در گفتوگو با مدیر سرمایهگذاری شرکت ملی صنایع پتروشیمی بررسی شد
صندوقهای پروژه؛ سوخترسان صنعت پتروشیمی
صنعت پتروشیمی با وجود محدودیتهای اقتصادی که به دنبال تحریمها و شیوع ویروس کرونا برای کشور ایجاد شده است همواره یکه تاز بوده و علاوه بر رقابتپذیری قابل قبولی که دارد، ارزآوری بالایی برای اقتصاد کشور رقم زده است.
در راستای توسعه و پیشبرد همه جانبه صنعت پتروشیمی طرحهای پیشران در کنار برنامههای جهش صنعت پتروشیمی در دستور کار قرار گرفته است که علاوه بر ارتقای ظرفیت تولیدی و توسعه این صنعت به سرمایهگذاری بسیار بالا نیازمند است. مسیرهای گوناگونی برای جذب سرمایه این طرحها وجود دارد، اما مهمترین نکته توجه به ظرفیتهای موجود در کشور و بهره بردن از آن است. از این رو برای بررسی دقیقتر موضوع به گفتوگو با حسین علیمراد، مدیر سرمایهگذاری شرکت ملی صنایع پتروشیمی پرداختهایم تا زوایای مختلف این مساله را جویا شویم.
ماهیت صندوق پروژه چیست و چه استفادهای از آن در صنعت پتروشیمی خواهد شد؟
یکی از روشهای تامین مالی از طریق بازار سرمایه برای طرحهای جهش سوم صنعت پتروشیمی و طرحهایی که امروزه بهعنوان طرحهای پیشران نام گرفته و به موازات طرحهای جهش سوم به اجرا خواهند رسید، راهاندازی صندوق پروژه است. بهصورت کلی تامین مالی از دو طریق انتشار انواع اوراق بدهی نظیر اوراق صکوک، اوراق سلف و اوراق اختیار فروش و دوم از طریق بازار سرمایه از جمله انواع صندوقهای سرمایهگذاری امکانپذیر است. صندوق پروژه، صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی یا صندوقهای بزرگی که اصطلاحا به آن صندوق در صندوق میگوییم که زیرگروه آن میتواند انواع صندوقها نظیر صندوق پروژه باشد، از این نوع هستند. بهعبارت سادهتر این صندوقها پتانسیل آن را دارند که بدون ایجاد بدهی، منحصرا به فعالیت و اجرای طرحها بپردازند. اما نکته اساسی این است که مسیر تامین مالی مورد نظر ما مبتنی بر بازار سرمایه است. با توجه به استقبالی که درحال حاضر از بازار سرمایه شکل گرفته است این موضوع بهعنوان هدف اصلی ما است تا بتوانیم به نوعی از این ظرفیتهای موجود در بازار سرمایه بهره برده و پروژههای پتروشیمیایی با بازده بالا که نیازمند تامین مالی هستند را با کمک بازار سرمایه به مرحله اجرا برسانیم.
کاربرد صندوق پروژه به این شکل است که مجری پروژه تعریف و تایید شده در صنعت پتروشیمی، با توجه به مختصات طرح اقدام به معرفی طرح خود به سازمان بورس و اوراق بهادار کرده و بر مبنای مجوز آن سازمان و اساسنامه و امیدنامهای که به تایید سازمان بورس خواهد رسید یونیتهای (واحدهای) این صندوق از طریق بازار بورس یا خارج از بورس به خریداران واگذار و معامله میشود.
