بلایی که احمدی‌نژاد بر سر ۱۰۰۰ میلیارد دلار منابع کشور آورد

نفت، پرسروصداترین محل درآمد کشور همواره با عنوان صادرات و میزان ارزآوری برای کشور شناخته شده و هیچ‌گاه به نفتی که در داخل می‌سوزانیم، توجهی نشده است. این در حالی است که بیشتر از آنچه نفت صادر می‌کنیم، در داخل کشور به مصرف می‌رسانیم.

مصرفی که چندان مشخص نیست چه دستاوردی برایمان داشته است. اگر تنها ١١ سال یعنی از سال ١٣٨٤ تا ١٣٩٤ را ملاک محاسبه قرار دهیم، میبینیم عددی معادل ٦٢٥ میلیارد و ٦٢٣ میلیون دلار نفت خام و گاز مصرف کردهایم؛ درحالیکه در همین مدت معادل ٧٩٢ میلیارد و ٤٧٤ میلیون دلار از این منبع انرژی را صادر کردهایم. به عبارت ساده تقریبا برابر آنچه صادر کردهایم، در داخل سوزاندهایم. دولت احمدینژاد که تمام شد، تحلیل پشت تحلیل بود که درباره طلاییترین دوران نفتی کشور ارائه میشد و گفته میشد احمدینژاد حدود ٧٠٠ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته که نسبت به کل درآمدهای نفتی کشور تا سال ١٣٨٤ برابری میکرد و این نقد وارد میشد که چرا در برابر این میزان درآمد توسعه متناسبی در کشور اتفاق نیفتاده است. حال با این شرح در نظر بگیرید علاوه بر درآمد نفتی ارزی، در دو دولت احمدینژاد ٤٥٨ میلیاردو ٣٧٠ میلیون دلار مصرف داخلی نفت داشتهایم که در مجموع نفتی که در دوره احمدینژاد خرج شد، به هزارو ٩٧ میلیارد و ٣٢٩ میلیون دلار میرسد. یعنی ٤٨درصد منابع ٥٦سال تنها در هشت سال. این در شرایطی است که اقدامات توسعهای و زیرساختی در کشور بدون هیچ تناسبی با این میزان منابع ازدسترفته محاسبه میشود. کارشناسان انرژی بر این باورند که شدت مصرف انرژی در ایران بالاست؛ اما این شدت بالای مصرف، صرفا به خاطر سهلانگاری و مشارکتنداشتن مردم در برنامههای صرفهجویی نیست؛ بلکه یارانه انرژی و توسعه صنایع رانتی انرژیبر، سبب افزایش شدت مصرف انرژی در کشور شده است.  طبق بررسی دفتر پژوهشهای اقتصاد و توسعه اتاق بازرگانی مشهد و مبتنی بر محاسبات و مستندات دقیق خود  که منابع ارزی در اختیار کشور را برای ١٠٢ سال از ١٣٩٢ شمسی الی ١٣٩٤ مورد کاوش دقیق قرار داده و براساس دادههای آمار بانک مرکزی و ترازنامه انرژی وزارت نیرو در برخی سالها، میزان مصرف روزانه نفت خام از صادرات آن پیشی گرفته است. در سال ٩٢ براساس آمارهای منتشرشده، هزارو ٦٨٥ بشکه در روز حجم صادرات کشور بوده است که در همین سال هزارو ٧٩٦ هزار بشکه در روز نفت خام در داخل مصرف شده است. در سال ٩٣ و ٩٤ نیز میزان مصرف داخلی نفت خام از صادرات آن پیشی گرفته است. کارشناسان انرژی میگویند که دلیل پیشیگرفتن مصرف داخل از صادرات، افزایشیافتن شدت تحریمهای ایران در آن سالها بوده است؛ اما انکار هم نمیکنند که شدت مصرف انرژی در کشور بیش از حد معمول است. بهروز هادیزنوز، کارشناس اقتصادی تأکید میکند: ایران یکی از انرژیبرترین کشورها است که به ازای هر واحد ارزش افزوده تولیدشده در داخل، شدت مصرف انرژی در آن زیاد است. او میگوید: در ایران مقدار زیادی انرژی مصرف میشود. این نشاندهنده کارایینداشتن اقتصاد ایران است. بخشی از اتلاف انرژی ناشی از قیمت حاملهای انرژی در کشور است؛ زیرا در ایران بهای انرژی پایینتر از قیمتهای بینالمللی است. این کارشناس اقتصادی اضافه میکند: در ایران یارانه پنهان به انرژی میدهیم. مصرف بیش از حد انرژی یک پیامد بیرونی منفی دارد و محیط زیست را آلوده کرده و سلامت مردم را به خطر میاندازد. متأسفانه این مسئله را محاسبه نمیکنیم. ما باید از مردم مالیات آلودگی بگیریم.  او بیان میکند: اگر انرژی مصرف نشود، میتوانیم آن را صادر کنیم؛ اما چون انرژی را ارزان میفروشیم، مردم دستگاههای انرژیبر را استفاده میکنند. یک پیکان، ١٤ لیتر در صد کیلومتر بنزین مصرف میکند، درحالیکه یک ماشین جدید، ممکن است هفت تا هشت لیتر مصرف داشته باشد؛ اما افراد پیکان قراضه را نمیفروشند؛ زیرا انرژی را به میزان یکچهارم یا یکسوم قیمت جهانی، در ایران عرضه میکنیم.

