بازار سهام اولین روز هفته را با شتاب متقاضیان در خرید آغاز کرد و در عرض کمتر از نیم ساعت رشد بیش از ۱۸۰۰ واحدی شاخص کل را تجربه کرد، اما رفتهرفته با تشدید عرضهها شاهد عقبگرد شاخص کل و ورود به محدوده منفی بودیم. هرچند این عرضهها بهصورت آبشاری و سنگین منجر به سقوط نماگر اصلی بورس نشد، اما نمای کلی بورس تهران را منفی کرد. در نهایت شاخص کل بورس با ریزش ۹۳۱ واحدی (۳/ ۰ درصدی) روز شنبه را به پایان رساند. ارزش بازار بورس اوراق بهادار تهران در حال حاضر ۱۱۲۶ هزار میلیارد تومان است. این ارزش بازار تغییر ابعاد و ورود به سطوح جدید را گوشزد میکند. تغییر فاز سریع بورس با جهش قیمتها در مدت زمان کوتاه تکانههای زیادی را به وجود خواهد آورد. دست به دست شدن زیاد سهام در سطوح فعلی، تایید قیمتها بهوسیله عملکرد شرکتها در میانمدت، پشت سر گذاشتن اصلاح تدریجی قیمتها همراه با اصلاح زمانی ناشی از عبور از یک رشد سریع و مواردی از این دست از الزامات ورود به این مرحله جدید برای ایجاد یک کف مستحکم در محدوده فعلی است. یکی از عوامل اصلی رشد قیمتها در واکنش به سطح ۳۰۰ هزار واحدی شاخص کل، ضعف سمت عرضه و کنارهگیری فروشندگان در آن محدوده بود. این امر دو سناریو را در ذهن فعالان بورسی پررنگ کرد. سناریوی اول اینکه سیگنال پاپس کشیدن فروشندگان نوید خروج فروشندگان بالقوه و تخلیه سمت عرضه را میدهد که میتواند با تقویت تقاضا در مسیر هموار شده، رشد پرقدرت بازار سهام را به دنبال داشته باشد. سناریوی دوم این است که فروشندگان بورسی که در قیمتهای بالاتر موفق به فروش نشدهاند، دیگر از فروش در قیمتهای پایینتر منصرف شدهاند اما هنوز بهعنوان فروشندگان بالقوه مترصد رسیدن قیمتها به نقاط سر به سر فروش یا کاهش زیان برای خروج هستند. معاملات روز گذشته بازار سهام نشان داد که سناریوی دوم از اعتبار بیشتری برخوردار است. با این حساب رشد قیمتها تحت شرایط عادی در آینده امکان افزایش عرضهها را تقویت میکند و باید منتظر موجهای سینوسی کمرمق در این سطوح باشیم.
ناشناختگی چندگانه
علاوه بر ورود بازار سهام به سطوح جدید و ناشناخته، مواجهه سرمایهگذاران با تغییرات روزانه عرضه و تقاضا حاکی از بیتجربگی سرمایههای فعال در معاملات روزانه است. بنابراین میتوان گفت در شرایط فعلی بورس تهران با یک نوع ناشناختگی چندگانه مواجه است که نااطمینانی زیادی را به وجود میآورد. فعالان بورسی برای تصمیمگیری به شدت متوجه جریانهای روزانه هستند و قدرت پول و جهت جریان نقدینگی بالاتر از عوامل بنیادی و تکنیکال حرف اول تعیین مسیر و اقناع سرمایهگذاران را میزند. واکنشهای سریع به عرضههای نسبتا قدرتمند در نمادهای گوناگون و برگشتن ورق معاملات روزانه از مثبت به منفی از یکسو و تقویت جریانهای ورودی نقدینگی با هجوم سرمایهها به بخشهای دیگر از سوی دیگر، باعث شکلگیری عدم توازن در صنایع مختلف بازار سهام شدهاست. حجم و ارزش معاملات نسبت به روزهای نیمه تعطیل هفته گذشته رشد محسوسی را نشان میدهد که حاکی از فعالیت بیشتر معاملهگران روزانه است. در چنین شرایطی ایجاد موجهای سرگردان روزانه و عملکرد بدون ثبات فعالان روزانه سهام، به جابهجاییهای پرتعداد با پرداخت کارمزدهای متوالی میانجامد. از این نظر رفتار بورسبازان جدید بیش از هرچیز شبیه افرادی است که به تازگی رانندگی آموختهاند و پشت فرمان ماشین نشستهاند. این افراد خیال میکنند برای حفظ تعادل و حرکت در مسیر مستقیم نیازمند حرکتهای زیاد به چپ و راست و استفاده زیاد از گاز و ترمز هستند. حال اگر حرکت در مسیری شلوغ مدنظر باشد، رانندگی افراد تازهوارد امری خستهکننده و بسیار انرژیبر خواهد بود. اتفاقی که در کثیرالمعامله شدن سرمایههای جدید و جابهجاییهای زیاد سرمایهها در سهمهای مختلف در روزهای اخیر به چشم میخورد.
