تفکیک صنعت از بازرگانی هزینه زاست

هدف دوم هم این بود که برای مثال قیمتگذاری در دست تولیدکنندگان در بخش صنعت قرار نداشت و بخش بازرگانی این قیمتگذاری را انجام میداد که چندان آشنا به مسائل تولید و صنعت نبودند و این امر باعث شده بود واقعیات در مورد قیمت دیده نشود. یک موضوع دیگری هم در همین راستا مطرح بود، مبنی بر اینکه کل زنجیره تامین از ابتدا تا انتها در اختیار یک وزارتخانه باشد تا بهنوعی فرایند تولید به مصرف تحت نظارت یک نهاد قرار گیرد. این اهداف توجیهکننده بود. هر چند نقاط ضعفی هم وجود داشت، اما درکل اقدام درستی بود که اتفاق افتاد. حال دوباره بحث تفکیک بخش صنعت از بازرگانی مطرح شده که بهنظر میرسد مسائل سیاسی و مدیریتی پشت این قضیه است. به هر حال باید به این مساله توجه داشت که هر ادغام و تفکیکی هزینه دارد. اگر قرار باشد الان روی این موضوع کار شود، باید توجیهی به مراتب قوی تر از آنچه قبلا درمورد ادغام وجود داشت، از سوی دولت اعلام شود. تفکیک دوباره صنعت از بازرگانی هزینه زاست، هم بهلحاظ مسائل اداری و هم بهلحاظ اینکه مجدد دو وزارتخانه تشکیل میشود که مجموع آنها بزرگتر از یک وزارتخانه واحد است. در این شرایط باید امکانات لازم را برای تاسیس این وزارتخانهها یا پرسنل و ... در نظر گرفت که با توجه به وضعیت کنونی که کشور دچار کمبود بودجه یا مشکل بهرهوری است، این کار هزینههای زیادی به اقتصاد تحمیل میکند. بهنظر من، باید مطالعات کارشناسی عمیقی در این مورد صورت گیرد. من توجیه قانعکنندهای برای تفکیک این دو بخش نمیبینم. البته بحثهای دیگری هم در کنار این قضیه مطرح بود، اینکه اگر این تفکیک صورت گیرد پستهای جدید ایجاد میشود که افرادی که امروز مسئولیتی ندارند میتوانند در این حوزهها مشغول به کار شوند. هرچند که این توجیه درستی نیست. اگر قرار باشد تفکیک صنعت از بازرگانی اتفاق بیفتد، سازمان برنامه و بودجه هم باید توجیهات اجتماعی و مدیریتی قوی داشته باشد تا همه را قانع کند و هم اینکه بار و هزینه اقتصادی هم باید توجیهکننده باشد، در غیراین صورت ضرورتی ندارد. دیگر اینکه مجلس هم نهاد تصمیمگیر در این زمینه است و آنها نیز باید بهنوعی مطالعاتی داشته باشند تا قانع شوند. اینکه گفته شده تفکیک صنعت از بازرگانی برای تنظیم بازار باید انجام شود، منطقی نیست، چون ما الان ستاد تنظیم بازار هم داریم. اگر قرار باشد در بازار اتفاقی بیفتد ما تشکیلات تجاری درست میکنیم. ما برای اتخاذ خیلی از تصمیمات از وجود ستادها، کمیتهها یا شوراهای عالی استفاده میکنیم و تصمیمگیریها در این نهادها قابل انجام است. اکثر ستادها مثل ستاد تنظیم بازار میتوانند تصمیمگیر باشند و کار درست هم همین است. اگر میخواهند تصمیم خاصی بگیرند نیازی به یک وزارتخانه جداگانه نیست.