انتقال حساب‌های دولتی به بانک مرکزی

رییس جمهور محترم طی بخشنامه‌ای شرکت‌های دولتی را موظف به افتتاح و انتقال تمام حساب‌ها نزد بانک مرکزی و مسدود کردن حساب‌ها نزد سایر بانک‌ها کرده‌اند و موکداً بر اجرای تکالیف مقرر در ماده‌ی 94 قانون برنامه‌ی پنج‌ساله‌ی پنجم توسعه‌ی جمهوری اسلامی ایران، مصوب 1389/10/30 مجلس شورای اسلامی تاکید و عدم اقدام از سوی شرکت‌های مشمول در اجرای مفاد این بخشنامه را در حکم تصرف در وجوه عمومی اعلام کردند.

به گزارش روابطعمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی، راهاندازی سامانهی بانکداری متمرکز (نسیم) در بانک مرکزی از مدتها پیش کلید خورد و سرانجام پس از تجهیز و بسترسازیهای فراوان توسط این بانک، زمینههای لازم برای انتقال حسابهای دولتی از بانکها به بانک مرکزی فراهم شد؛ ولی همانطور که پیشبینی میشد در حوزهی عملیاتی، اجرای این طرح بزرگ با دشواریهای فراوانی روبهروست.

با صدور بخشنامهی موصوف، بانک مرکزی ضمن بسیج تمام عوامل ذیمدخل در پروژه، اقدامات لازم به منظور توسعه روالها، رویهها و ایجاد زیرساخت و سامانههای متناظر را شروع کرده است تا ضمن تکمیل اقدامات قبلی، آمادگی هر چه بیشتر برای اجرای سریع بخشنامه رییس جمهور را تمهید و تدارک کند.
اکنون، موقعیت مناسبی فراهم شده است تا در گفتوگویی با دکتر ولیاله سیف رییسکل بانک مرکزی، آخرین وضعیت اجرای این تکلیف قانونی و اقدامات بانک مرکزی را در راستای اجرای دستور اخیر رییس جمهور محترم جویا شویم.

با سلام و خیرمقدم، ضمن تبریک اعیاد شعبانیه و میلاد پربرکت حضرت سیدالشهدا، بنده به نوبهی خود از توجهی که به این مقوله و تکلیف مهم که برکات بسیاری برای آحاد جامعه و کشور دارد، تشکر میکنم و اگر اجازه بدهید قبل از طرح سوال توسط شما، مایلم درخصوص موضوع مادهی 94 قانون برنامهی توسعهی پنجم و انتقال حسابهای دولتی مقدمهای را بگویم.

طبق ماده­ی 12 قانون پولی و بانکی کشور، بانک مرکزی به­ عنوان بانکدار دولت، وظیفه نگهداری حسابهای دولتی و انجام تمام عملیات بانکی داخل و خارج از کشور را برعهده دارد؛ ولی دلایل بسیاری موجب شده بود که وظایف عمدهی شعبهای مربوط به انجام این تکلیف، موقتاً به برخی بانکهای دولتی واگذار شود. از جمله این عوامل، می­توانم به ساختار متمرکز بانک مرکزی در تهران و برخوردار نبودن از شعب و واحد­های عملیاتی در پهنه جغرافیای کشور عزیزمان اشاره کنم.

در مادهی 10 قانون برنامهی چهارم توسعهی کشور به سازمانهای دولتی و دیگر نهادهای عمومی غیردولتی و شهرداریها این اجازه داده شد که خودشان نسبت به انتخاب بانک عامل برای افتتاح حساب و دریافت خدمات بانکی اقدام کنند، این مجوز به منظور انحصارزدایی و ایجاد فضای رقابتی در شبکهی بانکی داده شده بود.

