اخبار و مقالات

آگهی‌ها

کالاها

شرکت‌ها

استیک اسید (Acetic Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

دی اتانول آمین (DEA)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

سدیم کربنات (Sodium Carbonate)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

اسید نیتریک (Nitric Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

متانول (Methanol)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

فنول (Phenol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

سدیم تری پلی فسفات (Sodium Tripolyphosphate)

فروشنده: :  شیمی کارون

1   پاکت 25 کیلویی تماس بگیرید   
سفارش خرید

قیر (Bitumen)

فروشنده: :  VECTAL OIL

1   تن تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

فنول (Phenol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

سدیم تری پلی فسفات (Sodium Tripolyphosphate)

فروشنده: :  شیمی کارون

1   پاکت 25 کیلویی تماس بگیرید   
سفارش خرید

دولت در آزمون گشایش ارزی

دولت در آزمون گشایش ارزی

حرکت کشور در مسیر تنش‌زدایی از روابط بین‌المللی، چشم‌انداز کاهش فشارها و تحریم‌ها و ایجاد گشایش در مراودات اقتصادی را در آینده‌ای نزدیک، فراروی اقتصاد ملی قرار داده است.

حرکت کشور در مسیر تنش‌زدایی از روابط بین‌المللی، چشم‌انداز کاهش فشارها و تحریم‌ها و ایجاد گشایش در مراودات اقتصادی را در آینده‌ای نزدیک، فراروی اقتصاد ملی قرار داده است. به ویژه، انتظار می‌رود که به تدریج،‌ شاهد افزایش فروش نفت و بازگشت درآمدهای نفتی به سطح پیشین باشیم. از آنجا که همواره،‌ انتظارات مثبت یا منفی نسبت به آینده، تاثیرات خود را زودتر از وقوع تحولات واقعی اقتصاد، بر برخی از متغیر‌های اقتصادی می‌گذارند؛ در یکی دو ماه اخیر، از یک سو شاهد رونق بازار سرمایه هستیم و از سوی دیگر، بازار ارز نیز با توجه به چشم‌انداز رشد درآمدهای ارزی، به کاهش نرخ‌ها تمایل نشان‌ می‌دهد.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، اگر اظهارات رییس‌کل محترم بانک مرکزی در خصوص عدم تمایل دولت به کاهش نرخ ارز منتشر نمی‌شد، اکنون شاهد شکسته شدن نرخ‌ها در بازار ارز بودیم. این سیاست بانک مرکزی،‌ با واکنش‌های متفاوتی در محافل اقتصادی و سیاسی روبه‌رو شده است. برای اینکه بتوانیم تحلیل و قضاوتی در خصوص این سیاست دولت داشته باشیم، در ابتدا باید مساله را به درستی شناسایی کنیم. به اعتقاد من، سوال اصلی که موافقان و مخالفان تصمیم بانک مرکزی باید به طور شفاف به آن پاسخ دهند این است که به نظر ایشان، با افزایش احتمالی درآمدهای نفتی که احتمالا بر اثر رفع تحریم‌های اقتصادی با آن روبه‌رو خواهیم شد، چه باید بکنیم؟ واقعیت این است که در صورت تحقق این چشم‌انداز مثبت، اقتصاد ایران با یک دوره جدید گشایش ارزی روبه‌رو خواهد شد.

