اشتراک‎گذاری و تجزیه ‎و‎ تحلیل داده پلی به سوی توسعه

ایجاد ارزش کسب‌وکار با توسعه اینترنت اشیا

این روزها در برخی کشورها خدمات رختشویی تجاری در مجتمع‎های مسکونی و خوابگاه‏‌های دانشجویی رواج چشمگیری پیدا کرده است.

تا همین اواخر، مدیریت این مراکز برای مدیران مجتمع‎های مسکونی و مدیران دانشگاهی چندان دشوار به نظر نمیرسید و مستلزم تعیین تعداد ماشین‎های لازم، تخلیه گاه به گاه جعبه‎هایی که پر از سکه بودند و تعمیر ماشین‎های لباسشویی بود. ساکنان مجتمع‎های مسکونی و دانشجویان، انتظاری جز اینکه ماشین‎های لباسشویی در هر ساعتی در دسترس باشند یا دستگاهها سکه‎های آنها را نخورند، نداشتند!رختشویی‎های سکهای که پیش از این درآمد سالانه ۵ میلیارد دلاری داشتند، هماکنون در حال تبدیل شدن به صنعتی دیجیتال و پیشرفته هستند. سیستم‎های شرکت «واش» (WASH Multifamily Laundry) را در نظر بگیرید؛ شرکت خدماتی مستقر در کالیفرنیا که سالانه 1/7 میلیون درخواست را در بیش از ۷۵ هزار نقطه از ایالات متحده و کانادا پردازش می‎کند. شبکه گسترده این شرکت متشکل از صدها هزار ماشین لباسشویی، خشک‎کن، دستگاه‎های فروش خودکار و سیستم‎های پرداخت متصل به هم است که به ۷ میلیون مشتری خدمترسانی می‎کنند. این دستگاه‎ها حجم گسترده‎ای از اطلاعات را تولید می‎کنند که با هدف خلق ارزش‎ها برای این شرکت، مشتریان آن و تامینکنندگانش مورد تجزیه و تحلیل قرار می‎گیرند.

شرکت واش در همکاری با تولیدکنندگان داده‎های ماشینی برای پیش‎بینی مشکلات مربوط به تعمیر و نگهداری سیستم‎های خود استفاده می‎کند. فرآیندهای پرداخت این شرکت به نمایندگی‎های آن اجازه می‎دهند از روش‎های مختلف پرداخت نظیر طرح‎های پرداخت، کوپن‎ها و برنامه‎های وفاداری برای تعامل با مشتریان خود استفاده کنند. این شرکت در همکاری با مالکان مجتمع‎های مسکونی از داده‎های گردآوری شده برای تحلیل مقرون بهصرفه بودن تغییر روش‎های پرداخت از پول نقد به کارت‎های اعتباری پیش از اقدام به اجرای همگانی و گسترده استفاده می‎کند. افزون بر این، روش‎های مختلف قیمتگذاری به کمک روش‎های تجزیه و تحلیل اطلاعات میسر شده است: دانشکده‎های مختلف در تنظیم قیمت‎ها در دوره اوج تقاضا با هدف کنترل تقاضا، کاهش تراکم آن و بهبود تجربه دانشجویان با شرکت واش همکاری می‎کنند.این امکانات جدید منجر به روابط متمایز و عمیق شرکت واش با اکوسیستم تامین‎کنندگان و مشتریان شده است. همانطور که جان باکولا، مدیر ارشد اطلاعات شرکت واش اشاره می‎کند، دستگاه‎های این شرکت تنها بخشی از پروژه اتصال به اینترنت نیستند: «ما بهشدت به 50 هزار مشتری خود، پردازشگرهای پرداخت، فروشندگان و ارائه دهندگان خدمات مخابراتی وابسته هستیم و آنها هم همینطور.»