همین موضوع سبب شده بود که ما با تنوع و تعدد بانکهای عاملِ نگهدارندهی حسابهای دولتی مواجه باشیم که نتیجه آن پراکندگی و گستردگی این حساب­ها در شبکه بانکی کشور و در نتیجه، عدم آگاهی دولت از منابع درآمدی خود و نبود شفافیت اطلاعاتی بود که متاسفانه در برخی مواقع منجر به نگهداری نابهجای وجوه و استفادهی ناصواب از آن­ها شده بود. این سخن به معنی آن است که در عمل، زمینهی سوء استفاده از منابع دولتی افزایش یافته و دولت هم بدلیل پراکندگی منابع در تخصیص بودجههای جاری و عمرانی دچار مضیقههای جدیمی­شود. از طرفی این موضوع، مشکلات و محدودیت­های دیگری را هم ایجاد کرده بود که مهمترین آن، ناتوانی در نظارت و کنترل برخط و مؤثر بر امور خزانهداری و کنترل گردش حسابهای هزینهای و درآمدی دولت بودکه احصای درآمدهای دولتی را با مشکلات جدی مواجه میساخت.

رسوب وجوه نزد بانکهای نگهدارنده این حساب­ها و اعطای اعتبار و تسهیلات از محل این منابع که منجر به خلق بیضابطهی پول میشد، کُند شدن گردش منابع درآمدی و هزینهای بخش دولتی و شدت گرفتن رفتار رانتجویانه در برخی بانکها و دستگاههای دولتی، موارد دیگری از این دست مشکلات هستند.

مجموعه این عوامل سبب شد تا قانونگذار محترم در ماده 94 قانون برنامه پنجسالهی پنجم توسعهی کشور درصدد برگرداندن آب رفته به جوی و انتظام بخشی حسابهای دولتی برآمده و نحوهی تعیین بانک عامل بنگاهها، مؤسسات، شرکتها و سازمانهای دولتی و مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی برای دریافت خدمات بانکی را منوط به دستورالعملی کند که به پیشنهاد مشترک وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی تهیه شده و به تصویب شورای پول و اعتبار می­رسد.

برهمین اساس «دستورالعمل نگهداری انواع حساب برای وزارتخانهها، مؤسسات و شرکتهای دولتی و نهادها و مؤسسات عمومی غیر دولتی» به تصویب شورای پول و اعتبار رسید و نگهداری این حسابها مجدداً به بانک مرکزی محول شد.

لطفاً بفرمایید، چه تغییراتی نسبت به قبل حاصل شده بود که در دستورالعمل مادهی 94، بانک مرکزی به­عنوان بانک عامل معرفی شد و مانند قبل بانکهای دولتی را به عنوان بانک عامل متولی این کار نکردند؟
با ورود فناوری اطلاعات به عرصهی خدمات بانکی و امکان ارایهی خدمت به صورت غیرحضوری و با توجه به بسترسازیهای انجام شده در گسترش و تعمیق بانکداری الکترونیک و وجود سامانههای بینبانکی مانند ساتنا، پایا، چکاوک و شتاب برخلاف قبل، ارایهی خدمت به دستگاههای دولتی توسط بانک مرکزی ولو با ساختار متمرکز فعلی امکانپذیر است. از طرف دیگر هم اصلاح اشکالات و آسیبهای ناشی از اجرای برنامهی چهارم که مختصری به آن اشاره کردم، بسیار حایز اهمیت است. اطلاع بهموقع از منابع درآمدی دولت و لزوم مدیریت تمام حسابهای درآمدی برای امکان تخصیص بهینهی آنها به بخشها و حوزههای مربوطه در قالب بودجهی عمرانی و جاری، عملاً سه نهاد ریاست جمهوری، وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی را مجاب کرد که حسابهای دولتی باید در یک حوزه و بانک متمرکز باشند تا امکان مدیریت واحد حسابها و یا به تعبیری ایجاد «حساب واحد خزانه»  فراهم باشد.
 
