نمایندگان یک گروه ۱۰ نفره از نخست وزیران و روسای جمهور سابق کشورها در یادداشتی روز جمعه در نیویورک تایمز نوشتند: جنگ تجاری آمریکا و چین اگر تا پایان سال جاری (میلادی) حل و فصل نشود؛ صلح بشری را به خطر خواهد افتاد و دوباره جهان در یک "جنگ سرد" جدید گرفتار خواهد شد.
" کوین راد" نخست وزیر سابق استرالیا، "هلن کلارک" نخست وزیر سابق نیوزلند و "کارل بیلت" نخست وزی سابق سوئد در این یادداشت آورده اند:
جنگ تجاری آمریکا و چین که ۱۸ ماه است ادامه دارد و هنوز به نتیجه نرسیده است، رشد اقتصاد جهان را بشدت تهدید می کند.
"دونالد ترامپ" رئیس جمهوری آمریکا روز جمعه از یک آشتی اولیه در جنگ تجاری آمریکا با چین صحبت کرد و گفت که دو کشور شفاها" بر سر مرحله مقدماتی یک توافق تازه با هم به توافق رسیده اند.
طبق گزارش های رسیده، در این توافق، چین موافقت می کند امتیازاتی به آمریکا بدهد: ۱. از حق مالکیت معنوی آمریکا محافظت کند. ۲.دستورالعمل های مربوط به مدیریت واحد پول ملی را قبول کند. ۳.دهها میلیارد دلار فرآورده های کشاورزی از آمریکا بخرد.
واشنگتن هم در مقابل از ماه آینده (نوامبر) تعرفه های بیشتری بر واردات چین اعمال نمی کند.
این؛ به نوبه خود یک نشانه دلگرم کننده است، اما "توافق شفاهی" فقط گام نخست است. هرگز به معنای مهر پایان جنگ تجاری نیست.
این یعنی اینکه؛ سال آینده آمریکا، اروپا و سایر کشورهای توسعه یافته و اقتصادهای رو به ظهور سال آینده را با خطر رکود مالی شروع خواهند کرد. چه بسا که اقتصد چین هم در کوتاه مدت چشم انداز خوبی نخواهد داشت.
ما به عنوان نمایندگان یک گروه ۱۰ نفره از نخست وزیران و روسای جمهور سابق بلوک سیاسی چپ میانه و راست میانه که همگی مان روابط نزدیکی هم با آمریکا و هم با چین داریم، این یادداشت را به تقریر درآورده ایم تا از منظر آن؛ از روسای جمهور "دونالد ترامپ" و " شی جین پینگ" بخواهیم تا پایان سال، با هم به یک توافق تجاری حقیقی و اساسی برسند.
اقتصاد جهانی در یک وضعیت بلاتکلیف بسر می برد. وقت آن است که سرمنشاء این بلاتکلیفی مسدود شود.
تمام این موفقیت و کامیابی که دو کشور آمریکا و چین بر روی ستون های آن نشسته اند؛ بر روی سنگ بنای تجارت آزاد جهانی بَنا شده است.
آمریکا؛ از روز تولدش تا به امروز به بازار جهانی دسترسی داشته است و به واسطه آن سود سرشاری نصیبش گشته است.
چین؛ هم که از ۴۰ سال پیش سیاست گشایش را در حوزه اقتصادی در پیش گرفته است و وارد بازار تجارت جهانی شده است؛ موفق شده است در عرض این مدت میلیونها شهروند خود را از فقر خارج کند.
در حقیقت؛ سهم بزرگی از این پیشرفت حیات بشر و خوشبختی نسبی نوع بشر در عصر حاضر؛ مرهون توانایی کشورها در تجارت آزادانه کالا و خدمات در بیرون از مرزهای ملی است.
اما متاسفانه امروز رشد اقتصاد جهانی کند شده است. در عرض چندین دهه گذشته؛ ما برای اولین بار شاهد یک چنین اتفاقی هستیم.
یکی از علل عدیده آن؛ این جنگ تجاری میان آمریکا و چین است؛ یعنی بزرگترین اقتصادهای دنیا.
یک علت دیگر آن، شیوع سیاست حمایت از تولید داخلی در سطح دنیاست.
همه این عوامل؛ استمرار رشد اقتصاد جهانی را تهدید می کند.
ما رهبران سابق که کشورهای متبوعمان روابط دیرینه اقتصادی با چین دارند، همگی می دانیم که شماری از سیاست های تجاری و اقتصادی پکن چه مشکلاتی را بر کشورهای جهان تحمیل کرده است. به خصوص این سیاستها مربوط است به حوزه های مالکیت معنوی، انتقال تکنولوژی، محدودیت در دسترسی به بازارهای چین، پرداخت یارانه دولتی به شرکت های خصوصی و دولتی که در بازارهای جهانی هم فعال هستند.
ما معتقدیم هر کشوری که روال کار تجارتش چنین است؛ باید آن را تغییر دهد. صد البته که چین مهمترین آنهاست چون دومین اقتصاد بزرگ دنیاست.
در عین حال؛ ما به عنوان کشورهایی که از دیرباز متعهد به اصول تجارت آزاد بوده ایم؛ اعتقادمان بر این نیست که جنگ وسیع تعرفه ها که آمریکا آغازگر آن بوده است، راه موثری برای حل مناقشه تجاری و اقتصادی است.
