سرانجام از ابتدای ماه جاری موعد تغییر نحوه محاسبه سود سپردههای کوتاهمدت بانکی از روزشمار به ماهشمار فرا رسید و از این پس سپردهگذاران برای کمترین مبلغی که در طول یک ماه در حساب جاری کوتاهمدت خود داشته باشند سود 10 درصد دریافت میکنند.
موافقان این طرح که تعداد آنها هم زیاد است معتقدند با چنین شیوهای تا حدودی از پولشویی سودجویان جلوگیری میشود و هزینه بانکها تا حد زیادی کاهش مییابد. آنها حتی بر این باورند که با این سیاست افراد ترجیح میدهند پول خود را در بانکها انباشته کنند و دیگر آن را به بازارهای موازی نظیر ارز، سکه، طلا و مسکن انتقال ندهند. عدهای نیز نگاه خوشبینانهتری به این ماجرا دارند و رونق بورس را در گرو اجرای این سیاست میدانند. با این حال این طرح مخالفان خاص خود را هم دارد. مخالفانی که ذات اجرای این طرح را بهصرفه میدانند، اما به زمان اجرای آن انتقاد دارند. زیرا اکنون بازارهای غیرمولد به آتش زیرخاکستری تبدیل شدهاند که منتظر یک دمیدن هستند. از این رو آزمون و خطای ماهشمارکردن نرخ سود سپرده کوتاهمدت بانکی در شرایط کمبود ذخایر ارزی و شدتگرفتن تحریمهای آمریکا میتواند بادی بر این آتش بدمد. طوری که در چهار روز ابتدایی اجرای این طرح نرخ سکه بار دیگر محدوده چهار میلیون را پشت سر گذاشت و اکنون بین چهار میلیون و 100 هزار تا چهار میلیون و 200 هزار تومان در نوسان است. دلار نیز تمام زور خود را برای بازگشت به قیمت 12 هزار تومان میزند. به دنبال این اتفاقات اکنون زمزمههایی از بازنگری دوباره در تعیین نرخ سود بانکی شنیده میشود. در این شرایط پیشنهادی در قالب بازگشت سپردههای سهماهه، ششماهه و 9ماهه به سبد سپردهگیری بانکها مطرح شده تا بانکها بتوانند از این طریق محدودیت پرداخت سود به سپردهگذاران کوتاهمدت را جبران و از هجوم سرمایه به بازارهای موازی غیرمولد جلوگیری کنند. اصرار بانک مرکزی بر متناسببودن نرخ سود بانکی با نرخ تورم باعث شد تا هنگام تکرقمیشدن نرخ تورم بانکها سود سپردههای کوتاهمدت و بلندمدت را به ترتیب به 10 و 15 درصد کاهش دهند. با اینکه بانک مرکزی هیچگاه موفق نشد بیش از این نرخ سود را کاهش دهد، اما اکنون هم با بالارفتن نرخ تورم جلو افزایش نرخ سود را گرفته است. این امر حکایت از آن دارد که پرداخت بهره بانکی بر اساس نرخ تورم سیاست چندان کارسازی نیست. متاسفانه تاکید بر این سیاست نادرست باعث شد طی یک دهه گذشته اقتصاد ایران به اقتصادی بانکی تبدیل شود و بانکها انحصار بازارهای مختلف را به دست بگیرند که این امر گاهی به ایجاد رانت و افزایش فساد منجر شد. با این حال طی یک سال گذشته بانکها نسبت به بازارهای رقیب خود عقب ماندهاند. بر اساس محاسباتی که خبرآنلاین انجام داده است اگر فردی سال گذشته با هدف سرمایهگذاری سکه خریده باشد، امروز سودی بالاتر از ۱۱۷ درصد را نصیب خود کرده است. در عین حال آنها که ارز و طلا خریدهاند نیز سودهای بالاتر از ۱۰۰ درصد بردند. وضعیت در بازار مسکن نیز به همین صورت است، اما کسانی که سرمایههایشان را به بانکها سپردند در بهترین شرایط سودی معادل با ۲۰ درصد، آن هم در صورت تمدید قراردادهای قبلی خود گرفتهاند. این عقبماندگی بانکها باعث شده است تا بعضی از آنها حتی تا مرز ورشکستگی حرکت کنند. اکنون نیز برخی کارشناسان اعتقاد دارند ماهشمارکردن سود سپرده کوتاهمدت باعث خروج بیشتر سرمایهها از بانکها میشود. در شرایط خوشبینانه سرمایهها به سمت بورس حرکت میکند و در حالتی نگرانکننده این سرمایه به بازار ارز، سکه و طلا تزریق میشود؛ ولی نکته مشخص، این است که بانکها جذابیت خود را از دست میدهند. البته در چنین شرایطی سوداگرانی که علاوه بر بازارسازی در بازار ارز، از تراکنش در حسابهای کوتاهمدت هم سود میبردند، ضرر میکنند و به کمترین پولی که طی یک ماه در بانک عامل داشته باشند سود تعلق میگیرد.
بازگشت حسابهای میانمدت
با توجه به نکاتی که به آن اشاره شد، اجرای طرح جدید بانک مرکزی نیاز به دقت مضاعفی دارد. پیش از این هم بارها طرحهای درستی به اجرا گذاشته شدهاند، اما به دلیل زمان نامناسب و نبود نظارت کافی زیان غیرقابل جبرانی را بر جای گذاشتهاند. با این حال شاید بعید به نظر برسد که سرمایههای انباشتهشده در حسابهای کوتاهمدت وارد بازار ارز شود، اما برخی کارشناسان و مسئولان بانکی برای محکمکاری پیشنهاد بازگشت حسابهای میانمدت سهماهه، ششماه و 9ماه را ارائه دادهاند. از سوی دیگر مقامات بانک مرکزی بخش مهمی از التهابات ارزی را نشأتگرفته از نقل و انتقال بیحسابوکتاب تا سودهای کلان بانکی را میدانند. از این رو در ماههای اخیر ساماندهی بازار را پولی را از طریق ایجاد محدودیت در تراکنشها و چکهای تضمینی، ماهشمارکردن سود سپرده کوتاهمدت و... در دستور کار قرار دادهاند. اما اکنون به نظر میرسد سبد سرمایهگذاری در بانکها باید تکمیل شود تا سپردهگذاران با اختیار و جذابیت بیشتری پول خود را به بانکها انتقال دهند و جلوی بروز شوکهای احتمالی ارزی بدین صورت گرفته شود. از سوی دیگر این تصور که سرمایههای خارجشده از بانکها به سمت بورس حرکت میکند بسیار خوشبینانه است. با شرایط کنونی حتی بورسبازان حرفهای گاهی دچار اشتباه و زیان میشوند، پس نمیتوان انتظار داشت سرمایهگذاران آماتور چنین ریسکی را بپذیرند. بهتر است با حمایت از بخش مولد کشور، ریسک سرمایهگذاری را به حداقل رساند، تا دیگر غیرمولدها حکمران اقتصاد ایران نباشند.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/96692