ارزش معاملات خرد روزانه (با حذف بلوک و اوراق با درآمد ثابت) در اولین روز هفته عدد ۱۳۲۰ میلیارد تومان را نشان میدهد. افزایش حجم و ارزش معاملات روزانه نسبت به روزهای نیمه تعطیل هفته گذشته یک اتفاق قابل پیشبینی بود، اما فاصله زیاد آن با دوران رونق بورس و ثبت ارزش معاملات خرد میانگین ۲هزار میلیارد تومان در هفتههای نخست مهرماه امری است که از اتخاذ جانب احتیاط توسط فعالان بازار حکایت میکند. به نظر میرسد با تداوم چنین روندی، برای بازگشت به یک روند با ثبات نیازمند جهتگیری بورس در یک مسیر مشخص هستیم و این نوع از بلاتکلیفی سرمایهگذاران نمیتواند به بازگشت جریان پرقدرت پول بینجامد.
صنایع مطرح بورسی
روز گذشته بیش از نیمی از ارزش معاملات خرد بورسی در ۵ صنعت برتر جریان داشت. صنایع شیمیایی، مواد دارویی، فلزات اساسی، خودرو و بانکی صنایعی بودند که به ترتیب بیشترین ارزش معاملات روزانه را به ثبت رساندند. حضور صنعت دارویی بهعنوان دومین صنعت پرمعامله بورسی در روز گذشته در میان غولهای صنعتی دیگر با ارزش معاملات بیش از ۱۷۴ میلیارد تومان با توجه به کوچک بودن این صنعت از نظر ارزش بازار نشان میدهد که سرمایههای خرد هنوز هم علاقه زیاد به نمادهایی دارند که با حجم نقدینگی موجود قابلیت بازدهیهای زیادی داشته باشند و از این منظر انتخاب صنایع کوچک و متوسط در اولویت جذب نقدینگی است. ارزش بازار صنعت دارو در پایان معاملات امروز با رشد ۷۳/ ۱درصدی به مرز ۵۰ هزار میلیارد تومان رسیده است که سهم بازار ۵ درصدی کل بورس را نشان میدهد. این اتفاق در حالی رخ میدهد که صنعت فرآوردههای نفتی با حضور پنج غول بزرگ پالایشگاهی با جریان مالی بسیار بزرگ در شرایط فعلی ارزش بازاری معادل ۷/ ۱۰۶ هزار میلیارد تومان دارند (سهم بازار ۶/ ۱۰ درصدی) و ارزش دادوستدهای روزانه آنها در محدوده ۴۰ میلیارد تومان بود (۲۳ درصد ارزش معاملات نمادهای دارویی در روز گذشته). این اتفاق در حالی رخ میدهد که شاخص این دو صنعت از ابتدای سال تاکنون رشدهای کاملا متفاوتی را به ثبت رساندهاند. شاخص صنعت فرآوردهای نفتی از ابتدای سال تاکنون رشد ۷۴ درصدی را به ثبت رسانده در حالیکه صنعت دارو در مدت مشابه ۱۸۳ درصد رشد داشتهاست.
مقایسه سودآوری بهاری و تابستانی صنایع
مقایسه روند عملکرد سودآوری صنایع مختلف بورسی در دو بازه بهار و تابستان میتواند حاوی نکات ارزشمندی باشد. در جدول بالا مجموع سودآوری ۱۲ صنعت مطرح بورسی در فصول بهار و تابستان آورده شدهاست.در این جدول شرکتهای بزرگ خودروسازی از شرکتهای قطعهسازی جدا شدهاند. نکته جالب توجه، خروج شرکتهای قطعهسازی از زیان در تابستان و سودآور شدن عملکرد آنها در تابستان است. پرواز سودآوری شرکتهای لاستیکی و پلاستیکی و ۵/ ۶ برابر شدن مجموع سود آنها در تابستان نسبت به بهار یک اتفاق ویژه به شمار میآید. هرچند عملکرد ضعیف بهاری این شرکتها در شکلگیری این نسبت بیتاثیر نیست. یکی دیگر از اتفاقهای جالب توجه در این جدول، افت ۲۵ درصدی سودآوری تابستانی شرکتهای گروه شیمیایی نسبت به بهار است. کمرنگ شدن موضوع تسعیر ارز در این گروه که منجر به ثبت سودهای غیرعملیاتی بالایی در بهار شده بود در کنار افت نسبی قیمتهای جهانی محصولات پتروشیمی از مهمترین عوامل موثر بر این کاهش به شمار میآید. در میان صنایع داخلی نیز مطابق انتظار صنعت دارو رشد ۸۰ درصدی مجموع سودآوری تابستان نسبت به بهار را به ثبت رساندهاست. اما نکته جالب توجه در جدول بالا، رشد بیشتر سودآوری تابستان پالایشگاههای بزرگ نسبت به بهار است. این نسبت، جهش بیش از ۲ برابری سودآوری شرکتهای پالایشگاهی در تابستان را نشان میدهد که از عملکرد شرکتهای دارویی بهتر است اما واکنش بازار در قبال این دو صنعت از ابتدای سال تاکنون همانطور که اشاره شد، کاملا متفاوت است. ثبات رویه صنایع کانه فلزی و فلزات اساسی نیز یکی دیگر از نکات قابل توجه این جدول به شمار میآید. در مورد عملکرد نمادهای بانکی بحث انعکاس تسعیر ارز در گزارشهای بهار و عدم تکرار آن در گزارشهای تابستان باید مد نظر قرار بگیرد. از سوی دیگر بخش بزرگی از زیان ثبت شده در این دو دوره مربوط به عملکرد بانک دی است به نحوی که با خروج بانک دی از این معادلات، عملکرد بانکیها در بهار با مجموع سود ۶۷۰ میلیارد تومانی همراه است و زیان ۲۳۸۰ میلیارد تومانی بانکیها در تابستان نیز به ۱۰۸۰ میلیارد تومان میرسد.
