تفاوت تورم و گرانی
این روزها با افزایش چند برابری قیمت برخی کالاها و خدمات، گلایه مردم از تورم بار دیگر بالا گرفته است. معمولا هر فردی تورم را بر اساس کالاها و خدمات مصرفی شخصی خود که تعداد محدودی است، تخمین میزند و معمولا قیمتهای ثابت مانده و یا کاهش یافته را در محاسبات خود لحاظ نمیکند. درحالی که نرخ تورم به معنی افزایش نسبی قیمت تمامی کالاها و خدمات مصرفی در تمام مناطق و همه دهکهای درآمدی و در واقع کل کشور است، نه رشد قیمت کالا یا خدمت خاص در منطقهای خاص.
در واقع برداشت فرد از تورم همان افزایش قیمت برخی اقلام یا حتی بدتر از آن تلقی بیشترین افزایش قیمت به منزله تورم است. در حالی که در حال حاضر تورم بر اساس اطلاعات 475 قلم کالا و خدمت محاسبه میشود.
گرانی (سطح بالای قیمتها) و تورم (درصد افزایش قیمتهای پایین یا بالا) دو مقوله متفاوت هستند. معمولا افراد هر نوع گرانی و سطح بالای قیمتها را به معنی افزایش نرخ تورم در نظر میگیرند در حالی که افزایش تورم به معنای بیشتر شدن سرعت افزایش قیمت کلیه کالاهاست.
از طرفی، گران بودن به درآمد افراد و توان اقتصادی آنها و مقایسه قیمت آن کالا در سایر کشورها وابسته است. به طور مثال یک خودرو لوکس حتی اگر نسبت به سال گذشته کاهش قیمت داشته باشد (کاهش تورم خودرو لوکس) باز هم از نظر عام یک کالای گران محسوب میشود.
بنابراین بالا بودن سطح قیمتها به معنای بالا بودن تورم نیست. همانطورکه پایین بودن تورم به معنی پایین بودن سطح قیمتها نیست. این دو ازجنس متفاوت بوده و با واحدهای متفاوتی ارزیابی میشوند به طوری که تورم به صورت درصد بیان میشود و مبنای مقایسه آن عدد صفر است. درحالی که سطح قیمتها بر حسب واحد پول اندازه گیری میشود و واحد آن ریال است.
تاثیر ضریب اهمیت را نادیده نگیریم!
تورم در واقع تغییرات میانگین قیمت طیف زیادی از کالاها و خدمات بر اساس الگوی مصرف یک خانوار نوعی است که برای خانوارهای دارای الگوی مصرفی متفاوت از متوسط جامعه، بیشتر یا کمتر از نرخ تورم اعلام شده است.
درحالی که معمولا افراد در تخمین تورم ذهنی خود وزن و ضریب اهمیت کالاها و خدمات را مدنظر قرار نمیدهند، ولی مرکز آمار و بانک مرکزی کالاها و خدمات را بر اساس وزنشان در محاسبات وارد میکند.
وزن یا ضریب هر یک از کالاها و خدمات، نسبت متوسط هزینه آن قلم به متوسط کل هزینه خانوار است. وزن متفاوت اقلام باعث میشود تغییرات قیمت هر یک، تأثیر متفاوتی بر نرخ تورم داشته باشد.
به ادعای مرکز آمار هر ساله برآوردی از ضرایب اهمیت کالاها و خدمت مشمول شاخص محاسبه میشود و چنانچه نتیجهگیری شود که ضرایب اهمیت اقلام شاخص با سال پایه تفاوت معنیداری دارد، تجدید نظر در ضرایب اهمیت انجام میگیرد.
مقایسه سهم گروههای مختلف کالا و خدمات در سبد خانوارهای کل کشور،شهری و روستایی
همانطور که مشاهده میشود ضریب اهمیت خوراکیها پایین آمده، در حالی که خوراکیها افزایش قیمت داشتهاند، درحالی که ضریب اهمیت مسکن بالاتر رفته، با این که قیمت مسکن افزایش آنچنانی نداشته است. این میتواند ترفند خوبی برای پایین نگه داشتن نرخ تورم باشد. اما آیا مرکز آمار میتواند به این راحتی از این ترفند استفاده کند؟
اسعد الهرضایی پژوهشگر پژوهشکده آمار، در پاسخ میگوید: این ابهام همواره وجود داشته. محاسبات ضریب اهمیت مسکن هیچ ربطی به تغییرات قیمتی آن ندارد. این ادعا وقتی درست است که نرخ تورم بخش مسکن از نرخ تورم کل همواره کمتر باشد اگر اینطور باشد میتوان ادعا کرد که ما ضریب اهمیت مسکن را دستکاری کردیم تا تورم را پایین نشان دهیم ولی روند تورم مسکن و مقایسه آن با تورم کل نشان میدهد که در برخی مواقع تورم مسکن از تورم کل حتی بیشتر است و روند ثابتی ندارد که بر اساس آن بخواهیم ضریب اهمیت آن را با سوءنیت دستکاری کنیم.
به گفته این پژوهشگر سال 1400 قرار است سال پایه جدید باشد. در سال پایه 1400 قرار است ضرایب اهمیت تغییرکند.
چرا افزایش قیمت ارز خودش را در تورم نشان نمیدهد؟
در کنار ضریب اهمیت این را هم باید در نظر داشت که افزایش یکباره قیمت اقلام (مثل خودرو، اجاره مسکن، طلا و …) که مدت کوتاهی از وقوع آن میگذرد تغییر زیادی در عدد تورم سالانه ایجاد نمیکند.
در زمانی که تغییرات قیمت اندک بوده و دارای نوسان نباشد، تورم محاسباتی با احساس مردم از تورم تفاوت اندکی خواهد داشت ولی زمانی که قیمتها با سرعت بیشتری در حال افزایش است، احساس مردم از تورم با نرخ تورم محاسباتی تفاوت بسیاری پیدا میکند.
بنابراین در زمانهایی که با جهشهای ناگهانی قیمت مواجه هستیم (افزایش قیمت ناگهانی و شدید در قیمت سکه، طلا، خودرو، ارز و …)، باورپذیری تورم متوسط بیشتر مورد تردید قرار می گیرد.
درحالی که تغییرات قیمت داراییهای سرمایهای، اثر مستقیمی روی محاسبه تورم ندارد ولی از طریق تاثیر بر افزایش قیمت کالاها و خدمات مصرفی در محاسبات تورم لحاظ میشود.
برای مثال تغییر قیمت زمین، قیمت مسکن، سکه طلا و … در محاسبات تورم آورده نمیشود. زیرا تورم درصد تغییر قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوار در یک دوره معین است، نه کل هزینههای زندگی و تولید و سرمایهگذاری. در حالی که مردم عموما کل افزایش هزینههای سرمایهگذاری و افزایش قیمت داراییهای سرمایهای نظیر املاک و طلا و … را به حساب افزایش تورم میگذارند.
نوسانات نرخ ارز نیز مستقیماً در محاسبات تورم لحاظ نمیشود. افزایش نرخ تورم معادل با افزایش نرخ ارز نیست. اگر چه افزایش نرخ ارز از طریق افزایش قیمت کالاها و خدمات مصرفی در محاسبات تورم لحاظ میشود.
الهرضایی در این باره عنوان میکند: مثلا زمانی که نرخ ارز 40 درصد رشد میکند همه کالاها 40 درصد رشد قیمت نخواهند داشت تاثیرات زشد نرخ ارز با وقفههای زمانی اتفاق خواهد افتاد. این وقفه ها بلافاصله در تورم مصرف کننده منعکس نمیشود.
تجارت نیوز