چهار کانال تغییر مسیر نفتی بازار پتروشیمی
روند کاهشی قیمت نفت که از سال 2014 و میانههای این سال آغاز شد به تدریج میرود که مسیری معکوس را در پیش بگیرد.
روز جمعه قیمت نفت به 46 دلار رسید که البته در سطح نسبتا ثابتی با نوسانات متنوع و البته رو به بالا است. با این حال کارشناسان معتقدند بهای نفت میتواند و این پتانسیل را دارد که در آینده نه چندان دور قیمتهای بالاتری را ثبت کند. در حال حاضر نیز پیشبینی میشود نشست آتی کشورهای عضو اوپک بر موضوع فریز نفتی متمرکز باشد که شاید تمام این موضوعات به کمک این بازار آمده و باعث رونق مجدد قیمتی در این بازار شود. به هر حال شوک ناشی از کاهش شدید قیمت نفت در بسیاری از بخشهای اقتصادی دنیا بهخصوص بخشهای نفت پایه در دو سال گذشته نمایان شده است.
به عقیده کارشناسان جهانی، نفت در برخی بخشها بهعنوان اساسیترین عامل تولید محسوب میشود که صنایع پتروشیمی و پالایشی از جمله این صنایع محسوب میشوند. در چنین فضایی کاهش شدید قیمت نفت در سالهای اخیر بر چند وجه اساسی این صنایع اثر گذاشته است؛ نخستین موضوع که درنتیجه این کاهش قیمت بروز کرده ساختار هزینهای شرکتها است. در نتیجه کاهش قیمت نفت هزینههای تولید برای بسیاری از شرکتهای تولیدکننده محصولات پتروشیمی با کاهش چشمگیری روبهرو شده است و این موضوع باعث شده تولید با قیمت تمام شده پایینتری صورت بگیرد. این موضوع از منظر کاهش هزینههای مواد اولیه همچون نفتا و گاز و همچنین کاهش هزینههایی همچون حمل و نقل است که باعث شده هزینهها در بخش تولید کاهنده باشد.
کاهش هزینههای تولید عاملی است که قیمت فروش را در بازارهای داخلی و جهانی کاهش داده است. بررسیها نشان میدهند بهطور میانگین قیمت محصولات پتروشیمی بین 20 تا 25 درصد در فاصله دو سال گذشته کاهش یافته؛ هرچند در مدت اخیر این روند معکوس شده و شاهد بازگشت قیمتی در این گروه از تولیدات هستیم. به عقیده کارشناسان، در حال حاضر قیمتها به رغم بازگشتی که در بیش از از 4 ماه اخیر تجربه کردهاند؛ اما هنوز از سطوح قیمتی ژوئن 2014 پایینتر هستند و این به معنای آن است که پتانسیلهای رشد قیمتی برای این گروه از کالاها وجود دارد.
با این حال اتفاقی که در این میان افتاده انتقال اثرات ناشی از کاهش قیمت مواد اولیه به صنایع پایین دستی است که باعث شده این بخش از اقتصاد با رونق روبهرو شود. با این حال بازگشت قیمتها به معنای انتقال این اثر به بخشهای پاییندستی است که تمام این موضوعات روی حاشیه سود شرکتهای پاییندستی در آینده نزدیک اثر خواهد گذاشت. به این ترتیب باید گفت روند آرام و صعودی قیمتها در بخش پتروشیمی آغاز شده است. مساله سوم تغییر مسیر بازاریابی است. کاهش قیمت نفت در سالهای اخیر و کاهش قیمت در بخشهای پایین دستی و بالادستی باعث شده روند بازاریابی برای این محصولات بهدلیل تغییر در کیفیت و قیمتها بهبود یابد. به این ترتیب بازارهای جدید در مناطق مختلف با تغییر قیمتها ممکن است دستخوش تغییر شوند. بهعنوان مثال تولیدات مناطق آسیایی بهخصوص در بخشهایی از جنوب و جنوبشرق آسیا توانسته به بازارهای اروپایی و آمریکایی نفوذ کند. در این شرایط با افزایش مجدد قیمت نفت بنگاههایی قادر به رقابت در بازارهای جهانی خواهند شد که بتوانند محصولات خود را کماکان با قیمتهای پایینتر تولید کنند. به عبارتی بهرغم افزایش قیمتها انتظار میرود رقابت قیمتی در محصولات پتروشیمی به قوت خود باقی باشد.
