روز 12 شهریور رییس کل بانک مرکزی ضمن تکذیب ادعای گروهی از کار‌شناسان اقتصادی مبنی بر اینکه قیمت دلار به ۳ هزار تومان طی روز‌های آینده خواهد رسید، از کاهش روند نزولی قیمت سکه و طلا در بازار خبر داد و گفت‌: با نزدیک شدن نرخ بازار آزاد دلار به نرخ مرجع و کاهش تفاوت آن قیمت سکه و طلا طی روزهای آینده روند نزولی خواهد داشت‌.

محمود بهمنی با بیان اینکه نرخ ارز در بازار آزاد به طور یقین طی روزهای آینده با روند نزولی مواجه می‌شود، پیش بینی کرد: نرخ دلار در بازار رسمی تا مرز یک هزار و 500 تومان کاهش پیدا خواهد کرد. (ایلنا - 12 شهریور 1391)

دو روز بعد ، محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهور در یک برنامه زنده تلویزیونی در واکنش به سوال مجری مبنی بر این که گفته می شود دلار سه هزار تومان خواهد شد، آن را جنگ روانی خواند و گفت که دولت در حال تدبیر بازر ارز هست. (شبکه یک سیما؛برنامه گفت و گوی زنده با مرتضی حیدری- 14 شهریور 1391)

امروز و در حالی که هنوز یک ماه از سخنان عالی ترین مقام اجرایی ایران و عالی ترین مقام بانکی کشور نگذشته، دلار در بازار به مرز 3000 تومان رسیده است و در بازار رسمی نیز 2446 تومان است (همانی که بهمنی گفته بود 1500 تومان می شود!).

وقتی رئیس کل بانک مرکزی می گوید قیمت ارز طی روزهای آینده "به طور یقین" ، روند نزولی پیدا می کند (دقت کنید که بهمنی از "یقین" سخن گفته است) و زمانی که رئیس جمهور سه هزار تومان شدن دلار را رد می کند و آن را جنگ روانی می نامد ولی بلافاصله قیمت ها ، نه تنها نزولی نمی شوند بلکه شتابزده سر به فلک می گذارند ، واقعاً مردم باید به چه کسی و مرجعی اعتماد کنند؟

مگر نه این است که یکی از مهم ترین کارویژه های دشمنان نظام و انقلاب ، فروکاستن از اعتماد مردم به مسوولان است و برای این کار هزینه های فراوانی از راه اندازی شبکه های ماهواره ای گرفته تا شایعه سازی و ترور شخصیت و ... انجام می دهند؟ حال چرا مسوولان ما با سخنان نسنجیده خود و با بی تدبیری شان ، اعتمادی که برای شکل گیری اش سال ها زمان و انرژی صرف شده را به این سادگی از بین می برند و کار را بر بیگانه آسان می سازند؟!

سال گذشته نیز همین آقای بهمنی گفته بود هر کس سکه بخرد، ضرر خواهد کرد ولی دیری نپایید که عکس حرف او ثابت شد و خریداران سکه سود کردند.

یک نکته مهم و عجیب نیز در این میان وجود دارد و آن این که هر گاه مسوولان ارشد دولتی درباره ارز حرف زده اند ، بازار به هم ریخته و قیمت ها بالا رفته است!

مثلاً همین چند وقت پیش، وقتی درباره نرخ ارز مرجع حرف زدند ، بازار ارز ملتهب شد و قیمت ها بالا رفت یا از فردای روز که احمدی نژاد در تلویزیون به دلار سه هزار تومانی را رد کرد و آن را جنگ روانی نامید ، قیمت ها در بازار ارز روند صعودی آغاز کرد و امروز خبر از دلار سه هزار تومانی می رسد.

روزی که احمدی نژاد در تلویزیون حرف زد و از تدبیر دولتش برای کنترل بازار ارز سخن گفت ، قیمت هر دلار در بازار آزاد 2242 تومان بود ولی بعد از حرف های او ، روند رشد بار دیگر آغاز شد و در کمتر یک ماه به مرز بی سابقه سه هزار تومان رسید!

آیا این بود تدبیری که احمدی نژاد در مقابل چشمان میلیون ها بیننده تلویزیونی وعده اش را داد؟ و آیا با توجه به سخنان رئیس جمهور ، حالا شاهد بی تدبیری یا سوء تدبیر مسوولان دولتی در کنترل بازار ارز نیستیم؟! واقعاً چه کسی پاسخگوست و آیا نباید تلویزیون به عنوان رسانه ملی ، از احمدی نژاد بپرسد: پس چی شد آقای رئیس جمهور؟!

آیا برای مسوولان دولتی تجربه نشده که هر گاه حرف زده اند ، بازار را خراب تر کرده اند؟ و آیا به این نتیجه نرسیده اند که اگر حرف نزنند و وعده ندهند ، هم خودشان سنگین تر هستند و هم بازار کمتر ملتهب می شود؟! شاید هم مسائل دیگری در میان است که ما از آن بی خبریم!

دولتی ها! به خاطر خدایی که می پرستید ، به خاطر مردمی که ادعای خدمتگزاری شان را دارید و به خاطر شهدایی که از آنها دم می زنید ، دم فرو ببندید تا اگر گرهی باز نمی کنید ، گره ی جدید در کار خلق نیفتند ؛ این ملت نجیب که برای انقلاب و کشورشان ، حتی از نثار خونشان نیز دریغ نکرده اند ، شایسته وضعی چنین ناشایست و نگران کننده نیستند.