در دولت دکتر روحانی شاهد تحرک ویژهای در این زمینه بودیم، به گونهای که در زمستان سال  94 معاون اول رییس جمهور در این زمینه بخشنامه صادر کردند و سال گذشته هم در واپسین روزهای زمستان، ریاست جمهوری بخشنامهی بسیار قوی در این زمینه ابلاغ کردند، علت این همه تاکید دولت تدبیر و امید بر انتقال حسابها به بانک مرکزی چیست؟
انتقال حسابهای دولتی دو محور اصلی و اساسی دارد؛ یکی ایجاد شفافیت کامل در حوزه درآمدها و مخارج دولت که از اهداف مورد تاکید رهبری معظم انقلاب در «اقتصاد مقاومتی» می­باشد و دیگری پایش و نظارت بر این دخل و خرج برای «مقابله با مفاسد اقتصادی» . گرچه در حوزهی مقابله با فساد، ما در مقاطعی شاهد جوش و خروشهایی به­ویژه بعد از برملا شدن مفسدههایی هستیم که اینها برخوردهای ضربتی و مقطعی بوده و اثرات آنها هم عمدتاً کوتاه مدت است.

نگاه موجود در دولت آقای دکتر روحانی از جنس نگاه برخورد بلندمدت و پایدار به موضوع است، به­گونهای که زمینههای بروز و ظهور سوء استفاده یا استفادهی نابهجا از منابع دولت از بین برود.

این مفسده­ها همگی از پراکندگی حسابها و عدم کنترل و نظارت دولت و خزانهداریکل بر وجوه دولتی؛ رسوب وجوه نزد بانکها به عنوان منابع غیردولتی و اعطای اعتبار و تسهیلات از محل این منابع؛ بروز مفسدههایی مثل برقراری روابط ناسالم و ایجاد رانتهای مختلف برای صاحبان حساب و بانکهای افتتاحکننده را سبب می شود.

آقای دکترمتوجه نشدم.این اقدام بانک مرکزی را چگونه می­توان به اهداف دستیابی به اقتصاد مقاومتی مرتبط دانست؟
اعتقاد داریم یکی از محورهای اصلی و اساسی فرمایشات مقام معظم رهبری در موضوع «اقتصاد مقاومتی» بهکارگیری منابع عمومی کشور به صورت بهینه است، که شامل حذف توقف و رسوب پول در حسابها و مراکز متعدد و تخصیص آنها در زمان مناسب به طرحهای اقتصادی است که منجر به تحرک و پویایی اقتصاد کشور میشود. لذا تاخیر زمانی گردش منابع درآمدی و هزینهای نهادهای دولتی و به دنبال آن ناتوانی در تخصیص بهموقع منابع مورد نیاز به بخشهای مختلف و طرحهای دولتی­؛ از آفت­های وضعیت فعلی نحوهی نگهداری حسابهای دولتی هستند که به دنبال برچیده شدن آن هستیم.

بنابراین با ایجاد سازوکارِ دریافت مستقیم و در لحظهی درآمدهای دولت توسط بانک مرکزی و تجمیع آنها به صورت متمرکز، دولت امکان مدیریت بهتر منابع خود را خواهد یافت و تخصیص به موقع منابع به طرحهای عمرانی و پرداختهای جاری بودجهای، باعث رونق و گشایش اقتصادی خواهد شد.
ما در بانک مرکزی و دولت معتقد هستیم، میتوان با مدیریت بهتر، از منابع دولت و حاکمیت، استفادهی بهتری کرد و باعث پویایی و اثرمندی این منابع در اقتصاد شد. این یکی از مهمترین وظایفی است که دولت به طور عام و بانک مرکزی به طور خاص، در راستای انجام فرمایشات رهبری معظم، حول محور اقتصاد مقاومتی در پی آن است.
 
