ستار مرادی: تولیدکنندگان میگویند که بازار کار با کمبودکارگر روبهرو شده است.
فعالان صنعتی که در صنایع کارگر بر فعالیت میکنند، این روزها در کنار افزایش سایر هزینهها همچون افزایش قیمت حاملهای انرژی، با افزایش نرخ دستمزد کارگران مواجه شدهاند.
تولیدکنندگان میگویند که بازار کار با کمبودکارگر روبهرو شده است.
فعالان صنعتی که در صنایع کارگر بر فعالیت میکنند، این روزها در کنار افزایش سایر هزینهها همچون افزایش قیمت حاملهای انرژی، با افزایش نرخ دستمزد کارگران مواجه شدهاند.
وقتی با تولیدکنندگان صحبت میکنید، اولین دلیلی که برای گران شدن هزینه تولید میآورند دستمزد کارگران است و افزایش قابلتوجه هزینه زندگی برای کارگران در شهرهایی نظیر تهران که از بازار کار مطلوبتری برخوردار هستند.
به گواه تولیدکنندگان رشد هزینه زندگی در تهران در مقابل سیاست تثبیت نسبی دستمزد کارگران باعث شده است که بسیاری از کارگران با نرخهای سال قبل به درخواست کارفرمایان پاسخ«نه »بگویند؛ چراکه رشد پیچشی تورم در شهرهای بزرگ، هزینه زندگی فردی و خانوادگی آنها را افزایش داده است. اگر چه در همین وضعیت، کارگران از هزینه فرصت بالایی برخوردار نیستند.
پایین بودن نرخ دستمزدهای پیشنهادی به کارگران، به همراه افزایش هزینه حملونقل و درمان از مهمترین دلایلی است که باعث شده است آنها به «پیشنهادهای خوب» جواب «بله» بدهند.
خبرنگار ما به نقل از کارگران گزارش میکند که افزایش شدید هزینه اقامت در شهرهایی همچون تهران و امتناع شمار زیادی از کارفرمایان به پرداخت دستمزدهای واقعی باعث شده است که شماری از کارگران از تهران به زادگاهشان رجعت کنند.
اگرچه به دلیل نبود و شفاف نبودن شاخصهای آماری، گزارش رسمی از وضعیت تغییر در نرخ دستمزد کارگران در دست نیست؛ اما گزارشهای دریافتی حکایت از آن دارد که برخی از کارفرمایان به عقد قراردادهای کوتاهمدت یک ماهه با کارگران روی آوردهاند. عدمپرداخت به موقع دستمزد کارگران، موجب نگاه موقتی کارگران به کار و ناامنی کاری شده است.
از آن سو، فعالان صنعتی میگویند :«افزایش هزینههای بالای تولید و چشمانداز کدر فضای کسبوکار باعث شده است که تصمیمگیری و برنامهریزی برای تداوم تولید و عقد قرارداد بلند مدت با کارگران دشوار شود.»
برخی از کارشناسان، دلیل دیگری را برای کمبود کارگر و افزایش دستمزد کارگران عنوان میکنند. آنها معتقدند که اغلب کارگران فصلی و مهاجر در پایتخت و محیطهای شهری به جای حضور در کارخانهها و دوری از خانواده و زندگی، به شهرها و روستاهای خود مهاجرت کردهاند تا به کشت و کار بپردازند.
عصر «پسا یارانه» یا مهاجرت معکوس؟
چند تن از تولیدکنندگان و صنعتگران کشور، دلیل کمبود کارگر را به آثار دوره بعد از پرداخت یارانههای نقدی به خانوارها نسبت میدهند. تا پیش از اجرای طرح هدفمندی یارانهها، کارگران بومی به دشواری میتوانستند هزینه زندگی را در موطن شان را بپردازند؛ اما با پرداخت یارانههای نقدی به یک یک اعضای خانوارهای با دهکهای درآمدی پایین، شمار زیادی از آنها به شهرشان مهاجرت کردهاند و دیگر حاضر نیستند در فراق خانواده شان در شهرهای بزرگ به کار سخت با دستمزد کم و بدون حمایت تامین اجتماعی روی آورند.
با وجود اینکه مشخص نیست که سهم دقیق نیروی کار ملی از بازار کار کارگران چیست، اما همچنان یک میلیون و 900 هزار مهاجر افغان که از سالها در ایران حضور دارند، سهم بالایی از بازار کار ایران دارند.
برخی منابع خبری اعلام کردهاند در توافقی که ایران با افغانستان داشته است، قرار بر این است که مهاجران افغان ابتدا به کشورشان بازگردند و سپس با موافقت دولت ایران با اخذ ویزای قانونی به ایران بازگردند.
این گزارشها در وضعیتی منتشر میشود که با اجرای طرح هدفمندی یارانهها، هزینه زندگی مهاجران افغان که بهصورت قانونی و غیرقانونی در ایران مشغول بهکار هستند، به شدت افزایش یافته است.
در همین حال عدمپرداخت یارانهها از سوی دولت به مهاجران افغانی، شمار زیادی از آنها را ترغیب به مهاجرت به کشورشان کرده است؛ اگرچه ممکن است که مهاجرت این افراد هنوز در موج اول نباشد.
حرکت به سوی واقعی شدن دستمزدهای کارگران در حالی صورت میگیرد که به گواه کارشناسان، کاهش ظرفیتهای تولیدی و پایین بودن راندمان تولید بنگاه و احتمال تعدیل نیروی کار به دلیل رشد هزینهها از جمله دلایلی هستند که اجازه نمیدهد که در یک بخش از بازار کار دستمزدها افزایش یابد؛ چرا که وجود رکود، مانع از فشار تقاضا برای نیروی کار متخصص میشود.
با این حال برخی از تحلیل گران اقتصادی معتقدند که کاهش عرضه نیروی کار ارزان، به همراه کم رغبتی فارغالتحصیلان جویای کار به کاریابی در بازار کار غیرتخصصی، مساله فشار تقاضا برای نیروی کار غیرمتخصص را در آینده بیش از پیش افزایش خواهد داد.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/928