آبان ماه ۹۶ بود که با ابلاغ سیاستهای جدید دولت مبنی بر بالارفتن تعرفه واردات و حذف کاغذ از شمول دریافت ارز مبادلهای، بازار کاغذ اولین تکانههای خود را تجربه کرد و زنگ هشدار جهش قیمتها به صدا درآمد.
با این حال در آن زمان بنا به درخواست کارشناسان و فعالان بازار، وزارتخانههای اقتصاد و ارشاد تصمیم خود را اجرا نکردند و پرداخت ارز دولتی به واردکنندگان کاغذ با تعرفههای قبلی ادامه یافت. با این حال با صحبتهایی که معاون پیشین مطبوعاتی وزیر ارشاد در مهر ماه ۹۷ انجام داد، مشخص شد دو شرکتی که برای واردات کاغذ حدود ۲۴ میلیون یورو ارز دریافت کردهاند، اصلا وجود خارجی ندارند. اما این پایان ماجرا نبود؛ حدود سه ماه بعد، یعنی در اواسط دی ماه خبر واردات ۳۰ هزار تن کاغذ با ارز دولتی و فروش آن به قیمت آزاد دست به دست چرخید تا مساله فساد در بازار کاغذ وارد دوره جدیدی شود. در حالی که دولت و قوه قضائیه درصدد شناسایی این متخلفان بودند، حدود یک هفت مانده به پایان سال ۹۷ مشخص شد از ۲۰۰ هزار تن کاغذی که با ارز دولتی وارد کشور شده است، تنها حدود ۱۴ هزار تن آن توزیع شده و همچنان خبری از سرنوشت ۱۸۶ هزار تن کاغذ دیگر در دست نیست. البته پیش از این همه این اتفاقات و تشکیل پرونده سه متهم اصلی سناریوی بحرانسازی در بازار کاغذ از کشور گریخته بودند. همه این اتفاقات دست به دست هم دادند تا طی سال ۹۷ قیمت هر بند کاغذ بیش از ۴۶۰ درصد رشد را تجربه کند. با اینکه نهادهای ذیربط وعده ورود به بازار و کنترل قیمتها در سال ۹۸ را داده بودند، اما طی سه روز اخیر قیمت این کالا رشد حدود ۳۰ درصدی را تجربه کرده و از ۴۵۰ هزار تومان به بیش از ۵۵۰ هزار تومان رسیده است تا محتکران همچنان بازار کاغذ را خطخطی کنند. البته زمانی که وزارت ارشاد عهدهدار مسئولیت کاغذ شد هر بند کاغذ بین ۱۳۰ تا ۱۴۵ هزار تومان بود که تحقیقات میدانی خبرنگار «آرمان» نشان میدهد که دیگر هر بند کاغذ را کمتر از ۵۵۰ هزار تومان در بازار نمیتوان یافت. البته برخی مسئولان تمام این اتفاقات را در تحریم و تبعیت از قیمت جهانی خلاصه میکنند، در حالی که اگر به رشد ۳۰ درصدی قیمت جهانی کاغذ، هزینه حملونقل، تحریم و ... را هم اضافه کنیم، قیمت کاغذ حداکثر ۵۰ درصد افزایش مییابد. بنابراین حتما دلایل دیگری برای این جهش عجیب قیمت وجود دارد که اگر جلوی آن گرفته نشود، شاید طی سالهای آینده دسترسی به کتب و مطبوعات کاغذی به یک آرزو تبدیل شود. کما اینکه طی هفتههای گذشته چند هفتهنامه نیز در روند چاپ و توزیع با مشکل مواجه شدهاند.
