کارلوس غُصن یا گوسن، (به انگلیسی: Carlos Ghosn) تاجر فرانسوی، لبنانی-برزیلی تبار است، که در حال حاضر رییس هیئت مدیره و مدیر عامل اجرایی شرکت رنو همچنین، دارای جایگاههای مشابه در شرکت خودروسازی ژاپنی نیسان میباشد. در حال حاضر، وی عامل تولید ۱ خودرو، از هر ۱۰ خودروی فروختهشده در سراسر جهان میباشد. گوسن همچنین رییس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت رنو نیسان آلیانس است، که حاصل سرمایهگذاری مشترک این دو شرکت بزرگ خودروسازی بوده و با هدف همکاری استراتژیک، در نظارت همزمان بر این دو شرکت تاسیس شده است.
گوسن در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی، برای مدیریت بحران مالی و نجات شرکت نیسان از ورشکستگی، به شهرت رسید، تا جایی که به وی لقب قاتل هزینهها داده شد! و به عنوان یکی از ۵۰ مرد مشهور در سیاست و اقتصاد جهانی، مطرح شد.
کارلوس گوسن، سابقه مدیریت در دو شرکت بزرگ خودروسازی دیگر جهان، یعنی جنرال موتورز و فورد را در کارنامه خود دارد. در تاریخ ۲۸ ژوئن ۲۰۱۲، گوسن بعنوان نایب رییس هیئت مدیره شرکت آوتوواز منصوب شد. او همچنین یکی اعضای هیئت مدیره بانک برزیلی؛ ایتاو بانکو، شرکت آلکوا و عضو شورای راهبردی؛ دانشگاه سنت جوزف بیروت و دانشگاه آمریکایی بیروت نیز میباشد. کارلوس گوسن از جمله معدود مغزهای متفکری است که با قدرت اندیشه بالای خود توانسته در یک زمان هدایت دو کمپانی بزرگ را برعهده گیرد و در هر دو بهعنوان یک پدیده باور نکردنی ظاهر شود. مدیریت کمپانی نیسان ژاپن، (رنو اس.آ فرانسه) و همچنین عضویت در هیات مدیره امپراطوری سونی و شرکت آلکوا «Alcoa»، تمامی اینها شرایطی است که برای هر فرد ممکن است با تمام توان و تجربه و دانشی که داشته باشد محال و باور نکردنی باشد. نکته جالب اینجاست که او علاوه بر اینها در کشور ژاپن به عنوان یک فرد موثر و دست اندرکار حرفهای در لوازم خانگی نیز شهرت دارد.
نمونه کامل مدیری است که با آشنایی کامل از فرهنگ های مختلف، بازارهای چند ملیتی را شناسایی کرده و با استفاده از خرد و دانش بالای خود نبض هر یک از این بازارها را در اختیار خود گرفته است. مدیری که خود متولد آمریکای جنوبی است، کار رسمی خود را در اروپا آغاز کرده و اوج شهرتش را در آسیا تجربه نموده و حال هر هفته بین سه قاره آسیا، اروپا و آمریکا در حال سفر است تا مبادا از تجربیات دیگران عقب بماند.
جان بخشیدن دوباره به کمپانی تقریبا ور شکسته «نیسان» که حال به عنوان کمپانی شماره دو خودرو سازی ژاپن مجددا به عرصه رقابت بازگشته است، سبب شد تا نام گوسن بهعنوان یک اسطوره در اذهان مردم ژاپن باقی بماند. هنگامی که او در سال 1999 سکان هدایت این کمپانی را در دست گرفت، به همه هواداران این شرکت قول داد که در عرض دو سال مجددا آن را به روزهای پرشکوه اولیهاش بازگرداند و اگر موفق به انجام دادن این کار نگردد، بلافاصله پس از این مدت از سمت خود استعفا خواهد کرد و همگان دیدند که بعد از مدت دو سال نه تنها نیازی به استعفای او نبود بلکه برای موفقیت او جشنهای بزرگی برپا شد.
اینکه ملیت او کجایی است مسالهای نیست که به راحتی بتوان به آن پرداخت. کارلوس گوسن در نهم مارس 1954 در برزیل متولد شد. پدر و مادرش اصلیتی لبنانی داشتند و او نیز با شناسنامه فرانسوی در بیروت بزرگ شد. در سال 1974 از دانشگاه پلیتکنیک پاریس فارغالتحصیل شد و در سال 1978 از یکی دیگر از دانشگاه های این شهر مدرک مهندسی گرفت و بلافاصله در یک کمپانی فرانسوی ساخت لاستیک با نام میچلین «Michelin» مشغول بهکار شد و در سال 1981 به سمت مدیریت یکی از شعبههای شرکت در پاریس درآمد.