پس از تکمیل پروژه و آغاز بهرهبرداری از آن و مطابق مفاد اساسنامه، داراییها و تعهدات صندوق به شرکت پروژه منتقل میشود. شرکت پروژه به شرکت سهامی عام تبدیل شده و سهام آن در بورس یا بازار خارج از بورس قابل معامله خواهد شد. داراییهای صندوق پروژه از جمله سهام شرکت پروژه میتواند بین دارندگان واحدهای سرمایهگذاری صندوق تقسیم شده و صندوق تصفیه و منحل خواهد شد. تصفیه و انحلال صندوق پروژه به دو صورت امکانپذیر است. اگر یونیتها از ابتدا قابل تبدیل به سهام باشد، واحدها در صورت درخواست مالک آنها، در مرحله بهرهبرداری از پروژه، تبدیل به سهام همان شرکت که در حال تولید است یا سهام شرکت دیگری که توسط عرضهکننده واحدها در ابتدا اعلام شده است، میشوند. بهطور کلی میتوان بیان کرد که شاید بهترین نوع تامین مالی از نظر مجری طرح در شرایط فعلی، صندوقهای پروژه باشد، زیرا با استفاده از بازار سرمایه این مهم انجام میشود.
مدیریت مخاطرات یا همان ریسکهای مرتبط به اجرای طرح مثل ریسک اتمام مراحل اجرایی طرح، طی زمان عمر صندوق با چه سازو کاری باید صورت پذیرد تا به حداقل برسد یا حذف شود؟
با توجه به اینکه طبیعت هر طرح منحصر به فرد بوده و این گونه ریسکها و مدیریت آنها در دست بررسی است. اما لازم است بهگونهای باشد تا انگیزه لازم و کافی برای سرمایهگذار یا خریدار یونیتهای صندوق پروژه ایجاد کند که بهجای سپرده کردن سرمایه خود در بانکها و دریافت مبلغی تضمین شده بهعنوان سود، یا خرید و فروش سهام سایر شرکتها از طریق بازار بورس و اوراق بهادار، به سمت خرید و سرمایهگذاری در واحدهای صندوق پروژه جذب شوند.
راهکار دیگری برای تامین مالی وجود دارد؟
اخیرا راهکاری تحت عنوان شرکتهای سهامی عام پروژه طراحی شده است. در این راهبرد منابع نقدی مورد نیاز برای تکمیل پروژه خاص در قالب پذیرهنویسی عمومی سهام، از عموم مردم و در بازار سرمایه جمعآوری میشود. و با منابع جمعآوری شده کل یا بخش باقی مانده از پروژه تکمیل میشود و در این صورت احداث و بهره برداری از طرح با مشارکت عام صورت میگیرد. در این فرآیند شرکتهایی که دارنده پروژه هستند به جای اینکه صندوق پروژه تاسیس کنند، بهعنوان موسسان شرکت سهامی عام پروژه حداقل ۶۰ درصد از سهام شرکت در شرف تاسیس را از طریق پروژه در حال اجرا خود بهعنوان آورده غیرنقدی تامین میکنند. در کنار آورده موسسان به واسطه اطمینان اینکه شرکت سهامی عام احداث شده که از ابتدا هدف آن تعریف شده است، سرمایهگذاران خرد میتوانند مابقی ۴۰درصد را از طریق پذیرهنویسی در بازار فرابورس خریداری کرده و سهامدار شرکت سهامی عام پروژه شوند. به این طریق منابع نقدی مورد نیاز برای تکمیل پروژه هدف در قالب پذیرهنویسی عمومی سهام، از عموم مردم و در بازار سرمایه جمعآوری میشود.
البته علاوه بر معافیت مالیاتی در نقلوانتقال سهام و پروژه، میتوان برای ایجاد جذابیت بیشتر اینگونه شرکتها برای سرمایهگذاری عام، از راهبرد تلفیق شرکت پروژه با سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس (بهعنوان آورده غیرنقدی) و آورده نقدی موسسان که به شرکت سهامی عام منتقل میشود نیز استفاده کرد. طراحی مکانیزم اختیار فروش نیز برای دارندگان سهام این شرکتها، اختیاری را به سرمایهگذاران عام میدهد که در صورت عدم کسب بازدهی حداقلی مدنظر اختیار فروش خود را اعمال کند.
