در میزگرد «تعامل متقابل دو حوزه سنگ‌آهن و فولاد، هم‌افزایی و چالش‌ها» صورت گرفت

مناظره معدنی دولت و بخش‌خصوصی

فعالان بخش‌خصوصی و نمایندگان دولتی در یکی از پنل‌های تخصصی دهمین «همایش چشم‌انداز صنعت فولاد و سنگ‌آهن ایران با نگاهی به بازار» به بحث و بررسی پیرامون فرصت‌ها و چالش‌های این دو حوزه پرداختند. در این بحث که بیشتر شکل جدل و مناظره به خود گرفت، مدیران شرکت‌های معدنی و فعالان بخش‌خصوصی از یکسو انتظارات و دغدغه‌‌های خود را مطرح کردند و از سوی دیگر سیاست‌گذار معدنی درصدد پاسخ به انتقادهای مطرح شده برآمد.

مساله «قیمتگذاری و مداخلات دولت»، «استفاده از ظرفیتهای تولید داخل در مسیر افزایش صادرات»، «تامین سنگآهن و موادخام»، «عدمتوازن در زنجیره فولاد»، «ظرفیتهای خالی مانده و تعطیلی معادن» و «حضور کمرنگ بخشخصوصی و تعامل نامناسب میان این بخش با دولت» از جمله دغدغههایی بود که فعالان معدنی به صراحت درباره آنها سخن گفتند و سیاستهای دولت پیرامون هر یک از مباحث مزبور را به نقد کشیدند.

به گفته فعالان تعیین قیمت برای محصول نهایی بخشخصوصی یکی از موانع جدی در مسیر تولید است که به افت صادرات منتج شده است. فعالان درحالی سیاست دولت مبنی بر قیمتگذاری دستوری را مورد نقد قرار میدهند که معاون امور معادن و صنایع معدنی وزیر صمت اعمال این سیاست از سوی دولت را رد کرد و گفت که تعیین قیمت محصولات و سایر موارد مرتبط با توافق و امضای بخشخصوصی صورت گرفته است. در واقع یکی از نکات اصلی که در این مناظره محل مناقشه و اختلاف دولت و بخشخصوصی قرار گرفت موضوع قیمتگذاری دستوری دولت بود که بهنظر میرسید هیچیک از طرفین نتوانست دیگری را قانع کند.

مدیران شرکتهای معدنی تصریح کردند که ادامه سیاستهای نادرست در بخش معدن باعث شده است که از ظرفیت تولید داخل برای افزایش صادرات فولاد استفاده نشود و فعالیت تعداد زیادی از معادن به سمت تعطیلی سوق پیدا کند، بهطوریکه ۲۰۶ معدن فعال در تیر ماه ۹۸ به ۱۲۳ معدن فعال در مهر ماه امسال رسیده است. البته این انتقاد درحالی مطرح شد که سیاستگذار معدنی آن را رد کرد و گفت تعداد معادن تعطیل شده به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد؛ با وجود این دو طرف بر خالی بودن ظرفیت بخشی از معادن کشور با یکدیگر اتفاق نظر داشتند. اما به اعتقاد فعالان برای آنکه بتوان تولید و صادرات فولاد را در مسیر افزایش قرار داد، باید به الزامات آن مانند استخراج، اکتشاف، سرمایهگذاری، حذف بوروکراسیهای زائد و شناسایی ظرفیت شرکتها توجه کرد.

دغدغه زنجیره فولاد

منصور یزدیزاده، مدیرعامل شرکت ذوبآهن اصفهان در ابتدای این پنل تخصصی اظهار کرد: با توجه به اینکه صنعت فولاد ما در وضعیت مطلوبی قرار دارد، باید در چنین همایشهایی بهصورت تخصصیتر به آن پرداخته شود تا شاهد روزهای بهتری در روند زنجیره فولاد باشیم، چراکه یکی از دغدغههای جدی فعالان است. یزدیزاده به تاریخچه مختصری از شرکت ذوبآهن اصفهان اشاره کرد و گفت: شرکت ذوبآهن اصفهان، صنعت فولاد را بنیانگذاری کرد، از سال ۱۳۴۶ سنگ بنای آن گذاشته شد و به تازگی ۵۲ سالگی خود را جشن گرفت. زمانی که استارت این شرکت زده شد، معادنی به گستره کل کشور برای آن در نظر گرفته شد و به عبارتی زنجیره آن بهطور کامل طراحی شد. این روند در ارتباط با تامین مواد اولیه ذوبآهن به خوبی دنبال شد و فرآیند تکمیل آن در برنامههای توسعه کشور در کانون توجه قرار گرفت. اما در ادامه با آغاز روند واگذاریها و اجرای اصل ۴۴ این صنعت تغییر و تحولات دیگری پیدا کرد.