خلق ارزش از اینترنت اشیا به اندازه مدیریت دستگاه‎ها مستلزم مدیریت روابط هم است. در یکی از مطالعات سالانه موسسه MIT با موضوع «تاثیرات اینترنت اشیا بر فرآیندهای مدیریتی» به این موضوع پرداخته شده است. یافته‎های این پژوهش عبارتند از:

• اینترنت اشیا تنها بر اتصال دستگاه‎ها دلالت ندارد، بلکه به ارتباطاتی اشاره میکند که میان سازمان و مشتریان، تامینکنندگان و رقبایش شکل گرفته است.

• خلق ارزش به واسطه اینترنت اشیا، به شدت با مقوله اشتراک‎گذاری اطلاعات با سایر سازمان‎ها در ارتباط است.

• سازمان‎هایی که از قابلیت‎های تحلیلی قوی برخوردارند، سه برابر بیش از سایرین با احتمال خلق ارزش به واسطه توسعه اینترنت اشیا روبهرو هستند.

• برخلاف سایر پروژه‎های فناوری اطلاعات، گسترش پروژه‎های اینترنت اشیا ممکن است به افزایش مقیاس‎های غیراقتصادی منجر شود.

• مدیران، مسائل امنیتی بالقوه مرتبط با رشد شبکه‎ دستگاه‎های متصل را جدی نگرفته‎اند.

اصطلاح اینترنت اشیا بر ارتباطات میان اشیا، حسگرها و دستگاه‎های مبادله‎کننده اطلاعات دلالت دارد. با این حال، مدیریت جریان اطلاعات حاصل از این دستگاه‎ها اغلب به معنی برقراری ارتباط به روشی تازه و پیچیده‎تر با طیف گسترده‎ای از سازمان‎ها است. مدیریت دستگاه‎های متصل علاوه بر این، به معنی مدیریت انواع جدیدی از روابط با ذینفعان کلیدی سازمان است.

جریان داده میان سازمانها

دو سوم (۶۶ درصد) شرکت‎کنندگان در نظرسنجی که همگی نقش فعالی در پروژه‎های مرتبط با اینترنت اشیا داشته‎اند، معتقد هستند که سازمان‎ها اطلاعات را از مشتریان، تامین‎کنندگان و رقبا دریافت یا به آنها ارسال می‎کنند. داده‎های حاصل از اینترنت اشیا به طرق مختلف از اکوسیستم یک سازمان خارج می‎شوند. سازمان‎ها اطلاعات خود را بیشتر با مشتریان به اشتراک می‎گذارند. تامینکنندگان و رقبا در اولویت‎های بعدی قرار دارند. افزون بر این، به اشتراک‎گذاری اطلاعات حاصل از اینترنت اشیا روندی دو طرفه است. سازمان‏ها اطلاعات را در اختیار مشتریان، تامین‎کنندگان و رقبای خود قرار می‎دهند و در مقابل اطلاعاتی را از آنها دریافت می‎کنند. تبادل اطلاعات خارج از مرزهای سازمان به عمیق تر شدن روابط میان سازمان‎ها وکشف روابط جدید منجر می‎شود.

راهی برای ایجاد پیوندهای میان سازمانی

بر اساس مصاحبه‎های انجام شده با مدیران اجرایی پروژه‎های اینترنت اشیا، روشن شده است ‏که مدیریت شبکه‎ای از دستگاه‎های متصل، تاثیر قابل‏توجهی بر روابط یک سازمان با مشتریان و تامین‏کنندگان آن دارد. با وجود دستگاه‎های متصل به اینترنت، سازمان‎ها می‎توانند تجربیات جدیدی را برای مشتریان خود رقم بزنند. شرکت واش به کمک داده‎های‎ جمع‏آوری‎شده از دستگاه‏هایی که در اختیار مشتریان قرار دارد توانسته است تعمیر و نگهداری پیشگیرانه‏ را برای دستگاه‎های خود برنامه‎ریزی کند. روشن است که مشتریان خانگی اطلاعات کافی برای پیشبینی و برآورده ساختن نیازهای تعمیر و نگهداری دستگاه های خود را ندارند.پروژه‎های اینترنت اشیا به پیوندهای میان‎سازمانی با برخی شرکای سرسخت نظیر دولت و رقبا منجر شده است. علاوه بر این، بسیاری از سازمان‎ها به واسطه استخدام استعدادهای برتر از اطلاعات حاصل از اینترنت اشیا بهره‎برداری می‎کنند.