در هر دو صورت بالا دارنده سهام قابلیت خرید و فروش در بازار سرمایه را خواهد داشت چراکه نماد معاملاتی شرکت بلافاصله پس از تاسیس در بازار دوم فرابورس پذیرش و بازگشایی میشود. سازمان بورس و اوراق بهادار زیرساختی را ایجاد کرده تا از همان ابتدای امر سهام اینگونه شرکتها قابلمعامله باشد. این روش تامین مالی یکی از طرحهایی است که بهعنوان شبه صندوق پروژه میتوان نام برد که در قالب سهامی عام بوده و برای پوشش ریسکهایی است که برای صندوق پروژه متصور هستیم. بهعنوان مثال در صندوقهای پروژه دارنده یونیتهای صندوق باید صبر کند تا در پایان دوره ساخت وضعیت پروژه مشخص شود که یا یونیتهای متعلق به خود را تبدیل به سهام شرکت کند یا اینکه با فروش آنها از یونیتداری صندوق یا سهامداری شرکت خارج شود.
در این طرح به منظور کاهش ریسک سهامداران خرد که در پذیرهنویسی مشارکت داشتهاند میتوان سهام موسسان که به شرکت سهامی عام پروژه منتقل کردهاند را نزد شرکت سپردهگذاری مرکزی و تسویه وجوه و به نفع سهامداران خرد توثیق کرد تا در صورت عدم دستیابی به اهداف پروژه به سهامداران خرد منتقل شود.
البته روشهای گوناگون دیگر تامین مالی به شکل ترکیبی و خاص یک پروژه پس از انجام مهندسی مالی مورد بحث کارشناسان شرکت ملی صنایع پتروشیمی قرار دارد. اما مهمترین نکته برای اینکه بتوان پروژهای را توسط مالک و سرمایهگذار اصلی تامین مالی کرد این است با مهندسی مالی مناسبی که انجام میشود همه آن پروژه را از طریق انتشار اوراق بدهی تامین مالی نکنند. در این راستا باید به سراغ انواع صندوقهای سرمایهگذاری برویم زیرا بدهی ایجاد نشده و به نوعی خود پروژه به میدان آمده و تامین مالی خود را انجام میدهد. در این صورت هیچ سررسیدی وجود ندارد که مقید باشیم در تاریخ سررسید بپردازیم.
براین اساس به فکر تامین منابع مالی ریالی هستید؟
ما معتقدیم اگر بتوانیم مبالغ ریالی را تجهیز کنیم، امکان تبدیل آن به مبالغ دلاری وجود دارد زیرا تمهیدات لازم آن از سوی بانک مرکزی و وزارت نفت اتخاذ شده است. اما در عین حال به فکر این هستیم که بتوانیم صندوقهای پروژه یا صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی تشکیل دهیم که مبتنی بر ارز باشد. البته با توجه به تلاطم ارزی که در کشور وجود دارد احتمال اینکه با استقبال مورد انتظار ما روبهرو نشود بسیار زیاد است. برای همین طرحهای تامین مالی از طریق اتصال به بازار سرمایه ریالی در دستور کار قرار گرفته و تبدیل ریال به ارز را به سازوکارهای بانک مرکزی و بانکهای عامل خواهیم سپرد. نگرانی چندانی راجع به محدودیتهای ارزی برای صنعت پتروشیمی که صنعتی ارزآور است، وجود ندارد. زیرا حتی دولت هم برای پروژههای موجود در این صنعت اولویت قائل است و تمایل دارد از ارزی که از محل صادرات پتروشیمیها بهدست میآید، در ابتدا به تامین مالی پروژههای داخل صنعت پرداخته شود. براین اساس نوعی تهاتر نیز میتوان ایجاد کرد. به عبارت سادهتر شرکتی که صادرات انجام داده و پروژهای برای انجام ندارد، میتواند ارز حاصل از صادرات خود را با رعایت دستورالعملهای بانک مرکزی و اولویتهای کشور در اختیار شرکتهایی که اقدام به تاسیس شرکتهای سهامی عام پروژه کردهاند بگذارد و ریال جذب کنند.