مدیرعامل شرکت ذوبآهن اصفهان از زنجیره تولید فولاد بهعنوان یکی از چالشهای اصلی این صنعت در شرایط فعلی نام برد و عنوان کرد: مشکل از جایی شروع شد که بحث توازن در زنجیره تولید به هم خورد. در واقع با وجود آنکه ظرفیتسازیهای خیلی خوبی در فولاد خام صورت گرفت، اما مشکل در زنجیره تولید باعث ایجاد مشکلاتی شد. هر زمانی که بحث و دغدغههای مواد اولیه و سنگآهن مطرح میشود، آدرس غلط داده میشود. وی افزود: بعضا گفته میشود از مسائل اطلاع ندارید اما اینطور نیست. ما نیاز داریم که از سنگآهن تا محصول نهایی توازن برقرار شود و در افق ۱۴۰۴ بدون صادرات به ۴۰ میلیون تن تولید برسیم. در صورتی که به این توازن توجه نشود در سال آینده مشکلاتمان بیشتر خواهد شد.

یزدیزاده درخصوص برخی مشکلات شرکت ذوبآهن گفت: ذوبآهن اصفهان تنها مصرفکننده سنگآهن دانه بلند است که در تولید فولاد ۱۰ درصد سهم دارد. ما تنها شرکتی هستیم که بدون یارانه تولید میکند و حتی یارانه هم پرداخت میکند. این درحالی است که تمام معادن زغالسنگ کشور به ذوبآهن اصفهان وابستگی دارد. چون تنها کارخانهای است که بهصورت «کوره بلند» تولید میکند، یعنی مطابق با شیوهای که در دنیا تولید میشود. اما به دلیل واگذاریهایی که انجام شد سنگآهن از شرکت ذوبآهن جدا شد. مدیرعامل شرکت ذوبآهن اصفهان ادامه داد: ما هر سال با شرکتهای زغالسنگ بحث داشتیم که قیمتهایمان را افزایش دهیم. برای آنکه ذوبآهن توسعه پیدا کند باید زغالسنگیها در کنار آن حضور قدرتمندی داشته باشند.

یزدیزاده همچنین خطاب به سیاستگذار این مطالبه را مطرح کرد که صنعت فولاد و سنگآهن و مجموعههای وابسته همگی بتوانند در فضای آزاد و رقابتی فعالیت کنند. اما مهرداد اکبریان، رئیس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن ایران به این بخش از صحبتهای یزدیزاده واکنش نشان داد. او گفت: وقتی درباره سنگآهن صحبت میکنیم، مشکل فراتر از خود سنگآهن است. اگر سوال فقط درباره این موضوع بود که شرکت ذوبآهن چگونه سنگآهن خود را تامین کند، من جواب آن را به آقای یزدیزاده میدادم. اما مساله اصلی برای ذوبآهن قیمت تمام شده و فروش است.

اختلاف پیرامون قیمتگذاری

اکبریان با خطاب قرار دادن معاون وزیر صمت این سوال را مطرح کرد چرا دولت برای واحدهای معدنی قیمت تعیین میکند؟ چراکه به گفته او با این اقدام، شرکتهای معدنی عملا از رده خارج میشوند. موضوع کاملا ساده است، قیمت را اصلاح کنید تا برای معدنداران کوچک بهصرفه باشد که سنگآهن خود را به شرکتهای بزرگ بدهند.

