ناحیه «گانگنام» در کلانشهر سئول یکی از گرانقیمتترین و پرآوازهترین مناطق شهری در سئول و حتی آسیاست. بسیاری از مردم دنیا این منطقه مسکونی را با یک آهنگ کرهای با نام «گانگام استایل» در سال 2013 شناختند که ظرف تنها چند ساعت نزدیک به یک میلیون بازدید در شبکه یوتیوب داشت. جالب است بدانید یکی از مهمترین خیابانهای این ناحیه که محل استقرار دفاتر شرکتهای بزرگ فناوری کره جنوبی همچون سامسونگ بوده و هست به نام «تهران» نامگذاری شده است؛ نشانهای از حسن روابط دو کشور مهم آسیایی که روابطشان از دهههای 60 و 70 میلادی بنیان گذاشته شده است.
با این حال در طول سالهای اخیر بر خلاف نام تهران در سئول، ایران جایگاه بسیار نازلی در منظومه روابط خارجی دولت کره جنوبی دارد. رویدادی که مهمترین نشانه آن مسدود شدن میلیاردها دلار از مبالغ ناشی از فروش نفت است؛ آن هم در میانه بحران اقتصادی ناشی از کرونا که که موجب کسری 10 میلیارد یورویی برای دولت ایران شده است.
کره جنوبی یا پادگان آمریکا در آسیای جنوب شرقی
واقعیت این است که روابط ایران و کره جنوبی صرفنظر از منافع و تضادهای دوجانبه یک متغیر مهم و سرنوشتساز دیگر هم دارد و آن هم رابطه این دو کشور با ایالات متحده آمریکاست.
واشنگتن برای سئول نه فقط یک متحد جدی بلکه شاید یک «قیم غیررسمی» در روابط بینالمللی است. اساساً دولت فعلی کره جنوبی که در ادبیات سیاسی این کشور به آن جمهوری سوم کره گفته میشود ماحصل آن چیزی است که در سالهای 1945 تا 1948 میلادی با نام دولت نظامی آمریکا در کره جنوبی شناخته میشد.
این تشکیلات نظامی از زمان فروپاشی امپراطوری ژاپن با شکست در جنگ جهانی دوم بر اساس توافق با اتحاد جماهیر شوروی در زیر مدار 38 درجه برپا شد. در ابتدا بنا بود که در نهایت هر دو طرف این خط فرضی به یکدیگر ملحق و یک حاکمیت یکپارچه در سرزمین کره تشکیل شود، اما اختلافات اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا سرنوشت متفاوتی را برای این سرزمین رقم زد.
اگرچه در سال 1948 یک دولت غی نظامی موسوم به جمهوری اول کره برای برقراری دموکراسی روی کار آمد و بحث خروج آمریکا از کره مطرح شد اما حمله دولت کره شمالی به رهبری کیم ایل سونگ در سال 1950 و دخالت قوای سازمان ملل به رهبری واشنگتن سبب شد تا حضور نظامیان آمریکایی دائمی شود. در طول جنگ سرد، کره جنوبی محل استقرار نزدیک به 50 هزار نظامی آمریکایی بود.
علاوه بر این نزدیک به یکصد سلاح هستهای نیز در کره جنوبی مستقر شده بود تا در صورت ضرورت علیه کره شمالی استفاده شود. با پایان جنگ سرد دولت آمریکا به دلیل کاهش تهدید خطر چین و کره شمالی اقدام به کاهش تعداد سربازان خود کرد و سلاحهای اتمی را از پایگاههای خود در کره جنوبی خارج نمود، با این حال هنوز کره جنوبی بعد از ژاپن بزرگترین محل استقرار سربازان آمریکا محسوب میشود.
علاوه بر این بر اساس توافقنامه نظامی دو کشور دولت کره جنوبی از حق پیگیری جرائم سربازان آمریکایی در کره جنوبی مگر در موارد جدی و حاد آن هم با توافق طرفین صرفنظر کرده است. همچنین بخش عملیات فرماندهی ارتش کره جنوبی به طور کامل تحت نظر فرماندهی ارتش آمریکا در اقیانوس آرام قرار داد.
در طول 60 سال گذشته جرائم فراوانی توسط سربازان آمریکایی در کره جنوبی به خصوص جرایم اخلاقی منجر به اعتراضات فراوانی از سوی مردم کره شده است.
