قطع میتوانیم اعلام کنیم که مسئولین بانک مرکزی، جایگاه این بانک را تا حد یک صراف بزرگ کاهش داده اند!!

* مسئولین بانک مرکزی به پشتوانه دولت محترم، خود را از پاسخگوئی به ملت شریف و رسانه های گروهی بی نیاز میدانند.

وی افزود: بارها از زبان مسئولین دولتی که شاخص ترین آنها آقای شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد میباشد در مجامع رسمی کشور از جمله در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی جملاتی سربالا و عباراتی همچون «به من ربطی ندارد» را ‌شنیده ایم. باتوجه نابسامانی های ارزی که از چندی پیش در کشور آغاز شده و مشکلات عدیده اقتصادی را برای ملت ایران به ارمغان آورده است. افزایش بی ضابطه نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی داد همه را در آورده و همه را در حالت کما فرو برده است. اما نکته جالب توجه این است که هیچیک از مقامات ذیربط دولتی اظهار نظر منطقی در ارتباط با دلیل بروز این وقایع بر زبان جاری ننموده و به آن بها نداده اند و از همه جالبتر اینکه تمایل آقایان بر این است تا از بار این مشکلات و حوادث پیش آمده بنوعی شانه خالی کرده و کاسه کوزه اتفاقات بوجود آمده را بر سر هم بشکنند.

علیپور گفت: حال در چنین شرایطی که همه مردم و ارباب جرائد توقع دارند تا پاسخی قانع کننده ای از مقام ذیربطی بشنوند متأسفانه با جوابهای سربالای دولتمردان مواجه میشوند و از همه جا رانده و مانده به مسئولین بانک مرکزی مراجعه میکنند اما مسئولین این بانک به پشتوانه دولت و بدلیل اینکه منافع مادی دولت را تأمین کرده اند با خیال راحت به وزیر اقتصاد اقتدا کرده و خیلی شجاعانه آنهم در اوج بحران اعلام میکنند که موظف به پاسخگویی نیستند.

به گفته وی، در همین راستا معاون ارزی بانک مرکزی درباره التهابات بازار ارز از پاسخگویی به سؤال رسانه ها پیرامون التهاب بازار ارز طفره رفته و عنوان کردند که: "موظف به پاسخگویی به رسانه ها نیستم"همچنین معاون ارزی بانک مرکزی با بیان اینکه من به بازار غیر رسمی ارز کاری ندارم اعلام نمودند: من موظف نیستم به رسانه‌ها پاسخ بدهم؛! و بنویسید مصاحبه نمیکنم.!! حال سؤال اصلی این است که این همه جسارت و شجاعت مسئولین بانک مرکزی در عدم پاسخگویی به مردم و ارباب جرائد از کجا نشأت میگیرد؟ پس به جرأت میتوان نتیجه گرفت که مسئولین بانک مرکزی به پشتوانه دولت محترم، خود را از پاسخگوئی به ملت شریف و رسانه های گروهی بی نیاز میدانند.

* بانک مرکزی به شیر بی یال و دمی مبدل شده که کارکردش زیر سؤال رفته است

وی اعلام نمود: با عنایت به مطالب مطروحه و با توجه به عدم استقلال بانک مرکزی و تأمین منافع دولت، بی اختیاری مسئولین ذیربط آن بانک در جهت حفظ ارزش پول ملی، کنترل بازار سکه و ارز و همچنین عدم جلوگیری از رشد لجام گسیخته تورم، پرهیز از اقدامات پیشگیرانه و فرار از پاسخگویی به افکار عمومی و ارباب جرائد و تبدیل بانک به صراف بزرگ دولت نه تنها اعتبار پنجاه ساله این بانک را خدشه دار کرده بلکه بانک مرکزی ایران را به شیر بی یال و دمی مبدل نموده که کارکردش واقعاً زیر سؤال رفته است!

