بررسی اثر احتمالی ترامپ بر نحوه ورود شرکت‌های خارجی به ایران

سه سناریوی جذب سرمایه نفتی

غافلگیری در نتیجه انتخابات آمریکا درست در بحبوحه جذب سرمایه‌گذاران خارجی در صنعت نفت، نگرانی‌هایی را در این زمینه ایجاد کرد.

اما کارشناسان سه سناریوی احتمالی را درباره آینده سرمایهگذاران حوزه نفت پیشبینی میکنند. در سناریوی میانه، در اولویت نبودن ایجاد تغییر اساسی در برجام توسط ترامپ ادامه ورود سرمایهگذاران اروپایی را در پی دارد. در حالت خوشبینانه اما، لابی ترامپ در بخش انرژی، شرکتهای آمریکایی را نیز به ایران وارد میکند. در بدبینانهترین سناریو (بیاثر شدن برجام) نیز انتظار میرود ورود سرمایهگذاران روسی و چینی برای توسعه صنعت نفت اجرایی شود.

درست یک هفته از انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا که با امضای موافقتنامه اصولی توسعه فاز ١١ میدان گازی پارس جنوبی با توتال و شرکت ملی نفت چین (CNPC) همزمان شده بود، میگذرد. در واقع بعد از امضای موافقتنامه یادشده که مقدمهای برای ورود شرکت توتال به صنعت نفت ایران پس از 15 سال بود، نتایج انتخابات در آمریکا مشخص شد. دونالد ترامپ 8 نوامبر در میان ناباوری جهانی، بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا معرفی و سیل تحلیلها از سیاستهای احتمالی او در زمینههای مختلف از جمله نفت، جاری شد. هرچند به عقیده کارشناسان به علت غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ نمیتوان تحلیل دقیقی از چگونگی عملکرد او در آینده ارائه داد، اما دستکم از سخنرانیهای انتخاباتی او اینطور برداشت میشود که رئیسجمهوری جدید آمریکا به احتمال زیاد اجرای توافقنامه جهانی برجام را با مشکلاتی همراه خواهد کرد زیرا بارها از برجام بهعنوان «بدترین توافق تاریخ» یاد کرده بود. کارشناسان در اینخصوص سه سناریو را مطرح میکنند.

گروهی معتقدند لغو برجام به زیان ترامپ بوده و چنین اتفاقی دور از ذهن است. بنابراین شرکتهای اروپایی نظیر توتال که در مدت تحریمها نیز فرصتهای زیادی را برای سرمایهگذاری در ایران انجام دادهاند، مستقل از تصمیم دولت آمریکا، سرمایهگذاری خود در ایران را ادامه میدهند. برخی پا را فراتر گذاشته و با استناد به گزینه احتمالی وزارت انرژی کابینه ترامپ، حتی ورود شرکتهای نفتی آمریکایی (صنعت مورد حمایت ویژه ترامپ) به ایران را دور از ذهن ارزیابی نمیکنند. اما گزینه سوم تلاش ترامپ برای بیاثر شدن برجام را در نظر میگیرد. کارشناسان در اینخصوص اولا معتقدند که این اقدام به معنای بازگشت به نقطه شروع مذاکرات هستهای نیست و ثانیا ابراز تمایل کشورهایی نظیر روسیه و چین برای ورود به صنعت نفت ایران، فرصتی است که تقریبا مستقل از برجام میتواند اهداف توسعه صنعت نفت در کشورمان را محقق کند.

هراس ترامپی از بازگشت به ایران؟

اکنون که یک هفته از پایان انتخابات آمریکا میگذرد، مواضع ترامپ نسبت به آنچه در سخنرانیهای انتخاباتی او شاهد بودیم نرمتر و منطقیتر شده است. اگرچه کارشناسان اطمینان میدهند که لغو برجام بهعنوان سندی جهانی (که ضامن بازگشت سرمایهگذاران به ایران است) کاری آسان نخواهد بود، اما رئیس بخش استراتژیهای کالایی موسسه آربیسی کیپتالمارکتس روز گذشته گفت: با حضور دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری بعدی آمریکا درکاخ سفید، ممکن است نیاز باشد شرکتهای نفتی اروپایی برای بازگشت به میادین نفتی ایران دوباره فکر کنند.