"تعرفه"؛ طبق تعریف کلامی آن؛ دشمن تجارت آزاد است.
تاثیر جمعی آن به ویژه با این یورشی که در دنیا به سمت سیاست حمایت از تولیدات داخلی در پیش گرفته شده است، فقط جلوی رشد اقتصاد جهانی را می گیرد، باعث بالا رفتن نرخ بیکاری و پایین آمدن استانداردهای زندگی در کل دنیا می شود.
اعمال "تعرفه" هزینه معیشت را برای خانوارهای کارگری بالا می برد چون قیمت برای مصرف کننده را افزایش می دهد.
بازارهای بورس دنیا صبح روز جمعه را با خبر توافق اولیه میان آمریکا و چین شروع کردند.
جنگ تعرفه ها؛ یک بلاتکلیفی در اقتصاد جهان بوجود آورده است. حس اعتماد به نفس سرمایه گذاری بین المللی را تنزل داده است. فشار وارده برای تضعیف رشد جهانی را با خطر رکود جهانی درهم آمیخته است.
زنجیره عرضه جهانی دارد از هم می گسلد. این معضل روز به روز جدی تر می شود و تا زمانی که توافقی میان آمریکا و چین بدست نیاید؛ امیدی به ترمیم آن نمی رود.
به اعتقاد ما؛ "سازمان تجارت جهانی" به رغم همه محدودیت هایش؛ بهترین جایگاه برای برطرف کردن این رفتارها و سیاست های تجاری چین است.
به اعتقاد ما؛ "سازمان تجارت جهانی" مناسب ترین مجمع برای حل و فصل اختلافات تجاری کشورهاست. برهمین مبنا؛ ما از آمریکا و چین می خواهیم با سایر کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی کار کنند و ظرفیت های نهادینه شده این سازمان را نیرومند کنند.
ما یک گروه متشکل از نخست وزیران و روسای جمهور چندین کشور هستیم و سایر اعضائمان عبارتند از: "فرانسوا فییون" از فرانسه، "جو کلارک" از کانادا"، انریکو لاتا" از ایتالیا، "یان پتر بالکِننده" از هلند، "فیلپه کالده رون" و "ارنستو زدیللو" از مکزیک، و "هان سئونگ سو" از کره جنوبی .
بدیهی است که ما از پیچیدگی های ذاتی مذاکرات برای رسیدن به یک توافق تجاری آگاهیم. اغلب ماها مذاکراتی را برای پیمان های تجاری با آمریکا و چین انجام داده ایم. ما عمیقا از دغدغه های داخلی هریک از این دو کشور مطلعیم. به خصوص این مشکلات مربوط می شود به سیاست های داخلی انتخابات در حوزه های مختلف رای گیری که اقتضا می کند دولت ها سیاست های حمایت از تولید داخلی را پیشه خود سازند.
بخش اعظم این دغدغه های داخلی، در الزامات درازمدت توافق های تجاری لحاظ شده است.
در این فراز بحث ما این است که؛ در درازمدت این به نفع اقتصاد چین است که هر توافق جدید تجاری که امضا می کند را بطور کامل اجرا نماید. اعم از اینکه این توافق در مورد مالکیت معنوی، انتقال تکنولوژی، پرداخت سوبسیدهای دولتی،و یا در مورد دسترسی به بازار آزاد باشد.
یک چنین سیاست هایی ضمنا" باید در مورد همه شرکای تجاری چین مورد استعمال قرار بگیرد. همچنین همین سیاستها باید در مورد همه شرکای تجاری آمریکا هم به اجرا گذارده شود.
در مورد ضمانت اجرایی توافق محتمل هم باید اشاره بشود که؛چین باید در حال حاضر بداند اگر بطور کامل به شروط توافق عمل نکند؛ جنگ تجاری خسارت بار امکان دارد از سر گرفته شود.
یک توافق تجاری جدید باید شامل مقررات اجرایی قوی و مکانیسم های تحکیم شده حل اختلاف سازمان تجارت جهانی باشد تا هردو طرف خیالشان از هر بابت آسوده باشد.
چشم انداز اقتصاد جهان برای سال ۲۰۲۰ اصلا" خوب نیست.
بنابر استدلال های مورد اشاره در فوق؛ ما از هردو کشور می خواهیم هرچه در توان دارند انجام بدهند تا سال جاری تمام نشده به یک توافق اساسی با هم برسند.
ما ضمنا" از آمریکا می خواهیم دست از اعمال تعرفه های تنبیهی بردارد و چین هم که متقابلا" اعمال همین تعرفه ها را متوقف کند.
انشعاب و جدا شدن اقتصادهای چین و آمریکا از همدیگر؛ عواقبش فقط گریبان تجارت جهانی را نمی گیرد. این رویداد ناگوار تاثیرات استراتژیک بس پهناور خواهد داشت و به خصوص بر تکنولوژی و گردش مالی جهان اثر سوء برجای خواهد گذارد.
یک چنین جدایی؛ در درازمدت؛ صلح و امنیت جهان را هم به خطر خواهد انداخت.
یک چنین جدایی؛ اعلان آغاز "جنگ سرد" جدید است.
در جنگ سرد پیشین؛ اکثر کشورهای جهان ناچار بودند یکی از دو ابرقدرت را انتخاب کنند.
امروز هیچیک از ما دلمان نمی خواهد مجبور به این انتخاب شویم.
ایرنا