وی در ادامه اظهارات خود ضمن انتقاد از عملکرد وزیر اقتصاد در ارتباط با نوسانات ارزی بوجود آمده افزود: مردم شریف ایران از آقای شمس الدین حسینی بعنوان وزیر اقتصاد و همچنین سخنگوی اقتصادی دولت انتظار داشتند تا در اوج بحران ارزی در برابر رسانه ها حاضر شده و جدای از عذرخواهی از ملت ایران، توضیحات منطقی و قانع کننده ای به افکار عمومی ارائه دهند اما در کمال تأسف برخورد طلبکارانه ایشان و بر زبان جاری کردن جملاتی همچون " نابسامانی بازار ارز به من ربطی ندارد" مردم و فعالان اقتصادی را شوکه کرد که در همین راستا بر خود واجب میدانم تا مواردی را به ایشان اعلام کرده و سؤالات را از وی بپرسم.

*آقای وزیر، چرا از تنظیم و ساماندهی اوضاع پولی و ارزی کشور شانه خالی کرده و آنرا جزء وظایف و اختیارات خود نمیدانید؟

رئیس مرکز جامع صادراتی ایران اظهار داشت: سلب مسئولیت التهابات ارزی و تنظیم و ساماندهی اوضاع پولی کشور از سوی وزیر اقتصاد در جلسه غیر علنی روز سه شنبه در حالی اتفاق افتاد که از دی ماه سال گذشته و با حکم رئیس جمهور ریاست کمیته ساماندهی بازار ارز بر عهده شمس الدین حسینی میباشد. وزیر اقتصاد در جلسه غیر علنی هفته گذشته در مجلس شورای اسلامی طی سخنانی رئیس کل بانک مرکزی را مسئول بازار ارز و نابسامانی های پولی کشور دانست و از خود در این زمینه سلب مسئولیت کرد. این در حالیست که افکار عمومی به دلائل گوناگون نمیتواند این رفتار شمس الدین حسینی را هضم و آنرا بپذیرد؛ زیرا همه ما چهره خندان آقای وزیر را طی روزهای پایانی سال گذشته بیاد داریم که بدون توجه به سکوت و غیبت طولانی مدت خود در روزهای پر نوسان ارز و سکه بر صفحه تلویزیون و روزنامه‌ها ظاهر شد و با افتخار از موفقیت هایش در مهار نوسانات قیمتها در بازار ارز و سکه سخن گفت.

وی تصریح کرد: شاید خودشان بدلیل مشغله فراوان فراموششان شده باشد. از همین رو و فقط جهت یادآوری توجه ایشان را به این نمونه جلب می کنم که آقای حسینی در گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما با اشاره به اینکه از هفته گذشته بازار ارز و سکه شاهد اصلاح روند قیمتها بوده است گفت: سیاستها و اقدامات انجام شده در این بازارها مؤثر واقع شده که با تکمیل برنامه ها، آثار مثبت آن روز به روز بیشتر و هویدا میشود!!. حال که مجدداً در بحران ارزی و اقتصادی گیر کرده اید چرا وعده هایی را که داده بودید فراموش کرده و چرا از تنظیم و ساماندهی اوضاع پولی، مالی و ارزی کشور شانه خالی کرده و آنرا جزء وظایف و اختیارات خود نمیدانید؟ محض یادآوری هم که شده لطفاً سری به سایت وزارت اقتصاد بزنید و شرح وظایف و اختیارات وزارتخانه را مطالعه بفرمائید شاید ارتباطی بین اتفاقات رخ داده ارزی و اقتصادی چند روز اخیر کشور و وظایف و اختیاراتتان پیدا کنید. البته اینجانب جهت پرهیز از اطاله کلام وظایف و اختیاراتتان را یادآوری نمی کنم.

