رشد قیمتها در هفتههای اخیر در کنار میل به افت نرخ در روزهای پایانی سال دادههای متناقض و جدیدی را در بازار فولاد ایجاد کرده است که میتواند بخشی از چهره آینده بازار فولاد داخلی را ترسیم کند؛ اگرچه نوسان قیمتهای جهانی و تغییر نرخ در بازار دلار آزاد و نیمایی را باید در سال آینده مدنظر قرار داد.
روزهای پایانی بازار فولاد در سال جاری اگرچه از یک آرامش نسبی برخوردار است، ولی رخدادهای روزها و هفتههای گذشته و همچنین نوسان قیمتها و فراز و فرود تقاضا در کنار بیم و امیدهای قیمتی در سال آینده از هماکنون چهرهای چندگانه از بازار سال آینده را ترسیم کرده است که میتواند تهدیدها و فرصتهای بسیاری را دربرداشته باشد. رشد قیمت املاک از هماکنون محرک مهمی برای رشد تقاضا در سال آینده است؛ آن هم در شرایطی که موجودی انبارها به نسبت بالاست و در بازارهای جهانی هم یک ثبات نرخ شکننده در حال ایفای نقش است. بهای دلار در بازار آزاد در روزهای اخیر نه تنها رنگ و بوی التهاب نمیدهد؛ بلکه میل به کاهش نرخ را نیز مخفی نکرده است. آمارهای صادراتی هم هنوز مطلوب ارزیابی میشود؛ اگرچه سختگیریهای موجود در مسیر بازگشت ارز حاصل از صادرات و تحویل آن به سامانه نیما یا فروش ارز بهصورت فیزیکی در بازار داخلی اندکی با رویکردهای معاملاتی سابق در این بازار در تضاد قرار دارد و هر چه این دادهها تسهیل بیشتری را تجربه کند حجم صادرات مخصوصا مصنوعات فولادی و محصولات نهایی به کشورهای دیگر بالاخص کشورهای همسایه افزایش مییابد. این دادهها را باید جدی گرفت؛ زیرا هر کدام میتواند جهتدهی خاصی را به بازار تزریق کند؛ آن هم در شرایطی که پتانسیل تکانههای نرخ هنوز هم در تار و پود بازار قرار دارد. اگر در صحبتهای رد و بدل شده بین فعالان بازار فولاد دقیق شویم به این نکات به خوبی واقف خواهیم شد؛ یعنی چشمانداز چندگانه سال آینده در بازار فولاد موجب شده تا یک گفتمان غالب در بین اهالی بازار ایجاد نشده و هر صنف یا صنعت یا هر فعال بازار شاید نظر خاص خود را داشته باشد. این موارد به این معنی است که چندگانگی سیگنال و چندوجهی بودن نظرات از هماکنون پتانسیل التهاب در بازار داخلی را ایجاد کرده است؛ ولی هیچ تضمینی از حجم و دورنمای تقاضا در بازار در دسترس نیست. انتظار برای رشد تقاضا در روزهای گرم سال در کنار رشد قیمتها در بازار املاک آن هم در شرایطی که حجم تولید قطعا برای سال آینده بالا خواهد ماند و حتی شاهد افزایش ظرفیت تولید بیشتر هم خواهیم بود؛ رخدادهایی است که تاثیرگذاری اصلی را در بر دارند.