در این بین کارشناسان معتقدند دو سال آینده را باید سالهای بازگشت به قیمتهای نرمال دانست؛ هم برای نفت و هم برای تولیدات و مشتقات نفتی. به عبارتی با رسیدن نفت به قیمتهای 60 تا 70 دلاری قیمتها به روالی منطقی هدایت خواهند شد؛ هرچند در این میان رابطههای قیمتی بین محصولات مختلف در مقایسه با گذشته دستخوش تغییراتی مهم خواهد شد و ممکن است قیمتهای نسبی مشابه وضعیت پیش از کاهش شدید قیمتها نباشد.
این موضوع را باید از بعد دیگری نیز بررسی کرد و آن اثرگذاری روال افزایشی قیمت نفت و به تبع آن محصولات پتروشیمی بر عرضه و تقاضا در این بخش است. این مساله با کنترل کردن روندهای افزایشی یا کاهشی شدید قیمتها بر ساختارهای هزینه و قیمت اثرگذار است. به عقیده تحلیلگران بازار، در سالهای بروز بحران جهانی، کاهش قیمتها بیش از هر چیز تحت تاثیر روند افت و خیز روانی تقاضا و عرضه در بازارهای مختلف بود. این موضوع در بازار محصولات پتروشیمی نیز وجود داشت و در حال حاضر نیز با خروج از شرایط رکودی انتظار میرود میزان تقاضا برای محصولات پتروشیمی در بخشهای پاییندستی افزایش یابد که این افزایش تقاضا در کنار افزایش هزینههای تولید میتواند برآیندهای صعودی را در این بازار تشدید کند.
از طرفی شوکهای سمت عرضه نیز به تدریج در حال کاهش است. با افزایش قیمتها انتظار میرود میزان عرضه محصولات پتروشیمی در بازارهای جهانی افزایش یابد که این امر باز هم بر روندهای قیمتی اثرگذار خواهد بود. در این بین برخی کارشناسان بازار میگویند احتمالا بازارهای محصولات پتروشیمی بار دیگر با افزایش قیمتها طبقهبندی خواهند شد. به عقیده آنها در روند کاهشی قیمتها امکان دسترسی همه بازارها به کالاهای با کیفیتهای بالا یکسان است؛ اما زمانی که قیمتها روند افزایشی به خود میگیرند بازاریابی به توان خرید، قیمت فروش، قدرت رقابت محصول تولیدی و فاکتورهایی از این دست وابسته میشود. در این وضعیت انتظار میرود تولیدات با کیفیتهای بالاتر که البته قیمتهای بالاتری دارند به بازارهایی با قدرت خرید بالاتر منتقل شوند. به عبارتی شاهد طبقه بندی بازارها براساس کیفیت و قیمت خواهیم بود.
در بازارهای داخلی چه میشود؟
رشد قیمتهای پایه محصولات پتروشیمی در بورس کالا را میتوان سیگنال مشخصی از نوسان قیمتهای جهانی برشمرد که اغلب آنها با نوسان قیمت نفت و خوراک مایع محصولات پتروشیمی همپوشانی داشته است. در هر حال رشد بهای نفت خام با همبستگی بیشتری با نوسان قیمت محصولات پالایشی نوسان کرده و همراهی داشته است، بنابراین نفتا بهعنوان مهمترین خوراک مایع صنعت پتروشیمی نیز از این رویکرد کلی بینصیب نمانده و به سمت رشد قیمتها نوسان کرد.
