به گزارش ارانیکو به نقل از فوربز، قدرتمندترین زن در تاریخ صنعت خودرو همانند بسیاری دیگر از هم نسلهای وی در اواسط دهه هشتاد به شکل محیطی وارد کسب و کار شد. ماری بارا (Mary Barra ) در شهر واترفورد از ایالت میشیگان، محدوده طبقه متوسط نشینِ شمال دیترویت بزرگ شد. پدر او به عنوان یک قالب ساز در بخش سابق پونتیاک جنرال موتورز کار میکرد، تروی کلارک، مدیر عامل شرکت نویستار، یکی از مدیران سابق جنرال موتورز که در محله بارا زندگی میکرد و فارغالتحصیل همان دبیرستان است میگوید: همه پدران ما در بخش پونتیاک موتورز کار میکردند. ما در واقع با مردمی که قرار بود در آینده همکار شویم زندگی میکردیم.
دانش آموخته و بورسیه جنرال موتورز
بارا و برادرش پل (که در حال حاضر یک دکتر است) در ریاضی و علوم سرآمد بودند. بارا در سال 1979 از دبیرستان فارغالتحصیل شد و به موسسه آموزشی جنرال موتورز (در حال حاضر دانشگاه کت رینگ) در فلینت میشیگان، که تحت عنوان یک دانشکده مشارکتی تجاری در سال 1919 تاسیس شد و در بین سالهای 1926-1982 ا توسط جنرال موتورز اداره میشد، وارد شد. او از طریق بخش پونتیاک برای تحصیلات بورس شد. بدین ترتیب هزینه تحصیل وی به همراه تجربه کار در محیط واقعی برای او به وجود آمد. یکی از اولین ماموریت های وی به عنوان یک دانشجو در مرکز پونتیاک در بخش پرس فلزی بود. فضایی آکنده از سر و صدای خشن که در آن پرس عظیم صنعتی ورقههای مسطح از فولاد را به شکل قطعات خودرو شکل میداد. کلارک میگوید: این نوع محیط میتواند بسیاری از مردم، از جمله مردان را بترساند.
نماینده کارگران
بارا نه تنها از آن محیط وحشت نداشت بلکه عاشق آن فضا و فرایند تولید شد. بعد از فارغالتحصیلی در سال 1985 وی به عنوان بازرس کیفیت در یک کارخانه پونتیاک به کار تمام وقت در جنرال موتورز، در قسمت مربوط به ماشینهای ورزشی پرداخت. در سال 1988 جنرال موتورز بارا را برای دریافت مدرک MBA به استنفورد فرستاد. هم اتاقی آن روزهای وی، کاترین مالک وم به یاد میآورد که پدر و مادر وی به او افتخار میکردند. یکی از خاطرات واضح و زنده وی از بارا مربوط به زلزله در شب مسابقات قهرمانی در سال 1989 است. وی میگوید در حالی که با یک دسته از دوستان در تاریکی، وحشت زده نشسته بودیم بارا گفت: خوب، من حدس میزنم امشب مسابقه ای در کار نیست. و این گفته او باعث موجی از خنده شد. "او بسیار شخصیت مقاومی داشت".
همین قابلیتهای دوگانه وی یعنی وجود یک طبع جدی و تحلیلی در قالب یک مهندس که در عین حال قادر به حفظ انرژی و پشتکار در مواقع بروز بحران است به مرور نفوذ و شهرت او را در شرکت افزایش داد. در سال 1999 ، کری کوگر، معاونت روابط کارگری جنرال موتورز او را به منظور بهبود ارتباطات با کارکنان کارخانه در برهه ای که مناقشات ملی بر سر زمان کار وجود داشت منصوب کرد. یکی از کارکنان سابق آن فضا را این گونه به یاد میآورد: یک بحث صادقانه در مورد اینکه کدام مراکز تولید سود دهی دارند، کدامها ندارند و چرا کارگران باید تعطیلات آخر هفته نیز کار کنند. طرح این مباحث در آن زمان برای افراد غیر قابل باور بود.