در نیم‌ قرن اخیر، جهش درآمدهای ارزی در اقتصاد ایران، به دلیل افزایش شدید قیمت جهانی نفت رخ داده است. شوک نفتی دهه ۷۰ میلادی و دوره قیمت نفت از سال ۲۰۰۵ به این‌سو، 2 دوره تاریخی هستند در میان دوره‌های نوسان قیمت نفت، از جهت اثرگذاری بر اقتصاد ایران، بسیار برجسته‌اند. به نظر می‌رسد که با توجه به گستردگی تحریم‌های نفتی در سال‌های اخیر و افت شدید فروش نفت، در صورت رفع تحریم‌ها، با یک شوک درآمدی، هم‌تراز با این 2 دوره تاریخی روبه‌رو خواهیم بود. برای پاسخ به این پرسش، ابتدا لازم است مروری بر آنچه دولت‌های گذشته، با درآمدهای بادآورده نفتی انجام داده‌اند داشته باشیم، تا تجربه گذشته را فراروی راه آینده قرار دهیم. می‌توان گفت که شباهت بسیاری بین الگوی رفتاری دولت در اواسط دهه پنجاه (شوک نفتی سال‌های ۱۹۷۳ و ۷۴ میلادی) با رفتار دولت‌های نهم و دهم (شوک نفتی سال‌های ۲۰۰۵ به بعد) وجود دارد. در این دوران، دولت با فروش انبوه درآمد ارزی خود به بانک مرکزی، دلارهای نفتی را به ریال تبدیل کرد و با استفاده از این درآمد ریالی شده، حجم انبوهی از پروژه‌های عمرانی را در سطح کشور سامان داد. با تحمیل این سیاست به بانک مرکزی، دارایی‌های خارجی بانک مرکزی و به تبع آن،‌ پایه پولی به شدت افزایش یافت. بانک مرکزی برای کنترل تورم احتمالی ناشی از این سیاست، بخشی از ارز خود را به صورت تهاجمی به بازار عرضه کرد. در نتیجه، نرخ ارز واقعی رو به کاهش نهاد.

کاهش نرخ ارز حقیقی، باعث افزایش رقابت‌پذیری کالاهای وارداتی، رونق‌ واردات لجام گسیخته و افزایش رفاه عمومی به سبب دسترسی ارزان به تولیدات مصرفی خارجی شد، اما به تدریج، «ریالی سازی» درآمد نفتی و رشد فزاینده پایه پولی، تورم را افزایش و توان حقیقی فعالیت‌های عمرانی دولت را کاهش داد. کاهش حقیقی مخارج دولت از یک سو‌ و کاهش رقابت‌پذیری تولیدات داخلی به دلیل کاهش مصنوعی نرخ ارز از سوی دیگر، تولید ملی را به شدت تحت‌تاثیر قرار داده و رشد اقتصادی روند کاهنده به خود گرفت. در نتیجه، دلارهای نفتی، نه تنها به رشد واقعی اقتصاد و تولید ملی کمکی نکردند، بلکه از طریق مکانیزم‌های فوق الذکر، باعث ایجاد توامان تورم و رکود اقتصادی در کشور شدند و در این بین، بخش اعظم این درآمدهای باارزش نفتی تبدیل به کالاهای مصرفی وارداتی شده و به هدر رفت.

هر چند که سن اکثریت جامعه ایرانی، مانع از یادآوری رکود تورمی اقتصاد ایران در سال‌های پایانی دهه ۵۰ شمسی می‌شود؛ اما امروز، در قلب رکود تورمی دهه ۹۰ هستیم. هر چند اکثریت مردم مکانیزم‌های اقتصادی و علت‌ اصلی بروز شرایط ناگوار فعلی اقتصاد ایران را نمی‌شناسند و متولیان و مجریان وقت اقتصاد ایران نیز با استفاده از این ناآگاهی، خود را در پس توجیه تحریم اقتصادی پنهان می‌کنند؛ اما کارشناسان به خوبی می‌دانند که ریشه اصلی مشکلات در هزینه‌کردن نادرست درآمدهای نفتی نهفته است.کسانی که امروز به دنبال کاهش نرخ ارز هستند، خواسته یا ناخواسته، تکرار سناریوی فوق را دنبال می‌کنند؛ زیرا کاهش امروز نرخ ارز، به معنای توقع بازار برای سرازیر شدن درآمدهای مورد انتظار نفتی به آن، در آینده نزدیک خواهد بود و دولت را ناگزیر از برآورده کردن این انتظار و پایین ‌نگه‌داشتن نرخ ارز خواهد کرد. این، به معنای ورود ناخواسته به گرداب «بیماری هلندی» است.

