اخبار و مقالات

آگهی‌ها

کالاها

شرکت‌ها

استیک اسید (Acetic Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

دی اتانول آمین (DEA)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

سدیم کربنات (Sodium Carbonate)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

اسید نیتریک (Nitric Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

متانول (Methanol)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

فنول (Phenol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

سدیم تری پلی فسفات (Sodium Tripolyphosphate)

فروشنده: :  شیمی کارون

1   پاکت 25 کیلویی تماس بگیرید   
سفارش خرید

قیر (Bitumen)

فروشنده: :  VECTAL OIL

1   تن تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

فنول (Phenol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

سدیم تری پلی فسفات (Sodium Tripolyphosphate)

فروشنده: :  شیمی کارون

1   پاکت 25 کیلویی تماس بگیرید   
سفارش خرید

فقر و توسعه بازار

فقر و توسعه بازار

دکتر داود سوری
نرخ فقــر مطلق، به مفهوم درصد افرادی که از درآمد کافی برای تامین یک زندگی سالم برخوردار نیستند به سرعت در جهان رو به کاهش است. به گزارش سازمان ملل در‌حالی‌که در ابتدای هزاره سوم ۲۸ درصد از مردم جهان فقیر محسوب می‌شدند، تنها با گذشت ۱۸ سال و با کاهشی چشمگیر این نرخ به ۶/ ۸ درصد رسیده است و این موفقیت به‌رغم وقوع یکی از بزرگ‌ترین رکودهای اقتصادی جهان بوده که در این دوره اتفاق افتاده است.

در این دوره کشوری همچون چین توانسته است تقریبا فقر مطلق را ریشه‌کن کند و هند نیز با سرعتی مناسب در حال کاهش تعداد فقرای خود بوده است. رشد اقتصادی مناسب در کنار ثبات اقتصادی و همچنین مشارکت در بازارهای بین‌المللی از عمده دلایل موفقیت کشورها در کاهش فقر شناخته می‌شوند. در همین دوره، متاسفانه، اقتصاد کشور ما با بزرگ‌ترین چالش‌های اقتصاد کلان خود روبه‌رو بوده است؛ از یکسو فشارهای خارجی که در قالب تحریم‌های اقتصادی روال معمول فروش نفت و واردات کالاها و خدمات به کشور را مختل کرده است و از سوی دیگر مدیریت نامناسب و منفعل اقتصاد کلان کشور، در کنار یکدیگر دو دهه اقتصادی را رقم زدند که در آن بالاترین نرخ‌های تورم، کمترین نرخ‌های رشد اقتصادی و بالاترین کاهش‌های ارزش ریال در تاریخ معاصر کشور تجربه شدند؛ در حالی‌که در همین دوره اقتصاد کشور بالاترین سطح واقعی درآمدهای نفتی را نیز شاهد بود. در دو دهه گذشته نرخ فقــر نیز همراستا با شاخص‌های اقتصاد کشور متاسفانه و به‌رغم فراز و فرودهایی، روندی فزاینده داشته است. افزایش نرخ فقر در خانوارهای ایرانی به‌رغم تغییرات جمعیتی موافق با کاهش فقر و در سایه عملکرد ضعیف اقتصاد رخ داده است. اگـر چه شعار کاهش فقر و نابرابری در صدر شعارهای غالب دولت‌های پس از انقلاب بوده و در این زمینه نیز مخارج زیادی شده است، اما عدم درک مناسب از سازوکار مولد فقر موجب شده است که به موازات موفقیت در زمینه کاهش جنبه‌های عمومی فقر در زمینه کاهش جنبه‌های خصوصی فقر پیشرفتی حاصل نشود. در حالی‌که کشور در زمینه شاخص‌های بهداشت، آموزش و خدمات زندگی که متکی بر مخارج دولت است، در موقعیت نسبی مناسبی قرار دارد، اما اقتصاد کشور نتوانسته است فضایی موافق خلق درآمد توسط خانوارها فراهم بیاورد. به عبارت دیگر اگرچه دولت‌ها سعی کرده‌اند که به افراد ماهیگیری یاد بدهند و آنها را برای صیدی موفق توانمند کنند، اما از سوی دیگر عملکرد آنها به گونه‌ای بوده است که هر روزه از تعداد ماهی‌های قابل صید کاسته می‌شود و افراد فقیر همچنان ناگزیر چشم به ماهی‌های توزیعی دولت دارند. دولت حتی در توزیع ماهی نیز نتوانسته است به‌صورت کارآ عمل کند و قصه پر غصه یارانه‌های آشکار و پنهان هر روزه نقل مجالس است و با گره زدن اصلاح نظام یارانه‌ها به دیگر سیاست‌ها، محدودیت‌های خودساخته دیگری نیـز بر نظام تصمیم‌گیری ناکارآی اقتصاد کشور افزوده است. روند شاخص‌های اقتصادی کشور به خوبی نشان می‌دهد که کاهش نرخ رشد اقتصادی و افزایش نرخ تورم به‌عنوان برآیند و نتیجه نظام تصمیم‌گیری اقتصادی کشور تاثیر فزاینده بیشتری بر فقر از تاثیر کاهنده پرداخت یارانه‌ها داشته است. ویژگی‌های جامعه فقیر کشور به سادگی نشان می‌دهند که فقـر آنها بیشتر ناشی از عملکرد نامناسب نظام کسب و کار است و حتی سیاست‌های حمایتی دولت نیز آنها را به درستی نشانه نگرفته است. توزیع فقرای کشور در میان خانوارهایی با سرپرستانی شاغل، جوان و تحصیلکرده مرثیه‌ای پردرد از اقتصادی است که ناتوان از درآمدزایی است؛ اقتصادی که در قید گیر‌وبندهای ناشی از مداخله بیش از حد دولت و قانون‌گذار توان حرکت و پویایی خود را از دست داده است. فقـر پدیده‌ای پویا است. اگر می‌بینید یک خانوار بالقوه فعال اینک فقیر است، شک نکنید این خانوار چند دهه بعد نیز که دوران فعالیت بالقوه آن به پایان می‌رسد، فقیر خواهد بود و خانوارهایی نیز که اینک به‌صورت بالقوه فعال نیستند و فقیر هستند همان خانوارهایی هستند که چند دهه قبل در عین بالقوه فعال بودن فقیر بودند. این پویایی نشان می‌دهد که کاهش فقر نیازمند سیاست‌های بلندمدت و گسترده در طول زمان هستند؛ سیاست‌هایی که به خانوارها کمک کند که ابتدا درآمدزا باشند و سپس بتوانند سهمی از درآمد امروز خود را به فردای خود انتقال دهند. سازو‌کار انتقال بین زمانی درآمد به همان اندازه که خلق درآمد مهم است، اهمیت دارد و نیازمند اصلاح بسیاری از بازارها در سطح اقتصاد کشور است. کاهش بلندمدت فقر نیازمند برنامه جامعی است که باید در جای جای سیاست‌های اقتصادی کشور جاری و ساری باشد، اتکا به سیاست‌های مقطعی و کوتاه‌مدت حمایتی شاید برای سیاستمداران حاکم نان داشته باشد؛ اما آبی برای فقرا فراهم نمی‌کند.

