بر این اساس تمامی دستگاهها موظف شدهاند تا موانع موجود بر سر راه رونق تولید ملی را بردارند، نه آنکه خود به مانعی مضاعف در این مسیر تبدیل شوند. اما در همین حال، صنعت کیف و کفش ایران ماههاست به دلیل کمبود مواد اولیه در رکود به سر میبرد. فعالان این بخش از افزایش ۳۰ تا ۳۵ درصدی قیمت مواد اولیه در دو ماهه نخست امسال خبر میدهند که در نتیجه آن، تولید کیف و کفش با کمبود جدی برخی از مواد اولیه روبهرو شده است. در سال جاری که ثبات نسبی بازار ارز سبب ایجاد آرامش در اغلب بازارها شده است، این افزایش سرسامآور قیمت مواد اولیه ما را به سمت دلایل دیگری هدایت میکند. کارشناسان تولید، نقش بانکها را در افزایش مشکلات بخش تولید بسیار پررنگ ارزیابی کردهاند.
«تولید اگر چنانچه به راه بیفتد، هم میتواند مشکلات معیشتی را حل کند، هم میتواند استغنای کشور از بیگانگان و دشمنان را تامین کند، هم میتواند مشکل اشتغال را برطرف کند، هم حتی میتواند مشکل ارزش پول ملی را تا حدود زیادی برطرف کند. لذاست که مساله تولید به نظر من مساله محوری امسال است؛ لذا من شعار را امسال این قرار دادم: رونق تولید؛ باید همه تلاش کنند تولید در کشور رونق پیدا کند.» این بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در لحظه تحویل سال 98 است. بهرغم تاکید ایشان بر همکاری همه دستگاهها برای انجام وظایف خود در راستای کمک به رونق تولید و کارآفرینی در سال سخت اقتصادی ایران، اکنون شاهد آن هستیم که همچنان بخشهای بزرگی از عرصه تولید کشور که میتوانند در جهت صادرات و ارزآوری نیز موفق عمل کنند با مشکلات جدی از قبیل تامین مواد اولیه دست و پنجه نرم میکنند. یکی از مهمترین حوزههای تولیدی که بار صادرات را نیز به دوش میکشد، صنعت کیف و کفش ایرانیست که این روزها از بیمهری سیستم بانکی زخمخورده و گلهمند است. پیش از این، یک مقام مسئول در این صنعت اعلام کرده بود از دولت درخواست شده که برای تامین مواد اولیه این صنف تدبیری بیندیشد، زیرا تداوم کمبود مواد اولیه بر افزایش تدریجی قیمتها اثرگذار است و بازار را در رکود فرو خواهد برد. گفته میشود اکنون بسیاری از حدود چهار هزار واحد تولیدی فعال در تهران تعطیل شده یا در آستانه تعطیلی قرار گرفتهاند و تولید کفاشان دستدوز نیز ۵۰ درصد کاهش یافته است.
گرانی بیسابقه مواد اولیه
فعالان بازار کفش نیز همانند دیگر صنوف، در راستای رونق تولید و فروش بهتر محصولات خود، به دنبال گشایش راههای جدید برای افزایش صادرات به دیگر کشورها در کنار سیرابکردن بازار داخلی هستند. این در حالیست که این هدف تنها با تامین مواد اولیه محقق میشود و چنانچه ضرورت سودآوری یک فعالیت اقتصادی را نیز در نظر بگیریم، بهتر آن است که این مواد اولیه، هر چه ارزانتر در اختیار تولیدکنندگان قرار گیرد. در غیر این صورت، تولیدکننده برای جبران هزینهها مجبور به افزایش قیمت محصول نهایی میشود که فشار اصلی آن نیز به مردم