با توجه به اینکه انتقال حسابهای دولتی به بانک مرکزی جزء تکالیف برنامهی پنجم توسعه است و ابلاغ بخشنامهی ریاست جمهوری در واپسین روزهای انقضای این برنامه صورت گرفته، اساساً چرا انجامِ کار، زمانبر شده و دلیل ابلاغ با تاخیر بخشنامه چه بوده است ؟
گستردگی ابعاد و وسعت طرح، فراتر از دولت بوده و شامل نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی هم می­شود. به عبارتی شهرداریها و شرکتهای تابعهی آنها و همچنین نهادها و مؤسسات عمومی تحت نظر مقام عظمای ولایت فقیه که بر اساس مواد 1 تا 5 قانون مدیریت خدمات کشوری تعریف شدهاند را نیز دربرمیگیرد. بسترسازیهای لازم برای این مجموعهی عظیم به علت وسعت کار و متفاوت بودن ماهیت حسابها و عملیات مالی سازمانهای مشمول، بسیار پیچیده و زمانبر است.

از سوی دیگر با توجه به اینکه تکالیف مربوطه به صورت مشترک بر عهدهی وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی است، انجام هماهنگیهای لازم و تبیین روش و شیوهی انجام کار و توافق همه جانبه، با توجه به ملاحظات متعددی که از منظرهای مختلف وجود دارد، کار بسیار زمانبری بود.

علاوه بر همهی این موارد، ماهیت کار بهگونهای است که برخی بسترسازیها، مربوط به وزارتخانه و یا مراکز دیگری است که قانونگذار تکلیف روشنی هم برای آنها مشخص نکرده بود و اتفاقاً عمدهی چالشها در پیشبرد طرح هم، همین بخشها بودند که هنوز بسیاری از آن­ها پابرجا هستند.

به عنوان نمونه، بانک مرکزی مسئول بسترسازی و انجام مقدمات لازم شده است و وزارت امور اقتصادی و دارایی هماهنگکنندهی سازمانهای مشمول می­باشد. تجهیز بانک مرکزی و استفاده از قابلیتهای موجود به سرعت انجام شد ولی باید توجه داشت که این فقط یک بخش از کار است؛ در بخش دیگر موضوع استفاده از خدمات غیرحضوری مالی و ارایهی اطلاعات به صورت برخط به تمام دارندگان حساب و لزوم تامین بسترهای ارتباطی مخابراتی و شبکهای به عنوان یک ضرورت و پیشنیاز مطرح است. باید عنوان کرد که قسمتی از تاخیرها مربوط به برقراری شبکه و ارتباطات مربوطه است و هنوز هم به طور کامل محقق نشده است.

لازم می­دانم به این نکته اشاره کنم که اقدامات بانک مرکزی در راستای مادهی 94 به دو بخش اصلی تفکیک میشود، یکی، شروع به کار سامانهی بانکداری بانک مرکزی (نسیم) که مقدمهی کار تلقی میشود و خیلی زودتر از موعد انجام شد؛ دیگری امکانسازی دریافت و پرداخت تمام درآمدها و هزینههای دولت و سازمانهای مشمول که بسیار گسترده و مبتنی بر لزوم تعبیه و ارایهی راهکار برای تمام موارد و جزئیات دریافتها و پرداختهای دولت و سازمانهای ذی­ربط است.
 
جناب رییس کل، ممکن است در این خصوص توضیحات بیشتری بفرمایید؟
برای روشن شدن موضوع توجه فرمائید که کسبوکار سازمانها و دستگاههای اجرایی کاملاً با هم متفاوت بوده و بعضاً منحصر به خودشان است. برخی دستگاهها ارتباطات گستردهای با شعبهی بانک عامل داشتند و همانطوری­که شاید به کرات ملاحظه و با آن برخورد کرده باشید،  بانک مربوطه مبادرت به راهاندازی یک شعبه در محل سازمان کرده است. بنابراین تامین نیازهای وجه نقد به صورت اسکناس و مسکوک چه به صورت ریال و چه به شکل ارز یا انجام خدمات بانکی مثل صدور چک رمزدار، ضمانتنامه و مواردی از این دست، ملاحظاتی هستند که در صورت انتقال حسابها به بانک مرکزی و به دلیل ماهیت متمرکز این بانک که دارای صرفاً یک شعبه و آن هم در مرکز شهر تهران است، باید به آن توجه کرد.

