تاثیر مخرب آلودگی پلاستیک بر اکوسیستمهای کره زمین، از آلودگی رودخانهها و اقیانوسها گرفته تا نفوذ به بدن انسان، ضرورت ادامه این نوع تلاشها را برجسته میکند. با این حال، تبدیل این بلندپروازی به نتایج ملموس، چالشهای بزرگی را به همراه دارد. پلاستیک، بهویژه انواع یکبار مصرف آن که همه جا در بستهبندیها دیده میشود، نقشی اساسی در افزایش دسترسی به محصولات مختلف و در نتیجه راحتی مصرف ایفا میکند. در حالی که برخی از کالاها مانند لوازم الکترونیکی ممکن است از بستهبندیهای پلاستیکی خارج شوند، داستان اقلام فاسدشدنی مانند محصولات تازه و گوشت، یعنی جایی که جایگزینهای احتمالی پیامدهای اقتصادی قابلتوجهی را به دنبال خواهند داشت، کاملا متفاوت است. ابتکارات اخیر اتحادیه اروپا، از جمله تصویب مقررات سختگیرانه بستهبندی با هدف کاهش ضایعات، پیچیدگیهای ذاتی در کاهش آلودگی پلاستیک را برجستهتر میکند. بهعنوان مثال، ممنوعیت آتی بستهبندیهای پلاستیکی یکبار مصرف برای میوهها و سبزیجات تازه تا سال ۲۰۳۰ ممکن است به طور ناخواسته ضایعات مواد غذایی را افزایش دهد و قیمتهای مصرفکننده را بالا برده و پیچیدگیهای موجود در این زمینه را دوچندان کند.
عدمتمایل سهامداران
علاوه بر این، عدمتمایل سهامداران بزرگ که نمونه آن مقاومت ایالاتمتحده در برابر اقدامات فراتر از قوانین موجود است، امکان اجرای اصلاحات تاثیرگذار را عملا غیرممکن میکند. در اصل، اگر بزرگترین مصرفکننده پلاستیک تمایلی به تغییر قوانین موجود نداشته باشد، چشمانداز جهانی در مورد مداخلات معنادار همچنان در هالهای از ابهام باقی خواهد ماند. همزمان، با توجه به نقش محوری پلاستیک در رشد تقاضای نفت، نگرانیهای فزایندهای در مورد پیامدهای محدود کردن تولید پلاستیک به چشم میخورد. پیشبینیها حاکی از آن است که پلاستیک میتواند تا سال ۲۰۴۰ تا ۹۵درصد از رشد تقاضای نفت را تشکیل دهد، بنابراین صنعت پلاستیک جریانی درآمدزا تلقی میشود و تلاشها برای اعمال اقدامات محدودکننده موضوع را پیچیدهتر میکند.
از یک طرف، پلاستیکها، به مقرونبهصرفه بودن بستهبندی مواد بهداشتی و مواد غذایی کمک میکنند و از طرف دیگر جایگزینی آنها عاری از چالشهای اقتصادی و لجستیکی نیست. کارن مککی، رئیس بخش فناوری محصولات شرکت اکسون، معتقد است که کنترل آلودگی، به جای زیر سوال بردن خود پلاستیک، باید تمرکز اصلی باشد. او استدلال میکند که محدود کردن تولید پلاستیک ممکن است اثرات معکوس داشته باشد و به طور بالقوه باعث تشدید انتشار گازهای گلخانهای و تخریب محیطزیست شود. این احساس، منعکسکننده بحثهای پیرامون برقی شدن حملونقل است و به پیچیدگیهای ذاتی انتقال از سیستمهای سنتی به سیستمهای مدرن اشاره دارد.
فراگیر بودن پلاستیکها
فراگیر بودن پلاستیکها از راحتی و مقرونبهصرفه بودن بینظیر آنها سرچشمه میگیرد، بنابراین جایگزین کردن مواد دیگر، مخصوصا در مقیاس بزرگ، چالشبرانگیز است. در اصل، معمای پلاستیک چالشهای گستردهتری را در دوره گذار از انرژیهای فسیلی ایجاد کرده؛ جایی که در مورد جایگزینی انرژیهای تجدیدپذیر با سوختهای فسیلی تردید وجود دارد. در حالی که پیشنهادهای زیادی برای بهبود فرآیندهای بازیافت و دفع مناسب زبالههای پلاستیک ارائه شده، سودآوری و مقرونبهصرفه بودن پیشنیاز کارآمدی آنهاست. در نهایت، بحران جهانی زبالههای پلاستیکی راهحلهای جامعی را میطلبد که تعادل ظریفی بین الزامات زیستمحیطی و واقعیتهای اقتصادی ایجاد کند.
در حالی که ممنوعیتها ممکن است تسکین فوری را به دنبال داشته باشند، اما خطر ایجاد پیامدهای پیشبینینشده را دارند که بر ضرورت استراتژیهای کلنگر که به علل ریشهای آلودگی پلاستیک رسیدگی میکند، تاکید میکنند. پرداختن به بحران جهانی زبالههای پلاستیکی بدون شک یکی از مهمترین چالشهای زیستمحیطی زمان ماست. در حالی که ابتکاراتی مانند مذاکرات پیمان جهانی پلاستیک سازمان ملل متحد و اقدامات نظارتی توسط نهادهایی مانند اتحادیه اروپا گامهای مهمی در مسیر نیل به این هدف هستند، باید با تغییر گستردهتری در نگرشها و رفتارهای اجتماعی همراه شوند.
نیاز به رویکردی چندوجهی
دستیابی به پیشرفت معنادار در کاهش آلودگی پلاستیکی نیازمند رویکردی چندوجهی است که نهتنها چارچوبهای نظارتی، بلکه آموزش عمومی، نوآوری و همکاری صنعتی را نیز در بر میگیرد. کمپینهای آموزشی میتوانند آگاهی را در مورد اثرات زیستمحیطی مصرف پلاستیک افزایش دهند و افراد را برای انتخابهای پایدارتر در زندگی روزمره خود توانمند کنند. علاوه بر این، تقویت نوآوری در مواد جایگزین و راههای بستهبندی بهمنظور ارائه جایگزینهای مناسب برای پلاستیکهای سنتی ضروری است. با سرمایهگذاری در زمینه تحقیق و توسعه، میتوان انتقال به سمت گزینههای بستهبندی سازگار با محیطزیست را تسریع کرد که همچنان فاکتورهایی مانند راحتی و مقرونبهصرفه بودنی را که مصرفکنندگان انتظار دارند حفظ کنند.
همکاری بین دولتها، صنایع و جامعه مدنی نیز در ایجاد تغییرات سیستمی بسیار مهم است. با همکاری یکدیگر برای توسعه و اجرای استراتژیهای جامع، ذینفعان میتوانند از تخصص و منابع جمعی خود برای مقابله با چالشهای پیچیده ناشی از آلودگی پلاستیک استفاده کنند. در مجموع، در حالی که راه پیشرو ممکن است چالشبرانگیز باشد، میتوان نسبت به یافتن راهحلهای نوآورانه برای کاهش زبالههای پلاستیکی و محافظت از سلامت سیاره ما برای نسلهای آینده خوشبین بود. با اتخاذ رویکردی فعال و مشارکتی، میتوان بر معمای کاهش تولید و مصرف پلاستیک غلبه و آیندهای پایدارتر برای همه ایجاد کرد.
دنیای اقتصاد