همکاری با رقبا

سازمان‎هایی که پروژه‎های اینترنت اشیا را مدیریت می‎کنند اطلاعاتی را با رقبای خود به اشتراک می‎گذارند یا حتی داده‎هایی را از آنها دریافت می‎کنند. ۲۲ درصد از این سازمان‎ها فعالانه در حوزه اینترنت اشیا فعالیت دارند و اطلاعاتی را دریافت یا ارسال می‎کنند. در میان این سازمان‎ها، دوسوم شرکت‎های به اشتراک گذارنده اطلاعات، اطلاعاتی را با رقیب خود به اشتراک می‎گذارند یا از رقبای خود داده‎هایی دریافت می‎کنند.اما به نظر شما دلیل نیاز به اشتراک‎گذاری اطلاعات چیست؟ کریس مک فارلین، مدیرعامل شرکت PrintFleet، تولیدکننده نرم‎افزارهای ارزیابی و مدیریت چاپ‎گر در کانادا، اشاره می‎کند که به اشتراک‎گذاری اطلاعات برای هر شخصی ارزشمند و مفید است. شرکت PrintFleet داده‎هایی را از شبکه چاپگرهای متصل در شرکت‎های تولیدکننده قطعات اصلی، توزیع‎کنندگان و فروشندگان تجهیزات چاپ گردآوری می‎کند.

به اشتراک‎گذاری داده در میان رقبا به واسطه ایجاد تجربیات و توانایی‎های مربوط به خلق ارزش برای کسب‎وکار، روز به روز در حال افزایش است. برای مثال، ۲۱ درصد از سازمانهایی که از اینترنت اشیا به مدت بیش از دو سال استفاده کردهاند، اطلاعاتی را در اختیار رقبای خود قرار دادهاند. ۲۶ درصد از کسبوکارهایی که با رقبای خود تبادل اطلاعات داشته‎اند، در خلق ارزش برای کسب‎وکار خود با مشکل روبهرو نبوده‎اند. این میزان در میان کسب وکارهایی که تبادل اطلاعاتی با رقبای خود نداشته‎اند ۱۷ درصد است. این آمار برای نتیجه‎گیری قطعی چندان کافی نیستند، اما در نهایت نشانه‎هایی را از تاثیرات تبادلات داده‎ای بر خلق ارزش و بهبود عملکرد در بر دارند. در واقع، سازمانهایی که دارای قابلیتهای تحلیلی قوی، خوب یا بسیار عالی هستند، احتمالا دادههای بیشتری را ارسال میکنند (23 درصد) و دریافت داده بیشتری (20 درصد) از دستگاههای رقبا دارند.

همکاری با دولت

برخلاف اینترنت که شامل زیرساختها، بدنه دولتی و پروتکلهای پذیرفتهشده طولانی مدت بوده است، در توسعه اینترنت اشیا بر جوانب دیگری تمرکز شده است. بسیاری از سازمانها که در زمینه پروژههای توسعه اینترنت اشیا فعالیت می‎کنند، علاوه بر همکاری با نهادهای بخش دولتی به نهادهای خصوصی نیز توجه دارند تا در معرض انواع مختلفی از پروژههای اینترنت اشیا قرار بگیرند. شرکتهایی مثل ATT، سیسکو، اینتل، مایکروسافت، موتورولا و گروه فناوری زبرا در قالب پروژه Array of Things smart-city که توسط موسسه آزمایشگاهی Argonne و دانشگاه شیکاگو آغاز شده است، همکاریهای مشترکی دارند. شرکتهای مذکور تخصص‎های خود در زمینه مهندسی و خدمات را با یکدیگر به اشتراک گذاشته و در عوض تجارب دست اولی از مشکلات موجود بر سر راه توسعه پروژههای اینترنت اشیا را دریافت میکنند.

