ارزهایی که شناور می‌شوند

کاهش شدید قیمت نفت در بازارهای جهانی و افت آن به کمترین سطح خود در یازده سال گذشته به فشاری غیر قابل تحمل بر بودجه و ذخایر ارزی بسیاری از کشورهای نفت‌خیز تبدیل شده است. به همین دلیل، در ماه گذشته جمهوری آذربایجان هم به جمع کشورهای نفتی پیوست که در سال ۲۰۱۵ دست از کنترل نرخ ارز برداشته‌اند و آن را به حالت شناور درآورده‌اند.

 دولت جدید آرژانتین نیز تحت ریاست ماریو ماکری در اولین اقدام خود به کنترل ارزش پول این کشور پایان داد و با کاهش ۳۵ درصدی ارزش پزو، نظام دو نرخی ارز را پایان داد. پیش از آن قزاقستان هم در پی کاهش شدید قیمت نفت و همچنین کاهش ارزش روبل روسیه، رقیب اصلی تجاری خود، در ماه آگوست پول خود را به حالت شناور درآورد و تا کنون شاهد کاهش بیش از ۴۵ درصدی ارزش پول ملی خود بوده است. کشورهایی همچون کلمبیا و مالزی نیز بیش از گذشته افزایش دلار در برابر پول ملی خود را بر تابیدهاند و بسیار محدودتر به مداخله در بازار ارز پرداختهاند. تقریبا میتوان گفت تنها کشورهای نفتی که پول ملی خود را همچنان کنترل میکنند کشورهای نفتی حوزه خلیج فارس هستند. عربستان، کویت، بحرین و عراق از جمله کشورهای نفتی هستند که به رغم کاهش شدید قیمت نفت در دو سال گذشته ارزش پول ملی خود در برابر دلار را عملا ثابت نگه داشتهاند. ریال ایران نیز در این مدت افت بسیار کمتری را نسبت به دیگر کشورهای در حال توسعه و مخصوصا کشورهای نفتی غیر خلیج فارسی تجربه کرده است. در این مورد ذکر چند مورد میتواند حائز اهمیت باشد:

۱- کمک شناور بودن ارز کشورهای نفتی به ثبات اقتصادی در قالب جلوگیری از افزایش بیرویه کسری بودجه و کسری تجاری. شناور بودن ارز کشورهای صادرکننده نفت کمک بسیاری به نگه داشتن ثبات اقتصادی در این کشورها کرده است. برای مثال، کسری تجاری روسیه بهرغم وابستگی شدید به صادرات نفت و همچنین تجربه تحریمهای اقتصادی از جانب اتحادیه اروپا و ایالاتمتحده در آخر سال ۲۰۱۵ احتمالا بیش از 3 درصد تولید ناخالص ملی نخواهد بود. بهعلاوه، تراز تجاری روسیه در سال ۲۰۱۵ نسبت به سال ۲۰۱۴ بهبود خواهد داشت. مکزیک هم که بیش از یک سوم درآمد بودجهاش از منابع نفتی حاصل میشود، کسری بودجه و کسری تجاری قابل توجهی را تجربه نخواهد کرد.

از آنجا که قیمت نفت به دلار است، کاهش ارزش برابری پول ملی میتواند از شدت اثرکاهش درآمدهای نفتی بکاهد. از این رو مقایسه تغییر قیمت نفت به پول کشورهای صادرکننده نفت میتواند حائز اهمیت باشد. نمودار بالا نشان میدهد که با توجه به کاهش شدید ارزش منات جمهوری آذربایجان و تنگه قزاقستان، نهتنها این کشورها در سال ۲۰۱۵ شاهد کاهش قیمت نفت به پول خود نبودهاند، بلکه شاهد افزایش آن بودهاند (البته با در نظر گرفتن قیمتهای آخر سال میلادی و نه میانگین قیمت). در مقابل، کشورهایی قرار دارند که اجازه شناور بودن به ارز خود را ندادند و در نتیجه از ارز خود بهعنوان مکانیزمی برای برقراری تعادل در کسری تجاری و کسری بودجه استفاده نکردند.

۲- فشار شناور شدن یا امکان افول شوکآور ارزش پول کشورهایی که همچنان در برابر کاهش ارزش پول ملی خود مقاومت میکنند.

در مقابل کشورهای صادرکننده نفت که به ارز شناور رو آوردهاند، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس قرار دارند که همچنان نرخ ثابت در برابر دلار را حفظ کردهاند و در حال پرداختن تاوان سنگینی برای این سیاست هستند. کسری بودجه عربستان سعودی در پایان سال ۲۰۱۵ حدود 15 درصد تولید ناخالص ملی خواهد بود. به علاوه، برای دفاع از ثبات نرخ ارز و مقابله با فشارهایی که در بازار ارز بر ریال عربستان وارد میشود، مسوولان اقتصادی این کشور در یک سال گذشته حدود صد میلیارد دلار از ذخایر ارزی کشور خرج کردهاند. دیگر کشورهای عربی خلیج فارس نیز در حال تجربه چالشهای اقتصادی مشابهی هستند.