اما جعفر سرقینی، معاون امور معادن و صنایع معدنی وزیر صمت در واکنش به صحبتهای اکبریان گفت: ما بهعنوان دولت در قیمتگذاری هیچ نقشی نداشتیم، این خود شرکتهای فولادی و سنگآهن بودند که میزان درصد و قیمت خود را مشخص کردند و ما تنها آن را ابلاغ کردیم. در واقع برای بخشخصوصی به هیچ عنوان قیمتگذاری نکردیم و گفتیم به هر قیمتی که برایشان به صرفه است میتوانند بفروشند. آمار و ارقام مربوط به صادرات و تولید هم وجود دارد و اینکه گفته میشود دولت قیمتگذاری میکند و جلوی صادرات را میگیرد، اصلا درست نیست. مطابق آمارهای ارائه شده ما در ۹ ماهه امسال ۵/ ۸ میلیون تن صادرات فولاد داشتیم که عدد قابلقبولی است. در واقع تولید فولاد هم برای داخل کافی بوده است و هم برای صادرات.

محمد نوریان، مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی چادرملو در واکنش به این بخش از صحبتهای سرقینی با لحنی طنزآمیز گفت: اینکه ما خودمان به توافقی رسیده باشیم، آقای سرقینی میداند که چنین چیزی نیست. ما درصدهایمان بسیار بالاتر بود، اما نفس همین که میرویم در دفتر آقای سرقینی مینشینیم و توافق میکنیم، یعنی زور بالای سرمان است. سرقینی هم به نوریان پاسخ داد: شما خودتان پذیرفتید و زیر بار حرف زور نمیروید، چون بعدا سهامداران شما معترض میشوند، اگر هم زوری بوده برای چه امضا کردید؟

اکبریان هم در پاسخ به سرقینی گفت: شما برای بخشخصوصی در قیمت مبنا تعیین میکنید و ما نمیتوانیم خارج از مبنا فعالیت کنیم و به قیمتی که میخواهیم بفروشیم. شما بهعنوان متولی این بخش باید قیمتها را آزاد کنید و بازار داخل و بازار صادراتی را در کنار هم حفظ کنید. اما رئیس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن ایران در بخش دیگری از صحبتهایش به مشکلات صنعت فولاد و سنگآهن از زاویهای دیگر نگاه کرد و گفت: مسائل مربوط به سنگآهن و فولاد همواره با زبانها و در مکانها و زمانهای مختلف مطرح شده است، ولی هیچ زمانی به ماهیت آن توجه نشده است. او میان مشکلات معادن بزرگ و معادن کوچک تفکیک قائل شد و تاکید کرد که سیاستگذاریها برای هر یک از آنها باید بهصورت مجزا در دستور کار قرار بگیرد. درحالحاضر در تولید فولاد از برنامه جلوتر هستیم اما مساله مهم این است که نیاز اصلی ما سنگآهن و مواد خام است. اگر قرار است ۵۵ میلیون تن تولید فولاد داشته باشیم و آن را ادامه دهیم، باید افزایش تولید سنگآهن را با جدیت دنبال کنیم. استخراج، اکتشاف، سرمایهگذاری، حذف بوروکراسیهای زائد در فرآیند اکتشاف و شناسایی ظرفیت شرکتها از جمله الزاماتی است که باید بتوان بر اساس آنها ظرفیت تولید را افزایش داد.

اکبریان با تاکید بر اینکه هر اقدامی که منتج به افت تولید سنگآهن در کشور شود، نمیتواند راهکار موثری باشد، گفت که بیتوجهی به موضوع تامین سنگآهن کارخانه ذوبآهن را با مشکل مواجه میکند. رئیس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن ایران افت ظرفیتهای تولید و تعطیلی معادن را بهعنوان یک مشکل اصلی در کانون توجه قرار داد و آمارهایی را در اینخصوص ارائه کرد که البته این آمارها از سوی معاون امور معادن و صنایع معدنی وزارت صمت مورد سوال و نقد قرار گرفت. به گفته اکبریان، در تیر ماه امسال از میان ۳۴۶ پروانه صادر شده برای معادن، ۲۰۶ معدن فعال بودند و این تعداد از مهر ماه ۹۸ با یک افت قابلتوجه به ۱۲۳ معدن فعال رسید.