*آقای وزیر، اگر ساماندهی اوضاع پولی و ارزی کشور وظیفه شما نیست! پس چرا همه روزه راجع به تنظیم بازار ارز اظهار نظر کرده و دستورات ریز و درشت صادر میکنید؟

علیپور افزود:  نکته جالب توجه این است که آقای وزیر در جاهایی که کارها خراب شده و اوضاع اقتصادی کشور بهم ریخته از خود سلب مسئولیت کرده و گناه خرابی کارها را بر سر دیگری می اندازد و صراحتاً میگوید که بروز این مشکلات و نابسامانی ها به من مربوط نمیشود اما در موفقیتها خود را شریک درجه اول میداند. لکن ظرف چند روز گذشته همه شاهد بودیم که ایشان حتی یک در صد از عواقب و گناه اتفاقات پیش آمده در بازار پول و ارز کشور را به گردن نگرفت اما بحث اصلی اینجاست که اگر مسائل پولی و ارزی و ساماندهی بازار به جنابعالی مربوط نمیشود پس بر چه مبنایی مجدداً وعده میدهید و چرا هر روز مصاحبه کرده و برای اقتصاد ایران و بهبود اوضاع ارزی کشور نسخه پیچیده و دستورات رنگارنگ صادر میکنید؟ بالاخره تکلیف تان را با خودتان مشخص کنید، اگر بعنوان وزیر اقتصاد برای ساماندهی بازار پولی کشور نسخه می پیچید و وعده هایی در جهت بهبود اوضاع میدهید پس عواقب کارها و گناه نابسامانی ها را نیز به گردن بگیرید و از شکستن کاسه کوزه مشکلات اقتصادی بر سر این و آن پرهیز کرده و از صدور دستورات ریز و درشت راجع به تنظیم بازار ارز دست بردارید!؟

*آقای وزیر، پس وظایف و اختیارات شما چیست و دقیقاً جنابعالی چکاره اقتصاد ایران هستید؟

وی با اشاره به وظایف وزیر اقتصاد اظهار داشت: با گذشت نزدیک به هفت سال از انتصاب حضرتعالی بعنوان مقام عالی وزارت اقتصاد، علیرغم تصورات مثبتی که از شما داشتیم متأسفانه به این نتیجه رسیدیم که جنابعالی از پست و جایگاه عالی وزارت اقتصاد و دارائی ایران، فقط امضاء اسکناس های کشور، عزل و نصب مقامات وابسته ( از جمله مقامات عالی پولی و بانکی، گمرکی و مالیاتی، خصوصی سازی و اموال تملیکی و....) و حضور در نشستها و جلسات بین المللی در خارج از کشور را در دستور کار خود قرار داده و وقتی را صرف سایر وظایف تان نمی کنید؟ شاید اولین سوألی که به ذهنتان خطور کند این باشد که سایر وظایف وزیر اقتصاد و دارائی چیست که اینچنین توجه فعالان بخش خصوصی و نمایندگان محترم مجلس را بخود جلب نموده است؟ لازم بتوضیح است که هرچند ارتباط تنگاتنگ فعالان اقتصادی بخش خصوصی بیشتر با وزارتخانه صنعت، معدن وتجارت میباشد اما چنانچه به دقت موضوع را مورد واکاوی قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که نقش وزارت اقتصادی و دارائی در روند فعالیتهای بخش خصوصی نه تنها کمتر از وزارتخانه صنعت، معدن وتجارت نیست بلکه بعضاً بیشتر از آن نیز میباشد. زیرا عمده ترین مشکلات فعالان اقتصادی کشور بحث نقدینگی، ارز و مطالبات معوق بانکها میباشد که این مورد مستقیماً زیر نظر جنابعالی بوده و از طریق شما فرماندهی میشود و یا اصل چهل و چهار قانون اساسی و بحث خصوصی سازی که تحت امر جنابعالی هدایت میگردد. از این دو مورد که بگذریم، مشکلات مالیاتی، گمرکی، بیمه ای، سرمایه گذاری خارجی و حتی بخش اعظمی از مسائل مربوط به تحریم های اقتصادی ایران در حوزه کاری شماست که عمده مشکلات بخش اقتصادی کشور علی الخصوص فعالان خصوصی نیز در همین حوزه ها میباشد.