برگزاری نمایشگاه سال 98 و غیبت چند انتشارات در آن به بهانهای تبدیل شد تا بار دیگر بحران کاغذ سر زبانها بیفتد. در همین حین بود که ناگهان بازار کاغذ دچار تلاطم شد و طی 48 ساعت با افزایش 100 هزار تومانی به بیش از 550 هزار تومان (هر بند) رسید تا مشخص شود همچنان سودجویان و محتکران عنان بازار را در دست دارند. اما به نظر میرسد پیش از ناشران کتب، این مطبوعات بودند که لای منگنه کاغذ ماندند. غیبت چند روزنامه مهم کشور در نمایشگاه مطبوعات سال 96 و تعطیلی این نمایشگاه در سال 97 به خوبی از فشار هزینهها بر مطبوعات حکایت دارد. در این بین چند نشریه و روزنامه هم طعم ورشکستگی را کشیدند و دیگر اثری از آنها روی دکههای روزنامهفروشی نیست. آنهایی هم که ماندهاند به ترفندهای مختلفی نظیر گرانکردن روزنامه، کاهش صفحات، پایینآوردن تیراژ، چاپ سیاه و سفید، تعدیل نیرو و ... روی آوردهاند تا رکن چهارم دموکراسی دچار ضعف نشود. ورود موج جدید گرانی نیز باعث تاخیر در توزیع بعضی از مجلات محبوب کشور شده است. قیمت کتاب نیز چنان رشدی را تجربه کرده که این روزها قشر کتابخوان چارهای جز رجوع به سایتهای اینترنتی و دانلود فایل کتابهای مورد علاقه خود ندارند. عده زیادی از دانشجویان نیز با رغبت کمتری وارد بازار میشوند و سعی میکنند در آرشیو کتابخانهها به دنبال تامین نیاز خود بگردند. اتفاقاتی که دست به دست هم دادهاند تا آینده چندان روشنی از آینده صنعت چاپ، نشر و کاغذ ترسیم نشود و عدهای از تحلیلگران، از جمله پدرام سلطانی، از آن به عنوان تکرار تراژدی «گوشت» یاد کنند.
مچالهشدن کاغذ؛ تقصیر تحریم یا بیتدبیری؟
با وجود تمام بیتدبیریها در تامین و تنظیم بازار کاغذ، همچنان عدهای از مسئولان این امر را متاثر از تحریم و قطع واردات میدانند، اما پرسش این است که چرا در بازار آزاد کاغذ به وفور یافت میشود و انبار توزیعکنندگان همچنان پر است؟ برای پی بردن به این موضوع کافی است فقط یک بار در خیابان ظهیرالاسلام قدم بزنیم. مشاهدات میدانی خبرنگار «آرمان» نشان میدهد که این خیابان و مغازههای آن برخلاف ادعاهای مطرحشده همچنان در تسخیر کاغذ هستند. با این حال برخی فروشندگان نسبت به آینده بازار و کمبود کاغذ ابراز نگرانی میکنند. عدهای هم معتقدند ارز واردات کاغذ به جیب عدهای خاص رفته و آنها حتی نمیدانند کاغذهای وارداتی بین چه کسانی توزیع شده است. گروهی از کسبه هم اعتراف میکنند که با علم به گرانشدن کاغذ تا حدودی از توزیع گسترده آن دست نگه داشتهاند. با این حال همگی آنها احتکار کاغذ برای تبلیغات انتخابات مجلس را چندان منطقی نمیدانند و میگویند: «این شکلی که نمیتوان کاسبی کرد.» بسیاری از آنها، خود نیز از بالارفتن قیمتها پریشان شدهاند و دولت را مقصر این امر میدانند. آقای نوبری که از سرشناسان بازار ظهیرالاسلام است در گفتوگو با «آرمان» توضیح میدهد: «از کودکی در بازار کاغذ فعالیت میکنم، هیچگاه بازار تا این حد آشفته نبوده است. ما کاسبهای بازار دنبال فروش کالای خود هستیم، نه بالارفتن قیمتها خوشحالمون میکنه، نه کاهش قیمتها. برای ما مهم ثبات بازاره.» او میافزاید: «این روزها هم ما مشتریهامون رو از دست دادیم. مخصوصا مشتریهایی که از شهرهای دیگه به ما سفارش