بازار نفت این روزها بیش از هر مسالهای نگران سمت تقاضای بازار است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که تحتتاثیر سمت تقاضا، مازاد عرضه فراگیر خواهد شد و این موضوع قیمت نفت را تحتتاثیر قرار داده است.
قیمت نفت برنت در حالحاضر حدود ۶۰ دلار بر بشکه است که نسبت به اوایل اکتبر گذشته افت بیش از ۳۰ درصدی را نشان میدهد و غالب برآوردها از باقی ماندن متوسط قیمت نفت در همین سطوح در سال ۲۰۱۹ خبر میدهند. با این حال به اعتقاد برخی کارشناسان، اطمینان از سمت تولید و اینکه بازار با مازاد عرضه مواجه خواهد شد، ممکن است چندان درست نباشد. در واقع سمت عرضه نفت با ریسکهای جغرافیایی سیاسی بزرگی مواجه است که در صورت وقوع میتواند به کمبود نفت در بازار منجر شود. فایننشالتایمز در گزارشی از چهار ریسک ژئوپلیتیک نفت در سال ۲۰۱۹ نام میبرد و به معاملهگران بازار هشدار میدهد که فراموش نکنند چهار عضو اوپک یعنی «ایران»، «ونزوئلا»، «لیبی» و «نیجریه» میتوانند تمام برآوردها از حرکت نفت در سال ۲۰۱۹ را باطل کنند.
ایران
مهلت های ۶ ماهه معافیت از تحریم خرید نفت ایران اوایل ماه مه یعنی حدود سه ماه دیگر به پایان میرسد و حال بزرگترین معمای پیشروی بازار نفت سرنوشت معافیتهای خریداران نفت ایران بعد از این تاریخ است. در واقع مشخص نیست که آمریکا بار دیگر ۸ مشتری نفت ایران را از تحریمها معاف میکند یا تلاش خواهد کرد که حلقه فشارها بر ایران را تنگتر کند. برایان هوک، نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران اینبار نیز مانند پیش از شروع تحریمها در ماه نوامبر، اعلام کرده بعد از پایان مهلت ۶ماهه معافیت از تحریم خرید نفت ایران، این معافیتها تمدید نخواهد شد. درصورتی که چنین تصمیمی عملی شود، به این معنا خواهد بود که بیش از یک میلیون بشکه از عرضه نفت در بازارهای جهانی کاسته شود. بر اساس برخی برآوردها، تحتتاثیر تحریمها میزان صادرات نفت ایران به حدود یک میلیون بشکه در روز کاهش یافته و افت ۶۰ درصدی را نسبت به پیش از خروج آمریکا از برجام تجربه خواهد کرد.
با این حال کارشناسان معتقدند که آمریکا اینبار نیز از مواضع خود عقبنشینی خواهد کرد و احتمالا تنها تعداد کشورهای معافشده از تحریمها را کاهش خواهد داد. اما در این میان پارامترهای بسیاری در تصمیم ترامپ در قبال تحریم نفت ایران اثرگذار خواهد بود. بهطور مثال چگونگی روابط آمریکا و عربستان میتواند سرنوشت تحریمها را تغییر دهد.
عربستان به قیمت بالای ۸۰ دلار نفت برای تامین بودجه سالجاری خود نیاز دارد، از اینرو این کشور به همراه دیگر کشورهای اوپک و برخی کشورهای غیرعضو از ابتدای ژانویه توافق ۶ماههای را برای کاهش عرضه نفت بهاجرا درآوردهاند. نشست بعدی این گروه ۱۷ آوریل برگزار خواهد شد و قرار است در آن زمان بار دیگر پارامترهای بازار نفت مورد بررسی قرار گیرد و درخصوص تمدید و تعمیق توافق یا تعلیق آن تصمیمگیری شود. این نشست حدود دو هفته پیش از پایان معافیتهای ۶ماهه از تحریمها برگزار خواهد شد، اگر عربستان به تمدید یا تعمیق توافق تصمیم بگیرد، افزایش تحریمهای ایران را برای دولت ترامپ دشوارتر خواهد کرد.
ونزوئلا از دیگر پارامترهای اثرگذار بر تحریم نفت ایران خواهد بود. در صورتیکه بحران در ونزوئلا به افت شدیدتر تولید نفت این کشور منجر شده و قیمتها را افزایش دهد، کار ترامپ برای تمدید نکردن معافیتها بسیار دشوار خواهد شد. این در حالی است که ونزوئلا خود یکی از «کارتهای وحشی» بازار نفت محسوب میشود.