وارد خواهد شد. در این میان، کاهش قدرت خرید مردم در ماههای گذشته هم بازار را با رکود مواجه کرده است. در همین باره یک توزیعکننده مواد اولیه به «آرمان» میگوید: در ماههای اخیر با مشکلات زیادی روبهرو شدهایم؛ یکی آنکه رویه کیف و کفش در بازار نیست. بیشتر محصولاتی که در بازار موجود است از چرم مصنوعی ساخته شده و قدرت بازار هم به حدی نیست که تولیدکننده چرم طبیعی خریداری کند و مردم هم بتوانند بهای آن را بپردازند؛ در داخل کشور هم که اصلا خط تولید چرم مصنوعی وجود ندارد و همه آنچه در تولید کیف و کفش مورد استفاده قرار میگیرد وارداتی است. امیر دیانی میافزاید: حتی چسب همهکارهای که برند مشهور آن هم با نام فارسی تبلیغ میشود در داخل تولید نمیشود. پایپیرین و پمادی که در تولید کیف و کفش کاربرد دارد وارداتیست، حتی استونی که با آن لاک هم پاک میکنند وارداتی است و از ژاپن میآید و اکنون تمامی این مواد با افزایش قیمت ناگهانی مواجه شده است. او تصریح میکند: با توجه به اینکه انبارها پر از چسب است، برخی توزیعکنندگان چسب دست به احتکار این محصول زدهاند؛ همچنین چسب 300هزار تومانی را از فروردین امسال تاکنون، به قیمت 500هزار تومان افزایش دادهاند. یعنی افزایش 200هزار تومانی تنها در سه ماه! دیانی ابراز میکند: با توجه به اینکه دیگر مواد پتروشیمی در نتیجه تحریم و به دلیل آنکه شرکتها نمیخواهند بازار داخلی را از دست بدهند و تمایل به فروش محصولات دارند، ارزان شده بود اما همچنان چسب را گرانتر از قیمت واقعی میفروشند. این فعال بازار کفش میافزاید: متاسفانه روسای اتحادیه هم در جهت منافع عده خاصی از اعضای اتحادیهها قدم برمیدارند و کمکی به حل مشکلات جدی و عمومی بخشهای ذیربط خود ندارند.
تعطیلی کارگاههای تولیدی
اکنون بیش از 800 کارگر این بخش از صنعت، در محدوده سپهسالار تهران که نماد بازار کفش است بیکار شدهاند؛ اگر حتی آنها را در خانوارهای سه نفره نیز در نظر بگیریم حدود 2400 نفر تحت تاثیر این موج بیکاری تنها در بخشی از بازار کفش تهران قرار گرفتهاند. دیانی با تاکید بر اینکه مشکلات بسیاری صنعت کفش را تحت تاثیر خود قرار داده است به مالیات بر ارزش افزوده نیز اشاره کرده و آن را عاملی دیگر برای گرانی مواد اولیه میداند. این فعال بازار کفش میگوید: توزیعکننده اصلی، مالیات بر ارزشافزوده را روی چسب اعمال میکند؛ این امر توزیعکننده خرد را مجبور میکند آن میزان مالیات را بر قیمت کالا بیفزاید و در نهایت تولیدکننده هم با قیمتی گرانتر آن را برای مصارف تولیدی خریداری میکند. این روند باعث فلجشدن بازار شده است. اکنون افرادی هستند که در ناامیدی مطلق نسبت به آینده کارگاه خود به سر میبرند. شاغلان در این کارگاهها از زحمتکشترین اقشار هستند؛ آنها در یک کارگاه 10 متری که در و پیکر آن بسته است دائما با بوی نامطبوع چسب مواجه هستند و از شرایط کاری سختی رنج میبرند که برای دیگران غیرقابل تصور است.
