رالی ارزی – کالایی در بورس تهران

بازار سهام در هفته جاری پس از عبور از نگرانی سیاسی ناشی از تمدید مصوبه تحریم‌های اولیه آمریکا در هفته قبل، آرامش خود را بازیافت و شاهد رشد 7/ 1 درصدی در مقیاس هفتگی بود. به این ترتیب، شاخص کل در کانال 81 هزار واحدی قرار گرفت تا عقربه بازدهی بازار در محدوده 4/ 1 درصد بایستد.

ترکیب افزایش نرخ دلار و صعود قیمتهای جهانی را میتوان اصلیترین انگیزه بهبود وضعیت بازار سهام در روزهای اخیر دانست که به سبب تاثیرگذاری مستقیم بر سودآوری حداقل نیمی از شرکتهای بورس تهران به لحاظ وزنی، یک تحول مثبت بنیادی و واقعی محسوب میشود. در همین حال، رشد قیمت در بورس کالا و ثبت افزایش 10 درصدی در برخی محصولات نظیر فولاد موجب شده سرمایهگذاران از انعکاس این تحولات در سودآوری شرکتهای مرتبط اطمینان بیشتری پیدا کنند. بنابراین به نظر میرسد با غلبه عوامل اقتصادی بر ریسکهای محیطی، بازار سرمایه شاهد رونق نسبی است؛ وضعیتی که با توجه به جهش سریع قیمت سهام شرکتهای مرتبط نیازمند ادامه همراهی عوامل بنیادی به منظور حفظ پایداری است.

عوامل مثبت پایدارند؟

تلفیق رشد قیمتهای جهانی نفت، محصولات پتروشیمی و فلزات با تضعیف 10 درصدی ارزش ریال در دو ماه گذشته انگیزه مساعدی را برای رالی کوتاهمدت بخشی از صنایع در بازار سهام فراهم کرده است. با این حال، با توجه به ماهیت پرنوسان دو متغیر فوق، سرمایهگذاران نگران پایداری شرایط جاری هستند. در بخش قیمتهای جهانی، شواهد زیادی از رفتار غیرمعمول بازار به ویژه در بخش فلزی و معدنی و پتروشیمی وجود دارد؛ چرا که همگام با افزایش ارزش دلار و وجود مازاد عرضه در بخش مهمی از محصولات، قیمتها به رشد سریع خود ادامه دادهاند. در ریشه یابی از این موضوع، باز هم سرنخها به اژدهای زرد یا همان چین باز میگردد. شواهد آماری نشان میدهد که این بزرگترین مصرفکننده مواد خام و کالا نه تنها به لطف سیاستهای بودجهای انبساطی در حال جذب بیشتر کالا به سمت خود است، بلکه اخیرا به دلیل موج تضعیف پول ملی، با هجوم سفته بازانه سرمایهگذاران داخلی برای خرید کالاها به منظور پوشش ارزش داراییهای خود مواجه شده است.

به این ترتیب، هزاران سرمایهگذار خرد و کلان در کنار صندوقهای سرمایهگذاری، جهت دور زدن محدودیتهای دولت در زمینه خرید ارز به معاملات سنگین در بازارهای آتی کالایی داخلی روی آوردهاند و حجم انبوهی از تقاضای کاغذی را رقم زدهاند که برآیند آن رشد سنگین قیمتها بوده است. این رفتار سرمایهگذاران چینی بهترین توضیحدهنده علت عدم تفکیک رفتار قیمتی کالاها در سیکل رونق کنونی است؛ تا آنجا که حتی ضعیفترین بخش بازار (مثلا سنگ آهن و فولاد) که با تهدید پایدار مازاد عرضه مواجهند نیز از رالی اخیر انتفاع مشابهی بردهاند. این وضعیت، یادآور هجومهای قبلی این سرمایهگذاران مثلا به بازار سهام در سال گذشته است که سقوط 50 درصدی را به دنبال داشت؛ ضمن آنکه بانک مرکزی چین در روزهای اخیر شروع به تقویت یوآن در برابر دلار آمریکا کرده است که احتمالا انگیزه اولیه برای سرمایهگذاری در کالا برای پوشش ریسک نرخ ارز را کاهش میدهد.

