از بسیاری جهات، آموزش کارکنان رمز موفقیت بلندمدت نیروی کار محسوب می‌شود. فرصت‌هایی که به کارکنان داده می‌شود تا رشد و پیشرفت کنند، به آنها اجازه می‌دهد نهایت تلاش خود را کنند و شغل‌شان را ارتقا دهند. این فرصت‌ها شرکت‌ها را هم در صنایعی که در آن فعالیت می‌کنند، رقابتی نگه می‌دارد.

برای بسیاری از مدیران تازه‌کار و کم تجربه که البته سرشار از انرژی و انگیزه هستند، کار کردن روی یک پروژه یا انجام دادن یک کار لطف چندانی ندارد و انجام وظایف متعدد و چند شغله بودن یکی از ارکان اصلی و کلیدی بهره‌وری و کارآمدی محسوب می‌شود.

شکست مدیر، بدترین نتیجه‌ای است که او در اثر اشتباهات یا ضعف مدیریتی خود، با آن مواجه می‌شود.

وقتی یک فرد برای نخستین بار به‌عنوان مدیر یک شرکت یا سازمان انتخاب می‌شود، به‌طور ناخواسته‌ای تحت فشار سنگین و پیش‌بینی نشده‌ای قرار می‌گیرد که تحمل آن برای آن فرد به‌خصوص اگر جوان و کم تجربه هم باشد، بسیار دشوار و گاه غیرممکن خواهد بود.

همه ما تاکنون کارهایی را تجربه کرده‌ایم که به ما انرژی و انگیزه می‌دهند، یا برعکس خسته‌کننده و طاقت‌فرسا هستند.

ویلیام شکسپیر جمله‌ای زیبا دارد:« انسان نادان گمان می‌کند همه چیز را می‌داند اما انسان دانا خودش را شخصی نادان تصور می‌کند.»