کم کردن از چراغهای درختان کریسمس
چهار سال بعد او کارخانه خود در دیتروید را که یک کارخانه مونتاژ جنرال موتورز است مدیریت میکرد. در عرف جنرال موتورز آن کارخانه D-ham نامیده میشود که در سال 1985 به عنوان یک ویترین برای نمایش دوره جدیدی از اتوماسیون در رقابت با ژاپن افتتاح شد. اما تکنولوژی به گونه ای غیر قابل اعتماد بود که جنرال موتورز همان زمانی را که صرف ساختن ماشین میکرد را صرف بدست آوردن روبات کرد. در آن زمان که بارا وارد D-ham شد، وضعیت به واسطه تغییرات در هم پیچیده بود. بارا در ماه اول در مجتمع پرسه میزد و با همه صحبت میکرد. لری زهنر مدیر تولید، رئیس او در آن زمان، میگوید: وقتی که او در کارخانه راه میرفت، بیشتر افراد را به نام میشناخت.
وضعیت اصلا جالب نبود و بارا در حال آماده کردن بودجه بود و تصمیم گرفت برای کاستن از مخارج چراغهای کریسمس روی درختان جلوی کارخانه را کم کند. فرانک مولری، رئیس فروشگاه اتحادیه میگوید: به یاد دارم که روی به روی نشسته بودم و گفتم شوخی میکنی؟ یعنی ما این قدر اوضاع مان خراب است که باید لامپهای کریسمس را کم کنیم؟
آنها توافق کردند که قبض برق را نصف کنند. مولری میگوید: اوضاع آن قدرها هم غم انگیز نبود. اما در نهایت عملکرد شما در این مسائل نشان میدهد که تصمیمات کارساز هستند یا خیر. در عرض دو سال D-ham در زمینه کیفیت و ایمنی پیشرفت آنجا افزایشی دو رقمی داشت و موفق به کسب جایزه کیفیت شد.
مشکل سوئیچ
در حالی که بارا سرگرم حل مشکلات کارخانه بود، در جای دیگر در این شرکت جنرال موتورز آماده راه اندازی شورلت کبالت 2005 بود، ماشینی که یک دهه بعد دردسرساز شد. هنگامی که یک گروه کوچک از مهندسان بازرس گزارش دادند که کلید کبالت از موقعیت RUN "موتور-روشن" در هنگام تکان به حالت Accessory "فقط وسایل برقی- روشن" لغزیده میشود، او هرگز در مورد آن نشنیده بود.
در طول چند سال بعد، در حالی که از یکسو بارا در شرکت به سمت مدیر اجرایی مهندسی ساخت و تولید وتوسعه ماشین آلات کارخانه ارتقا می یافت، دامنه مشکلات سوئیچ نیز وسیع تر می شد. در سال 2005 مهندسان راه حلی برای رفع مشکل سوئیچ در نظر گرفتند ، اما به جای آنکه اقدام عملی در جهت جمعآوری و تعمیر باشد، تنها با صدور یک "بولتن خدمات" در دسامبر 2005 در نمایندگیهای مجاز این شرکت در صورت شکایت مشتریان به آنها توصیه میشد دسته کلید خود را سبک تر کنند. به عبارتی برای رفع مشکل مغزی سوئیچ دسته کلید خود را سبکتر کنند تا هنگام تکانهای ماشین بر سطح جاده فشار کمتری به کلید وارد شود و خودرو ناگهان خاموش نشود!
در سال 2006، سیستم برق رسانی به شکلی بی سر و صدا بدون تغییر متناسب در بخشهای قبلی دوباره طراحی شد و موجب مغفول ماندن این خطای بسیار مهم و احتمالا تاخیر در صدور فراخوان شد.
