عوامل چندگانه تورم منفی در فلزات اساسی

به گفته مرتضی لطفی عضو کمیسیون معدن اتاق بازرگانی تهران، عوامل دیگری از قبیل «نبود تقاضا در بازار»، «پدیده قاچاق» و همچنین «واردات بیرویه» از جمله مواردی است که لطفی به اشاره میکند و آنها را سبب ایجاد تورم منفی در این بخش میداند. همچنین واردات 12 میلیاردی فولاد نیز تا حدی تولیدات و بازار فلزات داخلی را تحت تاثیر خود قرار داده است. در این میان، زمانی که قدرت خرید مردم کاهش یابد، دنبال آن تقاضا برای خرید کاهش مییابد. به عبارتی دیگر زمانی که تقاضا کاهش یابد، واحدهای تولیدی نمیتوانند با توجه به ظرفیت تولیدی خود کار کنند. از این رو شاخص در این حوزه رشد نخواهد کرد و با رشد منفی روبرو میشود.

بهطور مثال زمانی که قدرت خرید مردم 7دهم درصد کاهش یابد، در مجموع شاهد کاهش 10درصدی شاخص منفی در بخش صنعت یا معدن خواهیم بود. بنابراین این مجموعه عواملی چون «رکود، قاچاق، نبود تقاضا، نبود نقدینگی»، واحدهای تولیدی را با مشکل روبهرو میکنند. بر این اساس «رکود و نبود تقاضا» برای مواد اولیه در کنار کاهش بهای جهانی مواد اولیه و نهادههای تولید را میتوان از مهمترین عوامل کاهش شاخص بهای تولیدکننده بخش صنعت عنوان کرد. همچنین باید یادآور شد، زمانی که کشور عراق با کاهش تولید سیمان روبهرو شد، تعرفه 2 درصدی واردات خود را به 12 درصد افزایش داد تا عملا با این اقدام امکان رقابت با دیگر محصولات را برای تولیدکنندکان این کشور فراهم کند. یکی دیگر از موضوعات مهمی که به گفته این کارشناسان حوزه معدن نقش مهمی در تورم منفی در بخش تولیدات فلزات اساسی وجود دارد، این است که دولت قرار بود از محل درآمدهای حاصل از هدفمندی یارانهها، 3 هزار میلیارد به بخش صنعت یارانه بدهد در حالی که این اتفاق رخ نداد. از این رو، بیشتر واحدهای صنعتی مجبور شدند درآمد خود را بیشتر صرف هزینه انر‍ژی کنند. بر این اساس، زمانی که هزینهها افزایش و درآمدها کاهش یابد، شاهد رشد منفی در این بخشها هستیم. از طرفی، برخی دیگر از کارشناسان معتقدند که در بخش کانیهای غیرفلزی به دلیل افت قیمتهای جهانی، شاخص تولیدکننده منفی شده است که البته این اتفاق خوشایندی است؛ چرا که تورم منفی نیم درصدی در بخش صنعت، هزینه تولید کانیهای غیر فلزی را کاهش داده است.