دنیای اقتصاد

نظرات (2) کاربر عضو:  کاربر مهمان: 
قلی شناسه نظر: 319185 9 آبان 1398 - 18:20

فقر در ایران از سیستمی است که تورم میاورد ،تورم ، این تورم چه میکند ؟ فردی را در نظر بگیرید جنس فروخته جنس گران شده ضرر کرده برای جبران مافات یا کم فروشی میکند یا گران فروشی میکند یا غش در معامله میکند کالای فیک میفروشد، آنهایی که با این طاعونی معامله کرده اند هم طاعونی میشوند بخشی از حقوق کارکنان را نمیدهند میرسد به کارگرانی که بخشی از طلب خود را نگرفتند آنها هم اگر کم بیاورند اگر بغال و قصاب برای غذای روزانه دزدی میکنند زندان بروند یا نروند به هر حال بغال و قصاب هم مغبون میشود همه فقیر میشوند ،از کجا؟ از دولتی که میخواهد دلار نفتی خودش را در کنار دلار فیات صادرکننده نقد کند بازار گرمی میکنند دلار را گران میکنند تورم میشود صادرات کاذب و ارزان به خارج شکل گرفته و موجودی انبارها را تخلیه میکند و مردم به جان هم میفتند و فقیر میشوند ،حالا دولتی که دلار هزار تومان را ده هزار تومان کرده ادعا میکند بنزین لیتری پنجاه سنت را باید پنج هزار تومان فروخت، هزار تومان نرخ یارانه است،دولت ادعا میکند ما یارانه میدهیم! مدارس دولتی پول میگیرند کلاس چهل نفره تشکیل میدهد سود هم میکنن دولت مدعی است بودجه در اموزش و پرورش خرج شده! بیمارستانهای تأمین اجتماعی درمان نمیکنند همان دو سه نفری را که به عنوان پزشک حقوق میدهند و منابعش از تامین اجتماعی است پای بودجه وزارت بهداشت نوشته میشود! براستی بودجه دولت کجا خرج میشود؟ اصلا بودجه ای وجود دارد؟ بودجه بیشتر از مبلغ پرداخت شده ای که پایان سال به عنوان بودجه اضافه به دولت برمیگردد کجا میرود؟ دولت چرا قیمتها را کاذب بالا میبرد تا همه فقیر شوند ؟ اینها سوالاتی است که پاسخش را تجار اتاق بازرگانی میدانند ، اما دولت ادعا میکند مردم ایران خانه میخوابند از دولت حقوق نفتی میگیرند! اینها را به خارجیها میگویند آنها ندیدند باور میکنند ،چرا به فارسی برای ایرانیان اینها را مینویسید ،بنویسید نباید مالیات زیاد باشد نباید تورم باشد بنویسد بعد از کنترل تورم و کاهش مالیات و عوارض بازدارندگی از نکول و کلاه برداری و خودداری از پرداخت دیون که در قوانین ما نیست باید در قانون ایجاد شود اینها را بنویسید