ریسکهای پنهان بورسی
در شرایطی که بازار سهام با تکیه بر محور رشد نرخ دلار حرکت اصلی خود را آغاز کردهاست و این موتور محرک بهعنوان اصلیترین پشتوانه توجیهپذیر شدن رشد قیمتها چه از منظر کاهش ارزش پول و چه از منظر افزایش قدرت سودآوری ریالی شرکتها و افزایش ارزش داراییها، تاثیر چندگانهای بر پرواز قیمت سهام داشتهاست مهمترین دغدغه بورسبازان عدم تحرک نرخ ارز در مسیر صعودی و در مرحله بعد احتمال سقوط نرخ ارز از قیمتهای تعادلی فعلی است. بسیاری بر این باورند که با ثبات نرخ ارز در محدوده فعلی، علاوه بر کاهش جذابیت صادراتی محصولات داخلی، سودهای دورههای بعدی شرکتهای تولیدی بدون محرک رشد قیمت محصولات و با توجه به عدم افزایش ظرفیت تولید و فروش در شرکتها و صنایع گوناگون قابلیت تکرار جهشهای گذشته را ندارد و از این رو نمیتوان به سودهای فعلی نسبت P/ E بالاتری داد. این موضوع در برخی که قیمت محصولات آنها بهطور مستقیم از قیمتهای جهانی خط میگیرند، ریسک مطرح شده را چند برابر میکند. اما باید به این نکته توجه کرد که وضعیت مورد بررسی بیش از آنکه بهصورت یک ریسک بزرگ مطرح باشد، از جنس نامعلوم بودن آینده است و از این رو با متغیرهای واقعی سر و کار ندارد و بیشتر در فضای گمانهزنی تقویت میشود. از سوی دیگر در شرکتهایی که بیشتر در معرض این نااطمینانیها قرار دارند، نسبتهای P/ E کنترل شدهای دارند. به سودهای فصلی آنها نسبت بالایی داده نمیشود و از این رو نمیتوان گفت که قیمتهای فعلی براساس تعمیم عملکرد سودآوری فصول درخشان تنظیم شدهاست. اما مهمترین و شاید اصلیترین ریسک موجود بیرون از محاسبات و دقتهای عنوان شدهاست. بسیاری بر این باورند که عدم تجربه رشدهای پر قدرت در بورس آنهم پس از ورود پولهای سرگردان به این بازار میتواند موجبات ناامیدی سرمایههای ورودی را در ادامه راه فراهم آورد. این مهم بهعنوان یک ریسک فراگیر و فارغ از ارزشمندی سهام در سطوح قیمتی کنونی، مطرح است. خروج سرمایههای عموما زیان دیده با انتظارات سودآوری بالا امری دور از ذهن نخواهد بود. هرچند که مقصد این پولهای خروجی جذابیت چندانی نداشته باشد و به سودهای بزرگتری ختم نشود اما برای بازاری که ابعاد آن به تدریج بزرگ شدهاست، کاهش تعداد فعالان بورسی و جریان نقدینگی ورودی یک سم مهلک خواهد بود. عدم واکنش به متغیرهای بنیادی را میتوان به تغییر سریع این متغیرها و ورود به سطوح جدید سودآوری شرکتها نسبت داد. هرچند دیرواکنشی سرمایهگذاران به این متغیرها میتواند در کوتاهمدت به ناامیدی اهالی بورسی از سهمهای مزبور و خروج سرمایهها از این بخش بازار بینجامد اما انتظار میرود در میانمدت و بلندمدت تطبیق تدریجی با فضای جدید را شاهد باشیم.
دنیای اقتصاد