اما، اگر نخواهیم درآمدهای نفتی را در بازار سرازیر کنیم، پس با آن چه کنیم؟ در پاسخ باید گفت که درآمد نفتی، یک سرمایه تجدیدناپذیر بین نسلی است که نسل فعلی، با رفتاری مسوولانه، باید از آن در جهت توسعه همه‌جانبه و پایدار کشور استفاده کند. این اقدام، در میان‌مدت،‌ به نفع نسل فعلی و در درازمدت به نفع نسل‌های آتی خواهد بود. سه روش برای تحقق این هدف پیشنهاد می‌شود: اول، نگهداری این درآمد در قالب صندوق توسعه ملی و پرداخت وام «ارزی» به تولیدکنندگان است تا با استفاده از آن،‌ نسبت به ورود ماشین‌‌آلات تولیدی و فناوری‌های نوین اقدام کنند. بدیهی‌ است که لزوم بازپرداخت ارزی این وام‌ها، منجر به هدایت سرمایه‌گذاری‌ها به سمت توسعه صادرات و ارزآوری خواهد شد. دوم، استفاده از درآمد نفتی برای بیمه سرمایه‌گذار‌ی‌های خارجی است. با این کار،‌ ما ضمن پوشش ریسک‌های موجود، ورود سرمایه‌های خارجی به کشور را تشویق می‌کنیم. سوم، سرمایه‌گذاری درآمدهای نفتی در بازارهای بین‌المللی است.

از این طریق، علاوه‌بر حفظ و افزایش ارزش سرمایه‌های ملی، می‌توانیم از این ابزار برای پیشبرد اهداف راهبردی اقتصادی و سیاسی، در سطح منطقه‌ای و جهانی استفاده کنیم.هر چند که درس‌آموزی از تجارب پیشین و اجتناب از هدایت درآمدهای نفتی به بازار ارز و کاهش نرخ ارز حقیقی، در نگاه اول، موافق عقل به نظر می‌رسد، اما‌ منافع کوتاه‌مدت این سیاست در بهبود رفاه عمومی، برای سیاستمداران بسیار وسوسه‌انگیز است. تدبیر ریاست کل بانک مرکزی در جلوگیری از اثرگذاری اخبار خوش سیاسی بر بازار ارز و ایجاد انتظاراتی که تنها با سرریزشدن درآمدهای احتمالی آتی در بازار، مرتفع می‌شود،‌ نویدبخش آن است که دولت تدبیر و امید، حقیقتا رفتاری مدبرانه در مدیریت درآمدهای ارزی و بازار ارز در پیش گرفته است. چنین باد.

یاسر ملایی

 

روزنامه دنیای اقتصاد

  • مطالب مرتبط
نظرات (15) کاربر عضو:  کاربر مهمان: 
سعید شناسه نظر: 111744 25 مهر 1392 - 9:55

شماها شکم گرسنه نخوابیدین بفهمین نرخ بالای ارزوگرانی یعنی چی اینطوری تحلیل میکنید.این دولت هم قضاوتش میمونه چهار سال دیگه تو انتخابات با این سیاستهای سرمایه داریش در حالیکه مردم به امید ارزانی ورفع فقر رای دادند نه فلسفه بافی.

ادامه
Hadi شناسه نظر: 111747 25 مهر 1392 - 9:59

Booye bahar miayad. Pas az nesheste 3 haftehe didar dar Geneve, avvalin tavafoghat anjam shodeh va yek seri az tahrimha bardashteh mishavand. Melleate Iran shayesteh behtarinhast. Dollar ham be samte 1500 toman harkat mikonad.

ادامه
بی دلار شناسه نظر: 111754 25 مهر 1392 - 11:5

نویسنده محترم سعی کرده اند که ازطریقی علمی وعملی با ارایه آمارهایی کاهش ارزش ریال یا افزایش دلار(یا هرارزدیگری ) را توجیه کنند. ولی چند نکته اشاره کنم
1-نمی دانم که این نویسنده محترم جزء آن اکثریت جامعه ایرانی ازنظرسنی است یا نه؟ حتماٌ جزء همه کسانی است که ازدرامد های نفتی (بصورت ریالی یا دلاری ؟! )بی بهره نبوده است .
2-تحلیل بین خطوط این بررسی حکایت ازاین هم دارد که اولاٌ واردات تابع قیمت ازجمله نرخ ارز حقیقی نیست بلکه بیشتر تابع درآمد های نفتی است که ازطریق وابستگی بودجه دولت به ریال تبدیل و آن مسایلی که اشاره شده حاصل شده است .
3- صحبت از کاهش نرخ ارز حقیقی شده است . ایا اصولاٌ مکانیزم آن برای دستگاه پولی وارزی کشور یعنی وزارت اقتصاد و بانک مرکزی روشن است . کدام تعریف از نرخ ارز واقعی یا حقیقی مورد نظراست ؟!که باید مدیریت شود ؟ به بخشید دیکته شود
4- بیماری هلندی را می توان ازجنبه های مختلف تحلیل کرد ویکی هم می تواند همین ولخرجی های درآمد های نفتی برای کالاهای مصرفی است .آیا به نظرشما اگر نرخ ارزپایین نگه داشته شود یا نشود بااین ولخرجی و انحراف درآمد های ریالی به واردات کالاهای اساسی ومصرفی – هدف مصرفی نگه داشتن مردم جامعه ایران بود ه وهست.
5-نویسنده محترم سعی کرده است که اثر حرکت های سیاسی راموقتی بداند وبایک عبارت کاملاٌ غیرشفاف –" ....در مدیریت درآمدهای ارزی و بازار ارز...." نتیجه سیاستی بدهد. خوب می دانید که نه تنها ازدهه 50 شمسی ، بلکه اکنون هم دولت به درآمد های نفتی بصورت ریالی دربودجه برای مصرف ، مصرف ، مصرف ، خرج می کند و نویسنده محترم می داند که این عبارت کاملاٌ درسیاست های اقتصادی دولت درجامعه ایرانی بی معنی و غیرمنطقی است ؟!

