بازار سنگآهن در ماههای اخیر رشد اعجابآوری داشت و از ۶۵ دلار تا ۱۲۱ دلار را تنها در ۸ ماه سپری کرد و به معنی شکستهشدن بزرگترین رکورد رشد قیمتها در بازارهای کالایی رایج بود. شکستهشدن سد باطله در معدنی در برزیل اگرچه آغازگر اصلی این رشد نرخ بود ولی بازبینیهای مجدد در مسیر افزایش ایمنی در معادن این کشور هم که به کاهش حجم عرضه به بازارهای بینالمللی منتهی شد دلیل اصلی این رشد قیمتها بود. افزایش بهای نفت خام هم به رشد قیمت تمامشده در مقصد منتهی شد و البته سختگیریهای دولت چین در مسیر صیانت از محیطزیست که به مصرف بیشتر سنگآهن پرعیار منتهی شد نیز به رشد تقاضا در برابر ضعف عرضهها انجامید. تجمیع این موارد در کنار افزایش حجم تولید فولاد خام در چین و البته بهبود اندک تقاضای فولاد همگی موجب شدند تا جذابیت معاملات سنگآهن در بازارهای مالی و معاملات کاغذی (گواهی سپرده کالایی و آتی) چین و سنگاپور هم افزایش یابد.
این داده شاید آخرین حلقه از روند افزایشی قیمتها را کامل کرد آنهم در شرایطی که تکانههایی از رشد قیمت فولاد در بازارهای جهانی هم به کمک رشد بهای سنگآهن آمد. عدم رشد جدی زغالسنگ را هم باید در نظر گرفت که به فولادیها اجازه داد قیمت بالاتری را برای سنگآهن پرعیار بپردازند آنهم در شرایطی که رشد قیمت سنگآهن دقیقا به معنی کاهش بهای زغالسنگ بود و برنده این بازی الاکلنگی تنها سنگآهن در بازار چین بود. همه اینها بازی نوسان قیمت سنگآهن را کامل کرد تا این کالا در نهایت بیش از ۱۲۰ دلار در هر تن را هم مشاهده کند اما بازی آتیبازها در بازار سنگآهن جالبتوجه بود همانگونه که در اوایل سال ۲۰۱۷ هم یکبار تجربه شد.
دو روی یک سکه سنگآهنی
بازار سنگآهن دو رو دارد؛ یک روی سکه این بازار همان معاملات فیزیکی در بازار نقدی و شاید گواهی سپرده کالایی در بازارهای رسمی است که بیش از سایر بخشها از نوسان عرضه و تقاضای واقعی تاثیر میپذیرد. این بازار دقیقا مشابه یک بازار سنتی بر مبنای عرضه و تقاضا شکل گرفته و به کشف قیمتها منجر میشود.
از سوی دیگر انتظار داریم که اغلب بازارهای کالایی و مواد معدنی در شرایط مشابه یکدیگر نوسان کنند که در بررسی نمودارها به وضوح این شرایط را شاهد هستیم ولی یک استثنا وجود دارد و آن سنگآهن است. سنگآهن در بازارهای کالایی اغلب یک استثنا بوده است. وقتی سایر بازارها میل به ریزش پیدا میکنند، این بازار خود را برای رشد نرخ آماده کرده و بالعکس یعنی سنگآهن را میتوان به قولی بتای منفی بازارهای کالایی بهشمار آورد اگرچه این روند اغلب از سال ۲۰۱۶ تاکنون رایج شده است. قرابت قیمتی بین فولاد و سنگآهن منطقی است ولی فولاد هم بازیهای خاص خود را به همراه دارد. شاید بتوان نوسان قیمت سنگآهن را با آلومینا یا آلومینیوم مقایسه کرد. وضعیت فنی آلومینیوم بیشباهت به بازار مصرف سنگآهن نیست ولی نوسان قیمت این دو کالا نهتنها شباهت چندانی با یکدیگر ندارند بلکه گویی عکس یکدیگر عمل میکنند. این واقعیت بیشتر به چیزی شبیه به سرگیجه برای تحلیلگران بازارهای جهانی منتهی شده است ولی این مباحث یک لایه جانبی دیگر هم در بازارهای مالی دارد.