این اظهار نظر حلیما کرافت در حالی مطرح میشود که در فاصلهای کوتاه پس از انتخاب ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا، نخستین واکنش شرکت توتال نسبت به این واقعه این بود: «پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تاثیری بر سرمایهگذاری شرکت توتال در ایران نخواهد داشت.» فیلیپ ساکوئت، مدیر بخش گاز، نیرو و منابع تجدیدپذیر شرکت نفتی توتال فرانسه، در روز اعلام نتایج انتخابات آمریکا در حاشیه نشست انرژی در پاریس گفت: ما همواره از تمایل خود برای بازگشت به ایران در صورت فراهم شدن شرایط برای سرمایهگذاری با بهرهوری مناسب گفته بودیم و هرگونه مسالهای که قوانین بینالمللی را نقض کند، غیرقابل قبول خواهد بود.ورود شرکت توتال به ایران که رهبری کنسرسیومی متشکل از شرکت ملی نفت چین و شرکت پتروپارس را برای توسعه میدان گازی پارسجنوبی ایران بر عهده خواهد گرفت، در حالی به منزله بازگشایی مسیر برای ورود دیگر سرمایهگذاران خارجی به طرحهای نفتی ایران ارزیابی میشد که انتخاب ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا ادامه این مسیر را با علامت سوالی بزرگ همراه میکند. توتال نخستین شرکت خارجی است که بر اساس قراردادهای جدید نفتی و در دوران پسابرجام برای ورود به ایران موافقتنامهای امضا کرد که در سه ماه آینده نهایی شدن آن مشخص خواهد شد.

ایران یا آمریکا؛ مساله این است

تولید نفت ایران از زمان لغو تحریمها تا کنون با رشد چشمگیری همراه بوده است. آنطور که علی کاردر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران میگوید: تولید نفت ایران در حال حاضر نزدیک به 4 میلیون بشکه در روز است. با این حال ایران برای ادامه روند افزایش تولید خود تا رسیدن به هدف 5 میلیون بشکهای در روز نیازمند ورود سرمایههای جدید به صنعت نفت است. هرچند وزارت نفت ایران با ارائه مدل جدیدی از قراردادهای نفتی سعی در جذب سرمایهگذاران خارجی و شرکای قدیمی نفتی دارد، اما انتخاب ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا تلاشهای ایران برای جذب سرمایهگذارهای خارجی را با سوالاتی همراه کرده است.

آیا شرکتهای بینالمللی نفتی با وجود انتخاب ترامپ و تهدیدی که از سوی او برای برقراری احتمالی تحریمها وجود دارد، حاضر به ورود ایران خواهند شد؟ این سوال در حالی وجود دارد که ترامپ در سخنرانیهای انتخاباتی خود مشخصا به پارهکردن توافق برجام اشاره کرده بود، هرچند طی یک هفته گذشته مواضع او در مقایسه با آنچه در کارزارهای انتخاباتی خود میگفت بسیار نرمتر شده است. با این وجود با پیروزی ترامپ شرکتهای بزرگ نفتی اروپا که برای توسعه ذخایر عظیم نفتی و گازی ایران مدتها در صف انتظار بودهاند، با یک ریسک بزرگ مواجه شدهاند. به این ترتیب سوالی که همچنان باقی است این است که آیا شرکتهای خارجی با وجود ترامپ ریسک ورود به ایران را خواهند پذیرفت؟