چرا رئیس فعلی از مشکل بی خبر بود؟
سناتور باربارا پس از خواندن بخشهای رزومه بارا در یک جلسه در ماه آوریل گفت: شما یک فرد بسیار مهم در این شرکت هستید. بسیار عجیب است که به عنوان یک کارمند ارشد هیچ چیز در این مورد نمیدانید.
بارا میگوید در واقع اصلا عجیب نیست. با در نظرگرفتن تعداد 219000 کارمند در حال حاضر ( 326000 یک دهه پیش، زمانی که مشکل سوئیچ ظاهر شد) باید پذیرفت که جنرال موتورز، یک سازمان بزرگ و پیچیده است . فقط 30000 نفر در بخش توسعه محصول مشغول کارند. همان طور که در معرفی بارا اشاره شده، برقراری ارتباط بین بخش های مختلف نیز در آن زمان خیلی مناسب نبود. سیستم ارتباطی به شکل طبقاتی بوده که اطلاعات یک بخش، به عنوان مثال تیم حقوقی به طور موثر با سایر بخشها مانند تیم مهندسی تقسیم نمیشد.
فراتر از آن، تمام خودروسازان یک پروسه برای ارزیابی مسائل ایمنی دارند که به عمد مدیران ارشد را شامل نمیشود چرا که آنها هزینههای بی مورد نمیخواهند.
بارا در دوره ورشکستگی جنرال موتورز
هنگام وخامت اوضاع این شرکت در سال 2009 تنها ترس اوباما از تبعات بسته شدن درب جنرال موتورز، که به طور غیر مستقیم زندگی شغلی هزاران نفر به آن بستگی داشت و ممکن بود به اقتصاد شکننده امریکا در آن زمان خسارت سنگینی وارد کند، این شرکت از فروپاشی نجات داد. دولت اوباما مدیر عامل وقت شرکت ریک واگنر را برداشت و فردریک " فری تز " هندرسون را برای هدایت این شرکت در زمان ورشکستگی انتخاب کرد.
هندرسون بارا را به سرپرستی منابع انسانی منصوب کرد. او نه تنها به گزینش افراد شایسته در موقعیتهای مناسب پرداخت؛ بلکه با کنت فین برگ که توسط دولت اوباما منصوب شده بود برای محدود ساختن پرداختی به 25 مدیر جنرال موتورز در دوره ای که تحت مالکیت دولت بود مشاوره میداد. فین برگ میگوید: او یک مشاور بسیار موثر بود. او همه چیز را در مورد 25 نفر میدانست. اما بسیار انعطاف پذیر نیز بود.
پس از آمد و رفت کوتاه یکی دیگر از مدیر عاملهای شرکت، مدیر پیش از بارا، آکرسون شروع به کار کرد. وی در رونق بخشیدن به کسب و کار جنرال موتورز بسیار کوشید. این دو از همان ابتدا یکدیگر را درک کردند. رئیس پیشین قسمت توسعه محصول و خرید را با هم تحت مدیریت بارا به منظور کاستن از هزینهها ادغام کرد. به گفته آکرسون با برداشتن یک لایه مدیریتی و دادن مسئولیت بیشتر به مهندسان ارشد، بارا نظم دوباره ای به وضعیت هرج و مرج برگرداند.
با فارغ شدن از میلیاردها دلار بدهی به لطف وضعیت ورشکستگی، آکرسون برنامههای شرکت برای شتاب بخشیدن برای طراحی اتومبیلهای بیشتر با زیرساختهای ساده تر مانند فورد با موتور F -0.15 ٪ و فولکس واگن انجام دهد. از این طریق با یافتن یک بازوی مالی جدید یک میلیارد دلار صرف بازسازی بخش IT شرکت که برون سپاری شده بود شد. از این رهگذر امکان استفاده از دادههای مورد نیاز برای تصمیم گیری دقیق را فراهم کرد. به عنوان مثال برای اولین بار جنرال موتورز میتوانست مقدار درآمد حاصل از فروش هر خودرو در هر بازار در سراسر جهان را به دست آورد.