نکتهای که در این بین اهمیت بیشتری پیدا میکند را باید در تزریق دو شکل مختلف از محصولات پتروشیمی به بازارهای جهانی دانست. در سالهای اخیر دو رخداد جدید در صنعت پتروشیمی اتفاق افتاده که هر کدام در حوزه اقتصادی خاصی، تأثیرات بزرگی را به همراه داشتهاند یکی تولید محصولات پتروشیمی از زغالسنگ و دیگری تولید پلیمرها یا محصولات مشابه بر پایه شیلهای گازی. تولید متانول یا الفینها از زغال سنگ هرچند که در سالهای گذشته با تردیدهایی جدی روبهرو بوده ولی هماکنون به رویهای فراگیر در چین تبدیل شده هرچند که به تولید پلیمرهای ابتدایی مخصوصا پلی اتیلنها تخصیص پیدا کرده است. این در حالی است که پتانسیل تولید پروپیلن و بسیاری الفینها از زغال سنگ وجود داشته، ولی هنوز اعتماد به تولیدات بر پایه زغال به جای خوراک مایع یا گاز طبیعی، به تمام تولیدکنندگان سرایت نکرده است.
این تولیدات تاکنون توانسته است تا اعتماد مصرفکنندگان چینی را بهدست آورده و به سمت رونق این شکل از تولید حرکت کند. البته باید به این نکته نیز اشاره داشت که هزینه تولید در این شیوه جدید بیش از تولید بر پایه تولیدات متعارف مخصوصا از گاز طبیعی است، ولی تعرفههای وارداتی به چین در کنار حمایتهای دولتی و مخصوصا وجود ذخایر و تولیدات عظیم زغالسنگ در چین، باعث شده تا این شیوه تولید مقرون به صرفه بوده و حداکثر استفاده از بازار مصرف بالفعل چین را ببرد. از سوی دیگر هماکنون بهای زغال سنگ به شدت افزایش یافته که ممکن است سیگنالی برای کاهش سودآوری این صنعت به شمار آید ولی با توجه به مصرف محدود مواد اولیه به نسبت قیمت بالاتر محصولات پتروشیمی، چندان هم پراهمیت به شمار نمیآید.
سیگنال دیگری که بازارهای جهانی محصولات پتروشیمی را با مشکل رو به رو میسازد باید در تولید پلیمرها و دیگر گریدهای مشابه از ذخایر نامتعارف نفت و گاز به شمار آورد. هم اکنون تولید گاز از سنگ شیل در آمریکا، پس از استخراج نفت خام، به یک رویه تبدیل شده و همچنین گاز همراه با نفت نامتعارف نیز از این ذخایر برخوردار هستند. با توجه به وجود صنایع پتروشیمی گسترده در آمریکا و البته کجدار و مریز تغذیه آنها در سالهای اخیر، هماکنون و با خودنمایی شیلهای گازی، فرصتی جذاب برای صنعت پتروشیمی آمریکا فراهم آمده تا از مواد اولیه فعلی هرچند گران و با کیفیت پایینتر، محصول تولید کرده و همچنین در بازار مصرف جذاب آمریکا به فروش برساند.
شاید تنها نقطه ضعف این صنایع یکی قدیمی بودن آن بوده، زیرا راندمان چندانی ندارد. نکته ضعف دیگر را میتوان در سرمایهگذاریهای جدید جستوجو کرد، زیرا هنور بهصورت کامل وارد مدار تولید نشده و با توجه به برخی نگرانیها در مورد تامین مداوم خوراک گازی شکل، از توسعه چندانی برخوردار نشده است. در هر حال بازار مصرف داخلی در آمریکا هماکنون میزبان این قبیل تولیدات است که بخشی از بازارهای جهانی را توسط این کالاها تغذیه کرده است.
-
آخرین اخبار
- اخبار بیشتر
-
آخرین مقالات
- مقالات بیشتر