یارانه ٧٥ میلیارددلاری به مصرفکنندگان انرژی

زنوز سخنان خود را با طرح این پرسش که چرا در کورههای ذوب آهن و سیمان ایران انرژی بیشتری مصرف میشود، ادامه میدهد. به اعتقاد او انرژی ارزان سبب شده که صاحبان تکنولوژی به دنبال اصلاح خطوط تولید نباشند و تولید برخی محصولات انرژیبر مانند آلومینیوم در ایران گران تمام شود.

او تأکید میکند: در ایران به مصرفکنندگان انرژی یارانه میدهیم. حتی به چاههای کشاورزی که با برق و گازوئیل برای استخراج آب کار میکنند، یارانه انرژی تعلق میگیرد. براساس برآوردهای صندوق بینالمللی پول، هزینه مستقیم و غیرمستقیم یارانهای که ایران به انرژی پرداخت میکند، در سال ٢٠١٦ نزدیک به ٧٥ میلیارد دلار بوده است. این کارشناس انرژی توضیح میدهد: هزینه مستقیم یارانه مابهالتفاوت قیمت داخلی و قیمت بینالمللی با نرخ ارز رایج است. هزینه غیرمستقیم یارانه نیز مالیاتی است که از آثار و پیامدهای انرژی نمیگیریم.  او یارانههای کلان صنایع انرژیبر را عاملی برای سودآوربودن برخی صنایع ازجمله پتروشیمی و فولاد اعلام میکند و بر این باور است که با حذف یارانه انرژی، صادرات برخی تولیدات حاصل از صنایع انرژیبر مانند پتروشیمی، فولاد، مس و آلومینیوم و حتی صنایع غذایی شامل کنسروسازیها غیراقتصادی خواهد شد.  زنوز میگوید: یارانهها باید بهتدریج حذف شود و به صنایع وام داده شود که به سمت تکنولوژیهای روز دنیا حرکت کنند. در صنایع آلومینیوم چهار نسل وجود دارد که به دلیل انرژی ارزان، نسل دوم تکنولوژی صنایع آلومینیوم به ایران وارد شده و با حذف یارانهها، این صنعت ناگزیر خواهد بود به سمت تکنولوژیهای نسل سوم و چهارم حرکت کند.

