به گفته معاون سابق توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت، به ثمر نشستن قراردادهای توسعهای بعداز برجام، حدود ۲۰۰میلیارد دلار سرمایه به صنعت نفت کشور تزریق میکرد که در نتیجه خروج آمریکا از این پیمان و بازگشت تحریمهای نفتی، موقعیت جذب این میزان سرمایه از دست رفت.
کارشناسان اکنون بزرگترین ماموریت وزارت نفت را نوسازی و بهسازی سختافزاری صنعت نفت دانسته و بر این باورند که در شرایط کنونی، تمرکز این وزارتخانه باید بر وصول مطالبات مالی از طرفهای خارجی باشد. در این راستا بهنظر میرسد نیاز است فشار و مذاکره با طرف اروپایی بر سر استفاده از اینستکس در معاملات نفتی جدیتر از پیش دنبال شود.
پس از امضای برجام و تعهد طرفهای آن بر آزادسازی تجارت با ایران، نفت بهعنوان اولین و مهمترین حوزه اقتصادی ایران مورد توجه جهانیان قرار گرفت. صنعت نفت ایران که تا پیش از برجام در محاق مانده و ظرفیتها و فرصتهای بینظیر اقتصادی را در خود نهفته داشت با امضای برجام از پس سایه تحریم بیرون آمده و مورد توجه بزرگترین شرکتهای نفتی جهان قرار گرفته بود. در این زمان شرکتهای مختلفی همچون توتال، شل، شلمبرژه، انی، اینپکس، گازپرومنفت، لوکاویل، روسنفت، تاتنفت، زاروبژنفت، ساینوپک، CNPC، کوگس، ONGC، DNO، زیمنس، وینترسهل، پرتامینا، شرکت ملی نفت فیلیپین، پتروناس، OMV، مرسک پشت درهای وزارت نفت صف کشیده بودند تا طرحهای خود برای توسعه میادین نفتی ایران را ارائه دهند. بر اساس گزارشهای وزارت نفت، همه میادین و مخازن نفتی و گازی ایران از جمله میادین نفتی تحت اختیار شرکت متن، مناطق نفتخیز جنوب، نفت مرکزی و… شامل این مذاکرات میشدند و طرح توسعه لایههای نفتی پارس جنوبی، میدان مشترک آذر، میدانهای سهراب، آب تیمور، منصوری و آزادگان نیز در اولویت قرار داشتند. این مذاکرات روند جدی و موفقی را پشتسر میگذاشت که البته این شکوفایی دور از ذهن هم نبود. از آغاز اکتشاف نفت در ایران، سرمایهگذاری در حوزههای نفتخیز کشور مورد علاقه غولهای نفتی بوده است. اما با خروج ناگهانی آمریکا از برجام، این روزهای روشن جای خود را به تیرگی تحریمها داد تا صنعت نفت ایران با از دستدادن یک موقعیت بزرگ توسعه و سرمایهگذاری، دوباره به ایام انتظار بازگردد. در این میان اما در کنار بازگشت تحریمها، نمیتوان از کارشکنیهای خارجی و داخلی در استفاده ایران از مزایای برجام در دوره پیش از خروج ترامپ، چشم پوشید؛ امری که پیش از این، زنگنه نیز در صحبتهای خود به آن اشاره کرده و از برخی سنگاندازیها سخن گفته بود.