نحوهی پذیرش چکهای درآمدی سازمانها و وصول آنها، نحوهی درخواست صدور دستهچک به صورت غیرحضوری (با توجه به بعد مسافت بهویژه برای دستگاههای اجرایی مستقر در شهرستانها) همه این­ها مقدماتی هستند که بسترسازیهای مربوط برای آن­ها هم سخت و پیچیده است و هم مستلزم اقدام عملی سازمانهای مشمول در جهت انتقال حسابها به بانک مرکزی است. به عبارت دیگر لازم است برای شناخت کامل فرایندهای دریافت و پرداخت سازمان، ابتدا سازمان مربوطه پیش­قدم شود تا نیازها احصاء و سازوکار مورد نیازش تدارک شود. متاسفانه ما در این بخش شاهد تحرک و پویایی کافی از سوی دستگاههای اجرایی و سازمانهای مشمول نبودیم و نیازها هنوز هم به طور کامل اعلام نشده است.

همکاران بنده در بانک مرکزی با تغییرات و اصلاحاتی که در برخی سامانهها و بسترهای موجود ایجاد کردهاند، بسیاری از این موارد را رفع و رجوع کردهاند. به عنوان نمونه، یکی از درآمدهای مهم شرکتهای دولتی که لازم است در اسرع وقت به حساب خزانه نزد بانک مرکزی واریز شود، قبوض صادره توسط آن­ها است. قبضهای گاز، برق، آب و قبوض مالیاتی و حتی قبضهای جرائم پلیس راهور از آن جملهاند. این شرکتها سالهاست سازوکارهایی بابت صدور و دریافت وجه به­کار بستهاند، ما در بانک مرکزی برای وصول این درآمدها بین دو راهِ اعمال تغییرات اساسی که مستلزم تغییر در مبداء و توسط شرکتهای دولتی بود -که بسیار زمانبر و هزینهزا هم بود- و  یا انجام کار و تلاش در بانک مرکزی، راهکار دوم را انتخاب کردیم و با راهاندازی «سامانهی متمرکز قبوض» که زحمت فراوانی هم در پی داشت و خللی در فرایندهای جاری صدور قبض و وصول وجوه ایجاد نمیکرد؛ خوشبختانه از اول اسفند ماه سال گذشته، تمام قبوض پرداختی مردم به صورت مستقیم و بدون فوت وقت در اختیار دولت و شرکتهای مربوطه قرار میگیرند و دیگر خبری از نگهداری و رسوب پول در حسابهای متعدد در بانکها نبوده و امکان استفاده و مدیریت این وجوه صرفاً برای خزانه فراهم است. لذا با انجام این اقدام، دولت برای پرداخت حقوق کارکنان، یارانه و بودجهی جاری و عمرانی، با مشکلات کمتری مواجه خواهد بود.

علاوه بر آن، با پیشبینی فرایند نحوهی پذیرش چکهای ذینفع حسابهای دولتی به مقصد بانک مرکزی در سامانهی چکاوک که موسوم به نسخهی سوم و ارتقاء یافته چکاوک شده است؛ در صدد آن هستیم که تمامی شعب شبکهی بانکی، امکان انجام عاملیت بانک مرکزی در پذیرش چک واگذاری به مقصد حساب دولتی نزد بانک مرکزی را داشته باشند که خوشبختانه این اقدام علیرغم تغییرات بسیار زیاد، با تلاش همکاران بنده در بانک مرکزی صورت پذیرفته و در 25 فروردین ماه امسال عملیاتی شده و صرفاً لازم است بانکها تغییراتی را اعمال نمایند تا آماده به کار شود.