میدادند، مدتیه خبری ازشون نیست. شاید الان مردم فکر کنند گرانیها به نفع ماست، اما ما هم به شکل دیگهای ضرر میکنیم.». مجموعه صحبتهای فعالان بازار نیز حاکی از آن است که آنها نیز سود چندانی از این ماجرا نمیبرند. گویا فقط سلاطین متواریشده کاغذ هستند که در این زمینه جیب خود را پرپول کردهاند. بنابراین تصمیمگیران این حوزه باید با شفافسازی اعلام کنند که چه سرنوشتی برای 186 هزار تن کاغذ وارداتی گمشده رقم خورده است؟ بر چه مبنا و اساسی به دو شرکتی که وجود خارجی ندارند 24 میلیون ارز تخصیص دادهاند؟ چرا تا به امروز که کاغذ روند صعودی را طی کرده نظارتی بر بازار نداشتهاند؟ به هر حال آنها هم به نوبه خود در اعتلای فرهنگ کشور، مخصوصا مطبوعات، به عنوان رکن چهارم دموکراسی سهیم هستند که اکنون دچار ضعف آنها شدهاند. به هر حال فرهنگ ایران از چنان جایگاهی برخوردار است که نباید شاهد اتفاقات بازار ارز و ورود دلالان به آن باشیم. در شرایطی که چنین اتفاقاتی رخ میدهد بالطبع عدهای هم انگشت اتهام را به سمت دولت میگیرند و در نکوهش فساد دولتی مینویسند. با این حال با حضور رهبر معظم انقلاب در نمایشگاه کتاب و دستور اکید ایشان به وزرای صمت و ارشاد مبنی بر «حل مساله کاغذ» امید میرود که طی هفتههای آتی التهابات بازار فروکش کند. رضا رحمانی نیز با هشدار به احتکارکنندگان و سودجویان ورود وزارتخانه متبوع خود برای بهبود شرایط بازار را کلید زد.
بیتوجهی به سندیکای تولیدکنندگان کاغذ
رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا در گفتوگو با «آرمان» درباره علت 9 برابرشدن قیمت کاغذ طی یک سال اخیر میگوید: شاید گفته شود که کاغذ با ارز 4200 تومانی وارد کشور میشود، اما بسیاری از واردکنندگان واقعی و شناختهشده کاغذ را با ارزی غیر از ارز دولتی وارد کشور میکنند. در دیگر سو قیمت این کالا در بازارهای جهانی هم افزایش یافته و با تحریمهای بهوجودآمده طبیعتا بازار دچار جهش قیمت میشود. ابوالفضل روغنیگلپایگانی میافزاید: شبکه توزیع نیز زمانی که دست محتکران و سودجویان بیفتد تقاضا بر عرضه فزونی پیدا میکند و در چنین سیستمی قیمتها به شکل سرسامآوری بالا میرود. او درباره سرنوشت 184 هزار تن کاغذ ناپدیدشده نیز توضیح میدهد: ما هم نمیدانیم این کاغذهای وارداتی به چه کسانی توزیع شده است. مسئولان دولت میگویند که نااهلان این کاغذ را وارد کردهاند، اما پرسش ما از دولتمردان این است چرا ما را که سندیکای رسمی تولیدکنندگان کاغذ هستیم در جلسات خود شرکت نمیدهد، اما به این نااهلان اجازه واردات میدهد و 24 میلیون یورو ارز در اختیار شرکتهای صوری میگذارد؟ آیا مسئولان در چنین شرایطی انتظار بهبود وضعیت را دارند؟ روغنیگلپایگانی با اشاره به شائبههایی مبنی بر احتکار کاغذ برای تبلیغات انتخابات مجلس در اسفند ماه یادآور میشود: از لحاظ اقتصادی و بازرگانی نمیتوان چنین صحبتی را پذیرفت. همه کنشگران بازار میدانند که نمیتوان از حالا برای 10 ماه دیگر برنامهریزی کرد. منطق اقتصادی قبول نمیکند که فعالان اقتصادی به امید یک اتفاق ماهها فعالیت خود را متوقف کنند، چراکه بعید نیست قیمتها در نیمه دوم سال کاهش یابد.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/99686