تحقق اهداف نفتی آمریکا پس از خروج از برجام
اگرچه خروج آمریکا از برجام تنها یک تصمیم سیاسی تلقی شده و در راستای دشمنیهای دیرینه این کشور علیه ایران بهنظر میرسد، اما این اقدام، اهداف اقتصادی بزرگی را برای آمریکا دنبال میکرده است. پس از بازگشت تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران، این کشور توانسته است جای ایران را در صادرات نفت به کشورهای اروپایی بگیرد. اکنون آمریکا با سوءاستفاده از موقعیت تحریمها، توانسته است با صادرات روزانه 430هزار بشکه نفت به اروپا در سال 2018 جای ایران را در این بازار پر رونق از آن خود کند. از سوی دیگر بهنظر میرسد همزمان با بالاگرفتن آتش آشوبهای مورد حمایت آمریکا در ونزوئلا و تنگنای تحریم نفتی این کشور، ایالاتمتحده به مشتریان نفت مادورو نیز چشم طمع دوخته است. ایالاتمتحده آمریکا توانسته است با افزایش بیسابقه تولید در سال گذشته میلادی به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان بدل شود. این غول نفتی نوظهور در حوزه تولید، در سالهای پیشرو خواهد توانست با خودکفایی در تولید نفت مورد نیاز داخلی، بسیاری از بازارهای جهانی را تسخیر کند. بر اساس گزارش رویترز، طبق آمارهای دولتی، انتظار میرود تولید نفت آمریکا در سال ۲۰۱۹ به میزان 18/1میلیون بشکه در روز رشد کرده و به 06/12میلیون بشکه در روز برسد. همچنین پیشبینیها نشان میدهد رشد تولید نفت آمریکا پس از سال ۲۰۱۹ تداوم خواهد یافت و به ۱۵میلیون بشکه در روز نفت خام و ۲۰میلیون بشکه در روز مایعات نفتی خواهد رسید. این در حالی است که این کشور با اجرای سیاستهایی در جهت تضعیف اوپک و در ضدیت با این نهاد بینالمللی، و نیز وضع تحریمهای جداگانه بر فروش نفت اعضا، رقبای خود را از میدان به در کرده است. ایران نیز تنها یکی از قربانیان این جاهطلبی آمریکا در حوزه نفت و انرژی است که اکنون با وضع مجدد تحریمها، در فروش نفت خود دچار مشکلات جدی شده است.
سنگاندازی در قراردادها با بهانههای ملیگرایانه
بهتازگی غلامرضا منوچهری، معاون سابق توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت با اشاره به مذاکرات نفتی که در فضای پسابرجام صورت گرفته بود، اظهار کرده است: قرارداد توسعه میدان بندکرخه با OMV اتریش، چنگوله با DNV نروژ، آذر با اویک و گازپروم نفت، کیش با شل و فرزاد با ONGC بعد از برجام از نهایی شده بودند. همچنین مذاکرات توسعه آزادگان با سه کنسرسیوم پیش میرفت و حضور توتال و سیانپیسی با همکاری شریک ایرانی در این میدان قوت گرفته بود که متوقف شد و مذاکرات یادآوران هم با شل و ساینوپک جلو میرفت و برای توسعه لایه نفتی و آب تیمور هم با مرسک مذاکراتی داشتیم. این مسئول سابق، میزان عایدی ایران از این قراردادها را 200میلیارد دلار اعلام کرده است که در صورت تزریق چنین مبلغی به صنعت نفت کشور، اکنون ایران میتوانست بهعنوان یک قطب بزرگ و تعیینکننده در بازار نفت عمل کند. اگرچه همواره از تحریمها بهعنوان بزرگترین مانع رشد صنعت نفت ایران یاد میشود اما نباید از واقعیت فاصله گرفت و نقش پررنگ برخی عوامل داخلی را که در وانفسای تحریمها سودهای کلانی به جیبزده بودند و در برهه پس از برجام دلواپس از دسترفتن دکان تحریم بودند نادیده گرفت. سنگاندازیها در مسیر عقد قرارداد با شرکتهای بزرگ به بهانه استفاده از ظرفیتهای بومی و با شعارهای ملیگرایانه، سبب تعلل در تصمیمگیریهای وزارت نفت شد تا آنجا که فرصت اندک پیشآمده در سایه برجام از کف رفت و بار دیگر ابر تحریمها بر تجارت نفتی ایران سایه افکند. اما اکنون و در تنگنای تحریمها هیچ فرد و گروهی مسئولیت تاخیرهایی که منجر به این ضرر و زیان عظیم شد را بر عهده نمیگیرد و تنها دولت است که باید جوابگوی کسری بودجهها، مشکلات اقتصادی و کمبودهای ناشی از این خلأ باشد.