ادامه
شهروز شناسه نظر: 319194 11 آبان 1398 - 7:30

من به عنوان مترجم تجار اتاق بازرگانی میخواهم به خواست خود قلی پاسخ قلی را بگویم که براستی بودجه دولت چه میشود و چه کسانی از دولت حقوق نفتی میگیرند، در گذشته و حال انسانها در جوامع چهار طبقه بوده اند که یک طبقه کاسب و تاجر و کارگر و کشاورز و صنعتگر در نظر بگیرید که ایرانیان باستان به اینها میگفتند وستروشان و سه طبقه نظامیان(رتشداران) موبدان(روشنفکر مطبوعاتی استاد دانشگاه نخبه یا روحانی و امثالهم)دبیران(کارمندان سازمانهای دولتی وقضایی و اداره ای ها )کسانی بودند که از بودجه دولت حقوق میگرفتند سه طبقه رتشداران دبیران و هیربدان یا موبدان زیر مجموعه خاندانهایی بودند به نام وسپوهران ،این وسپوهران یکسری خاندانها یا عشیره هایی بودند و هستند که با در اختیار داشتن لژیون و اتحاد با یکدیگر موفق به برقراری حکومت در یک منطقه به نام کشور،میشدند و میشوند، این سیستم هنوز هم در همه جای دنیا حاکم است واساس تشکیل حکومت است منتها دایره مرئی سه طبقه تحت امر وسپوهران امروزه محدود شده چون سیستم سلطنتی مطلقه و نظام اشرافیگری دیگر کاربرد سابق را ندارد یعنی شما امروز ششصد هزار نفر ارتشی که میبینید برای کشور ایران یا امریکا یا روسیه خدمت میکنند و از هر حزب و دسته رسمی و نامزئی حکومت وقت نفراتی در آن هستند ، اما این شششثد هزار نفر کل نفرات ارتشیها نیستند، بخشی زیادی از نیروهای نظامی در ارتش نیستند اما برای جنگ با خارج یا حفظ منافع حزب آماده اند که اینها همه از بودجه دولتها حقوق میگیرند و سر درگیرهای حزبی کشته هم میدهند و با بچه هایی که امروز شما به عنوان بچه های خیابان و غربتی میبینید جایگزین میشوند پرورش هر کدام از این ها که بعصا گلادیاتور هستند یعنی ده نفر مثل خودشان را کشتند قاتل بالفطره شدند و اصطلاحا مردم اینها را به نام گلادیاتور میشناسند ،پرورش اینها هزینه های سرسام آوری دارد ممکن است از خانواده هم باشند باری پرورش اینها با بودجه دولت است چون بدنه دولت اینها هستند که نامرئی اند اینها چشم و جاسوس هم دارند در بازار هم به اسم کاسب فعالند مغازه دارند اما به واقع کارمند اداری هستند ،که بازار را رصد کنند اینها هم بودجه برند و از دولت حقوق میگیرند هستند تا کنترل از سیاست دولت خارج نشود اینها بودجه میبرند اینها تورم میاورند اگر میبینید در غرب تورم کمتر است دلیلش اینست که بار مازاد بودجه احزاب مرئی و نانرئی دولتهای غربی که تورم زاست را هم کشورهای جهان سومی مثل ایران میدهند چطور؟ با خرید ارزهای فیات اینها، پس بار دنیا روی دوش وستروشان هاست که از نظر تعداد کمتر از سه طبقه دیگر هستند ،همیشه در نظر داشته باشید اگر مک دونالد موفق است به این دلیل است که از برندهای دیگر بیشتر مغازه دارند و پراکنده ترند و بیشترند اگر برندی بیاید که از مک دونالد بیشتر باشد آنوقت آنها جای مک دونالد را خواهند گرفت و قبل از به سود رسیدن قطعا سرمایه بر هستند و باز وقتی سرمایه را با سود مثبت یا منفی پس دادند باز سرمایه بری دارند حالا اگر سود مک دونالد چند دوره پیاپی منفی شود ورشکسته شده و حذف میشوند ، این چرخه در دولتها هم هست بودجه دولتها به این شکل هزینه میشود حالا اگر در رژیمی سیاسی، تورم در اقتصاد پشت سر هم تکرار شود، احزاب ضررده حذف میشوند اگر عدد ضررده ها بالا باشد رژیم مرئی یا نامرئی حدف میشود نمونه حذف نامرئی دولتها همین دولت وایمار بود نمونه دیگر رفورمیستهای ترکیه قبل از اردوغان بودند که نامرئی همراه با دسته های سیاسی همه حذف شدند و نمونه مرئی هم زیاد است و گفتنی نیست امیدوارم دوستان بیننده اگر متوجه نمیشوند دوباره بخوانند و فکر کنند برداشت این مفاهیم در این چند فوقالعاده مشکل است برای کسانی که در این زمینه ها مطالعاتشان اندک است

ادامه
ارسال نظر
حداقل 3 کاراکتر وارد نمایید.
ایمیل صحیح نیست.
لطفاً پیوند مرتبط را کامل و با http:// وارد کنید
متن نظر خالی است.

wait...