در سال 2013 ، وقتی در هیئت مدیره جنرال موتورز برنامه خروج احتمالی آکرسون طرح شد، بارا یکی از چهار نامزدی بود که بی سر و صدا برای این کار در نظر گرفته شد. آکرسون میگوید: میخواستم مطمئن شوم که انتخاب او کاملا درست است. این واقعیت که او یک زن است خیلی مهم بود. اما او موقعیت را به واسطه محاسن و عملکرد خود به دست آورده است.
تغییر رهبری به طور غیر منتظره در 10 دسامبر 2013 به دنبال بیماری سرطان همسر آکرسون رخ داد و او تصمیم به کناره گیری برای مراقبت از او گرفت.
وضعیت کنونی جنرال موتورز
در طی پنج سالی که جنرال موتورز از ورشکستگی خارج شده، این شرکت راهی طولانی برای سر و سامان دادن به اوضاع خود پیموده است. سهم بازار خرده فروشی این شرکت بهبود یافته است، متوسط قیمت معامله تا $ 2000 در مقایسه با یک سال پیش اوج گرفته است. در رتبه اعتباری والاستریت جنرال موتورز به کلاس سرمایه گذاری بهبود یافته و هزینههای قرض آن کاهش یافته است. شورلت ، بزرگترین نام تجاری این شرکت، یک رکورد فروش 5 میلیون دستگاه خودرو در سال گذشته به ثبت رسانده و از سویی دیگر جنرال موتورز رکورد فروش در چین بزرگترین بازار جهان را نیز دارد. از سال 2009، جنرال موتورز ده میلیارد دلار به اقتصاد آمریکا از طریق سرمایه گذاری برگردانده است.
جنرال موتورز همچنان به فروش در ایالات متحده و چین، دو بازار بزرگ خود ادامه میدهد. طرح شرکت استفاده از سود حاصل از آن بازارها برای بازسازی و ایجاد سرمایه گذاریهای لازم برای رشد سودآور در سایر نقاط جهان است. این کار همراه با تلاش برای یافتن راههایی برای اشتراک محصولات و تخصص در سراسر جهان رخ میدهد. هم زمان معاون اجرایی جنرال موتورز با انجام فعالیتهای بینالمللی به جای تلاش برای رقابت حاشیه ای با محصولات بیربط به دنبال هماهنگسازی محصولات جنرال موتورز با ذائقه مصرف کنندگان کشورهاست.
رونق دوباره شرکت جنرال موتورز در ایالات متحده با سقوط اقتصادی اروپا همزمان بود. این شرکت با معضلاتی از جمله بسته شدن کارخانه ای در آلمان تحت ریاست جدید کارل توماس نویمان ، یکی از مدیران سابق فولکس واگن رو به رو شد. در ابتدا جنرال موتورز با فروش بخش اپل بر گسترش شورلت در اروپا متمرکز شد، سپس بار دیگر اپل را وارد بازی کرد. پس از 18 میلیارد دلار ضرر و زیان از سال 1999 ، جنرال موتورز در تلاش برای جبران در اروپا است.
بارا همچنین باید برای قرارداد جدید ملی در خصوص کارگران خودرو در ایالات متحده مذاکره کند. کارگرانی که به دنبال بازگرداندن برخی از مزایای از دست رفته خود هستند.
بحث فراخوان به آمار فروش کارخانه صدمه نزده است. در ماه آوریل، جنرال موتورز عملکرد بهتری نسبت به انتظارات داشت: با فروش 7 درصد بیشتر از سال پیش و افزایش سهم بازار خرده فروشی از ماه مارس. تحلیلگران مانند رایان مورگان فکر میکنند که ممکن است موج فعلی فراخوان در واقع به فروش مدلهای جدید جنرال موتورز کمک کند؛ چرا که مشتریان بیشتری به نمایندگیهای این شرکت جهت رفع مشکل اتومبیل قدیمی مراجعه میکنند.