افزایش مصرف ناشی از رشد درآمدهای نفتی

احسان سلطانی، کارشناس اقتصادی، نیز با تأکید بر اینکه ابعاد مختلف مصرف را باید در نظر گرفت، بخشی از افزایش مصرف را ناشی از رشد جمعیت کشور اعلام میکند.  به گفته او، درآمدهای نفتی، نقدینگی را در کشور افزایش میدهد و پول نفت، میزان مصرف را زیاد خواهد کرد. در دوران نفتی وسعت منازل افزایش پیدا کرده و بهتبع آن، مصرف انرژی نیز افزایش مییابد.  سلطانی سطح رفاه و افزایش جمعیت را عوامل مؤثری در رشد جمعیت میداند و نیمنگاهی هم به وضعیت و کیفیت تولید خودرو در ایران میکند.  بر اساس آمارهایی که او ارائه میدهد، در دهه ٨٠ تا ٩٠، حدود ١٠ میلیون خودرو وارد چرخه مصرف در کشور شده است. میزان مصرف خودرو در ایران دو برابر شده و ایران از نظر واگذاری پلاک به خودروها، رتبه ١٠ تا ١٢ دنیا را به خود اختصاص داده است.  این کارشناس انرژی اضافه میکند: مصرف بالای خودروها، شدت مصرف انرژی را افزایش میدهد و در این روند نمیتوان مردم را مقصر دانست.

رشد بیش از ٣٥درصدی صنایع انرژیبر در پرتو رانت

سلطانی میگوید: ٢٥ تا ٣٠ درصد مصرف بنزین در ایران ناشی از خودروهای نامناسب داخلی است زیرا خودروهای خارجی مقدار کمتری سوخت مصرف میکنند اما سیاستهای متمرکز بر حمایت از تولید خودروی بیکیفیت داخل، مصرف انرژی را افزایش میدهد. در چنین روندی مردم مقصر نیستند. او ادامه میدهد: اگرچه به دلیل افزایش جمعیت، مصرف مردم افزایش یافته است، اما این مصرف، توأم با توسعه محصولات بیکیفیت بوده است. خانه در کشور ساخته شده، ولی هیچ نهادی خود را موظف ندانسته است ساخت خانه را کنترل کند تا مردم در و پنجره دوجداره در بنای خود استفاده کنند. کسی به آنها نگفته است مکلف هستید استانداردهای مصرف را رعایت کنید زیرا مافیای مسکنسازی و مستغلات قوی بوده است. در این روند چون خود نهادها هم شریک بودهاند، برای بهدستآوردن منافع بیشتر، استانداردهای ساختوساز و مصرف انرژی را رعایت نکردهاند. این کارشناس انرژی تأکید میکند: سیاستگذاری دولت در مصرف انرژی خیلی تأثیر گذاشته است. واقعیتی در کل جامعه وجود دارد و آن این است که سیاستگذارها، سیاستها را تعیین و قیمتگذاری میکنند. مدل ساخت خانهها، حمایت از تولید خودروی داخلی با هر کیفیت و ... ناشی از سیاستهای دولت است که روی مصرف تأثیر میگذارد. او اضافه میکند: از سال ٩٠ تا ٩٥، صنایع انرژیبر بهشدت رشد کردهاند. تولید فولاد کشور سه تا چهار برابر شده است. یک کارخانه سیمان یا فولاد میتواند به اندازه یک شهر کوچک انرژی مصرف کند. ١٠ درصد مصرف برق ایران متعلق به کارخانههای فولاد است که این روزها به ١٥ درصد مصرف رسیده است. این صنایع با برق یکسوم قیمت و خوراک یکسوم قیمت کار میکنند و اتلاف انرژی در آنها بالاست.  سلطانی ادامه میدهد: چندین طرح بزرگ فولادی با تکنولوژی چینی ایجاد کردند که اتلاف انرژی آنها بالاست. اما بازار انحصاری فولاد و برق یارانهای، فعالیت این کارخانهها را مقرونبهصرفه میکند زیرا اگر بخواهید فولاد را وارد کنید، حتما باید ١٠ تا ١٢ درصد مالیات بر ارزش افزوده و سایر پرداختها را به دولت داشته باشید. این پرداختها قدرت رقابت کالای انرژیبر داخلی با محصول خارجی را بیشتر میکند.  به گفته او، تولید سیمان در کشور با وجود انرژیبربودن افزایش یافته است. بر اساس یک بررسی از سال ٧٠ تا ٩٥، سهم صنایع انرژیبر از کل درآمد صنعتی ایران از حدود ٣٥ تا ٤٠ درصد به بالای ٧٠ درصد رسیده است. یعنی این صنایع رشد کردهاند. اما در مقابل، صنایع اشتغالزا و صنایعی که مناسب محیط زیست است، رشد چندانی نداشته است. صنایع انرژیبر در پرتو رانت انرژی رشد کردهاند. عمده این صنایع شبهدولتی و شبهخصوصی هستند و مردم در ایجاد آنها نقشی نداشتهاند.