ادامه
حسن نجاتی شناسه نظر: 111756 25 مهر 1392 - 11:21

هادی جان شتر در خواب بیند پنبه دانه ...

ادامه
بهمن صالحی شناسه نظر: 111762 25 مهر 1392 - 12:34

یک خاطره از دوران جوانی
اخیر باب شده که در زمینه اقتصادی اگر مقاله ای نوشته میشود مشکلات کنونی به گذشته 0دهه سال 50)هم نوعی ربط داده میشود.آقای یاسر ملائی هم چنین کرده است.آقای ملائی بخاطر میاورم که در ان رکود اقتصادی دهه 50 مورد نظر شما اجاره خانه حداکثر 10% حقوق کارمندان بود و حق ماموریت خارج از خانه بنده هم 180 تومان که قیمت گوشت قرمز کیلوئی 18 تومان بود.ضمنا مشکل بیکاری اصلا احساس نمی شد.اما در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی و وزارت آقای نعمت زاده کارخانه "چرخشگر"در تبریز با همکاری شرکت ZDF آلمانی راه اندازی شد که به تکنولوژی نوین مجهز بود.این کارخانه بعلت مدیریت دولتی ضعیف روزبروز به تحلیل رفت که هم اکنون سهام این کارخانه در بورس پائین ترین نرخ را دارد.در شرایط کنونی کابوس دخالت دولتی در اقتصاد هنوز وجود دارد که نکته بسیار مهم در کندی توسعه اقتصادی هر کشوری محسوب میشود.از کلیه آقایانی که به تحلیل اقتصادی میپردازند درخواست میشود به این نکته توجه فرمایند.زیرا شایسته سالاری شرط اول موفقیت یک اقتصاد است که در بخش دولتی همیشه مغفول میماند.

ادامه
بانکدار شناسه نظر: 111763 25 مهر 1392 - 12:39

دوستانی که نویسنده مقاله را به منتفع بودن از گرانی نرخ ارز ( حالا بماند که این عبارت اصولا درست است یا غلط ) و بی اطلاعی از وضعیت مردم و اقتصاد کشور و غیره متهم نموده اند توجه بفرمایند که این مقاله در واقع سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم جناب آقای یاسر ملایی است و معمولا کسانی که مقالاتشان در این روزنامه بعنوان سرمقاله چاپ می شود بطور قطع تخصص لازم در زمینه موضوعی که ر رابطه با آن مقاله نوشته اند دارند .
از سوی دیگر سخن شما مانند این است که اگر پزشکتان برای درمان بیماری شما ، رژیم غذایی سختی تجویز کند به او تهمت بزنید که قصد دارد شما کمتر بخورید که به خودش غذای بیشتری برسد و یا اینکه او با آشپزخانه شما یا رستورانی که شما در آن غذا می خورید گاوبندی کرده تا از این راه به غذای رایگان دست یابد !!!!!

