اصلاحات سیاسی در عربستان به چه سمت‌و‌سویی می‌رود

همه علیه محمد

چه او را خطرناک‌ترین شخصیت سیاسی جهان بنامند چه جوانی بلندپرواز و اصلاح‌گر یا حتی تندرو،‌ محمد بن‌سلمان سکان قدرت را در عربستان سعودی به دست گرفته است و هرروز بر میزان نفوذ و قدرت وی در این کشور افزوده می‌شود. محمد بن‌سلمان با در پیش گرفتن سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی پویا و مدرن در عربستان سعودی خود را برای به دست گرفتن حکومتی در این کشور آماده می‌کند که بتواند در امنیت کامل و در سایه سرکوب منتقدان و مخالفانش یکه‌تازی کند و عربستان را به نقطه دلخواه خود پیش ببرد.

 ریاض بر این باور است که با دست و پا کردن یک متحد منطقهای مثل اسرائیل و از سوی دیگر ایجاد یک دشمن منطقهای مانند ایران میتواند در سایه کسب قدرت در منطقه سیاستهای خود را نیز درون این کشور به پیش ببرد. سیاستهایی که شاید به ظاهر جلبتوجه کند و چشم هر ناظری را به خود متمرکز کند اما در دل خود سوالات بسیاری را ایجاد میکند.

بسیاری از تحلیلگران بر این باورند اینکه زنان میتوانند در عربستان سعودی به ورزشگاه بروند یا رانندگی کنند یا سیاستهای ضدفساد در این کشور اجرا شده، بیانگر این است که این کشور در مسیر درست اصلاحات اقتصادی و اجتماعی قرار دارد اما بهنظر میرسد که اصلاحات چیزی نیست که فردی در راس قدرت بخواهد آن را به سیستم و جامعه تحمیل کند، موضوعی مانند رانندگی خانمها در سطوح پیشپاافتاده اصلاحات است و اصلاحات بنیادی و ساختاری این است که محمد بنسلمان بتواند در ساختار خود نظام نظارت وبررسی داشته باشد و مراقبت وجود داشته باشد و بتواند نهادهای سیاسی و اقتصادی خود را کنترل کند، اجازه دهد که تقسیم قدرت اتفاق بیفتد و شفافیت بالا رود، آزادی بیان وجود داشته باشد و جامعه مدنی قوی باشد.

از سوی دیگر برخی از رسانهها نیز عنوان میکنند که این سیاستهای گامبهگام میتوانددر جهت اصلاحات باشد اما به نظر میرسد اصلاحات باید از نهادهای نظارتی و حکومتی در عربستان شروع شود، نه از خیابانها و موضوع زنان.  بر همین اساس بهنظر میرسد که محمد بنسلمان با در پیش گرفتن سیاستهای اقتصادی همچون ساخت بزرگترین شهرک اقتصادی و تفریحی در این کشور به دنبال آن است که با جلب سرمایههای بینالمللی مانع از ایجاد هرگونه تنش و بحران علیه عربستان سعودی در منطقه شود چراکه سرمایهگذاری چندین کشور خارجی در این کشور میتواند به جلب حمایت این کشورها از مواضع عربستان سمت و سو پیدا کند و در این بین ریاض برای خود شرکای بینالمللی را نیز دست و پا کند که میتوانند در بلندمدت در جهت اهداف این کشور قدم بردارند.

از سوی دیگر عربستان در شرایطی دوران گذار خود را سپری میکند که این کشور از درون با جامعه بهشدت محافظهکاری مواجه است. سیاستهای اجتماعی محمد بنسلمان در زمینه زنان و جوانان اگرچه توجه جوانان در این کشور را به خود جلب کرده است اما تا اندازه زیادی خشم جامعه محافظهکار را نیز به همراه داشته است. همین موضوع نگرانیها در خاندان حکومتی این کشور از بابت هرگونه کودتا علیه محمد بنسلمان را بالا برده و موجب آن شده که شاهزاده جوان به بهانه مبارزه با فساد دهها نفر از شاهزادههای سعودی را به اتهام فساد بازداشت کند. محمد بنسلمان خوب میداند اگر بخواهد در هرم قدرت در عربستان باقی بماند، باید هم خود را در میان مردم این کشور و همچنین متحدانش محبوب کند و هم دست به سرکوب مخالفان و منتقدانش بزند؛ امری که میتواند آینده نامعلومی را برای امیر محمد رقم بزند.

مشاهده نظرات