یکی از مهمترین رسواییهای روی داده در خصوص فعالیتهای غیر قانونی ارتش آمریکا مربوط به آزمایش سلاح بیولوژیک در خاک کره جنوبی است. این مساله زمانی آشکار شد که ناگهان ارسال محمولهای از خاک آمریکا به پایگاه «اوسان» در کره جنوبی حاوی باکتری سیاه زخم در سال 2015 به صورت اتفاقی لو رفت. اگرچه آمریکاییها مدعی تولید واکسن این باکتری برای سربازان خود بودند اما بعدها و در پی تحقیقات وزارت دفاع کره روشن شد که تاکنون 15 آژمایش بیولوژیک در خاک کره جنوبی انجام شده است. این رویداد علاوه بر بازتاب رسانهای موجب واکنش افکار عمومی به دلیل به خطر انداختن حیات زیستی مردم کره نیز شد.
کره جنوبی پس از تحولات سال 2019 خلیج فارس و تنگه هرمز، تصمیم به اعزام ناوگان نظامی برای امنیت کشتیرانی به خلیج فارس گرفت. این کشور حضور خود را مستقل از ائتلاف دریایی آمریکا اعلام کرد با این حال روشن است که این کشور دقیقاً در جهت منافع امنیتی آمریکا در خلیج فارس حرکت کرده و در کنار آن به دنبال حفظ روابط خود با سایر کشورهای خلیج فارس از جمله امارات و عربستان سعودی هم هست.
کره جنوبی تا کجا در حوزه اقتصادی به آمریکا وابسته است
در کنار این روابط اقتصادی آمریکا و کره جنوبی نیز فوق العاده عمیق و دیرینه است. پس از پایان جنگ کره و در شرایطی که دولت حاکم بر سئول عملاً با ذخیره صفر در حوزه مالی و ارزی روبهرو بود، کمکهای آمریکا به آن توانمندی خرید نفت و محصولات کشاورزی را داد. بر اساس دادههای موجود میزان کمکهای نقدی و غیرنقدی آمریکا به کره جنوبی تا سال 1960 به یک میلیارد دلار میرسید که رقمی بیسابقه در طول تاریخ کمکهای این کشور محسوب میشد.
پس از آن نیز آمریکا با بازنگه داشتن بازار خود بر روی محصولات کرهای همچون پوشاک و قطعات الکترونیکی نقش مهمی در شتابدهی به صنعت کره جنوبی داشت. هماکنون نیز این روابط علیرغم روی کار آمدن ترامپ با قدرت سابق وجود دارد.
حجم تجارت بین کره جنوبی و آمریکا در سال 2018، 132 میلیارد دلار برآورد شد و این رقم در سال 2019 به 135 میلیارد دلار رسید. صادرات آمریکا به کره جنوبی پس از سال 2016 افزایش یافته است و از 43 میلیارد دلار در سال 2016 به 61 میلیارد دلار در سال 2019 رسید. نکته مهم در این باره تراز مثبت کره جنوبی در مقابل آمریکا است. این تراز مثبت به کره این قابلیت را داده است تا سرمایهگذاریهای خود را در نقاط مختلف جهان توسعه دهد.
البته بخشی از این مازاد تراز تجاری صرف خرید اوراق قرضه آمریکا و پوشاندن کسری بودجه دولت آمریکا میشود. علاوه بر این بخش مهمی از ذخایر ارزی کره جنوبی نیز بر اساس دلار نگهداری میشود که در حفظ ارزش دلار با توجه به حجم مبادلات کره جنوبی در دنیا نقش مهمی را ایفا میکند.
این روابط گسترده پولی و مالی با عضویت آمریکا و کره جنوبی در بسیاری از پیماننامههای تجاری بینالمللی همچون پیمان تجارت آزاد اقیانوس آرام و همچنین سازمان تجارت جهانی تکمیل شده است. دو کشور همچنین به دنبال امضای یک تفاهمنامه تجارت آزاد نیز هستند اما به دلیل مقاومت برنجکاران محلی در مقابل واردات برنج آمریکایی تاکنون این قرارداد به نقطه نهایی نرسیده است.
در طول دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ و با توجه به مازاد تجاری کره جنوبی واشنگتن تمام تلاش خود را به خرج داده تا بتواند سئول را وادار به پرداخت مبالغ بیشتر به دلیل حضور نظامیان آمریکایی و آن چه حفاظت بیشتر گفته میشود، نماید که علیرغم مذاکرات گسترده و جدی تاکنون همچنان این مسئله به مرحله حل و فصل نهایی نرسیده است.
دولت ترامپ چگونه روابط تجاری ایران با سئول را صفر کرد؟
طبیعی است که با چنین حجم گستردهای از روابط دوجانبه در حوزههای گوناگون، سئول در مقابل فشارهای آمریکا برای قطع واردات نفت از ایران به راحتی کوتاه میآید. جالب اینجاست که این تجربه برای بار اول به دست نیامده و در جریان اوجگیری دور قبلی تحریمهای آمریکا در حوزه نفت دقیقاً چنین اتفاقی روی داد.