تولید در پیچ و خم معضلات بانکی
فعالان بخش تولید همواره از کمبود یا نبود تسهیلات برای تداوم فعالیتهای خود گلهمند بودهاند. آنها معمولا با پاسخهایی نظیر عدم تامین اعتبار یا تخصیص اعتبار به موارد دیگر به دلیل یک شرایط اضطراری و غیره مواجه شده و دستشان از تسهیلاتی که در حقیقت مختص بخش تولیدیست کوتاه مانده است. تولیدکنندگان کیف و کفش هم از این روند مستثنی نیستند. امیر دیانی بهعنوان توزیعکننده مواد اولیه که با واردکنندگان از یکسو و تولیدکنندگان از سوی دیگر در ارتباط است، از بانکها بهعنوان بزرگترین مانع رشد بخش تولیدی یاد میکند و بدعهدی آنها در ارائه تسهیلات را اصلیترین مشکل کنونی صنعت کفش میداند. او از پیگیری اعتراضهای تولیدگنندگان و مراجعه به واردکننده رویه کفش میگوید و اینکه پی برده است واردکننده نیز خود، در انتظار عمل به تعهدات از سوی بانک عاملش است. این منبع توزیع به دیانی گفته است که بانک عامل، یک سال و نیم است که 54 میلیارد از پول واردکننده را نزد خود نگاه داشته و به بهانه آنکه با تحریمهای ناگهانی مواجه شده پول را آزاد نمیکند. این کارشناس بازار کفش تصریح میکند که اگرچه واردکننده درخواست ضرر و زیان داشته اما بانک حتی با پرداخت مبلغ خالص هم موافقت نکرده و اعلام کرده که این تسهیلات را با 26 درصد کارمزد آزاد خواهد کرد! دیانی در ادامه تاکید میکند: با یک حساب سرانگشتی هم میتوانید متوجه رقم بزرگ این کارمزد شوید. حالا توزیعکننده میگوید مجبور هستم که این 26 درصد کارمزد بانک را روی قیمت رویه بکشم که باید به آن سود خود واردکننده و تعرفه واردات گمرک هم اضافه شود. این است که رویه 50 هزار تومانی، به مبلغ 200 هزار تومان فروخته میشود. او در پاسخ به پرسش «آرمان» مبنی بر پیگیری این بدعهدی بانکی میگوید: من در این باره حتی به برخی بزرگان خوشنام و نمایندگان تهران در مجلس هم مراجعه کردم و از آنها نامه و دستخط گرفتم و به آن بانک مراجعه کردم. البته میدانید که شما حتی بهعنوان نماینده بخش تولید هم اجازه ورود یا دیدار با روسای بانکها را ندارید؛ مدیران دفترمدیرعامل، نامه شما را تحویل میگیرند و به او میدهند؛ بعدها متوجه شدیم حتی نامههای آن مقامات هم با بیاعتنایی مدیرعامل این بانک بزرگ خصوصی مواجه شده است. البته الحق و الانصاف پاسخگوی نامه هستند و جواب میدهند «مقدور نیست»!
بیتوجهی مدیران بانکی به شعار مهم سال
پاسخهای این فعال بازار کفش به پرسشهای «آرمان» نشان میدهد بهرغم آنکه شعار سال را میتوان بر در و دیوار هر بانک و در کوی برزن مشاهده کرد اما عبارتهای «حمایت از تولید ملی» و «رونق تولید» در سبک مدیریتی مسئولان بانکی اثر نکرده است. بانکهایی که هر روزه اخبار تسهیلاتدهی میلیاردی بدون قانون و منطقشان گوش رسانهها را کر میکند اکنون به تیشهای تبدیل شدهاند تا ریشه صنعت و تولید را در این کشور بزنند. امیر دیانی به «آرمان» میگوید: ما دوباره نامهای هم از سوی خودمان نوشتیم؛ تازه آن موقع بود که کمیتهای تشکیل دادند و نتیجه آن تنها دو درصد تخفیف کارمزد بود! واردکننده رویه هم اعلام کرد که اگر این تخفیف حتی پنج درصد هم باشد به کار من نمیآید و مشکلی را حل نمیکند. او شرح میدهد: ما از چین خرید میکنیم؛ به بانک مرکزی درخواست میدهیم که ارز دولتی به ما اختصاص دهد. آن موقع که ثبت سفارش شده است ارز دولتی 4200 تومان بود. این بانک زیر حرف خود زده و میگوید قیمت ارز بالا رفته و من نرخ را به روز حساب میکنم. ما حتی با این هم مخالفتی نداریم اما میگوییم کارمزد را به اندازهای که با ما طی کردی محاسبه کن و به قرارداد خود پایبند باش اما اینجا بانک زیر تعهد خود زده است. افزایش کارمزد در قرارداد نبوده و اکنون همین اقدام بانک، بازار را فلج کرده است. بدقولیهایی ایجاد شده و مسائلی پیش آمده که بازار را قفل کرده است. دیانی تاکید میکند: این میزان بیمهری به وضعیت تولید کیف و کفش با توجه به بیانات مقام معظم رهبری مبنی بر حمایت از تولید داخلی و تخصیص منابع به تولید سبب شده است که حوزهای که میتوانست به دلیل وجود زیرساختها به راحتی اشتغالزایی کرده و حتی ارزآوری داشته باشد، اکنون در آستانه نابودی قرار گیرد. باید توجه داشت که در این مقطع، پای کارگر و تولید در میان است و توجه ویژهای را میطلبد.
آرمان