این کشورها همچنان به ثبات ارزی در برابر دلار برای حفظ اعتبار سیاستگذاری پولی و کنترل انتظارات تورمی اعتقاد دارند. علاوهبر این، سیاستگذاران اقتصادی عربستان نگرانند که شناور کردن پول این کشور یا پذیرش کاهش یکباره ارزش ریال در برابر دلار باعث بیرون راندن ثروت بخش خصوصی از چرخه اقتصادی خواهد شد. در حال حاضر بازار آتی ارز عربستان همچنان حاکی از اعتماد سرمایهگذاران بینالمللی نسبت به توانایی سیاستگذاران اقتصادی این کشور مبنیبر کنترل ارزش ریال در برابر دلار است. بازار یک ساله ارز تنها دو درصد بالاتر از ارزش کنونی ریال عربستان در برابر دلار است. این به آن معنا است که در حال حاضر انتظار بازار سرمایه نسبت به کاهش ارزش ریال عربستان در یک سال آینده بسیار ناچیز است. بهنظر نویسنده، بازار در این مورد دچار سهلانگاری شده است و با توجه به چالشهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عربستان، باید احتمال بالاتری نسبت به افزایش شوکآور ارزش دلار در برابر ریال عربستان را طی یک سال آینده فرض کرد.

۳- نیاز به بهبود ارتباط با مردم در رابطه با چرایی تغییر ارز

ریال ایران نیز از فشارهای ناشی از کاهش قیمت نفت مصون نبوده است؛ ولی در 12 ماه گذشته کاهش بسیار کمتری را نسبت به دیگر ارزهای نفتی در برابر دلار تجربه کرده است. طبیعتا انتظار رفع تحریمها و ورود دلارهای بلوکه شده و همچنین دلارهای سرمایهگذاران خارج از کشور به داخل اقتصاد یکی از عوامل عملکرد بهتر ریال ایران نسبت به دیگر ارزهای نفتی بوده است، اما این عملکرد با دیگر شاخصهای اقتصاد ایران از جمله شرایط بورس سهام، تنگنای شدید بودجه دولت و افت اقتصاد کلان همخوانی ندارد. به علاوه، اگر چه دستیابی به تورم تک رقمی بسیار اهمیت دارد، اما تورم ایران همچنان از شرکای تجاریاش بسیار بالاتر است و به همین دلیل ثبات نسبی ارز به معنای افزایش ارزش واقعی ریال ایران است، موضوعی که از رقابتپذیری صادرکنندگان کشورمان میکاهد. به همین دلیل، مشاهده افزایش ارزش دلار در برابر پول ایران پس از عبور از هیجانات اولیه رفع تحریمها نباید تعجبآور باشد و حتی میتوان آن را امری طبیعی و مثبت برای اقتصاد ایران ارزیابی کرد.

افزایش ارزش دلار در برابر ریال میتواند به درآمدهای ریالی دولت از طریق صادرات نفت بیفزاید، بخش صادرات کشور را تقویت کند و از بروز عدمتعادل در تراز تجاری کشور جلوگیری کند. در شرایطی که بخش تقاضا در کشور ضعیف است، توانایی تولیدکنندگان برای انتقال هزینههای بالاتر به مصرفکنندگان محدود است و از این جهت میتوان کمتر نگران آثار تورمی افزایش دلار بود. تجربه دیگر کشورهای در حال توسعه و مخصوصا کشورهای نفتخیز در دو سال گذشته نشان میدهد که آثار افزایش ارزش دلار در برابر پول ملی بر تورم بهطور ساختاری کاهش یافته است. آنچه در شرایط کنونی اهمیت پیدا میکند شفافیت رویکرد اقتصادی دولت برای عموم مردم است. متأسفانه در کشور دیدگاهی وجود دارد که افزایش نرخ دلار را منعکسکننده عملکرد ضعیف اقتصادی دولت میداند. اگرچه رسیدن به این امر کار سادهای نیست، اما دولت باید تلاش کند تا خود را از این دیدگاه اشتباه برهاند تا سیاستهای ارزی کشور اسیر ملاحظات سیاسی نشوند. طبیعتا افزایشهای ناگهانی و بیرویه نرخ ارز میتواند آثار سوء زیادی داشته باشد، ولی این دیدگاه باید جا بیفتد که هر افزایشی لزوما منعکسکننده سیاستهای اشتباه نیست.

مشاهده نظرات