اقتصاد ایران دهها سال است که گرفتار تورم بالا و البته نوسانی است. عمده دلایل بروز این تورم، رشد افسارگسیخته پول و نقدینگی و همچنین ناترازیهای مالی به ویژه ناترازی مالی دولت بوده است. این عوامل در کنار عواملی دیگر، تورم بالا را به یک بیماری مزمن در اقتصاد کشور تبدیل کرده است که تا کنون هیچ دولتی موفق به درمان نهایی آن نشده است.
رشد سریع قیمتها به دلیل تورم بالا در کنار برخی عوامل دیگر از جمله نبود سازوکارهای نظارت بر بازار، چالش «قیمت سازی کاذب» را در بازارهای مختلف کشور ایجاد و تشدید کرده است. نمود کامل این مسئله را میتوان بهوضوح در بازار مسکن مشاهده کرد.
دلالهایی در پوشش مشاوران املاک
یکی از نکات عجیب بازار مسکن، رشد تصاعدی تعداد بنگاههای معاملات ملکی با وجود کاهش شدید قدرت خرید مردم و در نتیجه تعداد معاملات املاک است. رشد ۴۰ برابری تعداد بنگاههای معاملات ملکی ثبت شده طی ۳۰ سال گذشته با وجود افت محسوس قدرت خرید مسکن مردم، معمای چگونگی ادامه حیات اقتصادی این بنگاهها را در ذهن ایجاد میکند. این معما البته با نگاهی به بازار مسکن و وضع فعالیت بنگاهداران در این بازار به سادگی حل میشود.
ورود مستقیم بنگاهداران به بازار در نقش دلال با هدف کسب سودهای کلان، مهمترین انگیزه آنها برای فعالیت در حرفه مشاوری املاک است و البته تنها دلیل رشد برق آسای این بنگاهها در سالهای اخیر است. صرفنظر از معدود بنگاهدارانی که خود را آلوده به سفتهبازی و قیمت سازیهای کاذب نمیکنند و عموماً افرادی باسابقه در این حرفهاند، اکنون بخش قابلتوجهی از بنگاهداران نقش دلال در بازار مسکن دارند.
ثبت آگهیهای عمدتاً غیرواقعی مسکن با قیمتهای نجومی با هدف القای رشد قیمتها، خرید مسکن از افرادی که نیاز مالی فوری داشته و فروش آن به قیمت بسیار بالاتر و... تنها برخی از ترفندهای این دلالهای به ظاهر مشاور در آشفته بازار مسکن برای کسب سودهای هنگفت است.
سوءاستفاده دلالهای مسکن از فایلهای فروش
یکی از جذابترین مزیتهای ورود افراد دلال مسلک به حرفه مشاوری املاک، سوءاستفاده از رانت اطلاعات خریدوفروش واحدهای مسکونی است. در واقع این افراد با افتتاح بنگاه معاملات ملکی و تبدیل شدن به محل رجوع خریداران و خصوصاً فروشندگان مسکن، از آگهیهای تجمیع شده در بنگاه سوءاستفاده کرده و اقدام به خرید واحدهایی میکنند که ظرفیت رشد قیمت بیشتری داشته و سپس همین واحدها را با قیمتی بالاتر به فروش میرسانند. در واقع هدف این دلالان از فعالیت بهعنوان مشاور املاکی، اولویت یافتن در خرید واحدهای ارزانتر و رسیدن به سود کلان از فروش همین واحدها به خریداران است. در چنین شرایطی فروشندگان و خریداران مسکن بیش از هر چیز به طعمههای دلالان برای کسب سود تبدیل میشوند.
بازار بینظارتی و جولان دلالان
در شرایطی که طی سالهای اخیر خرید و حتی اجاره مسکن برای بسیاری از مردم سخت و حتی غیرممکن شده، جولان بدون محدودیت دلالان در پوشش مشاوران املاک، بازار مسکن را دچار تلاطمهای شدید میکنند. در چنین شرایطی سیاستگذاریهای صحیح نظیر رشد ساخت مسکن، وضع مالیاتهای تنظیمی نظیر مالیات بر معاملات مکرر، خانههای خالی و... هرچند اقداماتی لازم هستند اما به دلیل زمانبر بودن اثرگذاری آنها، برای مدیریت آشفتهبازار مسکن کفایت نمیکنند. از همین رو اعمال نظارت دقیق و برخط بر بازار مسکن میتواند تا حد زیادی از التهاب در این بازار کاسته و مانع جولان دلالان شود.
اهمال مدیران سایتهای آگهی اینترنتی در ثبت هویت انتشاردهندگان آگهی و استفاده از این پایگاه داده برای شناسایی دلالان، فضا را برای جولان این سوداگران و التهاب هرچه بیشتر بازار مسکن فراهم کرده است. از همین رو لازم است نهادهای متولی در یک با همکاری سایتهای ثبت آگهی اینترنتی، نسبت به پالایش بازار مسکن از حضور دلالان اقدام کنند تا مردم بیش از این در تامین سرپناه دچار مشکل نشوند.
ایرنا