در دو هفته آینده، فصل مجامع به اوج خودش میرسد. یعنی تمام شرکتهایی که سال مالی آنها منتهی به اسفندماه است، باید مجامع خودشان را تا 31 تیرماه برگزار کنند.در دو هفته آینده، فصل مجامع به اوج خودش میرسد. یعنی تمام شرکتهایی که سال مالی آنها منتهی به اسفندماه است، باید مجامع خودشان را تا 31 تیرماه برگزار کنند.
به همین دلیل، ما این روزها شاهد ترافیک زیادی از مجامع هستیم؛ بهویژه در پنج-شش روز آخر این دوره که شرکتهای بزرگ از قبیل خودروسازها، شرکتهای هلدینگ، بانکها و شرکتهای بزرگ تولیدی مجامع خودشان را برگزار میکنند. تعداد زیادی از نمادها طی این روزها باز یا بسته میشوند، بنابراین معمولا بازار روند خاصی را در دو هفته آخر فصل مجامع تجربه نمیکند. آنچه ما امروز شاهد هستیم بهعنوان بازاری که در حال نوسانات کوتاهمدت است، بخشی از آن ناشی از توقف و باز شدن نمادها و درگیری معاملهگران و سرمایهگذاران در مجامع است که باعث میشود تمرکز روی بازار کم شود. برخلاف آنچه به نظر میرسد مسائل سیاسی چندان روند ناخوشایندی ندارند، یعنی میتوان گفت بیشتر تحولات داخل بازار روی آن تاثیر میگذارد. به هر حال باید منتظر بمانیم تا گزارشهای تیرماه شرکتها که دارای اهمیت وافری هستند، منتشر شوند. به این دلیل که ما تا حدودی شاهد تاثیر تحریمهای سنگین در خردادماه بودیم و تقریبا تاثیر تحریمها در تیرماه به صورت کامل مشاهده خواهد شد. باید منتظر ماند و دید که عملکرد شرکتها، چه آنهایی که صادراتمحورند و چه آنهایی که وابسته به واردات هستند، تا چه میزان تحت تاثیر قرار گرفته است. همین مساله اهمیت گزارشهای تیرماه را دوچندان میسازد. در فضای کنونی بیشترین توجه سرمایهگذاران به مجامع و دریافت سود نقدی است. افزون بر این موضوع، در حال حاضر ما شاهد رسیدن قیمتها در بازار سکه، ارز، املاک و مستغلات و خودرو، به یک سقف پایداری هستیم. یعنی الان مدتهاست که قیمت ارز در یک محدوده باقی مانده است و سکه هم همین وضع را دارد. بهرغم اینکه تنشهای سیاسی وجود داشت و خیلیها شاید منتظر این بودند که بازار ارز از این تنشها تاثیر بپذیرد ولی این اتفاق نیفتاد. در مورد بازار خودرو نیز ما یک بازگشت قیمتی را در انواع خودروها شاهد بودیم و هرچند بازار املاک به اندازه سایر بازارها رشد نکرده اما نشانههای واضحی از کاهش حجم معاملات را در این بازار شاهد هستیم که شاید در فصل پاییز و زمستان این کاهش معاملات جای خودش را به یک رکودتورمی بدهد. به همین دلیل، هماکنون سه مقصد برای حجم نقدینگی که در اقتصاد ایران وجود دارد، دیده میشود. مقصد اول، بازار کالاست که ما همچنان یک تورم در حال افزایش را در این بخش داریم و عموما سرمایهگذاران حاضر به سرمایهگذاری در این بازار نیستند. بنابراین، دو مقصد دیگر یعنی سپرده بانکی و اوراق مشارکت و بازار سهام میتوانند بخش عمدهای از نقدینگی را جمع کنند. هماکنون شمار زیادی از شرکتها بیرون از بازار سهام هستند که میتوان آنها را وارد بازار کرد. همچنین، سرمایهگذاران زیادی هستند که میتوانند جذب بازار شوند. بنابراین بازار سهام ظرفیت زیادی دارد و رونق آن هم، چون بازار سهام یک بازار غیرتورمی است به اشتغال، افزایش تولید، کاهش مشکلات بنگاههای اقتصادی و تامین سرمایه کمک شایانی کند.
آرمان