ونزوئلا
بحرانهای سیاسی در ونزوئلا در روزهای اخیر تشدید شده و خوان گوایدو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا با حمایت آمریکا خود را بهعنوان رئیسجمهور موقت این کشور خوانده است. از اینرو دولت قانونی ونزوئلا روابط دیپلماتیک خود را با آمریکا قطع کرده و احتمال میرود آمریکا تحریمهایی را علیه صادرات نفت این کشور وضع کند.
با این حال بازار نفت در روزهای اخیر به این بحرانها واکنش چندانی نشان نداده است. به گفته معاملهگران، بحران نفتی در ونزوئلا موضوع جدیدی نیست، این کشور سالها است که دچار افت تولید شده است. تولید نفت ونزوئلا پیش از قدرت گرفتن چاوز در این کشور بیش از 3/5 میلیون بشکه در روز بوده و حال به حدود یک میلیون بشکه رسیده است. اما غالب افت تولید نفت ونزوئلا در سالهای اخیر رخ داده است. تولید نفت این کشور در سال ۲۰۱۴ و پیش از اینکه نفت از سطوح بیش از ۱۰۰ دلار در هربشکه سقوط کند، حدود 2/4 میلیون بشکه در روز بوده است. در حالحاضر نیز پیشبینی میشود تولید نفت این کشور تا پایان سالجاری به حدود ۵۰۰ هزار بشکه در روز سقوط کند. افت تولید در این کشور دلایل بسیاری دارد که ضعف مدیریتی و ریاست افراد غیرمتخصص و نظامی بر صنعت نفت یکی از مهمترین آنها است. از اینرو حتی برخی انتظار دارند اگر افزایش بحرانهای سیاسی و تحریمهای آمریکا به سقوط دولت نیکلاس مادورو منجر شود، روند کاهشی تولید در این کشور متوقف شده و تولید نفت افزایش یابد.
با این حال آنطور که بسیاری از کارشناسان تاکید میکنند، چنین پیشبینیها از تولید نفت ونزوئلا و بیتفاوتی بازار به وقایع این کشور چندان درست نیست. اول اینکه دولت مادورو طرفدارانی در این کشور بهخصوص در ارتش دارد و از سوی دیگر از حمایت برخی قدرتهای جهان از جمله روسیه و چین برخوردار است. بنابراین سادهاندیشانه است که گمان شود، انتقال قدرت در این کشور به سادگی انجام پذیر است. بنابراین حتی اگر با حمایت و فشار آمریکا خوان گوایدو قدرت را به دست آورد، به معنای پایان بحران در ونزوئلا نخواهد بود و میتواند تنها شروعی برای جنگهای داخلی در این کشور باشد. همچنین صنعت نفت این کشور بهعنوان منبع درآمدیاش احتمالا به مرکز جنگ بین دو طرف تبدیل خواهد شد. از این رو تغییر قدرت در این کشور همانطور که برخی مدعی هستند نمیتواند حداقل در کوتاه مدت به جذب سرمایه و بهبود صنعت نفت فرسوده ونزوئلا منجر شود. بنابراین بحرانهای اخیر چه به تحریم نفتی این کشور توسط آمریکا منجر شود و همچنان مادورو قدرت را در دست بگیرد و چه تغییر قدرت در این کشور را به دنبال داشته باشد، احتمالا نتیجهای جز سرعت گرفتن افت تولید نفت ونزوئلا نخواهد داشت.
آنطور که جولیان لی، تحلیلگر بازار نفت در بلومبرگ مینویسد، بحران تولید نفت تنها سرنوشتی است که پیش روی هر کشور نفتخیز جهان که با انقلاب یا جنگهای داخلی مواجه است، قرار دارد. لی میگوید: «مهم نیست چه کسی در قدرت باشد یا اینکه چگونه هر گونه انتقال قدرت در ونزوئلا انجام میشود، من نسبتا مطمئن هستم که آسیبهای ناشی از عدم سرمایهگذاری و سوءمدیریت در بخش نفت به سرعت یا به راحتی قابل رفع شدن نیست.» این تحلیلگر بازار نفت بهعنوان نمونه به افت تولید نفت در لیبی و سرعت کم بازیابی صنعت نفت این کشور بعد از بهار عربی اشاره میکند. با وجود گذشت بیش از ۷ سال از انقلاب لیبی، صنعت نفت این کشور هنوز روی آرامش را به خود ندیده و لیبی همچنان بهعنوان یکی از ریسکهای ژئوپلیتیک بازار نفت مطرح است.