یک عضو هیات علمی دانشگاه صنعت نفت در پاسخ به این سوال میگوید: به نظر میرسد شرکتهای نفتی اروپایی به ایران خواهند آمد زیرا تا همین حالا نیز به اندازه کافی از همراهی با آمریکا ضرر کردهاند. منصور معظمی عقیده دارد «ترامپ شناختی نسبت به مسائل سیاسی و اجرایی ندارد، بنابراین ممکن است تا زمانیکه ترامپ بهعنوان یک فرد تازهکار به رموز کشورداری آشنایی پیدا کند، ورود سرمایهگذاران به صنعت نفت ایران کمی کندتر شود». معظمی که پیش از این معاون برنامهریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری وزیر نفت بود، در ادامه میگوید: به نظر من در نهایت ترامپ نه میتواند برجام را بر هم بزند و نه به صلاحش است که این کار را انجام دهد زیرا هزینه سنگینی برای آمریکا در پی خواهد داشت. معظمی در حالی این را میگوید که موسسه آربیسی هفته گذشته در یادداشتی نوشت «ترامپ میتواند با خودداری از تایید اجرای برجام از سوی ایران این توافقنامه را بیاثر کند.» در یادداشت آربیسی تاکید شده که «دولت ترامپ ممکن است به بهانه یک نقض فنی از سوی ایران بحث بازگشت تحریمها را مطرح کند.»

در همین حال کرافت در تازهترین اظهار نظر خود عقیده دارد اعمال دوباره تحریمها اساسا یک انتخاب را پیش روی شرکتهای خارجی قرار خواهد داد؛ همکاری با ایران یا محروم شدن از نظام مالی آمریکا. کرافت عقیده دارد «این دوراهی باعث میشود شرکتهای نفتی اروپایی قبل از ورود به ایران اندکی درنگ کنند زیرا شرایط قراردادی برای آنها در وضعیت مطلوب قرار ندارد. ایران راحتترین جا برای کار کردن نیست. بنابراین آنها باید بین ایران و آمریکا یکی را انتخاب کنند. من هنوز معتقدم که آنها آمریکا را انتخاب میکنند.» هرچند این کارشناس اقتصادی با اطمینان، انتخاب شرکتهای نفتی اروپایی بین ایران و آمریکا را پیشبینی میکند، معظمی عقیده دارد «نکتهای که در این میان وجود دارد این است که کسب و کار قواعد خاص خودش را دارد و خیلی وقتها بدون توجه به گذرهای سیاسی، مسیر خود را در پیش میگیرد.» با این حال معظمی از آمادگی کافی ایران برای بدترین تصمیمها از سوی شرکتهای نفتی اروپایی میگوید: ما با شرایط تحریمها آشنا هستیم و حتی اگر بدترین تصمیمها از سوی ترامپ و مجموعه او گرفته شود، توان مقابله با آن را خواهیم داشت.

چشم سرمایهگذاران آمریکایی به ایران؟

گمانهزنیها و شاید بدگمانیها از سوی کارشناسان مطرح اقتصادی نسبت به نوع برخورد رئیسجمهور جدید آمریکا با برجام و تلاش آمریکا برای جریمه کردن شرکتهایی که میخواهند وارد ایران شوند در حالی وجود دارد که اتفاقا در مجموعه نفتی ترامپ نشانههایی از تمایل برای ورود به صنعت نفت ایران وجود دارد. هارولد هام، مشاور نفتی دونالد ترامپ و گزینه محتمل برای وزارت انرژی در کابینه وی، کسی است که طرفدار آزادی سرمایهگذاری برای شرکتهای نفتی در مناطق مختلف دنیا از جمله ایران است. به این ترتیب در شرایطی که غولهای نفتی آمریکایی برای سالها از حضور در ایران محروم بودهاند، شاید با انتخاب «هام» بهعنوان وزیر انرژی آمریکا، فرصت ورود شرکتهای نفتی به ایران فراهم شود. منصور معظمی درباره ورود احتمالی شرکتهای نفتی آمریکایی به عرصه سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران به «دنیای اقتصاد» میگوید: «ما تا کنون محدودیتی برای ورود شرکتهای نفتی آمریکایی به پروژههای نفتی کشور نداشتهایم و فکر نمیکنم چنانچه آنها بخواهند صرفا فعالیتی اقتصادی بر اساس سیاست برد-برد در صنعت نفت ایران داشته باشند، مشکلی وجود داشته باشد.»

