اخبار و مقالات

آگهی‌ها

کالاها

شرکت‌ها

اسید فسفریک (Phosphoric Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
پیشنهاد فروش

استیک اسید (Acetic Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

دی اتانول آمین (DEA)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

سدیم کربنات (Sodium Carbonate)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

دی اکسید تیتانیوم (Titanium Dioxide)

فروشنده: :  کانگورو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

پلی متیل متاکریلات (PMMA)

فروشنده: :  پارس نسیم گیلان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

پی وی سی (PVC)

فروشنده: :  سالارشیمی

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

دی اکسید تیتانیوم (Titanium Dioxide)

فروشنده: :  کانگورو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

پلی متیل متاکریلات (PMMA)

فروشنده: :  پارس نسیم گیلان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید
برای صد ساله شدن باید نخست متولد شد

چرا مدیر شدم؟مدیریت 

چرا مدیر شدم؟

بسیاری از مدیران تازه کار، هنگامی که به مقام و منصب مدیریت نزدیک می‌شوند از توجه به یک پرسش و نکته کلیدی غفلت می‌کنند و آن، علت و چرایی گام نهادن آنها به عرصه مدیریت و انتخاب شدنشان به عنوان مدیر است.

نویسنده: اسکات برکان

اغلب این مدیران در چنین مواقعی تنها به عواملی چون ارتقای شغلی و رشد سازمانی توجه می‌کنند و در نتیجه از سایر ملاحظات که بسیار مهم و حیاتی هستند غفلت می‌کنند درحالی‌که دلایل مهم و اساسی دیگری نیز وجود دارند که باید به آنها توجه ویژه‌ای داشت و از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

* آماده شدن برای مسوولیت‌های بیشتر و سنگین‌تر
* علاقه‌مندی نسبت به رهبری کردن دیگران و آموختن چیزهای جدید به آنها
* رسیدن به تکامل و پختگی و میل به کمک کردن به دیگران برای موفقیت و پیشرفت
* سوق دادن دیگران به مسیر درست و ایده‌آل

اما هستند مدیرانی که دلایل مسخره و غیرمعقولی برای مدیر شدن دارند و در اغلب موارد مدیران خوبی از آب در نمی‌آیند. برخی از این دلایل غیرقابل قبول عبارت است از:

* من مدیر شدم چون مالک شرکت اراده کرده من مدیر شوم.
* من مدیر شدم چون خانواده‌ام با مدیر شدنم احساس غرور و سربلندی می‌کند.
* من مدیر شدم تا بتوانم کمتر کار کنم و بیشتر حقوق بگیرم.
* من مدیر شدم تا به دیگران دستور دهم و آنها همه کارها را برای من انجام دهند.
بنابراین، مدیر تازه کاری که می‌خواهد مسیر رشد و تعالی را با موفقیت طی کند، باید درک روشنی از دلایل و اهداف خود برای مدیر شدن و چشم‌اندازهای آینده مدیریتی خود به دست آورد. با داشتن چنین درکی است که یک مدیر می‌تواند از فرصت‌های موجود به نحو احسن بهره برده و نقش رهبری یک تیم را به درستی ایفا کند. البته آگاهی کامل از دلایل ورود به حوزه مدیریت تنها مختص مدیران تازه کار نیست و مدیرانی که در میانه راه مدیریت خود هستند نیز باید چنین کنند تا مدیران بهتر و موفق تری باشند و همیشه انگیزه‌های جدیدتر و متنوع‌تری برای مدیر بودن داشته باشند.

مدیر مرکز دنیا نیست

در بازی‌های کودکانه، هنگامی که یک بچه نقش رئیس یک گروه را بازی می‌کند، تلاش می‌کند به همه فرمان بدهد و هر کسی که از فرامین او سرپیچی کند یا کار خطایی از او سر بزند، مورد توبیخ و تنبیه رئیس قرار می‌گیرد، اما در دنیای واقعی چنین وضعیتی به هیچ عنوان مصداق پیدا نمی‌کند چرا که کمتر کسی دوست دارد دیگران به او دستور دهند و او اطاعت کننده محض باشد و درصورت هرگونه نافرمانی یا اشتباه مورد تنبیه قرار گیرد. علاوه‌بر این کاملا اشتباه است که فکر کنیم مدیر یا رئیس، محور و مرکز تمام دنیاست و دستورات و تصمیمات او عاری از هرگونه خطا هستند و بقیه باید بی‌چون و چرا آنها را انجام دهند. در واقع، وظیفه و کارکرد مدیران، نه صادر کردن دستورات و تنبیه خطاکاران، بلکه فراهم آوردن زمینه‌ای مساعد برای دستیابی به اهداف است. یک مدیر موفق کسی است که بهترین کارآیی و عملکرد ممکن را از اعضای تیم تحت رهبری‌اش به دست آورد و به این وسیله اهداف مقرر سازمان را برآورده سازد.