ادامه
حامد شناسه نظر: 111765 25 مهر 1392 - 13:16

دوستان این دولت به هیچ وجه نمی گذارد ارز پایین بیاد حتی اگر باران ارز ببارد اینا نمیزارن دلار بیاد پایین .مگه موقع تصویب بودجه نمایندگان {واقعی ملت}بتونن جلوی این یغماگری اینا رو بگیرن .اینا تصمیماتشونو گرفتن و تحلیل این و اون در این افراد به ظاهر تاثیری نداره.اینا تازه دارن میگن خزانه خالیه حساب کنید چه نقشه ای دارن .زمان جنگ با اون همه هزینه کسی نگفت خزانه خالیه حالا که این همه طلا و ارز تو صندوق توسعه ملی دارن میگن خالیه .بازم خدا پدر و مادر قبلیها رو بیامرزه که اینقدر ته دل مردمو خالی نمی کردن و روز روشن اینجور سیاه نمایی نمی کردن .

ادامه
حسابدار شناسه نظر: 111766 25 مهر 1392 - 14:44

مشکل ما این است که تولید نداریم البته با دلار 1500 هم میشود تولید کرد مثلا تو ترکیه همه چیز ساخت خودشان هست از لباس تا ماشین و شامپ و خط هواپیمایی و در ضمن هر لیر ترکیه حدود نیم دلار است

ادامه
تبریزی شناسه نظر: 111767 25 مهر 1392 - 15:42

جناب اقای ملایی
همچنان که اقای صالحی هم اشاره کردند شاید شما از دهه50چندان اطلاعات خوبی ندارید میدانید که اواخر دهه40واوایل دهه 50رشد اقتصادی ایران حدود عدد11بوده وافتخاری برای صنعت ایران به شمار میرود ارزش دلار 69ریال بود وسیل سرمایه گذاری خارجی در ایران جریان داشت که نتیجه ان را خوب میدانیم.
شما بدرستی فرمودید که اگر مسایل کشور در همین مسیر درست جریان یابد تحریمها جای خود را به سرمایه گذاری خواهند دادخوب دوست عزیز اگر شرایط 1970و80کشور ارژانتین را بررسی کنید میبینید که هم در انجا وهم در مالزی سرمایه گذاران خارجی با وارد کردن سرمایه دلاری با ارزش پایین پول ملی اکثریت امکانات کشور را خریدند وبعد از رشد کشور وبه طبع ان بالا رفتن قدرت پول ملی دارای های ان کشور را به یغما بردند.پس دوست عزیز بهتر است قبل از گشایش درهای کشور ارزش پول ملی به یک حد قابل قبولی بالا رود که اولا دارای های کشور به حراج گذاشته نشود (مفت فروشی)ثانیا رشد اقتصادی در مسیری برنامه ریزی شده پیش رود تا مشکلات کشورهای گفته شده مجددا تکرار نشود .موفق باشید.

ادامه
javid naderi شناسه نظر: 111769 25 مهر 1392 - 16:5

اقای صالحی عزیز درود برشما که حق مطلب را ادا کردی.

اتفاقا اوضاع ایران در زمان همان دهه 50 که این دوستان میخواهند به طور ناشیانه ای ان را با دوران جناب احمدی نژاد "متناسب" کنند!! بسیار بسیار بهتر از ان ان چیزی است که بشود ان را به دوران احمدی نژاد یا دولتهای قبل و بعد از ان هم تراز دانست.

اگر غیر از این بود الان این مردم یاد ان دوران و شرایط خوب اقتصادی را به عنوان مدل مقایسه ای نمی کردند

ادامه
میم شناسه نظر: 111771 25 مهر 1392 - 17:1

هر غلطی می خواهید بکنید.اصلا دلار را 5000 تومان کنید اما قدرت خرید مردم هم باید با آن تناسب داشته باشد.ننگ است برای مسئولین کشوری با تمدن 5000 ساله و ثروت بیکران که مردم در فقر و بدبختی غوطه ور باشند و با یک بیماری به خیل فقرا و بیخانمانها اضافه شود.مگر نسل 2 کم زجر کشیده است که به فکر قلک درست کردن برای نسل های بعدی هستید.مثل قیمت بنزین هم قضاوت نکنید که ارزان ترین بنزین دنیا گفته می شود اما نسبت به قدرت خرید کشورهای دیگر 20 مین بنزین گران دنیا است.نسبت به بسیاری از کشورها که اصلا نفت ندارند...