او به اشاره به آماری دیگر گفت: از میان شرکتهای مختلف تنها ۱۱ شرکت ۸۵ درصد از تولید سنگآهن کشور را در کشور انجام میدهند. همچنین تا پایان ۹ ماهه امسال ۸/ ۴ میلیون تن سنگآهن صادر شده است که آنهم عمدتا توسط ۱۱ شرکت بزرگی بوده است که یا دولتیاند یا ریشه دولتی دارند. اکنون سوال این است که چرا ۳۴۶ معدن ما که برای آنها پروانه صادر شده، فعال نیست؟

اما سرقینی، معاون امور معادن و صنایع معدنی وزیر صمت در پاسخ به این بخش از صحبتهای اکبریان گفت: تلاش ما این بوده است که حتی یک معدن هم تعطیل نشود، چون این موضوع از دغدغههای اصلی ماست. از ۳۴۶ پروانه صادره که به آن اشاره شد، بسیاری از آنها باطل شده است که در گزارشهایی که به من رسیده با عددی که آقای اکبریان عنوان کردند، تطبیق ندارد. شاید تعداد معدنهایی که تعطیل شدهاند به اندازه انگشتان یک دست هم نرسد. سرقینی ادامه داد: معتقدیم ارزش افزوده باید در کشور بماند و این امر باید در معادن ما هم وجود داشته باشد.

رئیس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن ایران در واکنش گفت: آنچه من گفتم این بود که وضعیت بیش از ۱۰۰ معدن خراب است و در واقع معدنی که با ضرر کار میکند عملا تعطیل است. طبق آمار که مهندس ابکاء (رئیس هیاتمدیره شرکت مهندسی بینالمللی فولاد تکنیک) ارائه دادند، امسال ۹۲ میلیون تن سنگآهن، ۵۳ میلیون تن کنسانتره و ۴۵ میلیون تن گندله تولید شده است، اما کل صادراتی که در سال ۹۸ انجام شده اصلا تناسبی با میزان تولید نداشته و بخش عمدهای از آن در داخل مصرف شده است. اما سرقینی بار دیگر به صحبتهای اکبریان پاسخ داد. او گفت که پس شما هم صحبت من را مبنی بر تعطیل نشدن معادن میپذیرید. در واقع صحبت شما پایین آمدن ظرفیت معادن است و نه تعطیلی آنها.

ضعف راهحلهای بخشنامهای

اما مصطفی موذنزاده که اداره جلسه را بر عهده داشت خطاب به مدیرعامل شرکت ذوبآهن اصفهان گفت که مطابق آنچه گفته شد شما نباید مشکل سنگآهن داشته باشید، چرا وقتی سنگآهن مرکزی به مزایده گذاشته شد با اینکه برای شما مناسب بود آن را نخریدید؟

یزدی زاده، مدیرعامل شرکت ذوبآهن اصفهان در پاسخ گفت: ذوبآهن آخرین شرکتی بود که وارد بورس شد، روزی که ذوبآهن واگذار شد چیزی برای خریدن در بورس وجود نداشت. او خطاب به موذنزاده گفت: مطابق مبانی توسعه فولاد که در دوران مدیریت شما هم بر آن تاکید میشد، ۳ اصل در تولید فولاد دارای اهمیت است؛ اول انرژی ارزان، دوم نیروی انسانی ارزان و سوم اهمیت سنگآهن. اکنون شما بگویید که در مورد ذوبآهن کدامیک از این ۳ اصل صدق میکند؟ این واقعیت تلخی است که ۱۰ درصد فولاد کشور در اختیار ذوبآهن است اما سنگآهنش را به ما نمیدهند، چون اقتصادی نیست.

موذنزاده، خطاب به مدیران شرکتهای معدنی گفت: ۵ سال پیش به شما گفتم که با دولت بر سر قیمت و بهره مالکانه توافق کنید اما این کار را نکردید. او همچنین در واکنش به صحبتهای معاون وزیر صمت این پرسش را مطرح کرد که نتیجه رشد نکردن بخش معدن چه خواهد بود؟ در میان پروانههای اکتشاف تنها ۴ پروانه اکتشاف برای بخشخصوصی بوده است. یعنی عملا بخشخصوصی اکتشاف انجام نداده است.

او درباره انتقاد فعالان معدنی مبنی بر دخالت دولت در فرآیندهای قیمتگذاری و تولید عنوان کرد که واقعیت این است که خود شما در مواردی بهدنبال دولت میروید و دولت هم بهدنبال راهحلهای بخشنامهای میرود ولی همه چیز با بخشنامه حل نمیشود. بلکه باید برای مسائل اقتصادی دنبال راهحلهای اقتصادی باشیم.