مدیر موفق از تاکتیک‌های مختلفی بهره می‌برد تا موفقیت سازمان به واسطه اقدامات مدیریتی او تحقق یابد. او نباید خود را محور و مرکز دنیا بداند، بلکه باید بکوشد تا با روش‌های مدیریتی تعاملی، بهترین سطح بهره‌وری و کارآمدی را برای سازمان تحت رهبری‌اش به ارمغان بیاورد. نکته جالب‌تر در این میان اینکه فرصت‌ها و ایده‌های کاربردی بیشتری برای چنین مدیری به وجود می‌آید و او می‌تواند از این ایده‌ها و فرصت‌ها به نحو احسن بهره مند شود. چنین مدیری معتقد است که برای رسیدن به بهترین عملکرد باید بهترین نیروها را به‌کار گرفت، به آنها انگیزه و ارزش داد، اهدافی روشن و گاه چالش برانگیز را برای کارکنان تصویر کرد و به این وسیله آنها را علاقه‌مند و تشنه کار کردن و پیشرفت نگه داشت و بخش قابل‌توجهی از اختیارات و مسوولیت‌ها را به افراد زبده سپرد. در چنین حالتی است که رسیدن به هر هدفی در سازمان، هر چقدر هم که پیچیده و دشوار باشد، امکان‌پذیر خواهد بود.

خودخواهی و خود بزرگ بینی

متاسفانه خودخواهی و خود بزرگ بینی، دامی است که بسیاری از مدیران، به‌ویژه مدیران تازه کار را به کام خویش می‌کشد و آنها را دچار این اشتباه مهلک می‌کند که هر تصمیمی که یک مدیر می‌گیرد، هر اقدامی که می‌کند و هر جمله‌ای که می‌گوید، عاری از خطا و اشتباه بوده و همه کارکنان سازمان باید چشم بسته و بدون هیچ گونه انعطافی اوامر مدیر را اجرا کنند چرا که او بهتر و بیشتر از بقیه می‌فهمد و عمل می‌کند. حال آنکه چنین رویکردی با جوهره و اصل مدیریت در تضاد است. به عبارت صحیح‌تر، یک مدیر خودخواه و کوته نگر، یک نوع «مدیریت خودخواهانه و کوته‌نگرانه» را به سازمان تزریق می‌کند که پیامد‌های منفی آن در درجه اول گریبان خود مدیر را می‌گیرد.

در چنین سازمان‌هایی همه افرادی که می‌توانند با سرعت و بنا به صلاحدید خود کارها را انجام دهند، مجبور می‌شوند تابع بی‌چون و چرای دستورات مدیر مافوق خود بوده و صرفا منتظر رسیدن فرمان و دستور از بالا بمانند. یک مدیر تمامیت خواه مایل است همه چیز را مستقیما و شخصا کنترل کند و همه دستورات را خود صادر کند. چنین مدیری از تفویض اختیارات بیزار است و فقط مسوولیت‌ها را به گردن دیگران می‌اندازد و همه می‌دانیم که واگذاری مسوولیت‌ها بدون تفویض اختیارات محکوم به شکست است و کارکنان هیچ‌گاه مدیری را که مسوولیت کارها را به گردن آنها می‌گذارد و قدرت تصمیم‌گیری و اقدام به آنها نمی‌دهد دوست نخواهند داشت.

دنیای اقتصاد

نظرات (1) کاربر عضو:  کاربر مهمان: 
مدیر شناسه نظر: 273276 2 آذر 1394 - 10:30

من مدیر شدم چون پارتی داشتم . اگر شرکت فعلی که من مدیر آن هستم ورشکست شود مشکلی برای من بوجود نمی آید چون هپاز هم اکنون چند جای دیگر را که برای من مناسب هستند زیر نظر دارم . هروقت عرصه در این شرکت تنگ شد پارتی خوب و دوست داشتنی من مرا یک شبه به شرکت مناسب دیگری منتقل خواهد کرد .

ادامه
ارسال نظر
حداقل 3 کاراکتر وارد نمایید.
ایمیل صحیح نیست.
لطفاً پیوند مرتبط را کامل و با http:// وارد کنید
متن نظر خالی است.

wait...