دو سال پیش در اوج پاندمی کووید، شرکت بریتیش پترولیوم در گزارش سالانه دورنمای انرژی خود نوشته بود: تقاضای جهانی برای نفت در سال ۲۰۱۹ در حدود ۱۰۰ میلیون بشکه در روز، به اوج خود رسید و پس از آن به دلیل پیامدهای همه گیری و تسریع گذار انرژی کمتر خواهد شد. با گذشت دو سال از این پیش بینی، بریتیش پترولیوم اذعان کرده که شاید عطش دنیا برای نفت را دست کم گرفته است اما همچنان این پیش بینی بلندمدت که برقی سازی حمل و نقل سرانجام باعث رسیدن دوران اوج تقاضا برای نفت می شود را تغییر نداد.
در این بین، بانکهای سرمایهگذاری به دلیل اتفاقات طبیعی که پس از فروکش کردن شیوع بیماری کووید روی داد، بهبود تقاضا را پیش بینی میکنند اما آنچه که نتوانستند پیش بینی کنند زیرا پیش بینی آن ممکن نبود گستردگی و سرعت بهبود تقاضا بود.
جفری کوری، از تحلیلگران بانک آمریکایی گلدمن ساکس در مصاحبه با بلومبرگ، به این شکاف میان انتظارات و واقعیت اذعان و اظهار کرد که بازارها سریعتر حرکت میکنند و کمبود عرضه از آنچه که سه یا شش ماه پیش تصور میرفت، عمیقتر شده است. قیمتهای انرژی و مواد غذایی با رسیدن به ماههای تابستان، به شدت افزایش پیدا کردهاند.
شاید ذکر این نکته جالب باشد که حتی سه یا شش ماه پیش، قبل از این که عرضه روسیه به عامل تاثیرگذار در روند صعودی قیمتهای نفت تبدیل شود، عده معدودی از کارشناسان بازار میگفتند بازار متوازن است.
اد مورس از بانک سیتی یکی از این افراد بود. وی در ماه فوریه به بلومبرگ گفته بود انتظار دارد بازار نفت به دلیل افزایش تولید در آمریکا به خصوص در منطقه پرمیان، برزیل و کانادا، مازاد عرضه پیدا کند.
در واقع اداره اطلاعات انرژی آمریکا اخیرا پیش بینی کرده است تولید نفت در منطقه پرمیان، ماه میلادی جاری به رکورد بالایی صعود خواهد کرد اما این افزایش به حدی نخواهد بود که عدم توازن بازار جهانی را جبران کند زیرا بسیاری از تولیدکنندگان آمریکایی اعلام کردهاند تمایلی ندارند یا قادر نیستند به دلیل کمبود یا اختلال عرضه، تولیدشان را افزایش دهند.
در کانادا، تولید نفت رو به رشد است و تولید نفت این کشور ممکن است حدود یک میلیون بشکه در روز افزایش پیدا کند اما هنوز چنین اتفاقی روی نداده است. در برزیل، تولید رو به رشد است اما تاکنون تاثیری در قیمتها نداشته است.
مسلما نخستین دلیل وضعیت فعلی قیمت، تحریمهای اعمال شده علیه روسیه و دومین دلیل، ناتوانی اوپک برای افزایش تولید مطابق به سهمیه توافق شده است. در این بین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، دو تولیدکننده بزرگ عضو اوپک که ظرفیت مازاد تولید دارند، در افزایش تولید برای جبران از دست رفتن بشکههای نفت روسی، احتیاط به خرج میدهند.
شاید جایی یک تحلیلگر نفتی نابغه چنین وضعیتی را پیش بینی کرده باشد. شاید هم برای تشخیص این وضعیت، نیازی به نبوغ نبوده باشد. اعضای اوپک که نتوانستهاند سهمیه تولیدشان را محقق کنند سالهاست برای افزایش تولید مشکل دارند. روابط میان کشورهای نفتی خاورمیانه و غرب سالهاست وخیم شده است و این حقیقت که روسیه بزرگترین صادرکننده نفت است، موضوع جدیدی نیست.
همچنین شاید بزرگترین سورپرایز که دقیقا پیشبینی آن دشوار بوده، سرعت بهبود تقاضا برای نفت و تاب آوری تقاضا با وجود افزایش کم سابقه قیمتهای جهانی بوده است. مشکل نفت و هر تحلیل دیگر این است که به دلیل عدم وجود اطلاعات ضروری، همواره باید فرضیاتی انجام گیرد. طرح فرضیه اغلب بیضرر است و هنگامی که یک عامل تاثیرگذار غیرقابل پیش بینی میآید، فرضیات به سرعت بیارزش میشوند. در این مورد عامل تاثیرگذار مبهم، روسیه بود اما حتی عوامل شناخته شده هم طبق فرضیات تحلیلگران عمل نکردند.
تولید آمریکا به سرعتی که بعضی پیشبینی میکردند، افزایش پیدا نکرد و وست تگزاس اینترمدیت آمریکا به بالای ۱۰۰ دلار در هر بشکه صعود کرد و در همین سطح ماند. برقی سازی حمل و نقل، تقاضا برای نفت را ضعیف نکرده است زیرا برقی سازی بسیار آهستهتر از حد انتظار روی میدهد و شاید مهمتر از همه، اوپک پلاس اعلام کرده که تولید نفت خود را به میزان یک میلیون بشکه در روز بیشتر افزایش می دهد اما از حرف تا عمل فاصله زیادی وجود دارد.
بر اساس گزارش اویل پرایس، به نظر میرسد همه مواد لازم برای یک طوفان نفتی کامل مهیا شده است و جدیدترین اختلال تولید نفت در لیبی، چاشنی آن شده است. اوضاع در واقع بسیار بدتر از انتظار همه و شاید نگران کنندهتر است و به همین منوال میماند زیرا راه حل فوری برای آن وجود ندارد.
ایسنا