ادامه
بی دلار شناسه نظر: 111776 26 مهر 1392 - 10:28

به نظرم آمد به نکاتی درخصوص نظر"بانکدار" اشاره ای داشته باشم
1- ایشان بانکدارهستند ، نام ونظری که ایشان دارند مانند همان نسخه ای است که نویسنده محترم درمقاله شان دارند. سئوال این است که ایشان ، کارمند بانک ، کارشناس بانکداری، یا بانکدار وسهام دار بانک هستند. بالاخره چگونه باید هفتاد میلیون نفر به فهمند که ایشان چه نوع بانکدار هستتد؟.به بخشید شما درکدام گروه سنی قراردارید ؟!
2-ایشان اشاراتی چون " این مقاله در واقع سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد.." است و " و معمولا کسانی که مقالاتشان در این روزنامه بعنوان سرمقاله چاپ می شود بطور قطع تخصص لازم در زمینه موضوعی که ر رابطه با آن مقاله نوشته اند دارند" ولی این سئوال مطرح می شودآیا این ها می تواند کافی ولازم برای تخصص نویسنده محترم باشد؟! آنهم دراین زمینه ؟ مثل رفتن نزد یک پزشک عمومی یا پزشک متخصص است – وتعریف کردن آن ها بدین صورت که بگوئیم پزسکان متخصصی هستند کافی نیست ؟ مهم درجه و شدت تخصص است خصوصاٌ درزمینه های اقتصادی که کااملاٌ با تخصص یک پزشک (مور بحث دوم بانکدار) نیز متفاوت است ( توی پرانتز اشاره ای بکنم اینکه در جامعه ما به همه افراد فنی ؟ مهندس یا با اطلاعاتی کم دکتر خطاب می کنیم ؟!) ایشان چه مقاله علمی و پژوهشی دارند که به توان متخصص فرض کرد؟! وبا چه درجه تخصصی ؟
3- درپاراگراف بعدی جناب بانکدار مثالی می زند که کاملاٌ غیرمنقطقی است . ضمن توجه به نکات بالا ، این نکته را هم اضافه کنم خصوصاٌ درخصوص این پاراگراف . فرض کنید مریضی بسیار لاغراست نزد پزشگ متخصصی؟ برود ایشان برایش بقول شما "رژیم غذایی سختی تجویز کند " یا با توجه به مثال بعدی شما "مراجعه به آشپزخانه شما ......" فرض کنید ایشان وارد آشپزخانه شما بشود که درآن اصولاٌ غذایی نیست ؟؟؟!!! چگونه می تواند غذای رایگان پیدا کند؟ ؟؟؟!!!
4- بالاخره اگر نام شما بانکداراست ونوع منطق شما چنین است . به نظرم شما ازهمان بانکدارهایی باشید که سهامدارهستند و بانک خصوصی دارند و یا جزء کسانی هستید که با مساله رانت خواری اشنایی و اخوت دارید . جناب بانکدار باعرض معذرت ، فقط این چند اشاره منطقی وعقلایی و عملی است .

ادامه
مهران شناسه نظر: 111796 27 مهر 1392 - 9:9

این دلیا خوبی نیست که بگوییم ارز پایین واردات را بیشتر می کند..اگر قرار باشه بازار واردات را ببندیم به بهانه تولید این یعنی مر گ تولید..چرا که دیده ایم در این چند دهه گذشته تمامی تولید داخلی ما وابسته به واردات مواد اولیه بود ودر اصل ما مونتاژ کننده هستیم تا تولید کننده..مگر صنعت خودروسازی ما پیشرفتی داشته که از آن حمایت هم بکتیم...اگر قرار باشد ارز دولتی به خودرو ساز بدهیم تا با همان ارز قطعات وارد کند وخودروی خود را چندین برابر عرف بین الملی بفروشد این را حمایت از چی می نامیم..این یعنی خیانت .خیانتی هم به تولید و هم به مصرف کننده..اگر واردات نباشد و تولید کننده خود را در محل رقابت تنها ببیند.هیچ تلاشی در بهبود کیفیت نمی کند.....مثلا به این نمونه توجه کنید..شرکتی در ایران مونیتور کامپیوتر تولید می کند و تمامی قطعات اصلی آن را از کشور تولید کننده وارد می کند و در اینجا فقط مونتاژ می کند و برای این کار هم ارز دولتی والان ارز مبادلاتی می گیرد و جالب اینکه قیمت مونیتور های این به فرض تولید کننده حدود 120 هزار تومان بالاتر از همان مدل مونیتور هایی بود و الان هم هست که نه تنها با ارز مرجع و مبادلاتی وارد نشد بلکه با ارز 3500 تومانی و تازه با دادن گمرگی خیلی بالاتر از همان به اصطلاح تولید کننده است. برای این ادعا می توانید سری به بازار بزنید وقیمت مونیتور های تولید داخل وهمان مدل وارداتی توسط شرکتهای عادی را ببینید..این یعنی نابودی ارز..چور در هر صورت ارز بری شده است ولی یکی به قیمت پر کردن جیب عده ای خاص و یکی به قیمت پر کردن جیب گمر گ و دولت وانصاف در حق مشتری.اینها همه عذر بدتر از گناه..