وی افزود: حال ملاحظه میفرمائید که چه وظایف خطیری بر عهده شما میباشد که فعالان اقتصادی را بطور ناخواسته به مجموعه تحت امرتان مرتبط و متصل کرده است. حتماً خواهید فرمود که از شرح این وظایف کاملاً مطلع هستید لکن در راستای تقسیم بندی کارها، برای تک تک موارد و وظایف فوق الذکر مسئول مستقیمی را منصوب نموده اید که ایشان به نمایندگی از شخص وزیر می بایست کارهای حوزه خویش را سر و سامان دهد، اما چنانچه در بین هزاران هزار فعال اقتصادی که روزانه به این معاونتها مراجعه میکنند فقط چند نفر ناقابل به مشکل و یا مورد خاصی برخورد نمایند که فقط باید با شخص وزیر ملاقات و موضوع را با وی در میان بگذارند فکری کرده اید؟

*آقای وزیر، درب اتاق خود را به روی فعالان اقتصادی ایران شش قفله کرده اید؟

علیپور گفت: شخصاً کسانی را سراغ دارم که جزء نخبگان اقتصادی ایران بوده و هر یک به تنهائی میتوانند بخشی از مشکلات و بن بست های اقتصادی کشور را باز کنند اما برخی از آنان بیش از یکسال و نیم است که جهت دیدار جنابعالی با مسئولین دفترتان تماس میگیرند اما هر بار پاسخ میشنوند که آقای وزیر هنوز دستوری جهت تعین وقت صادر نفرموده و یا آقای وزیر با کسی ملاقات ندارند!؟ مستحضر باشید که غالب این عزیزانی که در سایر کشورها از آنها با فرش قرمز استقبال میشود و وزرای اقتصاد کشورهای دیگر برای دیدار آنها پیغام و پسغام میفرستند نه تنها از شما چیزی نمی خواهند بلکه بلحاظ توانمندی و حس میهن پرستی میخواهند تسهیلاتی را نیز در اختیارتان بگذارند اما دریغ از باز شدن درب اتاق جنابعالی. شما پاسخگوی مشکلات اقتصادی کشور که نیستید. خود را هم ملزم به ارائه توضیحات درخصوص نابسامانی های بازار ارز و طلا نمیدانید. خیلی از موارد هم طبق گفته خودتان به شما مربوط نمیشود! کسی را هم که به حضور خود نمی پذیرید! پس جنابعالی دقیقاً چکار میکنید؟

سبزعلیپور گفت: باعنایت به اتفاقات و حوادث پی در پی که در زمان وزارت آقای شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد رخ داده و باتوجه به آخرین مورد یعنی نابسامانی بازار ارز طی چند روز گذشته، مطمئناً چنانچه اینگونه اتفاقات در کشور دیگری رخ میداد یا وزیر استعفاء میکرد و یا در برابر مردم آن کشور تمام بی تدبیری و سوء مدیریت بوجود آمده را شخصاً می پذیرفت و از همه مردم و دستگاههای ناظر از جمله نمایندگان مجلس آن کشور عزرخواهی میکرد اما نکته جالب توجه این است که آقای وزیر اقتصاد نه تنها خود را پاک و مبرا دانسته و اصلاً گناهی را از بابت حوادث رخ داده متوجه خود نمیداند بلکه در برابر نمایندگان محترم مجلس و ارباب جرائد خود را پاسخگو ندانسته است. 

* بورس ارز نه تنها شفا دهنده اوضاع نابسامان فعلی نیست بلکه عوارض خطرناکی را نیز در پی دارد