در پروژهArray of Things ، دولت نقش مهمی در توسعه دانش اولیه مورد نیاز برای تسهیل فرآیند توسعه را بر عهده دارد. اما نهادهای وابسته به دولت نیز نقشهای تاثیرگذاری بر عهده دارند. برای نمونه مشارکت بخشهای دولتی یا خصوصی در آمستردام چارچوبی متفاوت دارد: این شهر از اطلاعات برگرفته از سامانههای موقعیتیاب جهانی(GPS) تلفنهای همراه و سیستمهای ناوبری استفاده میکند. به طور مشابه سیستم OnStar شرکت جنرال موتورز نیز اطلاعاتی از موقعیت وسایل نقلیه را گردآوری میکند. سیستم مذکور در صورتی که خودرو خارج از کنترل راننده به سمت مخالف جاده حرکت کند یا به خودروهای اطراف خود بیش از اندازه نزدیک شود، اخطارهایی را به راننده ارسال میکند. جنرال موتورز این اطلاعات را با اداره ملی ایمنی ترافیک بزرگراهها به اشتراک میگذارد. در این نمونه نقش دولت چیزی بیش از تامین هزینههای کسب دانش اولیه است و میتوان دولت را ذینفع مستقیم اطلاعات سیستمهای شرکت جنرال موتورز قلمداد کرد.

همکاری با استعدادهای برتر سایر سازمانها

با توجه به پیچیدگیهای ناشی از افزوده شدن حسگرها و دادههای آنها به محصول سازمانها و فرآیندهای عملیاتی آنها، بسیاری از کسبوکارها نیازمند مهارتهای خاص در زمینه بهرهبرداری از منافع پروژههای اینترنت اشیا هستند. ورود به عرصه اینترنت اشیا برای تولیدکنندگان قدیمی به معنای به آغوش کشیدن جهانی ناآشنا از تکنولوژیهای جدید است. بسیاری از شرکت‎ها دانش فنی مناسبی در خصوص مدیریت پروژههای اینترنت اشیا ندارند. ۴۹ درصد شرکتکنندگان در نظرسنجی اشاره کردهاند که به منظور بهره برداری از اینترنت اشیا، باید تخصصهای اولیه لازم را کسب کنند. بیش از نیمی (۵۶ درصد) مدعی هستند که سازمانهای مجهز به دانش اینترنت اشیا، نیروی انسانی موردنیاز خود را از میان استعدادهای برتر این حوزه در سایر سازمانها انتخاب میکنند. علاوه بر این، ۴۳درصد این افراد دانش و تخصص اینترنت اشیا را از طریق حضور در سازمانهایی که توسعهدهنده اینترنت اشیا هستند، به دست میآورند.

توصیههایی برای مدیران

در حالی که مولفههای بسیاری در موفقیت پروژههای اینترنت اشیا دخیل هستند، مدیران باید سه عامل کلیدی را در مراحل اولیه پروژههای خود مورد توجه قرار دهند: مهارتهای تحلیلی قوی، اشتراک اطلاعات و ایجاد آمادگی در مشتریان برای برقراری ارتباطات مطلوب با دستگاههای متصل به اینترنت. خلق ارزش از اینترنت اشیا بر چیزی بیش از مدیریت دستگاههای متصل یا مدیریت جریانهای اطلاعات بستگی دارد. هر چه تجربه سازمانها در تعامل با فناوری اینترنت اشیا بیشتر میشود، بیشتر در دام شبکههایی از روابط سازمانی گرفتار میشوند که مستلزم تخصیص منابع و مدیریت دقیق است. خلق ارزش از طریق اینترنت اشیا به اندازه ضرورت تعمیر و نگهداری از دستگاههای متصل به اینترنت به فرآیندهای حفظ و توسعه روابط سازمانی نیز وابسته است.