تنها همین موارد است که از هماکنون میتوان برای سال آینده ترسیم یا تصور کرد. دادههای فوق هم به قدری پیچیده هستند که یک برآورد کلی را برای ترسیم دورنمای بازار ایجاد نمیکنند و البته قطعی هم نیستند. تنها چیزی که از هماکنون میتوان با قطعیت در مورد آن سخن گفت حجم بالای موجودی انبارها در کنار معاملات گسترده در بورس کالاست که میتواند حجم تزریق محمولههای معاملهشده به بازار را افزایش دهد. این داده به این معنی است که برای سال آینده در بازار مشکلی از فاز عرضه وجود ندارد و خریدار هر میزان که بخواهد میتواند کالای مورد نیاز خود را تامین کند آن هم در شرایطی که قیمت تمام شده بسیاری از محمولهها به شدت بالابوده و هست. به عبارتی اگر به هر دلیل بازار با تقاضایی فزاینده روبهرو نباشد، در گام اول شاهد برتری عرضه بر تقاضا خواهیم بود؛ ولی در گام دوم قیمت تمام شده بالای محمولهها اجازه افت نرخ چندانی را به بازار نمیدهد مگر آنکه قیمت شمش یا تولیدات جدید به قدری کاهش یابد که مقاومت محمولههای موجود را بشکند؛ یعنی بازار دیگر نتواند در برابر افت نرخ مقاومت کند و به زیان خریداران پیشین تن در دهد. این داده به این معنی است که بازار در برابر افت قیمتها حتی در صورت نبود تقاضا مقاومت خواهد کرد و سپس کاهش قیمتها را با اکراه خواهد پذیرفت و سرعتگیرهای بزرگی را در برابر خود متصور میبیند. البته این موارد در حالی عملیاتی خواهد شد که ضعف تقاضا مشهود باشد؛ ولی در وضعیت فعلی نمیتوان این احتمال را بهصورت جدی مطرح کرد.
البته اگر بخواهیم با عینک بدبینی به دادههای پیشین نگاه کنیم، میتوان خاطره سال ۹۴ و نوسان شدید قیمتها در روزهای پایانی سال و مخصوصا اواخر بهمن و اوایل اسفندماه را مطرح کرد که البته در آن دوره رشد نرخ به دلیل افزایش قیمتهای جهانی و مهاجرت سرمایههای سرگردان به سمت بازار فولاد بود؛ اگرچه در نهایت به یک سقوط آزاد نرخ منتهی شد. در آن دوره اما تقاضای داخلی خودنمایی چشمگیری نداشت و بازارهای صادراتی و نوسان قیمت دلار هم از نوسان بهای فولاد حمایت نمیکرد. این موارد در کل موجب شد تا یک تجربه تلخ در ذهن برخی از اهالی حرفهای بازار فولاد باقیبماند و برخی اوقات باز هم در برخی از گمانهزنیها به آن اشاره شود.
برای سال آینده دادههای چندانی برای بررسی وجود ندارد، ولی سیگنالهای قیمتی روزهای اخیر شاید یکی از چراغهای راهنمای نوسان نرخ به شمار رود. اگر به بازار در روزهای گذشته نگاه کنیم جریان غالب قیمتی را میتوان تمایل به افت نرخ برشمرد آن هم در شرایطی که دلیلی برای رشد تقاضا در روزهای پایانی سال وجود نداشته است. این روند یعنی میل به کاهش قیمتها در شرایطی ایفای نقش کرد که جرقههای محدودی از رشد قیمتها هم تجربه شد؛ ولی زمانی برای تاثیرگذاری آنها بر بازار فولاد وجود نداشت. نگاهی به وضعیت معاملات شمش سلف در بورس کالا در روزهای اخیر دادههای جذابی را نشان میدهد. اگر به نوسان قیمتها در روزهای اخیر توجه کنیم شاهد خواهیم بود که هم از التهاب خرید در بورس کالا کاسته شده و هم از جذابیت خرید پیشین در بازار آزاد خبری نیست. این داده به این معنی است که با نزدیکتر شدن به روزهای پایانی سال اگرچه فعالیتهای تجاری کاهش یافته ولی از التهاب قیمتی پیشین هم خبری نیست گویی بازار رشد جدی قیمتها را باور نکرده است. این موارد به این معنی است که یک فاز تعدیل در پیشزمینه فعالیتهای بازار وجود داشته و دارد آن هم در وضعیتی که نرخهای بورس کالا هم بیمیل به تعدیل و عقبگرد نبوده و نیست. این سیگنال را بهتر است در معادلات و برآوردهای سال آینده مدنظر قرار داد؛ اگرچه این موارد تازه بخشی از واقعیتهای بازار است. در سال آینده به بررسی دقیقتر بازار فولاد خواهیم پرداخت اگرچه ترسیم نوسان نرخ در بازار داخلی از مسیر تغییر قیمتها در بازارهای جهانی و سیگنالهای قیمتی از سمت دلار آزاد و نیمایی هم به کمک تحلیل شرایط خواهد آمد که این دادهها هماکنون در دسترس نیست و باید در زمان آغاز به کار بازار به کار گرفته شود.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/98552