در این میان توجه به سابقه فعالیتهای تجاری ترامپ و علاقهمندی گزینه احتمالی وزارت انرژی کابینه وی به سرمایهگذاریهای نفتی حتی در ایران در حالی ضروری به نظر میرسد که ممکن است لابیهای اقتصادی در این میان کار خود را به پیش ببرند. با این وجود در فضایی که هنوز 70 روز تا ورود ترامپ به کاخ سفید زمان باقی است، همچنان بررسی احتمالهای گوناگون ضروری به نظر میرسد. همانطور که اشاره شد، یکی از گمانههای بدبینانه، اعمال دوباره تحریمها علیه ایران است. در این میان این سوال مطرح میشود که در صورت وقوع چنین اتفاقی، واکنش شرکتهایی چون توتال که برای ورود به صنعت نفت ایران انتظار میکشند چه خواهد بود؟ آیا در این مدت قراردادی منعقد خواهد شد و در صورت انعقاد چنانچه تحریمی جدید وضع شود چه سرنوشتی خواهد داشت؟

یک کارشناس ارشد وزارت نفت در این زمینه میگوید: شاید در شکل اجرای برجام با مشکلاتی همراه شویم اما تحریمها به حالت قبل باز نخواهند گشت، زیرا دنیا برای رسیدن به این توافق زمان گذاشته است و بازگشت به مرحله اول کار عاقلانهای نیست. از نگاه علی خواجوی «ممکن است در دوران ریاست جمهوری ترامپ قوانینی وضع شود که مخاطره همکاری با ایران را افزایش دهد اما از دیگر سو نمیتوان اقدام شرکتی چون توتال برای ورود به ایران را در شرایط فعلی نادیده گرفت. خواجوی در ادامه میگوید: به نظر نمیرسد شرکتی مانند توتال که برای ورود به پروژههای نفتی کشور پیشقدم شده است برآوردی از آینده سیاسی آمریکا، ایران و اروپا نداشته باشد، در این صورت آنها میتوانستند امضای توافقنامه با ایران را به یک هفته بعد از انتخابات آمریکا موکول کنند. با این حال این کارشناس معاونت برنامهریزی وزارت نفت بر «کند» بودن روند ورود سرمایهگذاران در عین «رو به جلو بودن» آنها تاکید دارد و میگوید: شاید یک سال زمان نیاز باشد تا فضای سرد ورود سرمایهگذاران به ایران گرمتر شود. در این میان تمایل قطعی روسیه و چین برای ورود به پروژههای نفت و گاز ایران نیز نکتهای مورد توجه است که خواجوی به آن اشاره میکند: ورود توتال به ایران در شرایطی رخ میدهد که چین نیز در کنار آن قرار دارد، روسیه نیز برای ورود به چند پروژه اعلام آمادگی کرده است. از دیگر سو با ورود روسیه و چین به صنعت نفت ایران، اجماع دوباره علیه ایران کاری دشوار خواهد بود.

به عقیده این کارشناس نفتی شرکتهایی که تا کنون با وزارت نفت مذاکره کردهاند، برای ورود به ایران جدی هستند اما ورود آنها به گذر زمانی نه چندان زیاد نیاز خواهد داشت. خواجوی درباره اعمال احتمالی تحریمهای جدید علیه ایران نیز میگوید: با توجه به اینکه در متن برجام تاکید شده است قراردادهای امضا شده در طول توافق، در صورت ملغی شدن این قرارداد قابل بازگشت نخواهند بود، به نظر نمیرسد تهدیدی در رابطه با قراردادهای جدید وجود داشته باشد. همانطور که در گذشته هم تجربه کردهایم، با اعمال تحریمهای غرب علیه ایران تنها شرکتهایی از ایران خارج شدند که در مرحله مذاکره بودند و تعهدی نداشتند اما شرکتهایی که قرارداد داشتند، بعد از تکمیل تعهدات خود ایران را ترک کردند. حال باید منتظر ماند و دید مسیر سرمایهگذاران خارجی به صنعت نفت ایران که در برزخ بعد از انتخابات آمریکا قرار گرفتهاند، با گذر زمان به صنعت نفت ایران ختم خواهد شد؟

مشاهده نظرات