ادامه
بانکدار شناسه نظر: 111800 27 مهر 1392 - 10:33

جناب بی دلار
از تحلیل شما بسیار سپاسگزارم . البته این حق را برای خودم محفوظ می دانم که اطلاعات شخصی خود را بیان نکنم همانگونه که شما با نام اختصاری " بی دلار " واقعا ثابت نکرده اید که " بی دلار " هستید چند سالتان است آیا درخصوص موضوعی که در رابطه با آن نظر داده اید تخصصی دارید یا خیر و ... بی شمار پرسشهایی که میشود طرح کرد . این سایت یک سایت همگانی است و همه کس این حق را دارد که در هر رده و پست و مقام اجتماعی بتواند آزادانه نظر خود را در خصوص نوشته ها و مقالات ابراز کند . اگر شما می خواهید نظر فردی را تحلیل کنید بسیار خوب است اما حق تحلیل شخصیت آن فرد را ندارید چون شما او را نمی شناسید و به طور قطع به بیراهه می روید . گاهی حدس زدنها در مورد افرادی که نمی شناسیم موجب می شود به آنها توهین کنیم و این کار درستی نیست . من هم می توانم مثل شما بگویم شمایی که از کاهش نرخ ارز دفاع می کنید و نام خود را بی دلار گذاشته اید شاید یک دلال حرفه ای ارز هستید که می خواهید به هر شکل ممکن حتی به ضرر اقتصاد کشور هم شده نرخ ارز کاهش یابد تا بتوانید از فرصت استفاده کرده و دلار بخرید و صبر کنید تا دوباره در موج بعدی قیمت دلار با رود و آنگاه برای کسب سود سوداگرانه وارد بازار شوید. بله هر حدسی می توان زد . اما من این را نمی گویم بلکه اعتقاد دارم شما هم مانند من یک شهروند ایرانی هستید که دلتان برای کشور می سوزد و احساس می کنید باید به عنوان یک ایرانی در مورد مسائل کشور نظر خود را بیان کنید و به هیچ وجه قصد توهین و تخریب و تهمت زنی را ندارید . دوست من نظر شما هم محترم است . در همین تضارب آراست که می توان راه بهینه را پیدا کرد به شرط آنکه همه هدفمان یافتن بهترین راه که به سود همه است باشد نه کوباندن یکدیگر . سپاسگزارم از اینکه فرصتی فراهم کردید که دوباره در اینجا شرحی بنویسم . موفق باشید .

ادامه
مهران شناسه نظر: 111804 27 مهر 1392 - 10:45

وقتی یکی از مسولان اقتصادی کشور که رده بالایی هم داره پایان نامه دکتری خود را به نام اقتصاد در صدر اسلام به دانشگاه می دهد و در نهایت سطح سواد خود را با این کار به دوران هزار سال پیش میبرد و نشان می دهد که فعلا در آن دوران هنوز سیر وزندگی می کند وهیچ شناخت وعلمی برای این دوران ندارد وتمام ذخیره های دانشی که دارد در حد 10 صفحه کتاب است.دیگر چگونه باید به ما ثابت شود که مسولان رده بالای اقتصادی فقط در همین حد واندازه سواد دارند....واقعا بعضی از این آقایان شان ومقام و جایگاه مدارکی مانند دکتری را زیر سوال می برند....

ادامه
ارسال نظر
حداقل 3 کاراکتر وارد نمایید.
ایمیل صحیح نیست.
لطفاً پیوند مرتبط را کامل و با http:// وارد کنید
متن نظر خالی است.

wait...