بر اساس آمارهای اتحادیه تجارت بینالمللی کره جنوبی، مجموع تجارت ایران و کره جنوبی در سال 2017 به 17 میلیارد دلار میرسد که پس از وضع شدن تحریمهای ثانویه روند کاهشی به خود گرفت و در سال 2015 میلادی تنها به 6 میلیارد دلار بالغ شد که تراز تجاری ایران در مقابل کره جنوبی نیز منفی بود.
بعد از مذاکرات هستهای و به نتیجه رسیدن تفاهم هستهای موسوم به برجام کلید آغاز دوباره روابط تجاری نیز زده شد. ایران در یک حرکت بزرگ یک قرار چند میلیارد دلاری برای خرید 8 کشتی کانتینربر از صنایع کشتی سازی «هیوندای» آغاز کرد و متعاقب آن نیز کره جنوبی واردات نفت از ایران را از سر گرفت و حجم روابط تجاری دو طرف به 12 میلیارد دلار در سال 2017 رسید. علیرغم این جهش مهم با خروج دولت ترامپ از برجام و بازگشت دوباره تحریمها روند معکوس دوباره تکرار شد.
بر طبق آمارهای «اداره اطلاعات انرژی آمریکا» واردات نفت کره جنوبی از ایران در سال 2019 تقریباً به صفر رسیده است. بر این اساس «شیل نفت» تولیدی آمریکا از سوی کره جنوبی به عنوان جایگزین نفت ایران برگزیده شد. بر این اساس صادرات نفت آمریکا به سئول از صفر بشکه در سال 2016 به 618 هزار بشکه در سال 2018 رسید. این رقم در سال 2020 به دلیل رکود ناشی از کرونا 552 هزار بشکه بود. به این ترتیب روشن است که واردات نفت ایران از سوی کره جنوبی بلافاصله به سمت صفر میل کرد.
این اتفاق در حوزه صنعت و مبادلات پولی نیز روی داد. کره جنوبی پیش از این علاوه بر حوزه صادرات کالاهای ساخته شده در حوزه توسعه بخشهای زیر ساختی ایران نیز حضور جدی داشت. بر طبق دادههای اتحادیه تجارت بین المللی کره جنوبی در سال 2017 دو هزار و 671 شرکت کرهای روابط تجاری با ایران داشتهاند. پس از تحریمهای آمریکا همه این شرکتها ایران را ترک کردند. در حوزه بانکی 12 بانک ایرانی از جمله بانک ملت، پارسیان، در قالب قرارداد بانک مرکزی وارد همکاری با اگزیم بانک کره جنوبی شدند. پس از تحریم ایران توسط آمریکا، بانکهای کرهای همچون ووی بانک، بانک صنعتی کره و اگزیم بانک همکاری خود را با ایران قطع کردند.
این تحریم به قدری سفت و سخت در حوزه پولی و بانکی توسط سئول رعایت شد که با وجود بحران سنگین کرونا این کشور تنها اجازه صادرات نزدیک به 1 میلیون دلار دارو را به ایران صادر کرد و حتی اجازه صادرات پلاستیک مورد نیاز صنایع دارویی ایران توسط شرکت الجی نیز توسط آمریکاییها نیز داده نشد.
چرا دولت ایران از تعامل قبلی خود با دولت کره درس نگرفت؟
بدیهی است که نظر به شرایط فوق، ایران برای پس گرفتن اندخته ارزی خود در بانکهای کرهای راهی سخت و طولانی را در پیش دارد. همانگونه که بدهی قبلی نیز تنها بر اساس برجام و در قالب فروش کالا به ایران بازگردانده شد و سئول نشان داده است که به هیچ عنوان ریسک زیر پا گذاشتن تحریمهای آمریکا را قبول نخواهد کرد.
شاید در این میان، ابهام اصلی اینجا باشد که با توجه به تبعیت تمامعیار دولت کره جنوبی از واشنگتن در موضوع تحریمهای ایران که مسبوق به سابقه بوده، چرا صادرات نفت به این کشور بلافاصله در دستورکار دولت قرار گرفت و چرا برای تصفیه پول نفت راهکار دیگری اندیشیده نشد؟ به عبارت دیگر، با آن سابقه کره جنوبی و قطعی بودن وابستگی امنیتی بلکه همهجانبه سئول به واشنگتن، چرا دوباره به این کشور تا این حد اعتماد شد؟
آیا ایران نمیتوانست فروش به مشتری دیگری را در دستور کار خود قرار دهد؟ پاسخ به این سئوالات حتماً میتواند گره از بسیاری سئوالات موجود پیرامون ثروت بلوکه شده ایرانیان در بانکهای کره را جواب دهد.
فارس