اصولا قیمت ارز از دو طریق قابل کنترل است، یکی به طور طبیعی که راهحل آن کنترل حجم نقدینگی و پایین آوردن و نزدیک به صفر رساندن نرخ تورم و بهره است، راهحل دوم برای کنترل قیمت ارز، به صورت دستوری و به صورت عرضه فراوان، از طرفی و کنترل شدید تقاضا از طرف دیگر است که البته این راهحل دوم درست است که بسیار آسان تر است، ولی اصولی و اساسی نیست و اصولا برای درازمدت و حتی میانمدت عملی هم نیست.
از طرف دیگر، باعث جمع شدن فنر قیمت شده و به محض کم شدن عرضه و یا انفجار تقاضا فنر فرار خواهد کرد و شاهد دو یا حتی چند برابر شدن قیمت خواهیم بود. همانطور که بارها این اتفاق افتاده و تکرار شده و از سال ۵۷ تاکنون ۱۲ بار شاهد این اتفاق یعنی دوبرابر شدن قیمت ارز بوده ایم.
علاوه بر این، کنترل قیمت ارز باعث صدمات فراوان دیگر هم به اقتصاد کشور میشود، از جمله صادرات و تولید را به دور از صرفه و واردات را مقرون به صرفه میکند و باعث گسترش قاچاق کالا و تعطیلی دامداریها و صنایع و کشاورزی میشود و همچنین باعث بالا رفتن نرخ بیکاری در کشور میشود. بارها گفته ایم قیمت یعنی علامت و علامت ناصحیح باعث گمراهی و به بیراهه کشیده شدن فعالان اقتصادی و باعث صدمه های جبرانناپذیر به اقتصاد کشور میشود.
* رییس اسبق کانون صرافان
خبرآنلاین