ادامه کاهش محبوبیت رئیس جمهور فرانسه

علت منفور شدن ماکرون رفورمیست بودن اوست اقدامات رفورمیستی همیشه مورد تنفر بشر است همانطور که بشر از لجن وکثافت بیزاری میجوید از رفورم و رفورمیست هم بیزار است ذات بشر کانسروتیسم را میخواهد سیاستمداران کانسروتیو همیشه محبوب هستند کانسروتیسم در ادبیات سیاسی ایران جایگاهی ندارد چون شناخته شده نیست چون ایران جهان سوم است در حالی که در غرب سیاستمداران کانسروتیو(conservative) فراوان است ترجمه کانسروتیو به فارسی میشود خادم ملت، حزب محافظه کار بریتانیا وحزب afd آلمان از این نمونه ها هستند

اگر من به جای صمد بودم می‌نوشتم چرا ریفرم بعد از اجرا منفور میشود ماکرون به یک مرد بیکار گفته اگر تلاش میکرد کار پیدا میکرد دقیقا نکته همین است که مرد بیکار مثل ماکرون فکر نمیکند اگر مرد بیکار مثل ماکرون فکر میکرد حتما در سیستمی که ماکرون طراحی وپیاده سازی کرده موفق میشد تفکر انسانها متنوع است انسان رویا پرداز است و اگر مانع تحقق رویا پردازی انسان باشید گویی او را به زندان افکندید سیستم رفورمیستی یا چپ یا لیبرال نیروی همگان را صرف تحقق ایده یک عده محدود میکند وایده های تک تک آن یک عده محدود هم در جلسات تعدیل شده مثلا در سیستم فرعونی مصر باستان میبینید نیروی هزاران انسان ولو اگر شرایط کاری راحت ورفاه زندگی زیادی داشتند، صرف تحقق ایده های بزرگ یک عده خاص میشد اما حضرت موسی زمینه ایجاد مملکتی را فراهم کرد که هرکه زمان ونیرو وعمرش را صرف تحقق ایده های خودش کند(به استثنای سلیمان که نیروها را صرف تحقق ایدهای بزرگ اقلیت میکرد) این را نظام سیاسی راست افراطی می‌گویند اما سیستم فرعون نظام سیاسی چپگرا بود. قبل از گرانی ارز برادری، حقیر را شایسته مشورت دیدند واز من در مورد سفته بازی ارزی مشورت خواستند من گفتم من با گرانی ارز به دلیل بروز رکود و فرار ورسوب سرمایه در داخل کشور مخالفم اما اگر شما فکر میکنید این ایده موفق است آنرا انجام دهید هر انسانی حق دارد از این یک عمری که دارد استفاده کند و آزادانه در جهت تحقق آرزوهایش تلاش کند من این عقیده را دارم چون پیرو انبیاء و اولیا هستم منافقین را منافق میگویند چون از طرفی اعلام میکنند به انبیاء وهر آنچه به طرف ایشان وحی شده ایمان دارند از طرفی به دنبال تحقق سوسیالیسم یا جامعه بی طبقه هستند جامعه بی طبقه توحیدی مثل انقلاب اسلامی جمع اضداد است جامعه بی طبقه با توحید در تضاد است توحید یعنی از ترس خدا بندگان را آزاد بگذارید اما بی طبقه یعنی همه را در طبقه فدای تحقق ایده های اقلیت کنید( در یک طبقه فدای تحقق ایده های اقلیت کنید، دقت شود) و انقلاب بعنی دگرگونی در همه چیز و این با اسلام متضاد است یعنی هر چه اسلام باور دارد وهر چه تاریخ واسلام و بشریت ساختند منقلب و دگرگون شود این جمع اضداد است و یا نمیتواند انقلابی باشد یا نمیتواند اسلامی شود این سوسیالیسم قرن بیستم است انسان را به زندان میافکند و این اعلام پذیرش اسلام برای منافق ومفسد اصلاح طلب انقلابی برای عوام فریبی است تا در گامهای بعدی با رفوم سوسیالیسم را محقق کنند(مثل سید باب که ادعای خدایی داشت اما تدریجا شروع کرد ) سوسیالیسم حتی اگر بهشت هم بیاورد انسان را در بهشت محبوس کرده که البته با سوسیالیسم ولیبرالیسم ورفورم بهره وری اقتصادی کاهش میابد وجهنم محقق میگردد حتی اگر این سوسیالیستها نام تاجر بر خود بگذارند ودر اتاق بازرگانی عضو شوند تاثیری در ماهیت ایشان پدید نخواهد آمد چون اگر سیستم تجارت آزاد باشد فاقد هر نوع صنف واتاق بازرگانی خواهد بود مثل "تی پارنی"از همه کسانی که زمان میگذارند و این نوشته را مطالعه میفرمایند استدعا دارم به ضمیر خودشان رجوع کنند و با قلبشان بسنجند و قضاوت کنند وپیش خود حکم کنند که آیا چپ وانقلاب ورفوم ولیبرال ودموکرات فراعنه و جمهوری رم ویونان آزادی میاورد یا کانسروتیسم راستگرایی موسی و عیسی وزردشت و یحی ومحمد که توسط پادشاهان اجرا میشد ،فراموش نکنیم همه مثل هم نیستند دنیا متنوع از مخلوقات است وانسانها متنوع از ایده ها، ممکن است به دلیل نقص اطلاعات ایدها یشان ناهمخوان با واقعیت یا نیاز روز باشد اما اگر اطلاعاتشان کامل شود و هرکه خود ایدهایش را محقق کند بازدهی در جهان و به عبارتی دیگر نعمات وبرکات در جهان فزونی میابد این سپندان است این آزادی است