نهضت کاهش قیمت تمام شده مدتی است که به یکی از مسائل روز کشورمان تبدیل شده است و با اجرای قانون هدفمندی یارانهها نیز مورد توجه بیشتری قرار گرفته است تا جایی که مقامات ارشد دولتی وعده کاهش قیمتها از فروردین ماه را دادهاند.
اما در این میان، پیش از بررسی راههای کاهش قیمت تمام شده، باید به جنبههای انگیزشی برای کاهش قیمت تمام شده پرداخت. یعنی آنکه اصولا تولیدکننده انگیزه کافی را برای کاهش قیمت کالاهای خود داشته باشد. تا زمانی که تولیدکنندگان انگیزهای برای کاهش قیمت تمام شده نداشته باشند، به اقدامهای لازم جهت دستیابی به آن نیز دست نمیزنند.
در واقع میتوان گفت که پیش از حرکت به سمت کاهش قیمت تمام شده، باید شرایط را برای ایجاد بازارهای رقابتی فراهم کنیم. در بازار رقابتی، تولیدکنندهای که قیمت خود را کاهش ندهد، دو راه بیشتر پیشروی خود ندارد، راه اول حذف از بازار و تعطیلی است و راه دوم نیز یافتن روشهای کاهش قیمت تمام شده است.
اما تا زمانی که تولیدکننده در یک بازار انحصاری قرار دارد، نمیتوان وی را مجبور به کاهش قیمت کرد. در واقع بر مبنای علم اقتصاد، عاملان اقتصادی، اعم از بنگاهها و مردم، همگی بهدنبال حداکثر کردن سود هستند. بر این اساس، یک بنگاه اقتصادی نیز، قیمت محصولات خود را بر مبنای قیمتهای حداکثر کننده سود تعیین میکند. قیمتهای فعلی تا زمانی که بتوانند حداکثر سود را برای بنگاههای اقتصادی به همراه داشته باشند، انگیزه کافی برای استفاده از روشهایی برای کاهش قیمت تمام شده برای این بنگاهها ایجاد نمیکنند، اما زمانی که بنگاهی نتواند با سطح قیمتهای فعلی خود با سایر رقبا اعم از خارجی و داخلی رقابت کند و بنابراین تقاضای بازار را از دست بدهد، در جهت کاهش قیمت تمام شده حرکت خواهد کرد.
در حال حاضر، قیمت بالای برخی از محصولات داخلی در بازارهای انحصاری، ناشی از استفاده از تکنولوژیهای قدیمی و بهرهوری پایین نیروی کار است که در مجموع باعث کاهش بهرهوری کل تولید میشود. تغییر تکنولوژیهای مذکور و بالابردن بهرهوری نیروی کار که عمدتا از طریق آموزش نیروی انسانی صورت میگیرد، برای بنگاههای اقتصادی هزینه دارد و بنگاه مذکور تا زمانی که به علت انحصار، بازار را در دست دارد (مانند صنعت خودروسازی) با یک تحلیل هزینه-فایده متوجه خواهد شد که صرف هزینه برای دستیابی به قیمت تمام شده پایینتر به نفع وی نیست و بنابراین مایل به تغییر تکنولوژی و پرداخت هزینه برای آموزش نیروی انسانی نیز نخواهد بود که پیامدهای آتی مانند عدم نوآوری و غیره را نیز در بر دارد.
اما در معدود بازارهای نیمهرقابتی کشورمان، مانند بازار محصولات غذایی، لبنی و غیره، به علت رقابت موجود در بازار، شاهد افزایش قیمت کمتری بهنسبت تورم داخلی اقتصاد بودهایم و همچنین در این بازارها تولیدکنندگان از انگیزه کافی برای کاهش قیمت تمام شده و ارائه محصولات جدید و نوآورانه برخوردارند.از این رو، پیششرط موفقیت نهضت کاهش قیمت تمام شده، ایجاد شرایطی برای رفع محدودیت ورود به بازار و حرکت به سمت بازارهای رقابتی است تا از این طریق، انگیزه کافی برای کاهش قیمت در بین تولیدکنندگان وجود داشته باشد.
دنیای اقتصاد