مقولهی بعدی راهاندازی سامانهی صیاد است که تصریح دستاوردها و ثمرات آن شاید نیازمند اطلاعرسانی اختصاصی در این زمینه باشد لیکن به­طور خلاصه باید عرض کنم، استاندارد کردن ابعاد، طراحی و محتوای چکها، بکارگیری کاغذهای امنیتی و برخی ویژگیهای ضدجعل و امنیتی در برگه و چاپ چک؛ انجام استعلام اعتبار دارندگان حساب در زمان درخواست صدور دسته چک به صورت متمرکز توسط بانک مرکزی - برخلاف قبل که این موضوع در اختیار بانکها بود و بعضاً شاهد تخطی و تخلفهایی بودیم-  و از همه مهمتر، راهاندازی سامانهی گویای وضعیت اعتباری افراد برای گیرندگان چکها در زمان تکمیل چک و قبل از پذیرش آنها؛ اقدامات اساسی و بنیادی بانک مرکزی در حوزهی کاهش چک برگشتی و اصالتبخشی به برگهی چک، تلقی میشود که با توجه به تکالیف مادهی 94 قابلیت درخواست غیرحضوری و برخط دسته چک را نیز به آن اضافه کردیم و این قابلیت در حال حاضر در حال عملیاتی شدن است.

جناب آقای دکتر بالاخره در چه تاریخی شاهد صدور چک­های صیادی خواهیم بود؟
طبق اطلاعی که دارم، در اسفند ماه سال گذشته چکهای صیادی برای 5 بانک صادر شده و در اختیار آنها قرار گرفته است. برای مابقی بانکها هم حسب دریافت درخواست صدور دسته چک، اقدام می­شود. مقرر است ظرف یکی دو ماه آینده، دسته چکهای تحویلی به بانکها فقط به صورت چکهای صیادی باشد و بانکها از ارائهی دسته چکهای قبلی منع می شوند. 
 
با اقدامات اساسی انجام شده در بانک مرکزی صورت گرفته است ، با این حساب به نظر می­رسد مشکل زیادی برای اجرای دستور رئیس جمهور محترم نداشته باشید؟
همکاران بنده با جدیت تمام در حال تلاش هستند و پس از ابلاغ بخشنامهی ریاست محترم جمهوری هم جلسات مرتبی با حضور تمام عوامل مربوطه در کشور در حال برگزاری بوده و کار به طور مرتب پی گیری می­شود. طی این مراحل ضمن بازنگری کلیهی اقدامات صورت گرفته و تاکید بر تسریع در امور و تکمیل موارد، آمادگی کامل انتقال حسابهای دولتی درآمدی به بانک مرکزی را اعلام نمودند.

این آمادگی کامل با توجه به توضیحاتی که عنوان شد بویژه با راهاندازی سامانهی صیاد و امکان درخواست صدور دسته چک به صورت غیرحضوری در مورد حسابهای پرداخت هم وجود دارد، لیکن با توجه به نیازهای خاص برخی دستگاههای اجرایی لازم است همزمان با اعلام آمادگی دستگاهها و سازمانهای مشمول نیازها و درخواستهای مبتنی بر کسب و کار آنها نیز اعلام شود تا برای عمدهی مشمولین که قاعدتاً روال فعلی برای آن­ها جوابگوست، کار افتتاح حساب پرداخت صورت پذیرد و برای مابقی، افتتاح حساب منوط به بررسی درخواستها و تعبیه و ارائهی راهکار گردد که البته خیلی زمانبر نیست. به گونهای که نهایتاً تا پایان خرداد ماه سال جاری ، استفاده از خدمات پایانهی فروش، صیاد، چکاوک نسخهی سوم عملیاتی خواهد شد لیکن همانگونه که عنوان شد قسمتی از کار مستلزم همکاری همهجانبهی وزارت ارتباطات است که اخیراً طی مکاتبهای با وزیر محترم ارتباطات فناوری جناب آقای دکتر واعظی درخواست صدور دستور تسریع در اجرا و عملیاتیسازی بستر ارتباطی فیمابین بانک مرکزی و سازمانهای مشمول را کرده­ام.