فراخوان خودروهای مشکل دار سخت ولی امید بخش است
بارا از یک چیز مطمئن است که فراخوان دردناک است ولی در عین حال این بحران فرصتی برای رها شدن از بقایای جنرال موتورز قدیمی است. او میگوید: من واقعا حس میکنم در حال انجام کار درستی هستیم و خدمت خوبی به مشتریها از این طریق میدهیم، این امر در عین حال فرصتی نیز برای سرعت بخشیدن به تغییر فرهنگی است.
یک هفته پس از مصاحبه چالشی او در کاپیتول هیل، بارا این بار به شکلی بسیار دوستانهتر با چند صد مهندس در سالن کافه تریا در مرکز فنی جنرال موتورز در حومه دیترویت، 18 مایل دورتر از محل جنرال موتورز صحبت کرد. در این جلسه که در 10 آوریل انجام شد به تمام کارکنان این شرکت در سرتاسر جهان مخابره شد. بارا با آنها در مورد جدیت در کار شوخی هم کرد.
پیام او برای هر کسی که در خط مونتاژ در D-HAM یک دهه پیش کار میکرد آشنا بود. او میگفت: اگر فکر میکنید برخی از اطلاعات برای گروهی دیگر مفید است، فقط گوشی را بردارید. یا پای میز بروید و ای-میل بزنید.
در روزهای آینده جنرال موتورز جزئیات تحقیقات Valukas را ارایه خواهد کرد؛ بارا در این باره وعده داده تا خلاصهای شفاف از اشتباهات گذشته را ارائه کند. او همچنین اقدامات دیگری مثل یک خانه تکانی شدید در بخش حقوقی جنرال موتورز انجام . در حال حاضر جنرال موتورز یکی از وکلای ارشد این شرکت را برای مشاوره به رئیس امنیت جهانی در مورد مسائل حقوقی، به امید تسریع جمع آوری دادهها و تصمیمات احتمالی، اختصاص داده است.
جنرال موتورز همچنین انتظار دارد یکسری اطلاعات در مورد پرداخت غرامت برای خانوادههای قربانیان حادثه و مقدار پرداخت به آنان دریافت کند. سپس بارا برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات جدید این تحقیقات با نمایندگان مجلس احتمالا به واشنگتن باز خواهد گشت.
اما این به معنای پایان مناقشه نیست. پرونده جنرال موتورز هنوز توسط وزارت دادگستری ایالات متحده آمریکا در حال بررسی است و ممکن است مجبور به پرداخت جریمه ای حدود 1.2 میلیارد دلار که تویوتا به تازگی به علت تاخیر در پاسخگویی با آن واجه شده، بشود. این شرکت همچنین تحت بازرسی در پنج تحقیق جداگانه است. این پروندههای حقوقی به واسطه شکایت مشتریانی که ادعا میکنند اتومبیل آنها ارزش خود را پس از فراخوان از دست داده ایجاد شده است.
حل این مناقشه آسان نخواهد بود، اما بارا مصمم به نظر میرسد. گریس لیبن، معاون ریاست جنرال موتورز برای خرید و عرضه جهانی گفت: برنامه بارا این هست که اگر ما اشتباه کردیم اعتراف کنیم و کار را درست ادامه دهیم. این دقیقا همان چیزی است که این شرکت در ماه فوریه انجام داد. لیبن میگوید واکنش خیره کننده بود. وی گفت: تامینکنندگان نزد ما آمدند و گفتند به نظر میآید فرهنگ شرکت شما تغییر کرده است. به نظر من هم این کار درست است. در جنرال موتورز قدیمی فکر نمیکنم چنین کاری انجام میشد.