آیا صندوق پروژه در بورس انرژی عرضه میشود؟
بورس انرژی عملکرد متفاوتی نسبت به سایر بورسهای کشور دارد والبته همانگونه که اشاره شد قاعدتا شرکتهای سهامی عام پروژه یا توسعه پروژه در فرابورس عملیاتی میشود. طرحی دیگری که به دنبال راهاندازی آن در بورس انرژی هستیم مربوط به اوراق مبتنی بر صرفهجویی است که در حالحاضر در دست بررسی است و امید داریم که در صورت به نتیجه رسیدن از ظرفیتهای بورس انرژی نیز بهره لازم را برای صنعت پتروشیمی از طریق صرفهجویی انرژی فراهم کنیم.
از آنجا که صندوق پروژه تنها یکبار در کشور آن هم در معاملات بستر بورس انرژی بهکار برده شده است، نگرانیهای زیادی برای اجرایی شدن دارد. برنامه شما برای رفع این دغدغهها چیست؟
باتوجه به همه نگرانیهای موجود است که شرکت ملی صنایع پتروشیمی بسیار با دقت و به تدریج طرحهای تامین مالی را پیش میبرد. از اینرو براساس بازخورد از اجرا تنها تجربه صندوق پروژه و نقاط خاکستری آن به دنبال شناسایی ریسکهای مربوط در صورت اجرا در صنعت پتروشیمی هستیم و پس از آن سعی داریم که با مدیریت صحیح و به حداقل رساندن آنها، به استقبال حداکثری استفاده پروژه از مزایای انواع صندوقهای سرمایهگذاری در راستای تامین مالی هستیم.
برخی از ریسکهای شناسایی شده را بفرمایید.
عوامل ایجادکننده ریسک به دو دسته عوامل داخلی و خارجی تقسیمبندی میشوند. عمده ریسکهای خارجی ما مربوط به تحریمهای موجود است. اولین و مهمترین ریسک داخلی که مورد توجه است، مخاطرات مربوط به اجرای پروژه است که با توجه به شرایط فعلی این قابلیت را داشته باشد که در مدت زمان تعریف شده مثلا چهار سال، به مرحله بهره برداری برسد. این موضوع یک اصل مهم در ایجاد صندوق پروژه و ایجاد همانطور در شرکتهای سهامی عام پروژه است.
منابع مالی برای طرحهای موجود به چه میزان برآورد شده است؟
در حال حاضر برای طرحهای مربوط به جهش سوم صنعت پتروشیمی حدود ۱۲ تا ۱۵ میلیارد یورو نیاز به تامین مالی داریم. بخشی از این مبلغ از طریق آورده سرمایهگذاران تامین میشود، اما تمایل داریم میزان عمده آن از طریق بازار سرمایه تامین شود. البته روشهای دیگر تامین مالی که از طریق خطوط اعتباری خارج از کشور است نیز وجود دارد. درکنار این طرحهای جهش سوم، طرحهای پیشران هم تعریف شدهاند که انتظار داریم این طرحها نیز از مسیر صندوقهای پروژه یا صندوق سرمایهگذاری خصوصی یا ایجاد شرکتهای سهامی عام پروژه از طریق بازار سرمایه تامین مالی شوند. تمام سعی ما این است که با توجه به جذابیت و مقبولیت بازار سرمایه در بین مردم بتوانیم از ظرفیت این بازار به نفع صنعت پتروشیمی بهره برداری کنیم.
طرحهایی که قرار است از این راه تامین مالی شوند، لازم است چه ویژگیهایی دارا باشند؟
طرحهایی که علاوه بر بازده مناسب برای سرمایهگذاران مورد تایید وزارت نفت و پتروشیمی باشند و در راستای توسعه صنعت پتروشیمی کشور برنامهریزی شوند مورد هدف هستند. بهعنوان مثال با آسیبشناسی که انجام شد به این نتیجه رسیدیم که صنعت ما به سمتی حرکت میکند که از محور پیشرفت صنعت پتروشیمی جهانی منحرف شده است. براین مبنا در کنار این طرحها، پروژههای پیشرانی را تعریف کردهایم که نسبت به سایر طرحها، سرمایهگذاری کمتری را میطلبد، ولی خروجی آنها ارزش افزوده بسیار بالایی در صنعت پتروشیمی ایجاد میکند که با سودآوری قابل توجهی نیز همراه است. برای همین در کنار طرحهای جهش سوم این پروژههای پیشران تعریف شدهاند.
سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی چگونه است؟
بخش دیگر کار ما مربوط به جذب و هدایت سرمایهگذار برای سرمایهگذاری و توسعه صنعت پتروشیمی است. درحال حاضر اولویت صنعت پس از طرحهای جهش دوم و سوم، طرحهای پیشرانی است که جهت جذب سرمایهگذار توانمند و اجرایی برای اجرا و بهره برداری آنها میکوشیم. سه طرح دیگر بر اساس خوراکهای ترکیبی در واحد الفین اخیرا به سرمایهگذاران توانمند معرفی و واگذار شدهاند. براین اساس واحد الفین این طرحها به تنهایی بر پایه اتان نیست. آغاز به کار یکی از این طرحها در روز جمعه پیش از عید غدیر خم به نام پتروشیمی ارغوان که سرمایهگذار آن صندوق بازنشستگی صدا و سیما است کلنگ خورد و عملیات آن شروع شد. این طرح برای تولید بهصورت ترکیبی از ۹۰۰ هزار تن اتان و ۴۰۰ هزار تن بوتان استفاده خواهد کرد تا بتواند ابتدا ۹۰۰ هزارتن اتیلن تولید و آن را به انواع پلی اتیلن و پلی پروپیلن تبدیل کند. علاوهبر این پروژه، دو طرح دیگر از سوی دو هلدینگ بنام کشور با خوراک ترکیبی در دستور کار قرار دارد.
وضعیت صنعت پتروشیمی ما از طریق جذب سرمایهگذار خارجی چگونه است؟
در این زمینه به دلایل وجود محدودیتهای مربوط به تحریم ها، تجهیز منابع از سرمایهگذار خارجی با دشواری همراه شده است اما خوشبختانه هنوز هم این کار را میتوانیم انجام دهیم و از سوی سرمایهگذاران این صنعت در کشورهای خارجی بازار جذابی داریم بهطوری که حتی با وجود تحریمها با ما در ارتباط هستند و حاضرند سرمایه خود را به کشور ما بیاورند و در این صنعت به کار بگیرند. علاوه بر این موضوع تحریمها همچون فرصتی برای شکوفایی استعدادهای درونی صنعت و تکیه بر منابع داخلی شده است. هماکنون معتقدیم اگر سرمایهگذاری هم باید اتفاق بیفتد اولویت آن با سرمایهگذاران داخلی است.
این صنعت، سرمایهبر محسوب میشود و آورده یک سرمایهگذار چندان بالا نیست که بتواند به تنهایی وارد صنعت شده و صاحب یک مجتمع پتروشیمی شود. البته میدانیم اقبال به صنعت پتروشیمی بهدلیل بازگشت سرمایه مناسب نسبت به دیگر صنایع و ارزآوری بسیار بالا است. براین اساس سرمایهگذاران خرد و عام را به سمت صندوقهای پروژه و خرید یونیتهای آن و مشارکت در شرکتهای سهامی عام پروژه که توضیح دادم هدایت خواهیم کرد تا بتوانیم این سرمایهای که شاید در صنایع دیگر بسیار قابل توجه بوده ولی در صنعت پتروشیمی کافی نیست، به سمت پروژههای سودآور پتروشیمی هدایت کنیم و از این راه دری بهسوی فعالیت آنها در صنعت پتروشیمی بگشاییم.
مطالب مرتبط
-
آخرین اخبار
- اخبار بیشتر
-
آخرین مقالات
- مقالات بیشتر