از سوی دیگر، در بازار داخلی ایران، ترکیب اوجگیری تقاضای فصلی در دسامبر احتمالا با یک موج تقاضای ناشی از اخبار سیاسی به رشد قیمت دلار در بازار آزاد تا نزدیک سقف قبلی در بهمن 91 (محدوده 3900 تا 4000 تومان) انجامیده است. این اتفاق واکنش بانک مرکزی را به دنبال داشته و از قرار معلوم، از چند مجرای مختلف عرضه ارز در جهت کنترل بازار افزایش یافته است. به این ترتیب، به نظر میرسد سقف روانی چهار هزار تومان در کوتاهمدت کماکان بهعنوان محدودهای مهم تلقی شود و تلاش برای حفظ این سقف از سوی عرضهکننده اصلی در کوتاهمدت انجام خواهد شد. از این رو میتوان گفت هر چند رالی کالایی اخیر در بورس تهران از پشتوانه کافی به لحاظ بنیادی برخوردار است اما تداوم آن با تهدید ناپایداری شرایط موجود به ویژه در قیمتهای جهانی کالا مواجه است.

عقبنشینی برجامیان

نکته قابل توجه در رفتار یک ماه گذشته در بورس تهران، عقبنشینی ممتد ارزش سهام برخی صنایع است که در ذهنیت اکثر سرمایهگذاران بهعنوان منتفعین از توافق هستهای و رفع تحریمها شناخته میشوند. صنایع خودروساز، حملونقل، بانکی و مالی و حتی دارویی در روزهای اخیر حال و روز خوشی نداشتند و شاهد فشار فروش سرمایهگذاران حقیقی و کاهش قیمتها بودهاند. در همین راستا، شاخص صنعت خودرویی در یک ماه اخیر بیش از 8 درصد افت کرده است. از این رفتار میتوان نتیجه گرفت که برداشت کلیت بازار از ریسک سرمایهگذاری در برخی گروهها متفاوت از قبل شده است و از این رو بعضی از سرمایهگذاران در حال تغییر چینش سبد سهام خود مطابق با اطلاعات جدید هستند. از آنجا که برخی از این صنایع صرفا به پشتوانه همین خوشبینیها و در غیاب پشتوانه سودآوری شاهد رشدهای قابل توجه در یک سال گذشته بودهاند قاعدتا در صورت محدود شدن امکان بهرهبرداری واقعی از گشایشهای برجام و عدم ترمیم سودآوری واقعی، به اصلاح قیمتی ادامه خواهند داد.

هدیه اوپک به رقیب؟

در حالی که کشورهای تولیدکننده نفت، از حصول توافق تاریخی وین در جهت کاهش تولید و بازگشت قیمت نفت به سطح 50 دلار خوشحالند، به نظر میرسد در آن سوی آتلانتیک هم این توافق موجب شادی گروه دیگری شده است. این عده که در واقع رقیب کشورهای اوپک هستند، تولیدکنندگان نفت نامتعارف موسوم به «شیل» هستند که عمدتا در ایالات متحده حضور دارند. مطالعه فعالیت این بازیگران کوچک نشان میدهد که در چند ماه اخیر همزمان با رشد نفت از سطح 40 دلاری، 200 هزار بشکه بر تولید این گروه افزوده شده تا فاصله آنها با اوج تولید در تابستان 94 به 800 هزار بشکه برسد. بانک سرمایهگذاری گلدمن ساکس تخمین میزند که در صورت ثبات قیمت نفت در سطح 55 دلاری، تولید نفت نامتعارف در سال آینده 500 هزار بشکه و در سال 2018 میلادی یک میلیون بشکه در آمریکا افزایش خواهد یافت که بهطور کامل کاهش حجم عرضه اوپک را خنثی میکند.

در همین حال، بر اساس اطلاعات بازار آتی، این بازیگران کوچک طلای سیاه در روزهای اخیر با بیشترین میزان در حال فروش موقعیتهای آتی به منظور ثابت کردن نرخ فروش محصول خود در آینده هستند؛ وضعیتی که نه تنها از رضایت آنها از قیمتهای فعلی حکایت دارد بلکه ترس از کاهش بیشتر در آینده و عدم خوشبینی به رشد بیشتر را نشان میدهد. به این ترتیب، هر چند تولیدکنندگان اوپک از تصمیم خود راضی هستند اما احتمالا باید خود را برای روزهای سختتر در مصاف با غول پیشرونده تکنولوژی آماده کنند؛ مصافی که به گواه تاریخ معمولا برنده شدن درآن دشوار است.

مشاهده نظرات