مصرف خانگی در ایران کمتر از کشورهای حاشیه خلیجفارس

سلطانی نقش مردم در مصرف انرژی را کمرنگتر از نهادهای تصمیم‎ساز دانسته و میگوید: در مصرف خانگی باید چند عامل را در نظر گرفت. ایران، شانزدهمین تا هجدهمین کشور پرجمعیت و با تولید ناخالص دنیاست. طبیعی است چنین کشوری مصرف انرژی بالایی داشته باشد. درواقع مصرف انرژی یک حق برای مردمی است که صاحب منابع هستند و این مردم میتوانند کمی بیشتر از سایر کشورها مصرف کنند.  او اضافه میکند: سرانه مصرف انرژی الکتریکی یا غیرالکتریکی ایران در بخش خانگی از تمام کشورهای نفتی منطقه پایینتر است. سرانه مصرف ایران بهشدت از عربستان یا امارات یا کویت پایینتر و حتی از آمریکا هم پایینتر است. سرانه مصرف بنزین در ایران نیز بالا نیست و ایران چهلمین کشور مصرفکننده بنزین در جهان است. از نظر مصرف سرانه برق در کشور رتبه هفتادم را داریم.  این کارشناس انرژی ادامه می‎دهد: این در حالی است که برای ایجاد ١٣ طرح فولادی از سوی بانک صنعت و معدن در ١٣ استان کشور که از سال ٩٢ تا ٩٦ اجرا شده است، سه میلیارد یورو تسهیلات ارزی مصرف شده است. این طرحها در سیستانوبلوچستان، فارس، لرستان، چهارمحالوبختیاری، خراسان جنوبی، کرمان و یزد که مناطق صنعتی تولید فولاد نبودهاند، ایجاد شده و طبق آمار این بانک، برای هشتهزارو ٦٥٦ نفر با این طرحها اشتغال ایجاد شده است. با توجه به حجم سرمایهگذاری ریالی، هزارو ٤٠٠ میلیون تومان به ازای ایجاد هر شغل در این مناطق هزینه شده است. این منطقی نیست که برای ایجاد یک شغل در سیستانوبلوچستان چنین هزینهای داشته باشد. با این رقم میشد حداقل ١٠ برابر در منطقه شغل ایجاد کرد.  سلطانی بیان می‎کند: از کل مصرف انرژی کشور، حدود ٣٥ درصد خانگی است. بر اساس محاسبات ما، با احتساب خوراک پتروشیمیها، اتلاف بنزین بهخاطر ساخت خودروی بیکیفیت داخل، اتلاف انرژی به دلیل سیاستهایی که بهدنبال ایجاد ساختمانهای با مصرف انرژی کم نبوده است، همچنین اتلاف انرژی الکتریکی بخش صنعتی، نیمی از انرژی ایران در بخش صنعت مصرف میشود یا مسئول این مصرف، بخش صنعت است. در واقع مردم بیشتر قربانی سیاستها هستند تا مقصر مصرف بیش از حد انرژی.  او تأکید میکند: ما در منطقه صاحب نفت هستیم. با وجود آنکه یکسوم انرژی الکتریکی ایران در خوزستان، بوشهر و هرمزگان مصرف میشود، به این سه استان نمیتوان گفت که کولر گازی روشن نکنید درحالیکه آن سوی خلیجفارس مردم در رفاه کامل زندگی میکنند. به مردم نمیتوان فشار آورد که به اندازه ملتهای بدون رفاه و پول انرژی مصرف کنند. در نتیجه بحث انرژی را باید به صورت چندوجهی نگاه کرد و همه ابعاد را در تصمیمسازیها لحاظ کرد.

منبع: شرق
مشاهده نظرات