شاید زمانی به تمسخر گفته میشد که ایران به زودی تبدیل به زیمبابوه میشود و در نرخ تورم رتبه زیمبابوه را خواهد گرفت. اگر آن زمان همه اینها گونه ای از اغراق برای نشان دادن وخامت اوضاع بود، امروز دیگر نمیتوان به این لطیفه قدیمی خندید، بلکه شاید باید برای به واقعیت پیوستن آن گریست!
مدتها است که بحث بر سر آمار و ارقام و اعلام و انتشار آنها در کشور به یک بحث جدلی تبدیل شده است که بسیاری از منتقدان را بر آن داشته بی محابا به آمار دولتی و انتشار آنها ایراد گرفته و در بسیاری از موارد آنها را زیر سوال ببرند.
این در حالی است که هنوز مراجع مشخص برای انتشار آمار و اطلاعات به خصوص در حوزه اقتصادی دقیقا مشخص نیست و گاه دو یا چند مرجع اقدام به انتشار آمار پیرامون یک مورد خاص و با اعداد و ارقام متفاوت میکنند.
همین امر منجر به آن شده است که رویه بد بینی و انکار و تردید در خصوص آمار و اطلاعات منتشره از سوی ارگانهای داخلی تبدیل به یک رویه معمول شده و در نهایت هرآنچه از سوی نهادهای دولتی منتشر شود، در خوش بینانه ترین حالت به عنوان یک گزارش برای بایگانی – و نه گزارشی قابل تامل برای بررسی و کارشناسی – نگاه شود.
اما حال که بر سر اطلاعات و آمار داخل یک چنین بلایی آمده است، در مورد گزارشات نهادهای بین المللی چه باید گفت؟ آیا همان قدر که گزارشات داخلی مورد بی اعتنایی قرار میگیرند، این گزارشات نیز مورد انکار و بی توجهی واقع میشوند یا کسی هست که در نهایت در خصوص آمار و اطلاعاتی که هر ساله و بعضا هرچند ماه از سقوط رتیه های اقتصادی ایران در بین کشورهای جهان منتشر میشود، کوچکترین توجهی داشته باشد؟
یکی از همین گزارشات که اغلب مانند بسیاری دیگر از بررسی ها و آمار و اطلاعات نهادهای بین المللی حتی به دید کاغذ پاره هم به آن نگاه نمیشود، گزارش شاخص رقابت پذیری اقتصادی در جهان است که هر ساله از سوی مجمع جهانی اقتصاد منتشر شده و رتبه کشورها را در بسیاری از زمینه های اقتصادی از درآمد سرانه و شاخص های کلان گرفته تا بهره وری نیروی کار و خرد ترین مسائل اقتصادی مورد بررسی قرار میدهد.
متاسفانه طی چند سال گذشته رتبه کشور ما در مجموع شاخصهای مورد اشاره و بررسی این گزارش نزولی بوده است و امسال نیز تداوم روند نزولی کشور در بسیاری از شاخصها قابل رویت است.
ایران در سال جاری با یک پله دیگر سقوط در مجموع شاخصهای رقابت پذیری در رتبه 82 جهانی در بین 148 کشور قرار رفته است در حالی که بسیاری از کشورهای جهان تقریبا در رتبه های سال گذشته خود باقی مانده اند. همچنین ایران در هر سه شاخص کارامدی، خلاقیت و نیازهای اولیه تنزل رتبه داشته است.
از سوی دیگر نگاهی به وضعیت و روند حرکتی کشور نشان میدهد که در هر دو مقیاس ثبات، یعنی ثبات اجتماعی و محیطی – سیاسی و اقتصادی – ایران روندی نزولی را طی یک سال اخیر طی کرده است.
همچنین نگاهی به وضعیت کلی ایران در بررسی امسال نشان از آن دارد که کشور طی یکسال گذشته نه تنها در بسیاری از شاخصها نزول داشته است، بلکه در برخی موارد تنزل رتبه ای ایران به شدت بدتر از سال گذشته است. به گونه ای که میانگین رده بندی و مقایسه آن با یک سال گذشته نشان میدهد که ایران از رتبه 66 به رتبه 82 سقوط کرده.
در بین شاخصهای مورد مطالعه ایران در شاخص بهره وری نیروی کار با رتبه 145 به عنوان چهارمین کشور با بهره وری بسیار پایین در نیروی کار رده بندی شده است!
شاید جالب ترین نکته در بررسی وضعیت کلی ایران، مواردی است که گزارش مجمع جهانی اقتصاد از مهمترین موانع کسب و کار در کشور از آن یاد کرده است. در راس این موانع، عدم ثبات در سیاستها، مقررات تنظیمی نرخ ارز، دسترسی به سرمایه و سرمایه گذاری، تورم و بروکراسی ناکارامد دولتی قرار دارد.
این گزارش مملو از آمارو اطلاعاتی است که با جزئیات و در بسیاری از شاخصها رتبه ایران را در مقایسه با همسایگان، کشورهای منطقه و کشورهای کل جهان قرار داده است. رتبه بندی هایی که نشان دهنده وضعیت تحول و پیشرفت در جامعه ای است که اساسا نگاه به آمار و اطلاعات و تاکید و توجه به آنها مدتها است دیگر برای کسی معنا ندارد.
به راستی آیا برای کسی مهم است که ایران در ایران گزارش رتبه 148 یعنی آخرین رتبه را در بین کشورهای مورد مطالعه در نرخ تورم به دست آورده است و پایین تر از کشورهایی نظیر مالاوی، گینه و زیمبابوه ایستاده است؟ آیا کسی این گزارشات را نگاه میکند؟
خبرگزاری تابناک