تقویت مهارتهای تحلیلی: از آنجا که دستگاههای متصل به اینترنت نیاز به مدیریت حجم نامحدودی از اطلاعات را به وجود آورده و استانداردها و زیرساختهای پشتیبانی کننده از اینترنت اشیا در مراحل اولیه تکامل خود هستند، از این رو مدیران باید اهمیت گسترش دسترسی به مهارتهای تحلیلی را به خوبی درک کنند. برخورداری از مهارتهای تحلیلی قدرتمند در حوزه اینترنت اشیا، به سه دلیل ارزشمند است. نخست اینکه، بر اساس یافتههای حاصل از مطالعات MIT، کسب مهارتهای تحلیلی همبستگی بالایی با توانایی یک سازمان در کسب ارزش از طریق اینترنت اشیا دارد. دوم اینکه، برخورداری از مهارتهای تحلیلی سازمانها را در شناسایی مشکلات امنیتی ناشی از مراحل اولیه توسعه اینترنت اشیا کمک بسیاری میکند. سوم اینکه مهارت‎های تحلیلی قوی توانایی سازمان را در پشتیبانی از روابط میان سازمانی برای به اشتراک‎گذاردن اطلاعات افزایش می‎دهد.

آمادگی برای به اشتراک گذاری: از آنجا که اشتراک‎گذاری داده بخش مهمی از فرآیند مدیریت دستگاه‎های متصل به اینترنت محسوب می‎شود، بسیاری از شرکت‎ها نیاز مبرمی به طراحی شیوه‎های به اشتراک‎گذاری اطلاعات احساس خواهند کرد. شناسایی بهترین روش‎های به اشتراک‎گذاری یکی از چالش‎های پیشروی کسب‎وکارها است. اما موضوع انتخاب افراد یا نهادهای طراحی‎کننده، ناظر و تنظیم کننده این روش‎ها، خود چالشی مهم‏تر است. پرداختن به چنین مسائلی مستلزم مهارت‎های منحصربهفردی است که از عهده نیروهای قدیمی سازمان ها بر‏نمی‏آید و مستلزم شکل جدیدی از تعاملات با واحدهای حقوقی و فناوری اطلاعات سازمان است.

آمادگی برای ورود به بازار: خرید برخی گونه‎های خاص از دستگاه‎های متصل به اینترنت برای معدودی از مصرف‎کنندگان امکانپذیر است. در واقع، برخی مصرف‎کنندگان شاید تمایلی به استفاده از نسخه‏های متصل به اینترنت برخی اشیا نداشته باشند. حمایت از تقاضای موجود برای دستگاه‏های متصل به اینترنت و درک آن پیچیده‎تر از سایر محصولات موجود در بازار خواهد بود. از آنجا که برخی از این محصولات در آینده نیازمند ارتقای نرم‏افزاری یا حتی سخت‏افزاری خواهند بود، توسعه تعاملات با مشتری به یکی از مهم‎ترین دغدغه‏های کسب‎وکارهای تولیدکننده محصولات متصل به اینترنت تبدیل خواهد شد. افزون بر این ممکن است دستگاه‎های متصل به اینترنت به دادههای بیشتری از سازمان‎های جدید نیاز پیدا کنند. بنابراین سنجش میزان دسترس‎پذیری چنین داده‎هایی باید در ابتدای پروژه انجام شود. برخورداری از مهارت‎های قوی تحلیل اطلاعات به معنای موفقیت بلندمدت نیست، بلکه آنطور که از بررسی‎های سال ۲۰۱۶ برمی‎آید موضوع مدیریت روابط، مولفه‎ای کلیدی در موفقیت پروژه‎های اینترنت اشیا است.

مشاهده نظرات