جمشید عدالتیان در مورد آنچه ترامپ برای اقتصاد جهان به میراث گذاشته اظهار کرد: از 6 تا 7 سال پیش موج ملیگرایی در جهان شروع شد، نمونه آن را در انگلیس و موضوع برگزیت دیدیم. آقای ترامپ نیز از این موج برخواست که یک راستگرای متمایل به افراطی بود. امید ما این است که با شکست آقای ترامپ تئوری موج راستگراهای افراطی از بین برود یا تضعیف شود. من فکر میکنم بعد از این در برزیل هم همین اتفاق بیافتد، در آلمان و فرانسه هم حزب راستگرا با کاهش رای مواجه و از پارلمان خارج شوند. ایدوئولوژی این موج، نوعی ملیگرایی افراطی بود که به هیچ پیمان بینالمللی پایبند نیست مگر اینکه به نفع خود باشد. آقای ترامپ از بسیاری از سازمانها و معاهدههای بینالمللی خارج شد مثل یونسکو، حقوق بشر، قرارداد پاریس.
وی افزود: ترامپ رابطه خوبی با اتحادیه اروپا نیز نداشت و برای مثال انگلیس را تشویق کرد که از اتحادیه اروپا خارج شود و ملیگرایی را در آنجا تقویت کرد. جنگهای تجاری مختلفی با کشورهای مختلف مثل چین و حتی اتحادیه اروپا که همپیمان او بودند به راه انداخت. به طور کلی آقای ترامپ هیچگونه قاعده بینالمللی را رعایت نمیکرد و تلاشش بر این بود که نوعی بینظمی در سطح بینالمللی را به وجود بیاورد تا یک نظم جایگزین کند و نظم جدید مدنظر او دلخواه آمریکا بود. حتی سازمان ملل و سازمان جهانی بهداشت و غیره را زیر سوال برد. در نتیجه آقای ترامپ برای خود دشمنان زیادی تراشید.
عدالتیان در ادامه اضافه کرد: پیام او برای به مردم آمریکا این بود که برای شما کار میکنم ولی در عمل فقط برای ثروتمندان کار کرد و نشان داد که حتی به قاعدههای کرونا، بهداشت، قرنطینه و غیره اعتقادی ندارد.
عضو اتاق بازرگانی ایران در مورد تاثیرات این سیاستها روی ایران گفت: ترامپ در مواجهه با ایران از سیاست مشت آهنین استفاده میکرد، هرچه آقای اوباما انجام داده بود را ایشان قبول نداشت و به تبع قراردادها و معاهدهها را هم نپذیرفت و یک اجماع عربی-اسراییلی در مقابل ایران ایجاد کرد و فشار حداکثری گذاشت. به نوعی به تحریم کردن معتاد شده بود. به جز دوره آقای مصدق که فشار زیادی به کشور وارد شده در دورهی دیگری تا این اندازه به کشور ما فشار اقتصادی وارد نشده است.
وی افزود: از نظر سیاسی، با معامله قرن ترامپ سعی کرد که همپیمانانی برای اسراییل ایجاد کند و ایران را به دشمن اول اعراب تبدیل کند، از نظر اقتصادی هم ضربات سنگینی به ما وارد کرد که زمان زیادی باید بگذرد تا این صدمات که ضربه حاصل از شیوع کرونا نیز به آن اضافه شد بتوان جبران کرد.
این کارشناس اقتصادسیاسی در ادامه افزود: بعضی از خارجنشینان که آرزوهای عجیبی دارند به دنبال آمریکا شروع به تکرار ادعاها میکردند. باید توجه داشت که بین دولت و مردم تفکیکی وجود ندارد، اگر به دولت فشار بیاید و برای مثال کسری بودجه به وجود بیاید، فشار آن به مردم منتقل میشود. از یک طرف مردم مجبور میشوند به خاطر فشارها مالیات بیشتری پرداخت کنند و از طرفی دولت نمیتواند مالیات بیشتری بگیرد و فشارها دوباره افزایش پیدا میکند. این یک دوره تسلسل ناقص است. اینکه گفته میشود مثلا 20 درصد اقتصاد ایران کوچکتر شده یعنی کل اقتصاد ایران تحت فشار قرار گرفته و همه متاثر میشوند. این سناریو اشغال یک کشور بدون شلیک گلوله است که استراتژی امریکا و خائنین بود.
وی با اشاره به شرایط مشابه در دیگر کشورها تصریح کرد: همین محاصره اقتصادی شاید با شدت کمتر در زمان روی کار بودن آقای صدام برای عراق ایجاد شد که طی آن 2 میلیون عراقی فوت کردند که یک میلیون نفر از آنها کودک بودند. این برای عراقیها فراموشنشدنی است و جنایت بزرگی بود. خوشبختانه در کشور ما این فشارها با وجود سختیها به فروپاشی اقتصادی و اجتماعی که آرزوی آنها بود بدل نشد. به جز افرادی که دلسوز هستند افرادی هم هستند که حقوقبگیر امریکا، عربستان و اسراییل هستند و به آقای ترامپ امیدوار شده بودند ولی این آرزو را از دست دادند.
عدالتیان با تاکید بر لزوم دوری از فرصتسوزی خاطرنشان کرد: فشارهایی که به دولت وارد میشود به مردم نیز منتقل شد ولی در مقایسه با دو میلیون فوتی در عراق نتیجه قابل قبولتری داشت، اجناس گران بود ولی وجود داشت. مردم از دولت مطالبه دارند که همانطور که راضی نبودند که با فرد زورگو که با غرور ملی ما هماهنگ نبود مذاکرهای شود الان فرصت جدید از دست نرود.
این استاد دانشگاه افزود: همه همپیمانان آقای ترامپ از اینکه ایران با آمریکا مذاکره کند و روابطش را با اروپا بسط دهد وحشتزده هستند، حتی ترکیه نیز از این میترسد چراکه اگر این اتفاق بیافتد ایران برای ترکیه یک رقیب بسیار بزرگ اقتصادی میشود. بنابراین بعد از این همه سختی، مردم مطالبهگر هستند و انتظار دارند که فرصتسوزی نشود.
ایلنا