اما محمود نوریان مدیر عامل شرکت معدنی و صنعتی چادرملو عنوان کرد: ما با مسائلی روبهرو هستیم که به این پرسش پاسخ میدهد که چرا معدنیها سراغ فولاد رفتند. همواره بدون اینکه اعداد و ارقامی ارائه شود، به ما اتهاماتی وارد میشود و من امروز با اعداد و ارقام ثابت میکنم که این اتهامات، حرفهای درستی نیست و بیشتر مساله به آنجا باز میگردد که فولادیها ظاهرا خصوصیسازی معادن را قبول ندارند. بالاخره یک سیاستی در کشور حاکم شد و روزی همه معادن تحت قیومت ذوبآهن اصفهان بودیم و در آن زمان ذوبآهن انواع و اقسام ظلمها را به معادن مخصوصا معادن زغالسنگ وارد میکرد. بالاخره شرکتها خصوصی شدند و این شرکتهای خصوصی ضوابط خاص خود را دارند و باید به خصوصیسازی احترام گذاشته شود و قیمتها رقابتی شود و اگر قیمتها رقابتی شود، هیچ کمبود سنگآهنی وجود نخواهد داشت و نیازی به صادرات نخواهیم داشت.

اما چرا ما رو به فولاد آوردیم و چقدر باید فولاد تولید کنیم؟ در ادامه اعداد و ارقامی ارائه میکنم که منبع آن ایمیدرو است. ظرفیتهای نصب شده ما، ۸/ ۵۲ میلیون تن کنسانتره است، ۷/ ۴۷ میلیون تن گندله، ۶/ ۳۲ میلیون تن آهن اسفنجی، ۳۶ میلیون تن فولاد خام. حال باید دید ما چقدر نیاز داریم به مواد مختلف که طبق آمارها، ۷/ ۴ میلیون تن کنسانتره کمبود وجود دارد، ۸/ ۹ میلیون تن گندله کم داریم و ۴/ ۸ میلیون تن آهن اسفنجی. صحبت میشود که معادن فقط تا گندلهسازی پیش بروند. دکتر سرقینی در اینجا حضور دارند، چرا اجازه نمیدهند زمانی که ما ۸/ ۹ میلیون تن گندله کمبود داریم، چادرملو گندله بسازد. علت آن دقیقا این است که اگر ما گندلهسازی بزنیم، گندلهسازی فولاد مبارکه کنسانتره ندارد. بگذارید به تولید سال ۹۸ اشارهای داشته باشم؛ طبق جداول آماری، ۳/ ۵ میلیون تن کنسانتره اضافه داشتیم، ۳میلیون تن گندله اضافه داشتیم و ۹/ ۱ میلیون تن آهن اسفنجی کمبود داشتیم. بنابراین میتوان گفت کنسانتره کم نداریم. فولاد مبارکه مشکلش این است که کیفیت کنسانتره چادرملو خیلی برتر از سایر کنسانترههاست و توقعش این است که تمام کنسانترهاش را ما تامین کنیم. اگر به سراغ گلگهر و بقیه تولیدکنندگان کنسانتره برود هیچ کمبودی نخواهد داشت، زیرا ما ۳/ ۵ میلیون تن کنسانتره اضافه داریم. در واقع سال گذشته هم ۱/ ۸ میلیون تن اضافه داشتیم که اگر صادر هم شده حق دارند و نباید مانع صادرات شد.

حمیدرضا عظیمیان، مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه اصفهان هم گفت: من ساده شهرستانی باید مواد موردنیاز خود را از کجا تهیه کنم؟ آقای نوریان برای تولید به توجیه اقتصادی اشاره داشتند اما بالاخره فردی باید من را توجیه کند مواد باید از کجا تامین شود؟ پاسخ به این سوال سخت و پیچیده نیست. وقتی مواد ذخیره را امسال مصرف کردم و نگذاشتیم کمبود در بازار به وجود آید، با این روند سال به سال بحران کمبود مواد بیشتر و بیشتر میشود. توان تولید ما در گندله ۷ میلیون و ۴۰۰ هزار تن است و پیشبینی ما ۶ میلیون تن است. مشکل اصلی ما فقط نداشتن مواد اولیه است. تا حالا آمدهام بگویم پول ندارم یا بدهی دارم، من فقط به مواد اولیه نیاز دارم. من یک سوال بسیار ساده دارم، برای اینکه ماموریتم را نسبت به کشورم انجام دهم، کمبود مواد اولیه مرا چه کسی باید تامین کند؟