لیبی
تولید نفت لیبی پیش از بهار عربی حدود 1/6 میلیون بشکه در روز بوده است، اما با وقوع انقلاب در این کشور در سال ۲۰۱۱ سقوط کرد. آنطور که آمار اوپک نشان میدهد تولید نفت لیبی در سه ماه سوم ۲۰۱۱ به کمتر از ۵۰ هزار بشکه در روز رسید و متوسط تولید نفت این کشور در این سال نیز کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه در روز بود. با این حال با روی کار آمدن دولت جدید لیبی، تولید نفت رو به افزایش گذاشت و در سال ۲۰۱۲ به متوسط 1/4 میلیون بشکه در روز دست یافت. با این حال روی کار آمدن دولت جدید به معنای پایان بحرانهای سیاسی نبود و به تبع تولید نفت لیبی را نیز دستخوش نوسانات شدیدی کرد. لیبی پرنوسانترین تولیدکننده نفت جهان در سالهای اخیر بوده است. تولید نفت این کشور در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ در برخی ماهها به زیر ۳۰۰ هزار بشکه در روز نیز رسیده است.
اواخر سال ۲۰۱۵ توافقنامهای بین گروههای سیاسی مختلف به امضا رسید که تا حدودی توانست به تثبیت موقعیت دولت ملی در لیبی بینجامد. از این رو، این کشور از سال ۲۰۱۷ با ثبات بیشتری نفت تولید کرده و در سال ۲۰۱۸ به تولید ۹۵۵ هزار بشکه در روز دست یافته است. این مقدار حدود ۱۴۰ هزار بشکه از تولید نفت لیبی در سال ۲۰۱۷ بیشتر است، با وجود اینکه به نظر میرسد تولید نفت این کشور در سالهای اخیر نسبت به گذشته به ثبات بیشتری دست یافته اما همچنان نوسانات شدیدی را تجربه میکند. در برخی ماهها تولید این کشور توانسته از مرز 1/1 میلیون بشکه در روز عبور کند و حتی در اواخر سال ۲۰۱۸ توانست به حدود 1/3 میلیون بشکه برسد، با این حال در برخی ماهها نیز تا حدود ۸۰۰ هزار بشکه کاهش یافته است. نوسان در تولید نفت این کشور همچنان تحت تاثیر کمبود امنیت در لیبی است. در حال حاضر لیبی دارای دو دولت است، یکی دولت مرکزی که مورد حمایت کشورهای غربی قرار دارد و دیگری دولتی شرقی به رهبری ژنرال حفتر. صنعت نفت این کشور از جمله بزرگترین میدان لیبی، یعنی الشراره تحت کنترل دولت مرکزی قرار دارد، با این حال در سال گذشته بارها نیروهای مخالف دولت به این میدان حمله کرده و کنترل آن را به دست گرفتهاند. شرایط دو سال گذشته نشان میدهد امسال نیز نزاع بین دو دولت در لیبی ادامه داشته باشد و تولید نفت این کشور نیز دستخوش نوسان شود.
نیجریه
این کشور نیز در سالهای اخیر صحنه جنگها و نزاعهای داخلی بوده است. تولید نفت نیجریه در سال ۲۰۱۱ حدود 2/2 میلیون بشکه در روز بوده است، اما تحت تاثیر نزاعهای داخلی در سال ۲۰۱۵ به حدود 1/5 میلیون بشکه در روز کاهش یافت. تولید نفت این کشور نیز مانند لیبی در دو سال گذشته ثبات بیشتری یافته و به حدود 1/8 میلیون بشکه در روز رسیده است. با این حال هنوز نیجریه نیز بهعنوان یکی از مراکز آشوبها، آدمربایی، فساد و قاچاق سوخت در دنیا معرفی میشود و میتواند در سال ۲۰۱۹ سمت عرضه بازار نفت را تحت تاثیر قرار دهد. گروهک تروریستی بوکو حرام با وجود وعدهها و مبارزات دولت این کشور همچنان فعالیت میکند و موجب ناامنی در نیجریه میشود. اما انتخابات ریاست جمهوری نیجریه که ماه آینده برگزار میشود، شرایط را در این کشور حساستر کرده است. برگزاری انتخابات در این کشور همواره با حاشیه همراه بوده است و اغلب دچار مشکلاتی نظیر اتهام به تقلب یا حمایتهای پشت پرده میشود. در حال حاضر نیز با هر چه نزدیکتر شدن به زمان انتخابات پایتخت این کشور به صحنه آشوب و مواجهه نیروهای دو رقیب انتخاباتی تبدیل میشود. این احتمال وجود دارد که با افزایش اختلافات داخلی، نزاع بین نیروها به صنعت نفت کشیده شده و تولیدات این کشور را تحت تاثیر قرار دهد.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/96795