هوش سرشار او در کار عبور از پلههای ترقی را بسیار آسان گردانیده بود. به سبب تواناییها و نظریات فوقالعادهاش به سرعت مورد توجه مدیران میچلین قرار گرفت و در فاصله سالهای 1984 و 1985 بهعنوان مسئول بخش تحقیق و توسعه کمپانی به خدمت گرفته شد. پس از آن در سال 1986 به عنوان مسئول هماهنگی شعبات کمپانی در آمریکای جنوبی به زادگاهش بازگشت و در برزیل مشغول بهکار شد. برای مدت چهار سال در آنجا ماند و بازار میچلین را در آمریکای جنوبی قوت بخشید و بر همین اساس مدیران شرکت تصمیم گرفتند تا برای در اختیار گرفتن بازار آمریکای شمالی گوسن را به آنجا بفرستند. دیگر برای آنها نام گوسن همانند نام سرلشکری میآمد که او را به هر ماموریتی میفرستادند، از پیروزی و کشورگشایی او مطمئن بودند. هر زمان خطری برای بازار یک منطقه احساس میشد، فورا گوسن در جلسات مطرح میگردید و بلافاصله از توان او برای رهایی استفاده میکردند. اینگونه بود که در سال 1990، کارلوس گوسن بهعنوان مسئول نمایندگیهای کمپانی میچلین وارد آمریکای شمالی شد و فعالیت خود را آغاز کرد. ورود او به این منطقه به منزله نوسازی ساختار تمامی شعبات حاضر در آنجا بود. با یک خانهتکانی گسترده در اوایل دهه 1990 چنان قدرتی به حضور کمپانی در منطقه بخشید که مدیران آن تصمیم به خرید کمپانی لاستیک سازی (آنیرویال گودریچ) «Uniroyal Goodrich» گرفتند و از این وضعیت به مراتب خرسند به نظر میرسیدند.
با پیچیدن آوازه شهرت و توانایی او در سراسر جهان و میان کمپانیهای بزرگ و صنعتی هر یک در تلاش برای بکارگیری او برآمدند و پیشنهاداتی را مطرح میکردند. از میان تمامی تقاضاها از شرکتهای دور و نزدیک، او به پیشنهاد کمپانی رنوی فرانسه را پذیرفت و در اکتبر سال 96 با این کمپانی وارد قرار داد شد. در دسامبر آن سال گوسن با سمت مدیریت این کمپانی در مرکوسور «Mercosur» مشغول بهکارشد. در این سمت او مسئولیت بخشهای مهندسی، توسعه، ساخت، تحقیقات پیشرفته، عملیات قدرت و همچنین خرید محصولات در این منطقه را برعهده داشت.
با ورود او به بازار خودرو کمکم استعدادهای ویژه او در این صنعت نمایان شد، سیاستهای اقتصادی او چنان مورد رضایت مدیران کمپانی در آمده بود که از او در جلسات مختلف بهعنوان یک سیاستمدار حرفهای نام میبردند، در مدت زمان اندکی با کاهش هزینههای اضافی و همچنین تعطیل کردن تعدادی از شعبات کم سود این شرکت در مکانهای مختلف، سبب کسب سود دهی فراوان برای کمپانی گردید و از آن پس او را (قیمت شکن) مینامیدند.
در اواخر دهه 1990 کمپانی نیسان ژاپن به پایان عمر خودش نزدیک شده بود. سهامداران این شرکت اقدام به فروش سهام خود کرده بودند و هر یک قصد فرار از این وضعیت بحرانی و خطرناک را داشتند. در همین زمان شرکت رنو با خرید 37 درصد از سهام این کمپانی به نجات آن برخاسته بود. در مارس 1999 کمپانی فرانسوی رنو رسما این میزان سهام را خریداری کرد و اعلام کرد که قصد دارد جلوی ورشکستگی کامل نیسان را بگیرد. مدیران این کمپانی بسیار آسوده و با زبانی بسیار ساده سخن از رهایی نیسان از خطر سقوط میدادند و با اعتماد به نفسی بالا اعلام میکردند که کمپانی آنها توان انجام این عملیات نجات را دارد. البته آنها حق داشتند، چرا که از نیروی متخصصی بهره میجستند که همواره در لحظات بحرانی، نجات بخش خواهد بود و در کارنامه خود پیروزی ارزندهای را ثبت کرده است.
در ژوئن سال 1999 گوسن برای نوسازی و نجات نیسان به ژاپن فرستاده شد. پس از یکسال تحقیق و بررسی در ژاپن، در ژوئن 2000 او رسما مدیریت کمپانی را بر عهده گرفت و متعهد شد که در عرض دو سال مجددا نیسان را به همان توانمندی باز خواهد گرداند. برای بسیاری این صحبت تنها یک بلوف و یا یک شعار تلقی میشد اما آنان که او را میشناختند به خوبی به تحقق این مساله واقف بودند.
مشابه عملکردش در رنو اینبار نیز او اقدام به حذف هزینههای اضافی نمود، تعطیلی بسیاری از شعبات راکد، کاهش بسیاری از هزینههای داخلی و خرج و مخارج رسمی کمپانی، او را قادر ساخت تا با مدیریت جدی و توانمند خود، در آغاز هزاره سوم روزنه امید را نمایان سازد. در عرض مدت زمان کوتاهی گوسن به مشهورترین چهره در ژاپن تبدیل شد، آنها که سن و سال بیشتری داشتند او را با افسانههای کهن ژاپنی مقایسه میکردند و توانایی او را خارج از توانایی انسان معمولی میدانستند، در اکتبر سال 2001 او اقدام به چاپ کتاب زندگینامهاش کرد و در اولین ماه فروشش توانست 150 هزار نسخه از آن را به فروش رساند که به پرفروشترین کتاب آسیا شهرت یافت.
در سال 2002، او بهعنوان معاون کمپانی بزرگ «رنو- نیسان» و همچنین عضو هیات مدیره رنو درآمد و سرانجام در آوریل 2005 او به سمت مدیر کمپانی رنو منصوب شد. براساس نظر سنجیهای انجام شده در جراید تخصصی اتومبیل در سراسر دنیا، کارلوس گوسن بهعنوان بانفوذترین فرد در صنعت خودروی دنیا در سال 2005 شناخته شده است.
ویکیپدیا + مرکز کارآفرینی کانون فارغالتحصیلان دانشگاه آزاد