نوریان، مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی چادرملو در بخش دیگری از صحبتهایش اظهار کرد: در رابطه با مجوزها که در دست وزارت صمت است و سیاستگذاری میکند، میخواهم بدانم این چه سیاستی است که هرکس که به وزارتخانه میرود مجوز فولاد میگیرد اما اگر چادرملو و گلگهر مراجعه میکنند، میگویند شما نباید وارد گود فولاد شوید. یک زمانی میبینید ظرفیت فولاد ما تکمیل است و مجوزهایی که صادر شده است دیگر نباید بیشتر از این باشد. در این شرایط نه باید به معدنیها مجوز بدهند نه به ما. وی افزود: اما در رابطه با اینکه آقای عظیمیان گفتند که سنگآهن را از کجا باید تامین کنیم؟ طبق آماری که اعلام شد ما درحالحاضر ۵/ ۳ میلیون تن کنسانتره مازاد داریم. ما ۳/ ۴۴ میلیون تن کنسانتره برای برنامه تولیدی امسال نیاز داریم. اما برنامه تولیدمان در ۹ ماهه حدود ۳۵ میلیون تن است که در ۱۲ ماهه به ۶/ ۴۷ میلیون تن میرسد که حتی بیشتر از ۳/ ۴۴ میلیون تن است. راه اینکه آقای عظیمیان مواد مورد نیاز خود را تامین کند این است که به تولیدکنندگان سر بزند و قیمت را با آنها توافق کند و دور وزارتخانه را یک خط قرمز بکشد.

عبدالرضا هاشمزائی، عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس هم گفت: دولت در بسیاری از مسائل دخالت مستقیم دارد. بهطور مثال سهام عدالت روزنهای است که دولتها به میدان بخشخصوصی ورود کنند. من به این موضوع کاری ندارم که خوب بوده یا پوپولیستی بوده است. اما دولت خود را متولی سهام عدالت میداند. اگر دولتها سیاستگذاری را با مداخله قاطی نکنند، تمام مسائل حل میشود.

عظیمیان، مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه اصفهان گفت: متاسفانه دولت نهم و دهم بخش زیادی از چرخه تولید فولاد را برهم زد. آقای نوریان، ما همه در یک کشتی نشستهایم و باید برای منافع کشورمان تلاش کنیم. اینکه شما میفرمایید ما خصوصی هستیم، ما تنها شکلمان خصوصی است ولی شاکله و ژن اصلی ما را دولت گذاشته و اوست که در این بخش سرمایهگذاری کرده است. دولت این امکانات را در اختیار ما گذاشته است. من در دنیا ندیدهام که هیچ معدنکاری فولادساز باشد. ما باید کل را ببینیم و تنها به فکر منافع خودمان نباشیم.

خداداد غریبپور، معاون وزیر و رئیس هیات عامل سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) نیز گفت: برخی دوستان به مداخله دولت اشاره کردند. بدانید که درحالحاضر قیمت کنسانتره در داخل ۷۰۰ هزار تومان است، درحالیکه قیمت صادراتی آن ۹۴۰ هزار تومان است. قیمت آهن اسفنجی اکنون ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان است، درحالیکه قیمت قراضه ۳ میلیون و ۱۰۰ تومان است. چرا مصرف آهن اسفنجی بالا رفته است؟ به این دلیل که قیمت داخل جذاب شده است. سنگآهن را ما اکنون ۲۸۰ هزار تومان میدهیم که بسیار پایینتر از قیمتهای جهانی است. بنابراین برخی اوقات مداخله دولت باعث میشود که قیمتها متعادل شود.

مطالب مرتبط
مقصر بازار سیاه فولاد کیست؟/ معاون وزیر صمت: مشکل، وجود تقاضاهای سوداگرانه است
مشاهده نظرات

نشریه مشعل وزارت نفت (شماره 1157)

نفت، گاز و پتروشیمی

سود بازرگانی انواع گوشت صفر شد

غذایی و کشاورزی

سهم اندک معدن از تحقیق و توسعه

فلزات و معادن