زاویه بسته داخلی‌سازی

در حالی که ذات صنعت بر تولید در مقیاس وسیع و با کمترین هزینه استوار است، گفته می‌شود تاکید بر داخلی‌سازی خودرو در ایران نتیجه‌ای جز هدررفت منابع، کاهش سطح کیفیت خودروها و رشد بهای تمام‌شده این کالا ندارد.

صنعت خودرو نیازمند ارتباطات جهانی است. هیچ کجای جهان شرکتی را پیدا نمیکنید که تمایل داشته باشد موتور، گیربکس، سیستم برق، بخشهای تزئیناتی، شاسی، سامانههای ارتباط - سرگرمی و قطعات ایمنی را یکجا و به تنهایی تولید کند. اتفاقی که حالا قرار است بهدلیل تحریمها در ایران اتفاق بیفتد و قطعا سرانجامی نامعلوم خواهد داشت. سرانجام نامعلوم نه به معنی عدمتحقق این هدف که بهدلیل افت شدید کیفی و احتمال بالا رفتن خطای تولید هر قطعه حادث میشود.

در عصری که خودروسازان بهطور کامل از پروسه قطعهسازی جدا شده و قطعات موردنیاز خود را از شرکای بزرگ و تخصصی نظیر لیر (Lear)، زد-اف (ZF)، کانتیننتال، آیسین، دنسو، گتراگ، مگنا، بوش و زیمنس تامین میکنند، تمرکز صنایع خودرو در ایران روی تولید داخلی قطعات غیرتخصصی است که به اعتقاد برخی کارشناسان کار بیهودهای است که نتیجهای جز از بین بردن مزایای کشور در زمینه مونتاژ خودرو ندارد.

در واقع هر آنچه ذیل مزایای صنعت خودروی ایران و توانایی کشور برای حضور در بخش خودروسازی دستهبندی میشود، با این راهبرد زیر سوال خواهد رفت، چراکه غایت همه مزایای تجاری-صنعتی یک کشور برای تمرکز روی صنعت خودرو، کاهش هزینه تمام شده تولید با بهترین کیفیت ممکن است. دو عاملی که در چرخه آزمون و خطای تولید قطعات هایتک که تاکنون در ایران مسبوق به سابقه نیستند، از دست رفته و زمینه بیاعتمادی بیشتر مشتریان و بازار به صنعت خودروسازی را موجب میشود.

تصور کنید که چیپهای داخلی تعبیه شده در سامانه ایمنی (ACU) خودروهای داخل به موقع کار نکنند تا ایربگ خودرو باز شود. فاجعهای رخ میدهد که جامعه و فرد را دچار آسیب میسازد و با هیچ هزینهای قابل برگشت نیست. چرا باید چنین اتفاقی بیفتد وقتی میتوان با خرید مطمئن قطعه از سازندهای معتبر، از وقوع حادثه پیشگیری کرد؟

این قبیل قطعات که سالهای سال توسط شرکتهایی نظیر بوش، زیمنس و کانتیننتال تولید شده، طی دو دهه اخیر تامینکننده اصلی نیاز صنایع خودروسازی ایران در ساخت محصولات مختلف بوده است. روندی که البته صدر و ذیل خودروسازان جهان را شامل شده و بهدلیل ضریب خطای بسیار پایین و دقت بالا، اعتماد مصرفکنندگان به ایمنی هر برند را افزایش داده است. از تویوتا تا هیوندای و از برندهای چینی تا ایرانخودرو و سایپا، این قطعه را با کمترین قیمت ممکن از تولیدکنندگان محدود و معتبری نظیر بوش و زیمنس خریداری میکنند تا خیالشان بابت کارکرد ایربگ راحت باشد. مساله صنعت هم آسودگی خیال بابت انجام دقیق کار توسط ماشین است. هدف غایی این کالا تامین امنیت سرنشین خودرو است نه ارتقای صنعتی کشور. فهم این موضوع سخت نیست.

داخلیسازی این قطعه در ایران اما نه تنها بهای آن را تا نرخی سرسامآور بالا میبرد بلکه استانداردهای کیفی آن قطعه را کاهش میدهد. کیفیتی که برای رسیدن به آن در ایران، به سالها زمان نیاز است. گرچه دستیابی به تکنولوژی پیشرفتهای که در پروسه داخلیسازی قطعات عاید ایران میشود، خوشایند است اما این موضوع به قیمت از بین رفتن مزیتهای صنعت خودرو و زیرپا گذاشتن استانداردهای تولید صنعتی به دست میآید.

بهای نهایی تولید محصول اساس هر صنعتی از جمله خودروسازی است و داخلیسازی، این مساله را نادیده میگیرد. «چیزی که در ظاهر چالشهای کنونی را به فرصت تبدیل میکند» در اصل کل حیات صنعت خودروسازی را به چالش میکشد. میپرسید چرا؟ به دلیل امکان خطای بیشتر، قیمت بالاتر کالای ساخت داخل و ناتوانی خریدار از پرداخت بهای گزاف آن.

همین حالا ۴۰ درصد از کل حجم بازار خودرو بهدلیل ناتوانی خریداران از پرداخت قیمت محصولات داخلی از دست رفته است و تولید خودرو در اغلب محصولات، منفعت چندانی برای خودروسازان ندارد. داخلیسازی هم اگر تمام و کمال اجرا شود، هزینههای تولید بیش از این افزایش مییابد. سیاست سرکوب قیمت اما کمک میکند تا افزایش دوباره قیمت محقق نشود و سیاست اعلام شده، موفقیتآمیز بهنظر برسد. این شیوه راهحل خروج صنعت خودرو از بحران نیست.

بهنظر میرسد فراموش کردهایم مشکل چیست و برای مشکلاتی که در آن گرفتار شدهایم به اندازه کافی دوراندیش نبودهایم، حال همه توان صنعت را صرف اهدافی میکنیم که کمک چندانی به حل مساله نمیکند. صنعت خودرو اگر به موقع خود را برای تحریم آماده میکرد هرگز نیازی به داخلیسازی ریز و درشت قطعات خودرو نبود. مسوولان صنعتی و سیاستگذاران اقتصادی اگر به موقع خرید قطعات و مایحتاج موردنیاز برای محصولات مختلف را تنها به اندازه یک سال در دستور کار قرار میدادند، امروز نیازی نبود از ترس کارشناسان نسبت به قطعات هایتک داخلیسازی شده بنویسیم. حالا هم راهکار، داخلیسازی ۱۰۰ درصدی نیست. خاتمه تحریم یا کاهش اثر آن است. موردی که احتیاج خودروسازان به صرف میلیاردها تومان سرمایه جهت ساخت قطعات مختلف موردنیاز را از بین میبرد. این قطعات با مجرای کوچکی از ارتباطات خارجی و دریچه محدودی از روابط مالی با جهان، به راحتی قابل تامین بوده و ضمن قیمت مناسب، کیفیت نهایی را تضمین میکند.

مشاهده نظرات