آقای دکتر اگر برای جمع­بندی مطلبی هست، لطفاً بفرمایید.
با اجرایی شدن طرح ملی انتقال حساب­های دولتی و با سازوکار اندیشیده شده، ما شاهد آن خواهیم بود که خزانهداریکل به نمایندگی از دولت، در لحظه بر منابع دولت اشراف اطلاعاتی داشته و میتواند در زمان مناسب نسبت به تخصیص بهینهی وجوه اقدام کند. همانطور که عرض شد این موضوع گام مؤثر و بلندی در مدیریت بهینهی منابع و اقدام عملی در راستای اقتصاد مقاومتی تلقی میگردد. ما در بانک مرکزی به این مقدار هم بسنده نکردیم و علاوه بر در اختیار قراردادن حسابها و امکان مشاهدهی برخط گردش وجوه مانده حساب، امکان صدور حوالهی الکترونیکی را هم برای دولت فراهم کرده­ایم.

به عبارتی دولت تدبیر و امید اولین دولتی است که گام اساسی ایجاد شفافیت در درآمدها و مخارج خود را برداشته است و برای انجام مخارج خود مبتنی بر فرایندهای سنتی چند دههی قبل نبوده و با استفاده از فناوریهای نوین، ابزار برداشت الکترونیک را در خزانهداریکل جایگزین صدور چکهای کاغذی قبلی کرده و برای پرداختهای خود مبادرت به صدور حوالهی الکترونیک میکند.

این موضوع علاوه بر خزانهداریکل، در خزانه معین استان تهران و البرز پایلوت شد که با توجه به استقبال بسیار بالای وزارت امور اقتصادی و دارایی، مقرر است سایر خزانه معین استانها نیز به این ابزار برداشت مجهز شوند.  این امر منجر به چابکی دولت در انجام پرداختها در عین افزایش وقت و نظارت بیشتر خواهد شد. در این رابطه کارشناسان بانک مرکزی بهمراه نمایندگان خزانهداریکل؛ با مراجعهی حضوری به مراکز استانها، ضمن آموزش نحوهی انجام کار و تجهیز خزانه معین استانها به دستگاه مربوطه، نسبت به عملیاتی نمودن کار مبادرت میورزند که تا کنون به 15 استان تعمیم داده شده است. 

سایر اقدامات شامل ایجاد الگوریتم شناسهی واریز به منظور وصول مستقیم درآمدهای دولت در حسابهای خزانه نزد بانک مرکزی که منجر به جمعآوری حسابهای متعدد رابط درآمدی در بانکهای عامل شد و وصول مستقیم وجه از طریق این مکانیزم توسط 70 دستگاه اجرایی مشمول طرح موصوف، هم امکانپذیر شده است.

همچنین پرداخت مستقیم حقوق کارکنان دولت توسط بانک مرکزی که از آذر ماه سال 94 با پرداخت مستقیم حقوق یک هزار نفر از کارکنان دولت از طریق بستر پایا آغاز و به یک میلیون و پانصد هزار نفر در فروردین ماه سال جاری بالغ گردید؛ از دیگر اقدامات است. در آبان ماه سال گذشته، حقوق بالغ بر نهصد هزار نفر از کارکنان شریف سازمان آموزش و پرورش در سراسر کشور و به صورت یکجا از طریق این بانک پرداخت شد. همچنین این طرح ملی به عنوان مقدمه و بستر تأمین نظر رئیس محترم دولت تدبیر و امید مبنی بر ساماندهی کامل پرداختها به کارکنان محترم قوای سهگانه، از اهمیت ویژهای برخوردار است و مقرر شده کلیهی کارکنان دولت را شامل شود. این امر منجر به تسهیل و تسریع واریز حقوق کارکنان دولت و امکان نظارت بهتر دولت بر فرایندهای مربوطه و اطمینان از صحت پرداختها و ممانعت از پرداختهای مضاعف و خارج از ضابطه خواهد بود.

جناب آقای دکتر سیف از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید سپاسگزارم.

بنده هم از شما و همکارانتان تشکر می­کنم و امیدوارم با توجه به انتخابات مهم پیش­رو مردم عزیز کشور همچون همیشه در صحنه حضور داشته و انتخابات پرشور و حداکثری را شاهد باشیم.

مشاهده نظرات