بهترین رهبران سازمانی، صادقانه مراقب اهداف، مسیرهای شغلی و رفاه شخصی افراد خود هستند.

شرکت کداک به عنوان مورد کلاسیکی از یک رهبری صنعتی که در پیش‌بینی برای تطابق با آینده‌ دیجیتال شکست‌خورده، زبانزد شده است.

اگرچه همه رهبران سازمانی لزوما مدیران خوب و قابلی نیستند؛ اما هیچ مدیری نمی‌تواند بدون برخورداری از مهارت‌های رهبری به مدیر خوبی تبدیل شود.

برای افرادی که از بیرون به یک رسوایی در یک شرکت یا سازمان نگاه می‌کنند، این موقعیت اغلب به نظر غیرقابل‌قبول و غیرقابل‌درک می‌رسد. چگونه رهبران سازمان اجازه وقوع چنین اتفاقی را داده‌اند؟ چرا بسیاری از افراد موافق انجام کارهای اشتباه بوده‌اند؟

سال 2016 به پایان رسید، چشم‌انداز سال جدید می‌تواند هیجان‌انگیز باشد. سال نو با شروع دوباره همراه خواهد بود. قطعا 12 ماه پیش‌رو در موفقیت آینده تعیین‌کننده است.

تسلا؛ نام این شرکت خودروسازی واکنش‌های کاملا متفاوت و در عین حال قوی‌ای را از سوی منتقدان و طرفداران آن برمی‌انگیزد. منتقدان می‌گویند تسلا روی هر خودرویی که به فروش می‌رساند ضرر می‌دهد. در واقع، با 290 میلیون دلار ضرر در سال 2014 و 888 میلیون دلار در سال 2015، مشخص نیست سودآوری این شرکت در نهایت چه زمانی اتفاق خواهد افتاد.

مدیران و استادان مدیریت رفتار سازمانی در یادداشت‌هایی، به رهبران سازمانی در سال جدید نکات زیر را توصیه کرده‌اند.

مدیر بودن در جریان تغییرات مداوم امروز یک چالش است. برخی مدیران آنقدر خوب عمل می‌کنند که موانع اجتناب‌ناپذیر را پشت سر بگذارند و کسب‌وکار خود را به تدریج به سوی موفقیت پیش ببرند. اما بسیاری از آنها در این مسیر در کشمکش خواهند بود. شما چگونه می‌توانید طرف برنده این چالش باشید؟هدایت جریان تغییر نیازمند مجموعه متفاوتی از مهارت‌ها و نقاط قوت است که آنها را در لیست استاندارد «ویژگی‌های یک رهبر خوب» می‌یابید.

یکی از متداول‌ترین سوالاتی که از من پرسیده می‌شود این است که برای شناسایی رهبران سازمانی بالقوه – چه مدیران اجرایی باتجربه باشند و چه افرادی که تازه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌اند – چه چیزی را در آنها جست‌وجو می‌کنم.