تلاش برای جلوگیری از کاهش تولید
نقش پررنگ درآمدهای نفتی در منابع بودجهای دولت را نمیتوان نادیده گرفت و باید گفت بهرغم تلاش دولت در کاهش وابستگی به نفت در بودجه 98، همچنان بخش بزرگی از منابع بودجهای به این حوزه اقتصادی چشم دوخته است. با توجه به پایانیافتن مدت معافیت هشت کشور برای خرید نفت ایران در اردیبهشت آینده، بهنظر میرسد فروش نفت ایران با کاهش چشمگیری نسبت به سالجاری مواجه شود. برخی صاحبنظران بر این باورند در صورتیکه ایران نتواند مشتریان کنونی نفت خود را حفظ کند، صادرات نفت کشور در این زمان بین ۶۰۰ تا ۸۰۰هزار بشکه خواهد بود که با پیشبینیهای بودجه 98، فاصله زیادی دارد. اما در مقابل ایران میتواند در این مدت با کار بر روی اینستکس و اسپیوی فشار بر طرفهای اروپایی آنان را نسبت به تعهد خود برای آزادبودن مرزهای تجارت با ایران، وفادار کرده و مسیر معاملات نفتی با طرفهای خارجی را تسهیل کند. از سوی دیگر نوسازی صنعت نفت ایران در این شرایط بسیار مهم تلقی میشود. معاون سابق توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت اعلام کرده است برخی میادین ١٠درصد کاهش تولید دارند که البته آن را طبیعی دانسته اما در کنار آن بیان داشته اگر در این بخش سرمایهگذاری نشود، میزان تولید نفت بهشدت کاهش خواهد یافت که در این راستا وزارت نفت برنامههایی را در پیش گرفته است اما کافی نیست. بهنظر میرسد این امر توجه ویژهای را از سوی صاحبان سرمایه و نهادهای تصمیمگیر میطلبد تا بتوان از فرسایش صنعت نفت جلوگیری کرد.
استفاده از موقعیتهای کوچک برای اهداف بزرگ
در این میان گفته میشود اگرچه اکنون نمیتوان مانند پیش از خروج ترامپ از برجام، با شرکتهای خارجی تعامل کرد اما همچنان کشورها یا شرکتهای خصوصی هستند که بر اساس چارچوبهای تعریفشده میتوانند با ایران همکاری داشته باشند. این امر بهویژه در بهبود وضعیت سختافزاری صنعت نفت ضروری بهنظر میرسد. در این رابطه سیدمهدی حسینی- کارشناس ارشد حوزه انرژی- به ایسنا گفته است: در این شرایط باید بهصورت جدی گسترش اسپیوی در بهترین شکل آن را پیگیری کنیم و به قراردادهای بزرگ استراتژیک با کشورهایی که به اینگونه رابطه علاقهمند هستند، بهویژه کشورهای اثرگذار وارد شویم و از این روابط برای مقابله با تحریم استفاده کنیم. او همچنین استفاده از تضاد ایجادشده بین آمریکا و کشورهای بزرگ و مصرفکننده نفت را راهکار موثر دیگری دانسته و تاکید میکند: ادامهدادن برجام در جهت تحقق اهداف، گام بسیار مهمی تلقی میشود. حسینی در سطح داخلی هم توصیه میکند طرحهای توسعهای نه اکتشافی را در حوزه نفتی و نه گازی، میادین ساده و نه پیچیده، نفت سبک به جای نفت سنگین محدود کنیم. بهنظر میرسد در این شرایط بهجای تاسف ایام گذشته باید با نگاه به جلو از تمامی روزنهها بهره برد. استفاده از تمامی ابزارهای دیپلماتیک، پیمانهای اقتصادی و پولی و نیز فرصتطلبی بینالمللی در راستای اهداف ملی را نباید از یاد برد. اکنون زمان استفاده از فرصتهای کوچک برای رسیدن به اهداف بزرگ است.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/97823