وی افزود: دلیل و توجیه مناسبی از جانب دولت برای راه اندازی بورس ارز ارائه نشده است زیرا چنانچه خود دولت در بازار دخالت نکند و نرخ ارز بازار آزاد را بر مبنای نیاز خود و در جهت تأمین کسری بودجه خویش با سیاستهای زیرکانه دستکاری نکند، قطعاً نرخ واقعی دلار فاصله زیادی با نرخ فعلی بازار آزاد خواهد داشت. همچنانکه قبلاً عرض کردم هدف آقایان از راه اندازی بورس ارز افزایش دادن و نزدیک کردن نرخ ارز مرجع به نرخی حدود 2000 تومان میباشد نه کاهش دادن نرخ. پس اصل قضیه این است که راه اندازی بورس ارز از جانب دولت یعنی ترفند جدیدی در جهت افزایش نرخ ارز مرجع و نه بخاطر اقزایش دادن فاصله دو نرخ ارز دولتی و بازار آزاد. لکن توجیهی را که دولت برای راه اندازی بورس ارز عنوان کرده نوعی رد گم کردن و آدرس غلط دادن به ملت میباشد. نظرباینکه خودم با اصل تأسیس بورس ارز مخالف هستم و وجود آنرا نه تنها کاری مفید و سودمند برای مردم و اقتصاد کشور نمیدانم بلکه آنرا تشکیلاتی نوظهور و من درآورده دولت تلقی میکنم که ضرر آن بیش از سودش میباشد. البته از همین فرصت استفاده میکنم و قاطعانه اعلام میکنم که چنین بورسی در ایران راه اندازی نخواهد شد.    

* وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی را به مناظره دعوت میکنم

رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در خاتمه گفت: از بابت حوادث و اتفاقات نگران کننده ای که طی ماهها و روزهای گذشته در عرصه اقتصادی کشور علی الخصوص در بازار ارز و سکه رخ داد متأثر و متأسف شده ام زیرا کشور بزرگ و مقتدری همانند ایران و مردم بزرگوار آن استحقاقی بیش از این را دارند که به هر دلیلی عمداً و یا سهواً با مشکلات این چنینی مواجهه شوند که نه تنها مردم تحت فشار قرار گیرند بلکه سوژه خبری داغ و جذابی برای رسانه های بیگانه بوجود آید. لکن باتوجه به اتفاقات نگران کننده و وضعیت بوجود آمده طی روزهای گذشته بدلیل عدم مدیریت صحیح و بموقع تیم اقتصادی دولت علی الخصوص وزیر اقتصاد و مسئولین محترم بانک مرکزی در جهت حفظ ارزش پول ملی و کنترل بازار سکه و ارز، عدم هماهنگی و رایزنی سریع بمنظور مقابله و بی اثر کردن فشارها و تحریمهای اقتصادی، عدم جلوگیری از رشد تورم، که نه تنها از پاسخگویی شفاف و منطقی شانه خالی کرده اند بلکه بقول خودشان روزه سکوت هم اختیار کرده اند که این عمل آنها هیچ توجیه معقول و منطقی ندارد لکن بعد از مدتها سکوت خود را شکسته و راجع به اتفاقات رخ داده اظهار نظر میکنند باز هم متأسفانه کم لطفی کرده و اصلاً حاضر نیستند که حتی گوشه ای از تقصیرها را به گردن بگیرند و برعکس با توسل به استدلالهای گوناگون خود را شاکی نیز میدانند.

وی گفت: به همین خاطر و بمنظور مشخص شدن واقعیات برای مردم و صاحب نظران ضروری میباشد تا مقامات اقتصادی دولت علی الخصوص مسئولین دخیل در مشکلات اخیر جلسات و نشستهایی را بصورت علنی با صاحب نظران و کارشناسان برجسته اقتصادی برگزار نمایند تا با مناظره رو در رو دلایل بروز مشکلات و راهکارههای مقابله با آن مشکلات مطرح گردد که خود میتواند راهگشا در خروج از بحران باشد. از همین رو حضور مسئولین محترم اقتصادی دولت در این مناظره ها و برداشتن گام اول جهت شروع این جلسات میتواند بار گناه آنان را در بروز حوادث اخیر کم کرده و چه بسا محبوبیت آنها را نزد مردم بیشتر کند. بر همین اساس آمادگی خود را جهت مناظره با تیم اقتصادی دولت اعلام نموده و وزیر اقتصاد و رئیس محترم بانک مرکزی را به مناظره رو در رو در برابر رسانه های گروهی دعوت میکنم.