برای بررسی لایه دوم بازار به یک تجربه میتوان اشاره کرد. اوایل سال ۲۰۱۷ میلادی شاهد رشد قیمتها در بازار سنگآهن و البته تحرک بازار فولاد بودیم ولی رشد بهای سنگآهن بازهم بیش از سایر بازارها بود. در آن دوره تغییر در موجودی انبارها، اما و اگرهای عرضه و سختگیریهای زیستمحیطی شرایطی مشابه وضعیت هفتههای اخیر را رقم زده بود و بهرغم آرامش در سایر بازارها بازهم شاهد رشد بهای سنگآهن بودیم. در آن دوره مالیشدن بازار سنگآهن در چین آغاز شده بود و بخش مهمی از کشف نرخ در قراردادهای فیزیکی و مشتقه به انجام میرسید. بازهم بازارها رشد نرخ داشتند و بازهم با تخلیه حباب قیمتی وارد یک فاز افت نرخ شدیم.
تمامی این موارد درحالی است که بازار سنگآهن گویی فنیترین و پیچیدهترین بازار کالایی است که با دادههای بسیار متنوعی از لحاظ حجم و شرایط تحویل و هزینههای مربوطه و وضعیت بازار روبهرو است. در این بازار هم با تزریق نقدینگی بازار را میتوان به سادگی جهت داد آنهم در شرایط که بسترهای فنی و روانی آن در تغییرات سریع تکنولوژیکی در این بازار خاص فراهم شده است. میتوان برای اثبات این ادعا یک فرض ساده را مطرح کرد. برخی در دو بازار مثلا آلومینیوم و سنگآهن سفتهبازی میکنند.
در اوایل ۲۰۱۷ در بازار سنگآهن سرمایهگذاری کرده و با اوجگرفتن نرخ سرمایههای خود را به بازار آلومینیوم منتقل میکنند. در اوایل ۲۰۱۸ در اوج قیمت آلومینیوم از این بازار خارج شده و بازهم به بازار سنگآهن مهاجرت میکنند و با رشد قیمت سنگآهن هرچند دستساخته، کسب سود جدیدی کرده و در روزهای اخیر هم از این بازار خارج میشوند و این بازار بدون حمایت و بدون مقاومت را رها میکنند تا به قیمتهای واقعی خود بازگردد. احتمال صحت این بازی در نمودار نوسان قیمتها به وضوح قابلمشاهده است. این درحالی است که بازارهای مالی در کنار محرکهای بنیادین در این بازار ایفای نقش کرده و به کمک هم قیمتها را به حرکت درمیآورند. اینکه در دوره بعدی هم بتوان بازی این افراد خاص را حدس زد بهشدت دشوار است ولی تجربه نشان داده که این مهاجرت سرمایه بین بازارهای مختلف احتمالا بازهم ادامه خواهد داشت ولی مشخص نیست مقصد بعدی این سرمایهها کجاست. شاید جذابترین بازار در این شرایط طلا باشد و شاید بازهم قرار است آلومینیوم یا فلزات پایه بهعنوان مقصد اصلی این سرمایههای مهاجر ایفای نقش کنند.
افت نرخ این دفعه در بازار سنگآهن جدی است و میتواند جدیتر هم باشد آنهم در شرایطی که بازار طلا میتواند یک بستر امن برای بسیاری از سرمایههای مهاجر باشد.
یک شکست روند قیمتی
تجربه نشان داده وقتی یک روند کلی میشکند باید منتظر رخدادهای غیرمنتظرهای بود. بهای سنگآهن از کانال افزایشی خود در ماههای اخیر فاصله گرفته است و یک نوسان نرخ خشن را به نمایش گذاشت تا جایی که میتوان گفت این ریزش نرخ نهتنها یک داده اقتصادی بلکه یک سیگنال هشداردهنده به بسیاری از بازارهاست.
این درحالی بود که بهای سنگآهن در بازارهای جهانی موفقترین کارنامه قیمتی را در ماههای اخیر به نمایش گذاشته و هیچ کالایی به این میزان رشد قیمتهای مستمر را تجربه نکرده است. این روند کلی یعنی نوسان در قیمتهایی بسیار بالا هم فضا برای سقوط آزاد نرخ را فراهم کرد، آنهم در شرایطی که این افت نرخ بسیار شدید بود و به قول اهالی بازار یک کاهش قیمت شارپ را شاهد بودیم.
این تغییر به معنی تخلیه بسیار سریع قیمتهای نجومی پیشین بود و نشان داد که زیرساختهای بنیادین در بازار سنگآهن چین هم از این بازار مهم حمایت نکرده است. این رفتار قیمتی در اواخر هفته گذشته روزهای پیچیده و تاریکی را برای هفته جاری به همراه خواهد داشت، مگر آنکه تغییر خاصی در این بازار رخ دهد.
دنیای اقتصاد